خرید تور تابستان

نه به تباهی | احسان شریعتی

«احسان شریعتی»، پژوهشگر فلسفه در یادداشتی تلگرامی با عنوان «نه به تباهی» نوشت:

پس از تحمل رویدادهای تکان‌دهندهٔ پیاپی طی دو ماه گذشته، گویی شنیدن خبرهای ناخوشایند تمامی ندارد، خبرهایی که یادآور حوادث شوم آخرالزمانی یا عصر تاریکی و تباهی، و جنگ و جدال «کالی‌یوگا»ی هندوی است.

در سطح جهانی این روزها، با روشن‌شدن جزییات طرح «معاملهٔ قرن»، دیگر توهمی پیرامون نیّت تاجران سیاست و نیک‌خواهی نوجهان‌خواران باقی نمانده است. و در کشور ما، در آستانهٔ انتخابات مقننه، چنان‌که از قراین پیداست، یکپارچه‌سازی حاکمیت و حذفِ تدریجی جریان اصلاحات موعود، در دستورکار قرار دارد (گسترهٔ رد صلاحیت‌های حتی نمایندگان موجود و موج انصراف‌ها و..).

شرایط در همه جای جهان و جامعه، در کوتاه مدت، برای نیروهای عدالت‌-و-آزادی‌خواه، به‌ظاهر سخت‌ و نامساعدتر می‌شود…، و به این ترتیب، سالی که خوش است از همین پایان زمستانش پیداست!

در چنین موقعیت دشواری، با به بُن‌بست رسیدن خطمشی‌های سنتی و راه‌کارهای «طی‌شده» کلاسیک، اعم از اصلاح‌طلبی حکومتی از بالا و یا براندازی‌های متکی به قدرت‌های از برون، که در مواجهه با بحران‌های تو-در-توی کنونی دیگر گویی توان ارایهٔ راه‌حلی ندارند و پاسخ‌گوی نیازهای ملی و مقتضیات دورانی نیستند، ضرورت ابداع «راه سوم» بیش از پیش نمایان می‌شود: راهی فراسوی امکانات محدوده کار در قالب نهادهای رسمی و فعال‌شدن تنها در دوره‌های موقت انتخاباتی و ..؛ راهکاری که آن‌را «اصلاح‌گری» اساسی و ساختاری می‌نامند، خط ومشی‌ای مبتنی بر آگاهی‌بخشی ریشه‌ای و انقلابی، اما به‌شیوه‌های مدنی و خشونت‌پرهیز.
نخستین گام در این راه، داشتن مبانی روشن نظری است و بدیل‌سازی علمی و عملی، یعنی ابداع شیوه‌های کنشگری اجتماعی و شگردهای مبتکرانهٔ سیاسی از سنخی دیگر.

هنری ثورو، متفکر و شاعر امریکایی، نویسندهٔ اثر معروف «نافرمانی مدنی»(۱۸۴۹)، زمانی ‌نوشته بود: «که هر کس آن نوع دولت را بشناساند که برایش احترام‌بر‌انگیز است، و این نخستین گام برای دستیابی به آن خواهد بود». در این راه البته همه نمی‌توانند نظریه‌پرداز یا هدایت‌گر باشند، اما باز به گفتهٔ هم او: «هیچ کس مسئول نیست که همه کارها را انجام دهد، اما هر کس می‌باید کاری انجام دهد».

کمترین کاری که هر مدافع کرامت یا شایستگی ذاتی انسان و آزادی و عدالت، رشد و تعالی مردم، در موقعیت خطیر ملی و بین‌المللی کنونی می‌بایست انجام دهد، نخست تشخیص درست «جهت» است، با طرح دوبارهٔ این پرسش و مطالبهٔ همزمان محلی و جهان‌روا که:

ارمغان چند قرن تلاش ملت‌ها در راه رسیدن به یک نظم عادلانهٔ جهانشمول، مبتنی بر شور و خرد جمعی و حقوق بشر و شهروندی، آیا می‌تواند مورد چنین «معامله‌«گری‌ها یا قماربازی‌هایی قرار گیرد؟

از سوی دیگر، محصول بیش از یک سده مبارزهٔ ملت ما از صدر مشروطه تا انقلاب بهمن و تا کنون در راه برپایی مردم‌سالاری، حاکمیت قانون‌بنیاد، و … مجلس آزاد منتخب، چگونه می‌تواند به هر نام و بهانه‌، از ایمان گرفته تا امنیت، تهدید و پایمال شود؟

جامعه‌های مدنی ایران و جهان، چگونه می‌توانند و می‌بایست در برابر همه تهدید-و-تحدیدهای حقوق مشروع و طبیعی خود متحد و متشکل شوند و صدای خود را هر چه بلندتر و رساتر سازند؟ اقلیت‌های قوی و ذینفع حاکم بر جهان و منطقه، مگر جز با فریب حاشیه‌نشین‌ترین اقشار محروم از آگاهی از سویی، و انفعال و پراکندگی نیروهای آگاه و پیشرو از دیگر سو، ‌توانسته‌اند چنین رسوا و آشکار، بر تمامی دستاوردهای سده‌ها مبارزه انسان و تلاش ملت‌ها بتازند؟ و همهٔ آرمان‌ها را از استقلال و آزادی کرفته تا عدالت و تعالی به سُخره گیرند؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا