گزارش CNN از فصل جدیدی از ترورهای داعش
در سالهای اخیر انجام بیشمار حملات تروریستی در اقصا نقاط جهان در کنار اعلام حضور گروههایی چون داعش دنیا را در شرایطی ناگوار قرار داده؛ و بیراه نیست اگر بگوییم که اینها بلایای زندگی اجتماعی در نزدیک به دو دهه آغازین قرن بیستویکم بودهاند.
بهگزارش شفقنا از سی ان ان؛ با اینحال شکست داعش در عراق و سوریه این نوید را داشت که ممکن است برای دنیای ترس و ترور عمر زیادی باقی نمانده باشد. اما چند عملیات تروریستی گسترده و پرتلفات که در یک فاصله زمانی نزدیک در نیوزلند و سریلانکا به انجام رسید، این نکته را اثبات کرد که ربط پدیدهای چون تروریسم به یک گروه –هر قدر هم قدرتمند- سادهانگاری است و مادام که افراطگرایی در اذهان مردمان حضور داشته باشد، ترور و مرگ و کشتار هم لاجرم وجود خواهد داشت.
گزارشی که در پی میآید، با این دید نوشته شده که نشان دهد بهرغم شکست فیزیکی داعش افکاری که این گروه از آنها تغذیه میکرد هنوز زنده است و همین هم ازدیاد حملات تروریستی در ماههای اخیر را توجیه میکند. این گزارش را به قلم تیم لیستر باهم میخوانیم:
یک ویدئوی ۵۹ ثانیهای که این روزها در فضای مجازی بسیار دیده شده، هشت مرد را نشان میدهد که با هم دست داده و به «خلیفه مسلمانان» اعلام وفاداری میکنند. این اتفاق دقایقی پیش از آغاز یک سری حملات تروریستی گسترده در سریلانکا رخ داده است. عملیاتی که زندگی بیش از ۲۵۰ نفر را گرفت و در عینحال داعش را با فاصله از دیگر گروههای تروریستی بهعنوان تهدیدی جهانی تثبیت کرد.
در روزهای پیش از عملیات تروریستی سریلانکا، رسانه آنلاین «النبا» بارها و بارها درباره «افراشته کردن پرچم خلافت در مناطق جدید» سخن به میان آورده بود. یا درباره «دنیا آبستن (منتظر) روزهای ناامیدی دشمنان الله است». ویدئوی هشت مرد تروریست را هم یک آژانس خبری مرتبط با داعش منتشر کرد.
با اینکه هنوز چیزهای ناگفته زیادی درباره گروهی که عملیات تروریستی سریلانکا را انجام داد، وجود دارد و هنوز رازهای بسیاری افشا نشده باقی مانده است، اما کارشناسان ضدتروریسم در یک مورد با هم اتفاق نظر دارند: گروههای اسلامگرای افراطی ریز و درشتی که در سریلانکا فعالیت میکنند، بدون کمک خارجی قادر به سازماندهی عملیاتی چنین دقیق و پیچیده نبودند.
بروس هافمن، کارشناس ضد تروریسم شورای روابط خارجی میگوید که در عملیات تروریستی سریلانکا، از نظر اندازه و اهمیت عملیات، شاهد یک جهش عظیم در سفارش و سازماندهی عملیات تروریستی، توسط خلافت داعش به گروههای افراطی کوچک بودهایم.
این نکته چند پرسش گوناگون را بهوجود میآورد: آیا داعش توانسته کارشناسان و تکنیسینهایش در زمینه بمبسازی، جلب وجذب سرمایه و جذب نیرو را از منطقهای که هسته اصلی این گروه در آنجا قرار دارد، به دیگر نقاط دنیا صادر کند؟ کجای دنیا را میتوان سرزمینی بارور برای گروهی چون داعش محسوب کرد؟ و نیز این سوال مهم که چگونه و چرا سه سال جنگ زمینگیر کننده و فرسایشی نتوانسته در قابلیتهای هسته مرکزی این گروه برای سازماندهی و کارگردانی عملیاتی چنین گسترده و البته دور از قلب گروه خلل ایجاد کند؟
زنده ماندهها
بن ودمن، حبرنگار ارشد بینالملل سی.ان.ان که بیش از دو ماه در شمال سوریه در شهر بغوز حضور داشت و گزارشهایش را از آنجا مخابره میکرد، درباره آخرین موقعیت و آخرین روزهای داعش میگوید: «فکر نمیکنم کسی تردیدی در این موضوع داشته باشد که بسیاری از رزمندگان داعش –شاید صدها نفر- فرار از صحنه نبرد را ترجیخ دادند تا روزی دیگر امکان و فرصت جنگیدن را بهدست آورند». او میافزاید که «در شرایطیکه نیروهای دموکراتیک سوری به بغوز نزدیک میشدند، فرصتهای بیشماری برای گریز در اختیار داعشیها بود. تعداد رزمندگان نیروهای دموکراتیک سوری کمتر از آن بود که بتوانند امنیت و ایمنی منطقهای به آن وسعت را تامین کنند».
گفته میشود بسیاری از داعشیها هنوز در سوریه و عراق پنهان شدهاند. در یک سال اخیر در مناطق سنینشین عراق عملیات پرشماری به سبک و سیاق داعش علیه نیروهای دولتی عراق و شبهنظامیان شیعه به انجام رسیده است. نیروهای نظامی سازمان ملل در گزارشی در اوایل سال ۲۰۱۹ گفتهاند: «در حال حاضر شبکه داعش در مقیاس استانی و منطقهای با ساختاری سلولی ایجاد شده که اهداف و نیات رهبری مرکزی داعش را دنبال میکنند».
در ماه ژانویه یک سلول پنهان داعش توانست یک عملیات انتحاری را که در جریان آن ۱۴ نفر از جمله چهار سرباز آمریکایی کشته شدند، در شهر منبیج در شمال سوریه انجام دهد. در هفته پیش از آن نیز داعش توانسته بودند حملهای شگفتانگیز را در شهر الکاون، منطقهای بیابانی نزدیک پالمیرا سامان دهند.
ایمن دین که پیش از پیوستن به سازمان جاسوسی بریتانیا، از سال ۱۹۹۶ به عضویت القاعده درامده بود، به سی.ان.ان میگوید که «تخمین زده میشود بیش از ۵۰۰۰ جنگجوی داعشی هنوز در منطقه حضور داشته باشند».
بیشتر کارشناسان و مشاورین امنیتی عقیده دارند که بعد از سقوط موصل و رقه در سال ۲۰۱۷ هزاران جنگجو و طراح داعشی خودشان را گموگور کرده و منتظر شرایط مساعد برای نشان دادن خودشان هستند. ادموند فیتون براون، مسئول گروه مونیتورینگ داعش/القاعده/طالبان در سازمان ملل متحد و سفیر انگلستان در یمن در این مورد میگوید: «ما نمیدانیم چند نفرشان کشته شدهاند. با اینحال میتوان حدس زد که بیش از نیمی از داعشیها جان بهدر بردهاند. نظر شخصی من این است که شاید بیش از پنجاه درصدشان هم ممکن است زنده مانده باشند».
منابع اطلاعاتی بر این باورند که بیشتر داعشیهای نجات یافته از طریق مرزهای ایران خود را به افغانستان و پاکستان رساندهاند. گفته میشود که داعش به هندوستان بزرگ بهعنوان سرزمین موعود بعدیشان مینگرد و قصد دارد با ایجاد تنش و کشمکش میان مسلمانان و هندوها حضورش در هندوستان را پررنگتر کند. برخی دیگر از داعشیها نیز به خانه، یعنی به اردن و عربستان سعودی بازگشتهاند- چنانچه در همان روز بمبگذاری کلمبوعملیاتی با الهام از عملیات داعش در عربستان به انجام رسید.
شبکه داعش در لیبی نیز که امسال چند عملیات تروریستی علیه دیگر سازمانهای افراطی لیبیایی انجام داده؛ نشان میدهد که بعد از اینکه از شهر ساحلی سیرت اخراج شد، در حال تجدید سازمان و شکلگیری دوباره است.
در فیلیپین هم یک گروه الهام گرفته از داعش که در سال ۲۰۱۷ بهمدت پنج ماه کنترل شهر ماراوی را در اختیار گرفته بود، رزمندگان پرتعدادی از جمله دهها رزمنده خارجی در اختیار دارد.
ایمن دین میگوید که «اندونزی، مالزی، مصر، عربستان سعودی و اردن کشورهایی هستند که بازماندگان داعش در آنجاها در حال ایحاد تهدیدی عمده علیه دنیای آزاد هستند».
جنگ و گریز
علاوه بر جان بهدر بردههای سرزمین خلافت، علاقمندان پرتعدادی نیز وجود دارند که بیشترشان از طریق رادیکالیسم آنلاین و وعاظ افراطگرا جذب این گروه شدهاند. شکست و فروپاشی خلافت داعش در عراق و شام اگرچه حضور عینی و بیرونی این گروه را از بین برد، اما برخلاف ادعای دونالد ترامپ که گفته بود «ما صددرصد داعش را شکست دادیم» هرگز نمیتوان ادعای محو کامل این گروه را پذیرفت. رهبری داعش مدتهای مدیدی خود را آماده این فاز از حضورش کرده بود، و درواقع حضور پنهان چیزی نیست که بگوییم هیچگاه رهبری داعش فکرش را نکرده بود. سخنگوی داعش، محمد العدنانی پیش از اینکه در جریان حمله هواپیماهای بدون سرنشین کشته شود، گفته بود که «از دست دادن حیطه کنترل خلافت، به معنای پایان داعش نیست». او همچنین گفته بود که «ما شکست نخوردهایم. شکست یعنی از دست دادن اراده و اشتیاق مبارزه؛ که ما آن را از دست ندادهایم».
ممکن است رهبری داعش از انظار دور شده باشد یا ارتباطات و طراحی عملیاتش دشوار شده باشد، ولی پیام این گروه هنوز زنده و حاضر است. ادموند فیتون براون بر این پایه است که میگوید «بعد از این، عملیات تروریستی الهام گرفته از داعش بدل به رخدادی معمولی و نرمال خواهد شد». او به مرکز دیدهبان مبارزه با تروریسم میگوید که «افراد عصبانی و تندروی زیادی وجود دارند که بر اساس آنچه در رسانههای آنلاین میبینند، میخواهند واکنش نشان دهند».
از این افراد برخی ایدئولوژی داعش را خواهند پذیرفت و بعضی دیگر نیز نگاهشان به القاعده خواهد بود. در برخی مناطق چون ساحل در آفریقای شمالی هم میتوان شاهد نشانههایی از همکاری هر دوی این گروهها بود. ایمن دین که جنگ سوریه را از نزدیک دنبال کرده و هنوز در این کشور بهسر میبرد میگوید که «در شمال سوریه شماری از بازماندگان داعش با گروه حرالدین که با القاعده ارتباط دارد، ائتلاف کرده و در حال راهاندازی گروهی جدید هستند».
از بعضی جهات مقابله با ساختارهای تغییر یافته گروههای کوچک دشوارتر از مواجهه با یک گروه متمرکز با مرکزیتی واحد است. در مبارزه با این گروهها بریدن سر مار تاثیر زیادی ندارد و باعث شکست نمیشود. همچنانکه گروههای وابسته به القاعده در آفریقا، یمن و دیگر نقاط دنیا مدتهای مدیدی است که بعد از انهدام کامل القاعده مرکزی به حیات و فعالیت خود ادامه دادهاند.
بانک ترور
بیشترین و اصلیترین مزیت داعش نسبت به دیگر گروههای تروریستی در بانک قرار دارد. فیتون براون میگوید که تخمین زده میشود ۵۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار در حسابهای داعش وجود دارد. پیشبینیهایی بسیار بالاتر از این ارقام نیز البته انجام شدهاند. درامدهای دوران خلافت در عراق و سوریه در زمینههای گوناگونی پسانداز شدهاند. بخشی از این درامدها در مراکز سرمایهگذاری قانونی بهکار گرفته شدهاند، بخشی دیگر در بانک به امانت گذاشته شدهاند، ارقامی قابلتوجه به صاحبان حرف و صنایع وام داده شدهاند و شاید حتی بخشی نیز در مکانهایی سری زیر زمین دفن شده باشند.
یکی از مهمترین پرسشها درباره عملیات تروریستی سریلانکا این است که هزینههای این عملیات از چه راهی تامین شده است. ایمن دین تبه تخمین میگوید که این عملیات بین سی تا چهل هزار دلار هزینه داشته. دین میپرسد که «این میزان پول را چه کسی گرد آورده و چگونه به تروریستها رسانده»؟ این پرسشی کلیدی است که اگر پاسخش معلوم شود، خیلی چیزها روشن خواهد شد.
پرسش مشابهی نیز درباره عملیاتی که هفته گذشته در ریاض به انجام رسید، میتواند وجود داشته باشد. ایمن دین میگوید که مقامات سعودی بعد از حمله تروریستی ریاض به یک مرکز تازهتاسیس مشکوک شده و در آنجا بالغ بر دویست هزار دلار پول نقد و مقادیری اسلحه کشف کردند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که رهبری داعش ممکن است هنوز هم در زمینه سرمایهگذاری و پولسازی فعالیتهایی داشته باشد. فیتون براون میگوید که «مبالغ بیشماری پول از عراق و سوریه به خارج منتقل شده. بخشی از این انتقال بهصورت پول نقد بوده و بخشی هم بهصورت شمش طلا- که به نقاط مختلف دنیا انتقال پیدا کردهاند».
بهگفته ایمن دین «پول نقد همچنان در اختیار بخشهای رهبری سازمان قرار دارد؛ که ممکن است بهشکل سرمایهگذاریهای منطقهای بوده و در مواقع لزوم بهکار گرفته شود». به باور ایمن دین «داعش بانک ترور است».
یک پدیده جهانی
در دهههای گذشته تروریسم در مقیاس محلی و ملی حضور داشت. در سال ۱۹۹۸ القاعده اولین سازمانی بود که با انجام عملیات تروریستی در شرق آفریقا در مقیاس جهانی اعلام حضور کرد، و سه سال بعدتر نیز با حمللات تروریستی یازدهم سپتامبر به برجهای سازمان جهانی این حضور جهانی را علنیتر کرد. از آن پس عصر جهاد فراملیتی آغاز شد. از آن سالها به بعد، تروریسم بینالمللی از طریق تندروی و بهعبارت بهتر رادیکالیسم آنلاین، پیامهای تهییجکننده و سفرها و شرکتهای مسافرتی بینالمللی در مناطق گوناگون دنیا ریشه دوانده است.
تروریسم بینالمللی در تلفیق با آنچه بروس هافمن در گزارشی که برای شورای روابط خارجی نوشته آنرا «نابردباری مذهبی و تنشهای فرقهای» خوانده، شرایطی را پیش میآورد که در حال حاضر شاهدیم. البته عوامل و عناصر دیگری نیز در این بین وجود دارند. خود بروس هافمن میگوید که «هر قدر که اسلامهراسی رشد کند، از آن نوعی که در حمله تروریستی ماه مارچ ۲۰۱۹ به دو مسجد در نیوزلند دیدیم، افکار و عملیات ضدیهودی نیز رشد خواهد کرد». موارد دیگر تروریستی سالهای اخیر را نیز میتوان ذیل همین نابردباری مذهبی تقسیمبندی کرد، از جمله حملاتی که به مسیحیان در مصر، سوریه یا عراق شده، و یا حملاتی که تندروها و افراطیهای سنی در پاکستان به اجتماعات اهل تشیع انجام دادهاند.
این فضایی است که داعش در آن نفس میکشد و رشد میکند. برای مثال فراموش نباید کرد که حملات تروریستی سال ۲۰۱۵ پاریس در واکنش به توهین به مسلمین طراحی شدند. به این دلیل است که میتوان گفت رهبران داعش حتی اگر هم پنهان شده باشند –شاید در بیابانهای غربی عراق یا هر جای دیگری- امیدوارند که خصومت مذهبی در سریلانکا شعلهورتر شود.
ادموند فیتون براون اوضاع و احوال این روزها را چنین خلاصه میکند: «ما باید با یک تهدید فراگیر زندگی کنیم. دنیای مدرن یعنی این».
انتهای پیام