خرید تور نوروزی

درباره ‎اسلام و مسلمین در چین

حامد وفایی در رشته توییتی نوشت:

‏‎درباره ‎اسلام و مسلمین در چین

چند روزیست پیرو اخبار رسانه های غربی، بار دیگر وضع ‎#مسلمانان_چین مورد توجه رسانه های داخلی قرار گرفته و ما چون گذشته با عینک غربیان قضاوت درباره ‎#چین در ایران را به نظاره نشسته ایم که بشتابید جنایت چین علیه مسلمانان این کشور را کشف کرده ایم!

‏اما چند نکته:

اول، پیش از این هم اشاره کرده ام که رویکرد ‎#رسانه_های_غربی درباره چین بسیار شبیه به رویکرد آنها درباره تحولات ایران است و چنانچه گزارشات شان سهمی از واقعیت داشته باشد هم باید با دقت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نهایتا رد یا پذیرفته شوند.

‏دوم، جدای از صدق یا کذب خبر اخیر، سالها زندگی در چین و معاشرت با چینیان به من آموخته که نه درباره ملت چین، نه در باب اقوام این کشور، نه در خصوص ادیانش و نه حتی در رابطه با پیروان یک دین خاص از جمله اسلام در آن نمی توان و نباید حکمی واحد صادر کرد.

‏سکه ‎#جامعه_چینی دو ‌رو دارد؛ یک روی «هویت واحد» که معرف همگان بوده، ریشه اش در فرهنگ چند هزارساله و میراث معرفتی- ادبی برجای مانده از دوران پیش از میلاد مسیح(ع) است که اصلها ثابت و فرعها فی السما و یک روی دیگر که به تعبیر مرحوم ‎#شایگان «هویتی چهل تکه» است و کمتر مورد توجه بوده.

‏بر این اساس بر فرض صحت خبر اخیر درباره بخشی از مسلمانان یکی از شهرهای استانی خاص در چین، قطعا نمی توان آن را به عموم مسلمانان در این کشور تعمیم داده و سیاست واحد پکن علیه تمام مسلمین چینی را از آن استنباط نمود، آنگونه که ‎#رسانه_های_پارسی زبان عمل کرده و می کنند.

‏بی شک هر نظام سیاسی اعم از چین یا غیر آن در حق هر انسانی ظلمی روا دارد، مرتکب عملی غیر اخلاقی و غیر انسانی و محکوم شده؛ طبعا اگر هدف این عمل مسلمانان باشند شدت تقبیح از دید جامعه اسلامی پررنگتر خواهد بود و البته ما هم بعنوان هم کیشان آن افراد با معترضین هم داستانیم اما …

‏طبق آمار رسمی و منابع دولتی، در این کشور بیش از ۳۰ میلیون چینی با اعتقاد به دین اسلام سکونت دارند. با توجه به مشاهدات شخصی بنده، گستردگی و پراکندگی مسلمانان در اقصی نقاط چین و آمار غیر رسمی موجود، تعداد مسلمانان این کشور به مراتب بیش از این مقدار است.

‏بر اساس اطلاعات منابع رسمی چینی، در این کشور بیش از ۳۷ هزار مسجد و در حدود ۴۰ هزار ‎#مبلغ_دینی فعال هستند؛ غیر از مجلات فعال در حوزه های پژوهشی اسلامی و کرسی های ‎#اسلام_شناسی در مراکز علمی، ببش از ۱۰ میلیون نسخه ‎#قرآن_مجید و دیگر ‎#متون_اسلامی در این کشور به زبان چینی چاپ شده است.

‏جدای از این آمار، طبق مشاهدات نگارنده، در حال حاضر ‎#مسلمانان حداقل در بسیاری از شهرهای بزرگ و متوسط یا کوچک چین، ‎#اعمال_دینی شان را بجا می آورند، مراسم و آیین های اسلامی برقرار است، رستوران های ‎#حلال فعال اند و مباحث تحقیقی و پژوهشی اسلامی هم طبق سیاست های کشور به راه است.

‏مسلمانان در میان 56 ‎#اقلیت قومی چین، ۱۰ قوم را به خود اختصاص داده اند که از آن جمله اند اقوام ‎#خویی، ‎#اویغور، ‎#قزاق، ‎#دونگ_شیانگ، ‎#قرقیز، ‎#سالار، ‎#تاجیک، ‎#ازبک، ‎#تاتار و بائوئن. این اقوام در مناطق مختلف چین پراکنده اند که البته تجمع قوم اویغور در منطقه ‎#شین_جیانگ چشمگیرتر است.

‏اقوام بالا جدای از خصوصیات قومی ویژه، در مواردی غیر از کلیات محرز احکام و آداب اسلامی، ‎#اجتهاد خودشان را دارند. علاوه بر این در هر یک از مناطق یاد شده و زیر مجموعه اقوام مذکور، ‎#فِرق_دینی مختلف از جمله شاخه های متفاوت ‎#اهل_تسنن، ‎#شیعیان، ‎#صوفیان، حتی بعضا ‎#سلفیان و‌… فعال اند.

‏به مجموعه رنگارنگ بالا که داستانش بسیار طولانی تر از اینهاست باید تاریخ و ماجراهای اقوام و ادیان مختلف در سپهر سیاست و جغرافیای چین را نیز افزود. بعنوان مثال تنش های دولت چین با ‎#اویغورها در مناطق غربی استان شین جیانگ که البته بیش از ماهیت دینی، سرشتی قومی دارد، از این دست است.

‏تنش هایی قومی، پرتلفات و تلخ که قدمتی بیش از تاریخ حزب کمونیست چین (از حدود سال های ۱۸۶۳) و حکومت فعلی این کشور دارد و البته در دوران کنونی هم تداوم داشته و برخی کشورهای منطقه هم در شعله ور کردن آتش آن سهیم بوده و هستند.

‏باز به این مجموعه باید چالش دولت چین با ‎#جریانات_سَلفی نوظهور در غرب این کشور را اضافه کرد که سردرگمی سیاستگذاران غیردینی چین با پدیده ای پیچیده و متعلق به گفتمانی مطلقا درون دینی و بیم گسترش این جریانات در کشوری با تنوع قومیتی بالا از نخستین خروجی های آن بوده است.

‏نهایتا به همان سخن اول باز می گردم که قضاوت درباب مسلمانان چینی کار سهلی نیست و مستلزم طرحی نو در امر مطالعات چین است؛اما منکر این واقعیت هم نمی توان شد که ترجیح پکن، تداوم‌ راه توسعه بدون دردسرهای یک جامعه دینی است و تعدیل شاخص های دینی در جامعه نتیجه طبعی چنین نگاهی خواهد بود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا