ادعای مبهم روزنامهی همشهری
روزنامهی «همشهری» در مقدمهی گفتوگویی تفصیلی با آیت الله موسوی تبریزی [لینک]، با اشاره به اتفاقاتی در خارج کشور از جمله ماجرای بختیار، شرفکندی و قاسمی [احتمالا منظور او قاسملو است] در زمان دولتهای مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، ادعایی مبهم را دربارهی حوادث اخیر مطرح کرده است.
به گزارش انصاف نیوز، متن مقدمهی این روزنامه که با تیتر «روایت آیت الله موسوی تبریزی، دادستان سال های 60 تا 62 از مقابله با منافقین و مذاکرات مک فارلین و مشکلات دولت روحانی / در سیاست خوب عمل نکردیم» منتشر شده است، در پی میآید:
«آیتالله حسین موسوی تبریزی یک دهه پس از نخستین مسوولیتهایش در انقلاب کنارهگیری میکند و کنشگری سیاسی در قالب فعالیتهای تشکیلاتی را در کنار تدریس حوزوی دنبال میکند. دبیرکل مجمع محققین حوزه علمیه قم پروندههای مهم قضایی را به عنوان دادستان انقلاب تبریز و دادستان انقلاب کل کشور تا سال ۶۲ قضاوت میکند. در هر ۲ مورد حکم امام خمینی(ره) را داشت. صریح و شفاف میگوید نقش اصلی را در جمع کردن غائله منافقین ظرف مدت ۳ ماه و بعد از اعلام مبارزه مسلحانه آنان در ۲۹ خرداد سال ۶۰ و در جایگاه دادستانی کل انقلاب ایفا کرده و به خانه تیمی موسی خیابانی در زعفرانیه رسیده است؛ انتقاد هم میکند فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» مدیریت دادستانی انقلاب در آن ماجرا را نادیده گرفته است. در همان دهه ۶۰ در انتخاباتهای مجلس اول و سوم شرکت میکند و از سوی مردم تبریز بهعنوان نماینده آنان انتخاب میشود. پایان مجلس سوم در سال ۷۱ پایان مسوولیتهای رسمی او نیز محسوب میشود و تدریس در حوزه مشغله اصلی سالهای بعدی فعالیت او را تشکیل میدهد. دیدار ۱۱ مهرماه اصلاحطلبان با حسن روحانی رییسجمهور و ماجرای عدم حضور او و مطالبات تشکیلاتش از روحانی بهانه اصلی گفتوگوی ما با آیتالله موسوی تبریزی بود، در عین حال تقارن ایام مصاحبه با سالگرد ماجرای مکفارلین و برخی اتفاقات دیگر دهه ۶۰ مانع از مرور برخی جزییات آن حوادث در گفتوگو نشد. او در بخشی از این گفتوگو اشاره میکند که قتل بختیار در فرانسه یا شرفکندی در آلمان برای ضربه زدن به سیاستهای بهبود روابط آیتالله هاشمی رفسنجانی با اروپا بود. اتفاقی که امروز به شکلهای مختلف برای سیاست خارجی دولت روحانی در دانمارک یا بلژیک تکرار و برای ایران پروندهسازی میشود. دفتر مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم محل انجام این گفتوگو بود. ساختمانی قدیمی که از یک حیاط با چند پله به اتاق جلسات آیتالله موسوی تبریزی میرسید. پنکه سقفی، چند جلد کتاب قدیمی، تصویری رنگورو رفته از آیتالله منتظری در قلب یکی از تاقچهها و تصویری قدیمی از امام(ره) در دل یکی دیگر از تاقچهها نخستین نقش و نگارهایی است که در بدو ورود به اتاق به چشم میخورد».
وزارت خارجه، نهاد یا گروهی تا امروز دربارهی این ادعا موضعی نگرفتهاند و به آن واکنش نشان ندادهاند.
بخشی از مصاحبه
موسوی تبریزی در این مصاحبه در پاسخ به این که «موضوعی که اخیرا فرزند آیتالله منتظری درباره اطلاع آیتالله هاشمی رفسنجانی از حمل مواد منفجره در سال ۶۵ و در کیف حجاج به مقصد عربستان مطرح کردند، چقدر صحت دارد؟»، میگوید که «خیر. من آن را قبول ندارم. نادرست است و آقای هاشمی رفسنجانی هم با آن کار مخالف بود».
او با تاکید بر این که هاشمی رفسنجانی در جریان آن نبود، گفته است: «مخالف بودند. بعدا متوجه شدند و خیلی هم ناراحت شدند. آقای هاشمی به دنبال ارتباط با عربستان بود و فضای خوبی هم درست کرد».
موسوی تبریزی در پاسخ به این که «آن ۶ پاسدار از کجا دستور میگرفتند؟» هم گفته است:
«آن زمان معروف بود که بچههای اصفهان و دوستان سیدمهدی هاشمی بودند. البته من خودم اطلاع ندارم، ولی میدانم آقای هاشمی سخت مخالف بود و ناراحت شد. حتی زمانی که شرفکندی یا قاسمی در آلمان کشته شدند، کلی زحمات آقای هاشمی را در ارتباط با سیاست خارجی به هم ریختند. مجددا بعد از کشته شدن بختیار همین اتفاق افتاد. اصلا اینها در دشمنی با آقای هاشمی بود، نه دشمنی با فرانسه و آقای بختیار. بختیار یک انسان بیعرضه بود که تمام شد و رفت. آقای مهدی هاشمی (برادر داماد آیتالله منتظری) زمانی که من دادستان کل انقلاب بودم – آن زمان آقای بنیصدر فرار کرده بود و رجوی هم به فرانسه رفته بود – پیش من آمد و گفت کسانی را در فرانسه داریم که حاضرند یک میلیون دلار بگیرند و رجوی و بنیصدر را بکشند. آنها هم آن زمان در فرانسه بودند. من گفتم این مسائل بسیار مهم است، مربوط به کشور است و باید با امام صحبت کنم. گفتم از آیتالله منتظری هم میپرسم. آیتالله منتظری هنوز قائممقام نشده بود. به آیتالله منتظری تلفن کردم، گفتند یک ریال هم جایز نیست بابت این کارها بدهید. خدمت امام رفتم. جواب امام خیلی مهم است. ایشان اصلا در رابطه با پول جواب نداد؛ گفت مگر میشود اینها را کشت؟ اگر رفتهاند فرانسه، خب بروند ولی چرا باید آنها را بکشیم. جواب امام را ببینید، خیلی مهم است: مگر میشود کشت؟ امام نظرش اینجور بود. شما بختیار را با رجوی مقایسه کنید. بختیار را کشتند و بسیار ضربه زدند».
خبرنگار همشهری پرسیده «یعنی کار خودسرها بود؟» و او پاسخ داده است:
«بله که کار خودسرها بود؛ ولی آقای هاشمی نمیدانست و آن خودسرها ضربه خودشان را زدند. آقای هاشمی کلی با فرانسه کار کرده بود و وضع بعد از جنگ خوب شده بود ولی دوباره تا مدتی خراب شد. خدا میداند چقدر ضرر دیدیم تا حل شد. شرفکندی هم فرد مهمی محسوب نمیشد؛ حالا ۵ نفر هم در قهوهخانهای نشسته بودند و صحبت میکردند. در رستوران کشتندشان. رجوی را نکشتند چه شد؟ چه کار میتوانست بکند؟ ما اگر درون خودمان قوی شویم، آنها هیچ کاری نمیتوانند بکنند. این اقدامات خودسرانه تنها علیه ایران تبلیغات درست میکند».
انتهای پیام