“در تمدن مسلمانی، هیچ گاه معنای واقعی علوم طبیعی را درک نکردیم”
رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ در یادداشتی تلگرامی نوشت:
در تمام قرون میانه، هیچ گاه علوم طبیعی ما در اختیار دانشمندانی قرار نداشت که وجهی استقلالی برای این علوم قائل باشند. این دانش در بهترین حالت، ناشی از نگره های کلامی در چارچوب توجیه هستی شناسی مورد نظر و بردن آن در مسیری بود که به اهداف کلامی کمک کند. هرچه بود، دانش طبیعیات، به صورت مستقل مورد توجه و تحقیق قرار نمی گرفت، و همین امر سبب شد تا کمترین تولید علمی جدی در آن صورت نگیرد. با این نگاه، حتی آنچه از یونان رسیده بود، غالبا با بی اعتنایی همراه بود. وقتی اراده ای در پشت سر یک دانش نباشد، هیچ امر تازه در آن اتفاق نخواهد افتاد. ما همین وضع را در علوم انسانی و اجتماعی هم داشته ایم. شاید تنها کسی که قدری مستقل به آن نگریست، ابن خلدون بود. اما دیگران، همه این معارف را در سایه الهیات درک می کردند، اصلی که هم در قرون وسطای مسیحی و هم قرون میانه اسلامی بود. به نظرم تفاوت چندانی هم میان آنها وجود نداشت. وقتی آن علوم این حیث استقلالی را نداشتند و به جایی نمی رسیدند، باید تحولات طبیعی یا برخی از آنچه که انسانی و اجتماعی بود، در جای دیگری حل و فصل می شد. بسیاری از آنها، جای حلش در دانش تنجیم بود به طور یکه ا وقتی کتابهای تنجیم را می بینیم، حس می کنیم تمام آنچه که امروزه در شاخه هایی از علوم طبیعی مانند هوا شناسی و غیره هست و علمی هم هست، در همان کتابهای تنجیم، تعیین تکلیف می شد. این که کی باران می آید، چه سالی محصول زیاد می شود، این که مثلا امسال آب فراوان و محصولات ارزان خواهد بود و جز اینها همه از روی حرکت افلاک، گزارش و پیشگویی می شد. یعنی سرنوشت زمین از روی حرکات نجوم رقم می خورد، چیزی که امروز از روی زمین و بر اساس یک دانش طبیعی واقعی تبیین می شود. همه مشکل در عدم تحقق یک انقلاب علمی،عدم نگاه استقلالی به علوم طبیعی بود، چیزی که حالا هم در میان ما همچنان ترویج می شود. پیدا کردن راه حل های غیر علمی، روی احساس نیاز به تحلیل این پدیده ها بود. هرچه را با تنجیم درک نمی کردند، در «رمل» دنبال حلش بودند. سلسله جداول و ارقام با نظمی که برای آن در نظر می گرفتند، سرنوشت همه چیز را معلوم می کرد. اگر امروز اداره آگاهی، دزد مال ما را پیدا می کند، آن زمان، از روی یک جدول مشخصاتش تعیین می شد. بسیاری از امور که حالا پزشکی حل کرده، مثل همین نازایی و امثال آن، آن وقت ها باید با استفاده از همین جدولها حل و فصل می شد. پایین یک نمونه از یک کتاب رمل را می آورم که از روی جداول رمل، قیمت جو و گندم را معین می کند. بحث قیمت گندم را که حالا علم اقتصاد باید با هزار جور محاسبه بدست آورد، آن زمان از یک جدول رمل بدست می آمد. این کتاب از میانه قرن هشتم هجری است و در صدها صفحه، تکلیف همه امور طبیعی، انسانی، و اجتماعی را در همین جدولهای رمل مشخص کرده است. هزاران از این دست نوشته ها در کتابخانه های ما هست، و کسی نمی تواند مدعی شود که اینها ناچیز و تأثیری در میان ما نداشته است.
احکام نرخ غله از کتابی در رمل از آثار اوائل قرن هشتم.
تعیین پسر یا دختر بودن بچه در شکم مادر باز هم با استفاده از رمل.
انتهای پیام