گزارش: کم و کیف فیلمهای سیاسی در سینمای ایران
/گفتوگو با کیوان کثیریان و محمد تاجیک/
علی خسروجردی، انصاف نیوز: کیوان کثیریان منتقد سینما درباره فیلمهای سیاسی سینمای ایران میگوید: «فیلم سیاسی در ایران بیوجه است و فیلم سیاسی خوب نداریم. چرا ما فیلمهایی مثل «زد» و «حکومت نظامی» نداریم؟ چرا ما درباره شخصیتهایمان فیلم با ارزش نمیسازیم؟ مثلا هالیوود فیلم «لینکلن» را میسازد و اینگونه در تاریخ ثبتش میکند. آنها شخصیتهای خاکستری میسازند و نتیجه با ارزشتری نسبت به ما میگیرند که عادت داریم قدیس بسازیم.»
محمد تاجیک، خبرنگار باسابقهی حوزهی سینما هم دربارهی فیلمهای سیاسی در جشنواره و سازمان اوج به عنوان تهیه کنندهی بخشی از این فیلمها توضیحاتی داد.
جشنواره فیلم فجر، مهمترین رویداد فرهنگی کشور مثل سالهای گذشته بازهم در میان فیلمهای شرکتکننده، میزبان فیلمهای داستانی و مستند سیاسی است. مخاطبان جشنواره در ادوار گذشته از این فیلمها استقبال زیادی کردند و صفهای طولانی برای دیدن برخی از فیلمها شکل میگرفت. سیوهشتمین دوره جشنواره میزبان فیلمهای لباسشخصی، روز صفر، درخت گردو، خروج، آبادان 11 شصت در بخش داستانی است و مستندهای سیاسی «زندگی میان پرچمهای رنگی» و «مهدی عراقی را بکش» حضور دارند.
فیلمهای سیاسی مختص این دوره نیست و نگاهی اجمالی به ادوار گذشته نشان میدهد، این گونه از فیلمها نقش پررنگی در بزرگترین رویداد سینمایی کشور دارند. متن گفتوگو با کیوان کثیریان، منتقد سینما، و محمد تاجیک دربارهی فیلمهای سیاسی در سینمای ایران و گزارشی از فیلمهای این دوره و ادوار گذشتهی جشنواره فیلم فجر که مضمونی سیاسی دارد را در ادامه بخوانید:
«تک صدایی بودن فیلمها و مستندهای سیاسی مشهود است»
کیوان کثیریان منتقد سینما درباره فیلمهای سیاسی سینمای ایران به انصاف نیوز گفت: « برای ساختن فیلم سیاسی در ایران، باید به تنها یکی از دو طرف اصلی وابسته بود. اصولا طرف دیگر حق و امکان ساختن فیلم سیاسی را ندارد. پس از حوادث 88، مگر چه فیلمهایی ساخته شدند؟ فیلمهای «قلادههای طلا»، «پایاننامه» و در همین اواخر آقای اطیابی فیلمی ساختند. به جز این فیلمها، مگر صدای دیگری شنیده میشود؟
فیلمهای سیاسی اخیر هم که ساخته میشوند به همین شکل و تک صدایی هستند. جناحی که در هر شرایطی در کشور دست بالا را دارد، روی فیلمهای مستند سیاسی متمرکز شده است. این جناح میخواهد تاریخسازی کند و تنها صدای خودش را در تاریخ سینما ثبت کند. مثلا خودشان فیلمی دربارهی آقای منتظری ساختند ولی اجازه نمیدهند از طرف مقابل کسی نظیر این فیلم بسازد.»
این منتقد ادامه داد: «از این جناح درباره خانم فائزه هاشمی فیلم میسازند ولی این فیلم توقیف میشود. تک صدایی بودن فیلمها و سینمای مستند سیاسی به طور کامل مشهود است. وقتی وضعیت اینچنین است من به این فضا بیتوجه میشوم یعنی اگر قرار است فقط یک صدا را بشنوم، ترجیح میدهم تا این صدا را نشنوم. این صدا فقط نظرات خودش را معرفی میکند و میخواهد مثلا بازرگان و طالقانی و منتظری را از نگاه خودش به ما معرفی کند و اطلاعات و تصاویر را گزینش میکند.»
کثیریان دربارهی سینمای سیاسی داستانی توضیح داد: «سینمای داستانی هم به همین شکل است. من این فیلمها را خیلی جدی نمیگیرم، برای اینکه میخواهند بخشی از تاریخ را ثبت و بخشی را حذف کنند. ما در کشور حزب نداریم ولی در عرصه سیاست مان جبهههای مختلفی وجود دارد. دعواها و مجادلات سیاسی بر اساس تفاوت دیدگاهها معنا پیدا میکند. اگر قرار است تنها یک نفر حرف بزند، چنین چیزی شکل نمیگیرد.
وقتی فقط یک طرف حق حرف زدن دارد و سریالی مثل «گاندو» را میسازد، طبیعی است که من ترجیح بدهم حتما حرفهای دیگر را هم بشنوم و خودم قضاوت کنم.»
او ادامه داد: “در فیلم منتظری میبینم دوستان میخواهند بخشهایی از تاریخ را قیچی کنند. لحن فیلم این طور است که منتظری را مثل چیزی که ما میگوییم بشناسید. این فیلمها برای تاریخ ساخته میشوند و در صد سال آینده اگر کسی بخواهد منتظری را بشناسد، چطور از روی این فیلم او را درست بشناسد. جهتگیری این فیلمها خاص است و معمولاکسانی که این فیلمها را میسازند، سوگیری غیرمنصفانهای دارند.
دربارهی مهندس بازرگان و دیگر چهرهها هم به همین شکل فیلم میسازند. اما وقتی دربارهی چهرههای جناح خودشان فیلم میسازند، شرایط فرق میکند. اساسا این ماجرا در اختیار و اجازه یک طیف است و حرف یکطرفه معمولا ارزش چندانی ندارد.»
او ادامه داد: «من میگویم فیلمساز به عنوان آدم صاحب تفکر، انصاف و نگاه باید همه جانبه تمام موارد را ببیند تا مخاطبان حال حاضر و آیندگان را به تحلیل برساند. فیلمساز نباید به مخاطبان دیکته کند که الا و لابد از منظری که من میگویم به اتفاق ها نگاه کنید. وقتی در فیلمها میگویند که همه اینها ایادی بیگانه هستند، مردم نیستند خب تمام این موارد را از تلویزیون میشنویم و نیازی به فیلم با این رویکرد نداریم.»
کثیریان درباره قانع شدن مردم توسط این فیلمها میگوید: «این فیلمها میخواهند ما را قانع کنند؟ آیا قلادههای طلا ما را قانع کرد؟ به طور قطع نتوانست. سینما رسانهای موثر است. آنها باید بلد باشند تا این حرفها را به باور ما بنشانند یا به طور کامل منصف و وفادار به تاریخ باشند که باز هم از آقایان برنمیآید. نتیجه این می شود مجموعهای از فیلمهای یکطرفه شعاری که حرفهای تلویزیون را میخواهند به ما تحویل بدهند. اگر راست میگویند، اجازه بدهند تا از طیف دیگر هم فیلم بسازند.»
او درباره فیلمهای سیاسی تک بعدی ادامه داد: «گاهی فیلمساز حرف خودش را میزند که از دل او میآید. نگاه او هنری است و مثل حریری است که دور مفهومی را میگیرد و آن را زیبا میکند. در حالیکه ما چیز زیبایی را نگاه میکنیم، مضمون هم به ما منتقل میشود. وقتیکه این لایه حریر را بر میدارند، چیزی زمخت دیده میشود و حتی میتوانند آن مفهوم را در سخنرانی هم بگویند. این که هنر نیست، شعار است. آقای حاتمیکیا دورهای حرف دلش را زد و فیلم آژانس شیشهای را ساخت که فیلم بسیار مهمی است. حرفش را در لایه هنر پوشاند که فیلم باارزشی شد و حرفهای تند سیاسی هم به جناحهای مختلف زد. حاتمیکیا در این فیلم به مردم، دولت و حکومت انتقادهایی وارد کرد. اما خیلی از این فیلمها سفارشی هستند. وقتی یک نفر، حرف خودش را بزند هیچ مشکلی ندارد ولی هنگامی که به او سفارش میدهند تا این فیلم را بسازد و او دغدغه اش نباشد، نتیجه همان چیزی است که در حال حاضر وجود دارد. آنها حرفشان را بزنند، هیچ اشکالی هم ندارد ولی مساله اینجاست که طرف مقابل اجازه حرف زدن ندارد.»
کثیریان توضیح داد: «کلی هزینه میکنند و مستندهایی میسازند. ولی اینها گاهی روی دیگر سکه شبکه «من و تو» است. این شبکه هم تصاویری را گزینش میکند که به نفع اوست و بقیه را سانسور میکند. این شبکه میگوید در قدیم همه چیز گل و بلبل بوده، همه خوش بودند و میزدند و میرقصیند.
این موضوع وجه دیگر مساله است، همه چیز را به نفع خودشان گزینش میکنند. اینها میگویند، میخواهم دولت و جناح اش را به هر قیمتی بزنم و شبکهی من و تو هم میگوید جمهوری اسلامی را به هر قیمتی میزنم. هر دو نگاه سلبی، غیرمنعطف و یکطرفه دارند.»
این منتقد درباره فیلمهای سیاسی سینمای ایران گفت: «فیلم سیاسی در ایران بیوجه است. فیلم سیاسی خوب نداریم. چرا ما فیلمهایی مثل «زد» و «حکومت نظامی» نداریم؟ چرا ما درباره شخصیتهایمان فیلم با ارزش نمیسازیم؟ مثلا هالیوود فیلم «لینکلن» را میسازد و اینگونه در تاریخ ثبتش میکند. آنها شخصیتهای خاکستری میسازند و نتیجه با ارزشتری نسبت به ما میگیرند که عادت داریم قدیس بسازیم.
آدمهای درجه چندم سیستم، در فیلمهای ما همگی معصوم هستند و اگر نباشند، فیلم را توقیف میکنند. در فلان فیلم سرباز نیروی انتظامی زمین میخورد و تا مدتها اجازه اکران نمیدادند. که مگر نیروی انتظامی زمین میخورد؟ نگاه من به فیلمهای سیاسی امروزمان این است: کلیشهای، غیرمنعطف و نقدناپذیر.
چه کسی گفته مقام ردهچندمی ما مقدس است. منظور از مقدس نبودن این است که او هم اشتباه میکند.
نمیتوانیم درباره فساد دولتی فیلم بسازیم، و درنهایت میتوانیم فیلمی بسازیم که به یک کارمند بانک یا نظیر این رشوه میدهند که اینطور فیلمها هم گاهی ممیزی میشوند. در هیچ جای دنیا مثل کشور ما سوژه در مسایل سیاسی ندارند. فساد، اختلاس و بسیاری از از موضوعهای دیگر چه جایگاهی در سینما دارد؟ کسی جرات ندارد درباره این موضوعها فیلم بسازد. چه کسی جرات دارد به جز دولت سراغ کسی دیگر برود.
بنابراین تمامی این فیلمهای سیاسی، فراموششدنی میشوند. تمامی این فیلمها به نوعی تحریف به معنای یک سو نگاه کردن به ماجرا است. در چنین فضایی درام شکل نمیگیرد. درام نیازمند به ابعاد مختلف شخصیت و ماجراست. در این فیلمها آدمهای خوب طیف خاصی اند هستند و آدمهای بد طرفدارن طیف مقابل هستند.
موضوعات سیاسی در سینما خیلی جذاب است ولی کدام یک از این فیلمها پشت پردهها را نشان میدهند. وقتی نمیتوانیم واقعیت ها را کامل نشان دهیم، تنها دروغ را در تاریخ ثبت میکنیم.»
تاجیک: اوج روی کارهای متفاوت سرمایهگذاری میکند
محمد تاجیک درباره فیلمهای سیاسی جشنواره فیلم فجر میگوید: « ما فیلمها را ندیدهایم و اطلاعاتمان بر اساس خلاصه داستان است و مثل هندوانه دربسته میماند، پس ارزیابی و داوری درباره این فیلمها درست نیست. این نکته را باید درنظر بگیریم که مثل سالهای قبل به فیلمهای سفارشی بیشتر بها داده میشود.
فیلم هر نوع فیلمی دارد و ممکن خوب، بد یا متوسط دربیاد. بعضی نگاه سیاسی دارند و میتوانند نگاه سیاسی داشته باشند ولی ممکن است منتقدان و حتی منتقدان اوج از این فیلمها خوششان بیاید. در جشنواره هم مخاطب و منتقد فیلم را میبیند و هم نگاه رسمی حکومت به فیلم چه از نظر مهندسی و سیاسی وجود دارد.
ممکن است حاتمیکیا فیلمی ضعیف بسازد که موافقان زیادی داشته باشد و یا فیلمی قوی بسازد که مخالفان زیادی داشته باشد.»
این خبرنگار باسابقه سینمایی توضیح داد: «به نظرم سازمان اوج بر خلاف سازمانهای سینمایی دیگر خوب سرمایهگذاری میکند و روی افراد خوب سرمایهگذاری میکند. سازمانهایی هستند که هزینه سرمایهگذاری میکنند ولی روی اثر خوب نیست. سازمان اوج آثار ضعیف داشته ولی سعی میکند روی آثار متفاوت سرمایهگذاری کند»
او درباره فیلمهای سیاسی میگوید: «فیلم خانم آبیار در دوره گذشته که متعلق به اوج نبود و فیلم ویلاییها فیلمهای خوشساختی هستند. فیلمهای دفاع مقدسی ابراهیم حاتمیکیا هم بازتابهای خوبی داشته است. باید واکنش مخاطبان، رسانهها را باید دید تا ببینیم در پایان جشنواره برای فیلمهای سیاسی این دوره چه اتفاقی میافتد.
مهدویان هم با چند کار تبدیل به کارگردانی شاخص شد. او در جشنواره چند کار برجسته داشته و این کارها اثار منتخب تماشاچیان هم بودند.»
فیلمهای سیاسی در این دورهی جشنواره
لباس شخصی
امیرعباس ربیعی در این فیلم اولین تجربه سینمایی خود را پشت سرگذاشته و از فیلمهای نگاه نو جشنواره است که در بخش سودای سیمرغ هم حضور دارد. این فیلم در سازمان اوج تهیه شده و تهیهکننده فیلم حبیب والیزاده است. لباس شخصی فیلمی تاریخی سیاسی است و به اتفاقات دهه شصت و حزب توده در ایران پرداخته است. در خلاصه داستان فیلم آمده است: بهترین حربه برای ضربه، دوستی است. چون پیچیدگی در سادگی او است. به لباس شخصیها بیشتر شک کن!
روز صفر
سعید ملکان پس موفقیتهای زیاد در زمینه چهرهپردازی، اولین کارگردانی خودش را با این فیلم تجربه کرده و در ایران و چند کشور خارجی فیلم جلوی دوربین رفته است. اخبار بسیاری درباره این فیلم منتشر شده ولی سازندگان این فیلم هیچکدام را تایید نکردهاند. یکی از این موضوعها پرداختن به زندگی عبدالمالک ریگی است. خبری تایید شده درباره این فیلم میگوید که اتفاقی ملتهب را روایت میکند. سعید ملکان و بهرام توکلی نویسندگان روز صفر هستند.
خروج
یکی از فیلمهای سازمان اوج در این دوره جشنواره است که ابراهیم حاتمیکیا کارگردانی اثر را بر عهده دارد. خروج حاصل سومین همکاری حاتمیکیا با این سازمان سینمایی پس از فیلمهای «بادیگارد» و «به وقت شام» است. خروج راوی سفر چند پنبهکار دزفولی سیلزده به شهر تهران است؛ این پنبهکاران بر اثر سیل محصولاتشان را از دست دادهاند و با وعدههایی روبرو شدهاند که دروغ از آب درآمده و برای اعتراض به نهاد ریاست جمهوری میروند.
درخت گردو
محمد حسین مهدویان برای پنجمین دوره متوالی در جشنواره فیلم فجر حضور دارد. فینامه درخت گردو را ابراهیم امینی و حسن حسینی به صورت مشترک نوشتهاند و تهیهکننده این فیلم سید مصطفی امینی است. این فیلم با الهام از داستانی واقعی در خلال بمباران شیمیایی سردشت شکل گرفته است.
آبادان 11 شصت
مهرداد خوشبخت نویسنده و کارگردان این فیلم سینمایی است که در سازمان اوج تهیهشده و تهیهکنندگی فیلم را حسن کلامی بر عهده دارد.اثری متفاوت در سینمای دفاع مقدس و در خلاصه داستان فیلم آمده است: مردم غیور آبادان … شهر در آستانه سقوط قرار گرفته است!
زندگی میان پرچمهای رنگی
این مستند برای اولین بار در جشنواره سینما حقیقت نمایش داده شد. محسن اسلام زاده در این مستند به حضور داعش در افغانستان پرداخته است.
مهدی عراقی را بکش
این مستند در بخش شهید آوینی جشنواره سینما حقیقت نمایش داده شد و در بخش مستند سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر هم حضور دارد. مستند درباره تاریخ معاصر است که به بررسی شهادت مهدی عراقی از اعضای فداییان اسلام و حزب موتلفه اسلامی میپردازد. این مستند به تهیهکنندگی و کارگردانی عبدالرضا نعمتالهی است.
فیلمهای سیاسی ادوار گذشته
ماجرای نیمروز دو، رد خون
چهارمین دوره مهدویان در جشنواره فیلم فجر با استقبال زیادی همراه بود. ماجرای فیلم در سال 67 و روایتگر عملیات مرصاد است. نویسندگان این فیلم حسین ترابنژاد و ابراهیم امینی بودند. این فیلم در گیشه هم با استقبال زیاد مخاطبان همراه بود و در سیوهفتمین دوره اکران شد.
شبی که ماه کامل شد
نرگس آبیار در این فیلم داستان عبدالحمید ریگی و فائزه منصوری را به تصویر کشید. فیلنامه، اثر مشترک مرتضی اصفهانی و این کارگردان زن ایرانی است. فیلم در 13 رشته برای دریافت سیمرغ نامزد شد و توانست 6 سیمرغ به دست بیاورد. فیلم آبیار از حاضران جشنواره سیوهفتم بود. برخی از فعالان اجتماعی سیستان و بلوچستان انتقاداتی به این فیلم وارد کردند.
دیدن این فیلم جرم است
حواشی پیرامون فیلم سازمان سینمایی سوره همچنان ادامه دارد. رضا زهتابچیان نویسنده و کارگردان این فیلم، اولین تجربه کارگردانی خودش را در ساخت این فیلم پشت سرگذاشت. این فیلم موضوعی تقریبی مشابه آژانس شیشهای دارد. عنوان این فیلم عاملی برای تحریک مخاطبان در جشنواره بود و مورد توجه مخاطبان در جشنواره قرار گرفت. این فیلم در سیوهفتمین دوره جشنواره فجر اکران شد ولی سرنوشت اکران عمومی فیلم هنوز نامشخص است.
امپراطوری جهنم
موضوع فیلم درباره مبارزه با داعش است و در سیوششمین دوره جشنواره اکران شد. امپراطوری جهنم به کارگردانی پرویز شیخطادی و تهیهکنندگی محمد خراعی بود. فیلم در جشنواره سال 95 ثبت نام کرد ولی در بخش رقابتی پذیرفته نشد. خراعی و شیخطادی در آن برهه با نوشتن نامه به حجتالله ایوبی رییس سازمان سینمایی وقت از آن دوره انصراف دادند. این فیلم مورد استقبال قرار نگرفت و بنا به نظر مخاطبان و منتقدان فیلم ضعیفی بود.
به وقت شام
حاصل همکاری حاتمیکیا و سازمان اوج و درباره داعش است. بسیاری از مخاطبان حاتمیکیا این کار را یکی از ضعیفترین آثار او میدانند و فیلم در مدت زمان سه ماه فیلمبرداری شد. نویسنده این فیلم حاتمیکیا و تهیهکننده اثر محمد خزاعی بود. این فیلم و امپراطوری جهنم از فیلمهای داستانی درباره داعش در دوره سیوششم بودند.
تنگه ابوقریب
یکی دیگر از فیلمهای سازمان اوج در ادوار مختلف جشنواره است که اثری متفاوت از بهرام توکلی کارگردان این فیلم محسوب میشود. حوادثی که در مدت زمان اکران عمومی این فیلم در کشور اتفاق افتاد، رنگ و بویی سیاسی به این فیلم داد. این فیلم در جشنواره مورد نحسین مخاطبان قرار گرفت و صفهای طویل خرید بلیت در پشت گیشهها شکل گرفت.
مستندهای «زنانی با گوشوارههای باروتی»
مستندی درباره زنی روزنامهنگار عراقی است که با زنان و کودکان آواره داعشی آشنا میشود و همراه با آنها وارد کمپ خانوادههای داعشی میشود. این مستند را رضا فرهمند کارگردانی کرده است. این مستند مورد استقبال مخاطبان و منتقدان قرار گرفت.
امکان مینا
یکی از فیلمهای سیاسی، سی و چهارم جشنواره فیلم فجر امکان مینا ساخته کماتل تبریزی بود. فیلم در دهه 60 و اوایل انقلاب اتفاق می افتد که ماجرای زن و شوهری را در روزهای موشک باران تهران روایت میکند. شوهر به نام مهران با بازی میلاد کیمرام خبرنگار یک روزنامه که متعهد به کارش است و مینا با بازی مینا ساداتی جاسوس سازمان مجاهدین خلق است. مینا خبرها و اطلاعات محرمانه شوهرش را به سازمان مجاهدین میرساند.
بادیگارد
اولین تجربه همکاری حاتمیکیا با سازمان سینمایی اوج بود و گریم پرویز پرستوی حواشی زیادی به همراه داشت. حاتمیکیا درباره چرایی گریم پرویز پرستوی، از علاقمنتدی خودش به قاسم سلیمانی سخن گفته بود. این فیلم از نگاه تماشاگران، رتبه دوم را کسب کرد و موفق به دریافت 5 سیمرغ در جشنواره شد. این فیلم برای اولین بار در سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد.
ماجرای نیمروز یک
این فیلم در سی و پنجمین دوره جشنواره مورد توجه زیاد مخاطبان قرار گرفت. فیلم روایتگر ترورهای سال ۱۳۶۰ به دست مجاهدین است که پس از برکناری ابوالحسن بنیصدر رییس جمهور وقت شدت میگیرد. مهدویان در مقام کارگردانی این فیلم قرار داشت.
مارمولک
یکی از فیلمهای جنجالی ادوار جشنواره فیلم فجر که به کارگردانی کمال تبریزی و نویسندگی پیمان قاسمخانی است. قاسمخانی برای این فیلم موفق به دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شد. این فیلم اقتباسی از کمدی «ما فرشته نیستیم» نیل جردن است. مارمولک در آن دوره بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد. فیلم داستان سارقی به نام «رضا مثقالی» معروف به مارمولک است که با لباس یک روحانی از بیمارستان فرار میکند.
آژانس شیشهای
بسیاری این فیلم را متفاوتترین اثر ابراهیم حاتمیکیا میدانند. از نگاه اغلب منتقدان، آژانس شیشهای یک فیلم حرفهایِ خوشساخت و بسیار صریح است که توانسته با ضربآهنگ خود، لحظات هیجانانگیزی را رقم بزند. این فیلم در سال 76، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد.
متولد ماه مهر
فیلمی به نویسندگی و کارگردانی احمدرضا درویش که در سال 78 به صورت مشترک با فیلم «عروس آتش» خسرو سینایی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را کسب کردند. این فیلم موفق به دریافت سه سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شد. داستانی دانشجویی پسر شهرستانی است که دچار مشکلاتی میشود.
ارتفاع پست
روایت یک هواپیماربایی است که ابراهیم حاتمیکیا این اثر را جلو دوربین برد. شاید یکی از نکات جذاب این فیلم، نویسندگی مشترک حاتمیکیا و اصغر فرهادی باشد. این فیلم در سال 80، بهترین فیلم جشنواره از نگاه مخاطبان شد.
به رنگ ارغوان
این فیلم پس از توقیف پنج ساله در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر اکران شد. یکی از اعضای گروه سیاسی مخالف پس از سالها تصمیم میگیرد برای دیدن دخترش «ارغوان» مخفیانه به ایران بازگردد. یک مامور امنیتی به نام «هوشنگ» به عنوان دانشجو وارد دانشکده میشود و از امکانات مدرن امنیتی استفاده میکند تا با کنترل ارغوان، پدرش را به دام اندازد. میان هوشنگ و ارغوان رابطهای عاطفی ایجاد میشود. این فیلم به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمیکیا است. بسیاری از منتقدان شرکت دادن چند فیلم توقیفی مثل به رنگ ارغوان را یکی از تلاشهای دبیرخانه جشنواره و معاونت سینمایی ارشاد دولت نهم، برای رونق دادن به جشنواره فجر بیست و هشتم میدانند اما علیرضا سجادپور مدیر اداره کل نظارت و ارزشیابی ارشاد وقت این موضوع را تکذیب کرد.
انتهای پیام