پس از دی
محمد صابریان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز که اهل مشهد است در یادداشتی به مناسبت عبور از دی ماه که سالگرد حوادث دی 96 بود، نوشت:
دی ماه سال ۹۶ ماه عجیبی بود، نوع دیگری از کنشهای خیابانی و شعارهای سیاسی در جامعه مطرح شد که تا پیش از آن سبقه نداشت و سرآغاز تحولاتی بود که تاثیرات خودش را بر اقلیم سیاست در ایران گذاشت. قبل از اینکه بخواهیم در مورد اثرات این اعتراضات بر سیاست ایران بگویم لازم است نگاهی به عوامل و ریشههای این پدیده بیاندازیم چرا که هر کدام از ریشهها بازخورد و تاثیرات خود را دارد.
اعتراضات دی دو آبشخور اصلی دارد، یکی از ریشهها نارضایتی عمومی و حقیقی شهروندان نسبت به وضعیت اقتصادی بود که در واقع جرقهی اولیهی اعتراضات دی ماه در مشهد از ایننقطه و با تحریک و دعوت برخی محافل ضد دولت اتفاق افتاد.
ریشهی دومی که امروزه پررنگتر از گذشته خودش را نشان میدهد نارضایتی ساختگی و تبلیغات ضدایرانی براندازان و سازماندهی میدانی اقلیتی از معترضین است.
اکانتهای سازماندهی شدهی براندازان در فضای مجازی به خوبی توانستند اعتراضات دی ماه را به نام خود زده و موج نارضایتی عمومی شهروندان سوار شوند و در این بین ایدههای خود از جمله جنگ و تحریم علیه ایران را مشروع و مقبول نشان دهند.
این فضای پس از اعتراضات دی ماه موجب ظهور پدیدههای جدیدی در فضای سیاسی رسانهی ایران شد که در ادامه چندی از آنها را بررسی میکنیم:
الف) شکل گیری گفتمان دفاع ملی: همزمان که براندازان در حال شکل دادن به گفتمان تحریم و جنگ مشروع علیه ایران بودند جمعی از فعالین سیاسی که به دلایل مختلف از ایران رفته بودند ولی همچنان دل در گروه این آب و خاک داشتند با محکومیت هر گونه مداخلهی همراه با حفظ موضع انتقادی نسبت به وضع داخلی ایران گفتمانی را صورت بندی کردند که مدافع کلیت ایران و نظام سیاسی مستقر بود و با استفاده از فضای مجازی و ایضا برخی فعالیتهای مدنی در خارج کشور تا حد امکان جلوی مشروعیت بخشی به ادبیات براندازان در افکار عمومی ایران و جهان را گرفتند.
ب) بازنگری در اصلاحات: همزمانی که به دلیل ناکارآمدی دولت و مجلس روز به روز از بدنهی اجتماعی اصلاح طلبان کمشده و به صف براندازان میپیوستند بخشی از بدنهی سیاسی و تشکیلاتی جوان اصلاح طلبان نیاز به انذار راهبران جریان و افزایش کارآمدی جریان را احساس کردند. نامهها و ادبیاتی که ذیل عنوانی چون اصلاح اصلاحات، بازسازی اصلاحات و … توسط گروههای مختلف مطرح شد نتیجهی این احساس نیاز بود. این مساله همچنین با استقبال برخی از تئوریسنها و بزرگان جریان اصلاحات مواجه شد. هر چند که این امر هم در سطوح متفاوتی مطرح شد. در اصلاح اصلاحات خواستهی اصلی نویسندگان بیشتر معطوف به تاکتیکها و ساختارهای داخلی اصلاح طلبان بود و در بازسازی اصلاحات نگاه بیشتر معطوف به استراتژیها و گفتمان اصلاحات بود.
ج) عدالتخواهان نو: همزمان با این تحولات جبههی اصولگرایان نیز دچار تحول شد. بازهم بدنهی جوانی از اصولگرایان ریشهی اصلی اعتراضات را در فساد موجود در بخشهای حاکمیت میدیدند و از همین رو حرکتهایی در ابتدا منفرد سپس جمعی شروع به افشاگری و گفتمان سازی پیرامون فسادستیزی و عدالت خواهی پرداختند. عملکرد افرادی چون صدرالسادتی، مجید حسینی، میلاد گودرزی، دخانچی همه در این زمینه قابل فهم است. اما این رویداد تاکنون بازخوردی از سمت بزرگان این جریان نداشته است و حتی در برخی موارد از سمت جریانرسانهای رانتیر ارزشیها بازخورد منفی گرفته است.
در انتها باید گفت اعتراضات دی ماه شامل دو واقعیت مهم بود که باید مورد توجه همهی گروهها و جریانات سیاسی باشد.
واقعیت اساسی اولیه که معطوف به ریشهی داخلی اعتراضات است؛ این نکته است که نارضایتی عمومی بهویژه در حوزهی معیشتی در بین مردم وجود دارد که باید هر چه سریعتر به آن پرداخت.
دومین واقعیت معطوف به ریشهی خارجی این اعتراضات است؛ این نکته است که پس از قدرت گرفتن ترامپ و بن سلمان در کشورهای دشمن ایران حجم زیادی از حمایتهای مالی و رسانهای برای دشمنان ایران و ملت ایران فراهم شده است و همهی گروههای سیاسی و ایضا مسوولان حاکمیتی و امنیتی باید تمام توجه و حواس خود را معطوف به این نکته کنند که مبادا با عمل یا برخوردی بهانه برای ایران هراسی و تحریک افکار عمومی به براندازان دهند و به صورت عمومی با سعه صدر بیشتری با دیگران برخورد کنند.
انتهای پیام
در حاشیه آنچه نویسنده محترم نگاشته اند توجه جناب ایشان را به نکته ای جلب می کنم
آنچه با عنوان عدالتخواهان نو ذکر کرده اید نیازمند تحلیل عمیقتری است کار یک تحلیلگر این نیست که در ارزیابی تحرکات فعالین سیاسی بنا را بر ادعاها یک ظاهری آنها بگذارد .آنچه این دسته از فعاالین جناح حاکم از خود بروز داده اند چیز جدیدی نیست و نام آن را عدالت خواهی هم نمی توان گذاشت ولو شعار عدالت سر دهند .