معجزهی مردم در بدرقهی “سردارِ ملی” ایران
غلامرضا بنی اسدی، روزنامهنگار، در یادداشتی با عنوان «معجزهی مردم در بدرقهی “سردارِ ملی” ایران» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
بزرگترین انتقام از دشمن، وحدت حداکثری مردم است. ارتقای برادری است. همراه شدن برای یک هدف است لذا با توجه به آنچه در اهواز و مشهد و تهران و قم و به خصوص دیار سردار، کرمان بزرگ که با فدای جان، از جان جانانش استقبال کرد، دیدیم و حتی خبر خیزش مردم را از گوشه گوشه شور شنیدیم، میتوان گفت اولین انتقام سخت را خودِ حاج قاسم از دشمن گرفت با وحدتی که میان آحاد مردم ایجاد کرد.
آمریکا هزارپاره میخواست مردم ما را، ولی خون سلیمانی و یارانش نهتنها یکپارچه کرد مردم وطن را از همهی گرایشها و سلیقهها و حتی عقیدهها. باطل السحری شد که همهی افسونها را در هم شکست و پر بیراه نیست اگر شهادت او را شمایی از عصای موسوی تعبیر کنیم که سِحر سَحره را یکجا فروبرد.
ما دیدیم اهوازی که هوا ندارد چگونه هوای ایران را دارد. خوزستانی که آبِ شُربِ دُرست و حسابی ندارد چگونه درست و حسابی آبرو آفرید و عزت بخشید به نام وطن. مشهد هم کار را به معنای واقعی کلمه تمام کرد به گونهای که میتوان گفت معجزهای چنین بزرگ را به یاد ندارد این شهر. نه این که مشهد مشکل نداشته باشد که دارد و کم معضل به خود ندیده و نامهربانی نچشیدهاند جوانان این شهر و کم نواخته نشدهاند به انواع سخنهای ناروا -حتی از تریبونهای رسمی- اما به میدان آمدند تا رواداری خود را نسبت به میهم نشان دهند و من شک ندارم که از زبانهای پیشتر به اعتراض گویا شده هم فراوان بودند در میان کسانی که چشمانشان بُخلِ آسمان را هم جور میکشید.
حرفِ نگفتهی همهشان و همهمان این است که پای انقلاب و ایران ایستادهایم حتی اگر هزار اعتراض داشته باشیم. آن عرضِ حالهای پُرصدا، داخلی و برای توجه دادن متولیان به فعال سازی همه ظرفیتهای خدمتی است. حتی اگر به اغتشاش هم کشیده شد، عارضی است. ذات و حقیقت مردم همین است که امروز داریم میبینیم و چشم دشمن را هم درآورده است. همین که برادریم. همین که کنار هم بنیان مرصوص میسازیم. همین که با اعجاز شهادت “سردار ملی” رقم خورده است.
دومین انتقام را هم حاج قاسم و ابومهدی، خود ستاندند که امتزاج خون پاکشان، ۲ ملت ایران و عراق را به هم پیوندی عمیقتر و برادریشان را اوجی افزون داد تا جایی که پرچم عراق هم در دست جوانان ایرانی چشمها را مینواخت.
این را هم میتوان گفت که سومین انتقام را باز هم خود سلیمانی گرفت با دادن پرچم به دست حاجاسماعیل که مردم به ظرافت نسبت میانشان را خوب دریافتند و نوشتند قاآنی مخفف همان قاسم سلیمانی است و زیر پوستر ۲ سردار یک اسم نوشته شده بود «قاسم سلیمانی» به این شکل که «قا» و «انی» را سرخ نوشته بودند. یعنی قاسم سلیمانی در بازوان قاآنی فشرده شده است و سردار استراتژیست ما قطعا چهارمین انتقام را سخت از دشمن خواهد گرفت، چنانکه پیش از این وعدهی صادقش را به این کلمات تصریح کرده است:
«کمی صبر کنید. با چشمان خود بقایای اجساد شیطان بزرگ را در خاورمیانه خواهید دید.»
ما نیز مومن به آنچه سردار وعده داد، کمی صبر میکنیم تا ببینیم وعدهی خدا را در اضمحلالِ بنیاد ستم که نشانههایش را خود حاج قاسم با شهادت خود به ما نشان داد.
باری، معجزهی حضور مردم انتقام سردار بود از دشمن. قطعا هم شهید و هم مردم توقع دارند که حماسهای چنین با عمل مسوولان قدر بیند. انتقامِ سخت از دشمن علاوه بر ضربهی خُرد کننده بر دشمن، قدر دانستن وحدت ملی به وجود آمده و توسعه و تعمیق همدلی و فراهم ساختن بهترین فرصتهای زندگی برای همهی مردم ایران و به ویژه رفع مشکلات از خوزستان است که اگر چه هوا ندارد ولی هوای ایران را دارد. اگر چه آب آشامیدنی سالم ندارد اما جان میدهد پای سلامتِ ایران و آبرو میافزاید تاریخ این سرزمین را….
انتهای پیام