ژست مدیریتی است یا پاتک حرفهای؟!
ایسنا در مطلبی با عنوان «این دستورها ژستِ مدیریتی است یا پاتک حرفهای؟» نوشت: با وقوع آتشسوزی، دستورهای اولیه را دو متولیاش صادر کردند، یک سو مدیریت شهری و سمت دیگر متولی میراثی و هر دو در بالاترین مقامهای ممکنِ نهادهایشان. همان میراثیها همه چیز را به عهده شهرداری گذاشتند و متولی شهری هم که با یک دستور گویا قصد دارد ژست کشورهای اروپایی را به ایران هم تسری دهد.
با وقوع آتشسوزی ضلع شمال غربی بدنهی تاریخی میدان حسنآباد، در کنار خوششانسی که به واسطهی همسایگیِ دیوار به دیوارش با ایستگاه آتشنشانی داشت و چند ساعت زودتر خاموش شد، از یک طرف برخی رفتارهای البته بهنوعی امیدوارکننده را یک ژست مدیریتی دانست، ژستی که با وقوع اتفاقاتی مشابه در نوتردام پاریس یا حتی موزه ملی برزیل و رفتارهایی که در برخورد با این فاجعه در آن شهرها شد، جای خالی آن را در کشور همیشه احساس میکنیم.
در وقوع اتفاقهای مشابهدر کشور مانند آتشسوزی مسجد جامع ساری یا بازار تبریز که برای دومین بار دستکم در طول ۱۰ سال گذشته، سرخی آتش را به خود دید، تنها فکر ممکن برای زودتر خاموش کردن آتش را در هر نوع روش تخریبی میدیدند تا به این حداقل دست پیدا کنند که آتش خاموش شود، بدون دیدن هیچ نوع آموزشی برای خاموش کردن آتش در بناهای تاریخی در زمان بحران، به اندازهای که در بنای تاریخی میدان حسنآباد پنجرههای قاجاری از جا کنده میشوند و تا میتوان روی بدنهی این بنا آب ریخته میشود، تا فقط آتش را خاموش کنند، به اندازهای که هنوز بیم فرو ریختن سقف طبقه بالا روی سر طبقه همکف وجود دارد، یا در مواجهه با سیل در دیوار گرگان، بخشی از دیوار تاریخی را به طور کامل تخریب میکنند!
حالا و بعد از خاموش شدن آتش در طول چند روز گذشته، از یک سمت مونسان، رییس سازمان میراث فرهنگی، در توئیتی و نه هیچ مصاحبهای خبری و رسمی اعلام میکند «میدان حسنآباد به عنوان بخشی از هویت تهران و اثری ثبت ملی شده، همواره مورد توجه سازمان میراث فرهنگی بوده است.
کارگروهی ویژه تعیین شده است تا ضمن هماهنگی با سایر نهادهای مسئول، علت بروز حادثه از سوی مقامات قضایی و شهری پیگیری و آسیبهای وارد شده در اسرع وقت جبران شود.»
و از سوی دیگر حناچی – شهردار تهران – توئیتی منتشر میکند، مبنی بر اینکه «از تلاش همکاران آتش نشانم در جریان آتش سوزی شب گذشته میدان حسن آباد که مانع گسترش و سرایت آتش شدند، سپاسگزارم. در کنار پیگیری بازسازی سریع میدان حسن آباد که بخشی از هویت تاریخی تهران زیباست، نظارت بر ایمنی اماکن تجاری و انبارهای پیرامون آن را با جدیت دنبال خواهیم کرد».
از این که به تازگی مسئولان دولتی صفحههای شخصی مجازی خود را به مکان تبدیل دستورالعملهای رسمی کاری تبدیل کردهاند که بگذریم، دومین دستور را بیشتر میتوان یک دستور احساسی دانست تا هر چیزی که بتوان نام آن را دستوری عملی، فنی و براساس منطق برشمرد، آن هم بنایی تاریخی و قاجاری که به بررسیهای کارشناسانه و طرحهای درست برای مرمت آن نیز نیاز دارد.
این در حالی است که حسن روحانی – رئیس جمهور – نیز شنبه ۲۹ تیر در نشست با مدیران ارشد بخش مسکن به منظور پیگیری اجرای طرحهای دولت تدبیر و امید در این بخش، با ابراز تأسف از وقوع حادثه آتشسوزی در میدان حسنآباد تهران، گفت: «آثار و ابنیه تاریخی نشاندهنده هویت ملی و تاریخی و هنر ایرانیان بوده و ارزشی ملی، فرهنگی و باستانی دارد که باید از آنها به خوبی حفظ و حراست کرد. باید هر آنچه که از گذشته برای ما باقیمانده را پاس بداریم، چرا که آثار و ابنیه تاریخی مانند میدان نقش جهان اصفهان نشاندهنده هنر و همت بلند ایرانیان با مهندسی و معماری دقیق است.»
وی با بیان اینکه شهرداریها باید برنامهای فوری برای بازسازی و مقاومسازی ابنیه تاریخی و ساماندهی اماکن مجاور آنها که امکان حادثهآفرینی دارند، داشته باشند، گفت: براساس قول شهردار تهران میدان حسنآباد ظرف مدت ۶ ماه به حالت قبلی بازگشته و اقدامات بعدی برای حفاظت از این اثر تاریخی انجام خواهد شد.
شاید بتوان این نکته را نیز مدنظر داشت که اطلاعاتمان از این همه بنای تاریخی و ارزشمندی که نه فقط در تهران و در کل کشور وجود دارد، بسیار کم است و از سوی دیگر بیتوجهی زیادی نسبت به سرنوشت آنها داریم.
این ادعا را در نکتهای ساده میتوان دید، در مقایسهای کوتاه بین رفتارها در زمان وقوع آتشسوزی در کلیسای «نوتردام» پاریس یا موزه ملی برای ما کمتر دیده شده «برزیل» که درصد زیادی از مردم کشورمان در زمان وقوع آتشسوزی با آن، عکس و خاطرههای مشترک رو کردند و آتشسوزی بازار تبریز یا اصلا چرا راه دور برویم، همین آتشسوزی میدان حسنآباد که بعد از گذشت چهار روز از وقوع اتفاق، هنوز درصد قابل توجهی از مردم و حتی کارمندان حوزههای فرهنگی، خبری از این اتفاق ندارند!
شاید به همین دلایل ساده بود که حتی قیاسهایمان در رفتار با آنچه که در زمان مواجه با چنین اتفاقاتی رخ میدهد، متفاوت است.
اما این بار حسنآباد فقط با یک آتشسوزی چند ساعته مواجه شد و در این میان رسانهها تلاش خود را کردند تا بدون هیچ اظهار نظر و قضاوتی، اجازه دهند، مسئولان کار خود را به بهترین نحو انجام دهند و کارشناسان با ذرهبینِ دقتشان، بررسیهای درست و به موقع خود ار انجام دهند، طرحها تهیه و از وقوع اتفاقاتی مشابه آنچه که در ضلع جنوب شرقی میدان حسنآباد رخ داد جلوگیری کنند.
ولی در این میان به نظر میرسد یک چیز را فراموش کردهایم؛ بررسی مستندات، طرحها و نظرهایی که حسنآباد را تا کنون حسنآباد یا همان میدان هشت گنبدِ تهرانیهای قدیم نگه داشته بود و نه …
اصلا بهتر نبود شهردار تلفن خود را بردارد و در تماسی با رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، با یکدیگر گفتوگو برقرار کنند و بخواهند تا نخست و به سرعت کارشناسانشان را وارد این موضوع کنند، همان طور که شیخالاسلامی – معاون میراث فرهنگی تهران – با دیدن دستور شهردار قلم به دست گرفت تا در نامهای به سازمان زیباسازی اعلام آمادگی برای تشکیل کارگروه دهد یا اعلام کند که قطعا و بر اساس دستور رییس سازمان برای ایجاد کارگروهی با هدف بررسی علت آتشسوزی، او نیز در این کارگروه نقشی مهم دارد.
به همین دلیل به نظر میرسد هنوز میتوان هشتگ «#ببخشید_که_اسمت_نوتردام_نیست» را برای میدان حسن آباد تهران هم استفاده کرد؛ هشتگی که برای بازار تبریز هم فقط یک استعاره بود از فاجعهای که برای دومین بار رخ داد تا این بازار جهانی را با هر چه که هست، نیمه به حال خود رها کند،همان طور که میدان حسنآباد طعم این سرخی تند را به گفتهی کسبهی قدیمیاش برای دومین بار بر تنش چشید.
البته نمیتوان توضیح روابط عمومی شهرداری منطقه 11 را نیز از ذهن دور کرد، که در مقابل این نوع برداشت، این طور توضیح داده است: «مرمت و بازسازی بنا بهوسیله سازمان زیباسازی شهرداری تهران و با مشارکت و همکاری شهرداری منطقه ١١ و نظارت میراث فرهنگی استان تهران انجام خواهد شد. این اتفاق خلقالساعه نخواهد بود و تشریفات و کار کارشناسی خواهد داشت، منتها برای اینکه منظره نامناسب بر جای مانده از آتشسوزی فعلی پوشیده شود، بنری روی داربستهای فعلی نصب خواهد شد در مقابل بنا؛ تا با نظریه کارشناسان مربوطه و بررسی طرح های مرمتی اقدامات بعدی انجام گیرد.»
انتهای پیام