سودا با مرگ
ابوالفضل تقوایی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «سودا با مرگ» نوشت:
از اغاز همه گیری کرونا ویروس تا کنون بیش از هفتصد نفر بر اثر مصرف مشروبات الکلی تقلبی جان باخته اند. این تعداد تقربین دو برابر درگذشتگان کرونا در کشور ژاپن است. همانند تمامی کشورهای جهان در ایران هم الکل و نوشیدنی های الکلی مصرف می شود. هرچند تولید و فروش ان غیر قانونی و جرم است و مصرف آن جزای کیفری دارد.
شمار دقیق مصرف کننده گان الکل در ایران مشخص نیست اما بر اساس گزارش سازمان جهانی سلامت در سال 2018 ایران در رتبه نهم جهانی با مبنای << مصرف کننده گان دایمی الکل >> بوده است. هم چنین مستند به مصاحبه رسمی سخنگوی وزارت بهداشت و درمان در سال 1397 و << با توجه به ملاحظات فرهنگی پرسشگری در مورد مصرف الکل که همراه با محدودیت هایی بوده است >> 8/8 درصد جمعیت بالای هجده سال در ایران < ولو یکبار > الکل مصرف کرده اند.
بحران کرونا و سیاست های ماندن اجباری ماندن در خانه باعث افزایش مصرف الکل در جهان شد. گرایش به مصرف الکل نزد شهروندانی که پیش ترتجربه مصرف آن را نداشتند زاده اضطراب و فشارهای روانی بود.
در ایران ترس از ابتلا به کرونا و تصور نادرست از تاثیر الکل در درمان و پیشگیری از کرونا بر شمار مصرف کنندگان به ویژه جوانان افزود. منع قانونی فروش مشروبات الکلی و افزایش تقاضا راه را برای فروشندگان مشروبات خانگی هموارتر کرد. انگار دهشت کرونا مرگ با الکل را اسان کرده بود. سوداگرانی که با تولید مشروبات دست ساز تقلبی یا الکل چوب در کارگاه های زیر زمینی تجارت مرگ می کردند. با مشتریانی که اغلب از گروه های فرودست جامعه بودند و توانایی مالی برای خرید اصل این کالای قاچاق را نداشتند.
اشاره سخنگوی وزارت بهداشت به تلفات الکل تقلبی دریکی از گزارش های روزانه کرونایی تنها واکنش رسمی یک مقام دولتی به مرگ گروهی شهروندان بود. عفونت کرونا بهانه ای شد تا بار دیگر سیاست سکوت خبری در قبال وجود و رواج مصرف الکل در ایران از زیر سایه تابوی حکومتی خارج شود و خود را نشان دهد. بی آنکه حاکمیت این حضور را به رسمیت بشناسد.
زمانی مسعود پزشکیان وزیر پیشین وزارت بهداشت و درمان گفته بود:<< تا زمانی که دولت عرضه کننده مواد نشود در مقابل اعتیاد نمی توانیم بایستیم .>> این راهبرد یک پزشک و سیاستمدار برای مقابله با پدیده اعتیاد در کشور بود که هرچند اجرایی نشد اما نشان از تلاش برای بازنگری و عبور از سیاست های ازمون شده گذشته داشت و با قصد جرم زدایی از اعتیاد و کنترل دولت بر عرضه مواد مخدر طراحی شده بود.
اما ایا میتوان چنین طرحی را در باره مشروبات الکلی هم پیشنهاد داد. مانند آنچه امارات درباره گردشگران با تسهیل مقررات فروش الکل درفروشگاه های تحت نظارت دولت به کار بست؟
اعتیاد و فقر پدیده های شومی هستند که در حوزه اجتماع و سیاست بررسی می شوند. اما درجامعه دینی ایران شرب خمر جدا از ممنوعیت قانونی یک منع و حرمت مذهبی است که اجازه سیاست ورزی را نمی دهد و سیاست پشت حوزه فقاهت می ماند. در بن بست وضعیت موجود که هرروز بر آمار جان باختگان افزوده می شود و سیاست حاکمیت بر مجازات و تنبیه مصرف کننده تاکید می کند اعلان عمومی و رسمی این فاجعه انسانی در ابعاد ملی یک ضرورت است. هشداری نه از جنس پند و اخلاق که اذعان به حقیقت با صدای بلند.
کمترین مسئولیت حکومت حفظ جان شهروندان است و فروکاستن آن به مصالح سیاسی فرهنگی و دینی اگر ندیدن واقعیت نباشد کتمان حقیقت است که نه از <<ملاحظات فرهنگی >> که از محظورات حکومتی ریشه می گیرد.
انتهای پیام