همه فراماسونر هستند!
/ در گفتوگو با مسعود فروزنده و محمدعلی ابطحی /
سرویس سیاسی انصاف نیوز: مسعود فروزنده، تاریخپژوه، میگوید که پیش از انقلاب هم شایعات فراوانی دربارهی فراماسونها طرح میشده و برداشت و باور مردم با باور نخبگان در این مورد بسیار متفاوت بوده است. او میگوید چندین مجله در زمان پهلوی دوم به فراماسونری در ایران میپرداختند و گاه در لفافه مواردی مثل مسائلی که امروز طرح میشود را مطرح میکردند، و در ادامه تاکید میکند که «معرفت مردم در دههی 50 از فراماسونرها معرفتی بود مبتنی بر اینکه اینها شیطانپرستند، صهیونیستاند و با منافع ملی ایران سر سازگاری ندارند»؛ او میگوید که این باور در میان نخبگان پذیرفته شدنی نبود و آنها فراماسونرها را آدمهایی متنفذ و توسعهگرا میدانستند.
امروز هم این مباحث تمامی ندارد؛ روزی خاتمی و موسوی را فراماسون مینامند، روزی دیگر میگویند احمدی نژاد دستش را به فلان حالت نشان داد و این نشان فراماسونی است! شبی از نمادهای شیطانپرستی و فراماسونی -که مرزی میان آنها قائل نیستند- در میدان انقلاب پرده برمیدارند -که از بالا شبیه به چشم جهانبین است- و روز بعد فلان مسجد و بانک و مجسمه و ساختمان و فیلم و… را مورد کنکاش قرار میهند و تلاش میکنند نفوذ ماسونها را با یافتن چشم و مثلث و صفحات شطرنجی اثبات کنند! به هرطرف که نگاه میکنند «نماد» میبینند و معتقدند بخشی از سیاسیون و فرهنگیان و اقتصادیون و اجتماعیون ایرانی از اعضای سطح بالای لژهای ماسونری هستند و نفوذ و تاثیر و فعالیت آنها در راستای اهداف این انجمنها را میتوانند در کشور ببینند.
در نهایت این روایت که ماسونری همان شیطان پرستی است را نشر میدهند و میگویند که تحت آموزههای عرفان یهودی است و مبنایی صهیونیستی- انگلیسی دارد. فراماسونر رفته رفته فحشی سیاسی ازسوی برخی وعاظ سیاسی شده و در نهایت بعنوان انگی برای از میدان بدر کردن، سوزاندن و یا چهرهای منفی ساختن از اشخاص و بناها و برنامههای مختلف، استفاده میشود. اما مردم از فراماسونری، لژها و فعالیتهایشان در ایران و جهان چه تصوری دارند و این تصور تا چه اندازه با واقعیت همخوان است؟ آیا فیلمهای پربازدید در آپارات و یوتیوب که به این موضوع پرداختهاند و بازدیدهایی آنچنانی میخورند، منبعی قابل اعتماد و اعتنا برای شناخت این مجموعههای گسترده است؟ آیا هزینههای هنگفت برای نشر سیدیها و دیویدیهایی با این مضمون در سالهای اخیر، اطلاعاتی واقعی را در اختیار مردم قرار داده است؟ ماسونری با شیطانپرستی ربطی سیستماتیک و قایل اثبات دارند؟ و مهمتر از آن آیا اکنون بین سیاسیون و نخبگان ایرانی همچنان فعالیت و عضویت در لژهای ماسونری قابل شناسایی و اثبات است؟
پیام فضلی نژاد، پژوهشگر موسسه کیهان درباره ادعای عضویت میرحسین موسوی در لژ فراماسونری قسطنطنیه گفته بود: «گمانههای بسیاری دربارهی عضویت میر حسین موسوی در لژهای ماسونی مطرح بوده است و همیشه مصلحتها و ملاحظات مانع از آن شده تا این گمانه زنیها مورد تحقیق تاریخی مطلوب قرار گیرد. آقای میر حسین موسوی عضو لژ فراماسونری قسطنطنیه است این روایتی است که بسیاری از مورخان برجسته ی ایران و بسیاری از پژوهشگران سیاسی این مرز و بوم آن را مطرح کردند حتی یکی از مورخان برجسته یک ماه پیش در گفتوگوی تلفنی به شخص من گفت: که اسناد عضویت میر حسین موسوی در لژ فراماسونری قسطنطنیه موجود است و جاسوسی ایشان برای صهیونیستها یک احتمال بسیار قویای است چرا دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی ما به این گزارهها بی توجه هستند ما میر حسین موسوی را متهم میکنیم به عضویت در لژ های ماسونی در قوهی قضائیه و نهادهای امنیتی خواهان رسیدگی به پروندهی ایشان با عنوان “جاسوسی برای صهیونیستها” هستیم .
محمد علی ابطحی، رئیس دفتر دولت اصلاحات در گفتوگو با انصاف نیوز در پاسخ به نسبت دادن میرحسین موسوی و خاتمی به چنین گروههایی میگوید: «دروغهایی را دربارهی ارتباط مهندس موسوی با فراماسونرها و ارتباط آقای خاتمی با عربستان و ناتو مطرح میکنند و من همهی اینها را تکذیب میکنم. در این سالها دروغهای زیادی را نسبت به آقایان سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی و موسوی خویینیها نسبت دادهاند. مثلا دربارهی مهندس موسوی میگفتند ایشان جزو سازمان فراماسونری است و کد مشارکت در آنجا را دارد یا دربارهی آقای خاتمی میگویند از رئیس ناتو خواسته تا سپاه پاسداران را بمباران کند، این را آقای قدوسی گفته بود و اینکه آقای موسوی خویینیها در مسکو درس خوانده است.
این دروغها در این چند سال دائما تکرار میشود، اینقدر اینها سخیف است، اصلا نمیتوان با آنها وارد بحث شد و آقای خاتمی هم نمیخواست جوابی بدهد یا آقای مهندس موسوی سالها لجستیک جنگ را در اختیار داشت؛ بعد میآیند و میگویند فراماسونری است. این بد اخلاقیها زیاد است و یا اینکه میگویند آقای خاتمی از عربستان سعودی پول گرفته و همهی اینها را تکذیب میکنم. از سال 88 به بعد این ادبیات شروع شد و معمولا از مراجع رسمی هم اعلام میشود.»
او همچنین در کانال تلگرامی خود نوشته بود: «امروز برای اولین بار بعد از کرونا، با رعایت فاصله گذاری کامل و مجهز، دوستان مجمع روحانیون حضوری هم را دیدیم. قبلا هم دوجلسه اسکایپی برگزار کرده بودیم. جلسه امروز دید و بازدید عید نوروز وفطر و همه چی حساب میشد. در موردحوادث آمریکا و ایران و اخبار سیاسی و فرهنگی و سالگرد امام واخبار مجلس جدید حرف زدیم. موضوعی که جدی شد، بد اخلاقیها و اتهاماتی است که باب شده است.
لیستی از دروغهای شاخداری که اخیرا به آقای خاتمی و مهندس موسوی و موسوی خویینیها نسبت داده میشود، مطرح شد. من نظرم این بود که با اینها که آگاهانه و تحت حمایت بخش مهمی از حاکمیت این دورغها را منتشر میکنند، کاری نمیشود کرد. فقط در هر مورد تکذیبیهای ثبت شود که اگر در تاریخ کسی سرچ کرد، بداند یک جایی این دروغها تکذیب هم شده. البته در جمع ما کسانی معتقد بودند که هنوز هم با مسئولان عالیرتبه رسمی باید حرف زد و از آنها خواست جلو این دروغ پردازیها را بگیرند. البته بخش مهمی از حرمت جامعه به خاتمی و یا موسوی به خاطر این دروغها و این دروغ پردازها است.»
جواد کریم قدوسی نمایندهی مجلس دهم گفته بود رئیس وقت ستاد کل نیروهای مسلح بیان نمودند مبنی برآنکه سران فتنه با سازمان نظامی ناتو به توافق رسیدند ما در ایران طرح براندازی راشروع میکنیم؛ و از شما برای کمک به مردم استمداد میخواهیم و شما حمله نظامی را به ایران آغاز کنید.
نظر کارشناسان و نخبگان متفاوت از مردم بود
مسعود فروزنده، تاریخپژوه، دربارهی پیشینهی فراماسونرها در ایران به انصاف نیوز گفت: «میتوان نیمهی دوم عصر ناصری را دورهی تاسیس باشگاههای فراماسونری تلقی کرد. در دورهی سلطنت احمدشاه که دولتهای بسیاری آمدند و رفتند، خیل عظیمی از نخبگان جذب لژهای فراماسونری شدند. در عصر پهلوی اول بسان نظارت و محدودیتهایی که بر بهاییت، گروههای اشتراکی، ملیگرا و اسلامگرا –که کم بودند- تعیین شد، فعالیتهای لژهای فراماسونری نیز کاهش یافت. پهلوی اول برای مقابله با چنین باشکاههایی به تاسیس سازمان پیشآهنگی، باشگاههای دولتی و کلوپهای هنری اقدام کرد که نخبگان دولتی بعداز ظهرها و زمان فراغت خود را در این کلوپها و باشگاهها بسر کنند؛ باشگاههایی چون باشگاه ایران، کانون بانوان و… بنابراین تاسیس باشگاههای دولتی در دورهی پهلوی اول با این هدف آغاز شد که زمان فراغت کارمندان و نخبگان و الیت کشور را پر کند. با سقوط رضاشاه آزادیها بیشتر شد و این آزادیها جسته و گریخته، برای مطبوعات و چپ و راست و ملیگرا و هرچه که بود تا کودتای 28 مرداد ادامه داشت. از 1332 که کودتا شد، گروههای اشتراکی، گروههای مسلحانه و مبارز تحت تعقیب قرار میگیرند، اما بهاییان، فراماسونرها و گروههایی مانند آن و انگلوفیلها –هواداران انگلیس- و روسوفیلها در آزادی بسر میبرند؛ با تاسیس ساواک در 1337، نظارت بر این گروهها نیز آغاز شد. گاه ساواک به آنها تذکر میداد، گاه به شاه گزارش میداد و شاه از عوارض فعالیتهای فراماسونری اطلاع پیدا میکرد.»
او در توضیح این عوارض گفت: «نفس فعالیت فراماسونری دولت در دولت است. محمدرضا پهلوی هم از اواخر سال 50 متوجه شد که نمیشود دولت در دولت را پذیرفت و فراماسونرها دارند از جایی دیگر خط میگیرند. از آنجا که قدرت پیدا کرده بود و پول نفت آمده بود، با کسانی که از سفارتخانهها، خصوصا سفارت انگلیس، خط میگرفتند مقابله میکرد و میایستاد؛ اینگونه نبود که اینها را به زندان بیاندازد.
این یک استنتاج شخصی است: این حساسیت را روی آمریکا نداشت و بیشتر نسبت به انگلیس چنین بود؛ چرا که پدرش بواسطهی انگلیسیها سقوط کرد. لذا میبینید افشاگری که توسط اسماعیل رائین صورت میگیرد با اجازهی دربار انجام میشود. اینگونه نیست که اسماعیل رائین سرخود لیستی از اعضای فراماسونر را چاپ کند. این احساس خطری که محمدرضا پهلوی پیدا کرده بود کمکم از اواخر سال 50 شروع میشود، گزارشات ساواک روزبروز و ماهبهماه افزایش پیدا میکند، نه تنها دربارهی فراماسونرها نگران میشود که حتی درمورد بهاییت هم نگران میشود. به انبوه گزارشاتی که ساواک داده است توجه کنید، نه تنها به فراماسونری و بهاییت، بلکه باقی گروهها را هم با دقت رصد و مراقبت میکنند که نفوذ اجتماعی آنها از حد عادی بیشتر و بالاتر نرود.
درواقع از اوایل دههی 50، شاه با نفوذ اجتماعی گروهها و سازمانها مواجه شده بود و میترسید؛ این نفوذ اجتماعی برایش سم خطرناکی بود. یکی از این گروههای بزرگ و سازمان یافته فراماسونها بودند. ساواک بدنبال این بود که گروههای سازمان یافتهی متنفذ را کنترل کند؛ گروههای روشنفکری محفل داشتند و ساواک مراقبشان بود که اینها از حد مجاز فراتر نروند. گاه تطمیعشان میکرد، مسافرت میفرستادشان، هزینههای بیمارستانیشان را میداد و…
اسماعیل رائین محقق و مورخ معروف بوشهری در دوره قاجار و پهلوی است که از مشهورترین آثار او «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» است. ادعا میشود که رائین از بدو تأسیس ساواک با شماره رمز ۱۴۹۸ با این سازمان همکاری داشته است و او روابط بسیار نزدیکی با اسدالله علم داشت.
برخی مورخان و تاریخ پژوهان معتقدند که «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» با کمک ساواک تهیه شده است و اسدالله علم به نصیری دستور داده است که مدارک تهیه و در اختیار رائین گذاشته شود. با اینحال سه جلد کتاب اسماعیل رائین حاوی اطلاعات مفیدی در مورد فراماسونری در ایران است. جلد اول کتاب شامل مقدمهای بر فراماسونری و پیشینه آن است، جلد دوم به ساختار لژهای فراماسونری و تاریخچه آنها در ایران میپردازد و در جلد سوم بهطور اختصار لژهای ایران را واکاوی میکند.
رائین هر حرکت مخالف با رژیم ایران در آن زمان را به «انگلیسیها» نسبت میداد. هوشنگ شهابی در فصلی با عنوان «هذیان گوئی در تاریخنگاری ایرانی» در مورد اسماعیل رائین و کتاب معروفش فراموشخانه و فراماسونری در ایران چنین مینویسد: «اسماعیل رائین، مورّخ تأثیر گذار پیش از انقلاب اسلامی، کتابی چند جلدی در مورد فراماسونری منتشر کرد که در آن تقریباً همه نخبگان جامعه را به فرمانبری از فراماسونها متهم نمود.»
فروزنده دربارهی فراماسونها و فعالیتهایشان توضیح داد: «فراماسونها مجموعه باشگاهها و انجمنهایی بودند که به نامهای مختلف فعالیت میکردند؛ دو فعالیت سیستماتیک را میتوانم ببینم، یکی دورهای که اشاره کردم در زمان احمدشاه –یعنی از 1288 تا 1300- که فعالیت سیستماتیک دارند؛ و دیگری دورهی 1340 تا 1357 که در این نوزده سال هم فعالیت سیستماتیک قدرتمندی دارند. برغم اینکه ساواک بر فعالیتهای آنها نظارت میکرد و به شاه گزارش میداد اما اینها در جاهای مختلف –بازار، دولت، احزاب، کارخانهجات، سازمان برنامه و بودجه- فعالیت گستردهای داشتند.»
او در مورد طیفبندی این انجمنها از لحاظ اعتقادی نیز گفت: «اینکه اعضا چه گرایش مذهبی داشتند برایشان چندان مهم نبود، اما بایستی دارای نفوذ میبودند. بطور خلاصه ابرطبقهای که بصورت پنهان در تاریخ معاصر ایران تشکیل شد در باشگاههای فراماسونری بود. این ابرطبقه، خارج از گرایشات سیاسی و مذهبی و ایدئولوژیک، بر حسب نفوذی که نخبگان داشتند جذب میشدند و بنابراین باشگاههای فراماسونری ابرطبقهی نخبهی متنفذی بودند که در خارج از دولت، بر روندها و جریانات سیاسی اثرگذار بودند.»
فروزنده در ادامه به شایعاتی مبنی بر پیوند این انجمنها با شیطان پرستی و اینکه آیا این باور در ابتدای تشکیل هم وجود داشته یا نه میپردازد و میگوید: «چند مجله بودند که در زمان پهلوی دوم به اینها میپرداختند؛ یکی از این مجلات نشریهی دنیا بود که گهگاهی میپرداخت، روزنامه کیهان، سفید و سیاه و سخن بودند که گاه در لفافه به اینها میپرداخت. معرفت مردم در دههی 50 از فراماسونرها معرفتی بود مبتنی بر اینکه:
1. اینها شیطانپرستند
2. اینها صهیونیستند
3. اینها با منافع ملی ایران سر سازگاری ندارند.
در عامهی مردم این تفسیر وجود داشت که البته در میان کارشناسان و نخبگان مورد قبول قرار نمیگرفت. بلکه آنها فراماسونرها را آدمهای متنفذ و توسعهگرا میدانستند.
او دربارهی اینکه اثرگذاری فراماسونها در آن زمان چه سمتوسویی داشته است، گفت: در باشگاههای فراماسونری تجمعی سیستماتیک بهلحاظ زمانمندی بود و محرمانگی داشت. یعنی یکی از خصوصیتهای ویژهی باشگاههای فراماسونری محرمانگی بود. آنجا مسائل اساسی شهر و کشور مطرح میشد، گاه به نتیجه نمیرسید و گاه همین چرخش اخبار موجب میشد اعضا از نهادهای دیگری که در آنها خدمت نمیکنند آگاه شوند. اکر فئودالی که در هیچ سیستم دیوانسالاری قعالیت نداشت در باشگاه حضور داشت مثلا میتوانست بفهمد که در سازمان برنامه چه میگذرد، میتوانست بفهمد بودجهای که قرار است برای صنایع کشور در نظر گرفته شود چقدر است؛ یا اگر استاد دانشگاهی در آن جمع حضور داشت میتوانست بفهمد که چه وضعیتی در بخش فرهنگی جامعه درحال رخ دادن است؛ چون در جلسات فراماسونری چرخهی اخبار یکی از اصلیترین مضامین و موضوعات جلسات بود. این چرخهی اخبار خودش راهبری را شکل میداد، نه اینکه رئیسی بیاید به آنها بگوید که تو چکار کن و چکار نکن. ما برداشتی سینمایی ار باشگاههای فراماسونری داریم که یک رئیسی بالا نشسته است –در جایگاهی تاریک- و به اعضا میگوید که چه کنند و چه نکنند. این غلط است و اینگونه نبوده است. همه یکدیگر را میدیدند، باهم صحبت میکردند، کوکتل پارتی میگرفتند. از بعد از ظهر شروع میشد و مثلا تا 10-11 شب طول میکشید و گاه بازیهایی هم در همان محل انجام میدادند. اسنوکر و شطرنج بازی میکردند، غذا میخوردند، مشروب مینوشیدند و به صورت گروهای 3-4 نفره در زمانی که آنتراکت هست با یکدیگر بحث میکردند و حرف میزدند. بنابراین سیستم فراماسونری آنگونه که رئیس عملکرد را مشخص کند نبود و بیشتر بحث و گفتوگو بود، گاه سخنرانیهایی هم چاشنی این جلسات میشد.»
این پژوهشگر تاریخ دربارهی اینکه پس از انقلاب فراماسونری در ایران چه شد، گفت: «از حکومت بعد از انقلاب بدلیل تمرکز گزایی، انقلابیگری، سیاست نه شرقی-نه غربی و البته تضاد بیشتر با غرب، نباید انتظار داشت که گروههایی مانند فراماسونری اجازه فعالیت داشته باشند. حتی انجمن حجتیه هم کرکرهاش را پایین آورد، درصورتیکه در زمان پهلوی دوم، فعالیت انجمن حجتیه به اوج فعالیت خود رسیده بود و جاهایی نسبتا با ساواک هماهنگ بود. ولی بعد از انقلاب انجمن حجتیه کرکرهاش را پایین میکشد. فراماسونری هم اصلا نیست و نابود میشود؛ اینها یا خارج از کشور میروند یا حتیالمقدور به کار و کسب قبلی میپردازند و سکوت اختیار میکنند. اعضای فراماسونری دههی 50 اگر آنموقع 30 ساله بودند االان 72-73 هستند، اگر در دههی 50، 40 ساله بودند الان 85 ساله شدهاند.»
او در پاسخ به اینکه آیا ممکن نیست که آن سیستم و رویه سینه به سینه انتقال داده شده باشد، میگوید: «اصولا در سیستم فراماسونری موروثیگری رایج نبوده است. یعنی اینگونه نبوده که از پدر به پسر منتقل شود، بلکه سیستم استاد به شاگرد بوده است.»
او اما در پاسخ به اینکه «یعنی مثل انجمن حجتیه که امروزه هم ادعاهایی مبنی بر فعالیتشان وجود دارد و چون فراماسونری از انگهای سیاسی بشمار میرود، ماسونرها امروز فعالیتی ندارند؟» گفت: «جنس اعضای انجمن حجتیه متفاوت است، اهل نماز و فکر و خلوص معرفت دینی بودند، ولی از مبارزهی سیاسی، بویژه مبارزه مسلحانه دوری میکردند. هیچ قرابت ایدئولوژیک با حکومت پهلوی نداشتند، پس چگونه میتوانیم انجمن حجتیه را با فراماسونری قیاس کنیم؟ اینکه هردو بعنوان انگ در فضای سیاسی استفاده میشود. این استفادهی ابزاری کردن از واژگانی مثل انجمن حجتیه و فراماسونری برای مغلوب کردن حریف است و بنابراین ارزشی واقعی ندارد.»
او درمورد اینکه آیا فراماسونری نشانهای قابل تشخیص داشته که الان بتوان گفت فلان گروه در حال فعالیتاند و به فراماسونری قرابت دارند، گفت: «فراماسونری در خفاست، یعنی شما نمیتوانید جلساتشان را تشخیص دهید؛ آنهم در نظامی که فراماسونری نهتنها یک انگ است، بلکه یک تهمت و جرم است. فراماسونری باید میان آدمهای متنفذ ایجاد شود، یعنی بین روحانیون، صاحبان سرمایه، صنعتگران بزرگ، اساتید دانشگاه، نویسندگان و وزرا.»
فروزنده در پایان به سوالی در اینمورد پاسخ داد که «نسبت دادن و انطباق آنچه نمادهای ماسونری خوانده میشود با شیطانپرستی چقدر منقی است؟»: «منی نتوانستم رابطهی دقیقی میان گروههای شیطانپرستی با فراماسونری پیدا کنم. شیطانپرستی موضوعی عام است و فراماسونری موضوعی خاص.»
پاریدولیا!
برخی یافتن نمادهای مختلف از تصاویر و سازههای گوناگون را به نوعی پدیدهی روانشناختی -با نام پاریدولیا- نسبت میدهند که در آن، فرد علایم یا صداهایی را که ادراک میکند به صورت معنادار میشناسد. یکی از بارزترین جلوههای پاریدولیا، دریافت و تصور نمادهای مذهبی از عکسها، نحوه قرار گرفتن اشیاء در کنار هم یا بافت خاص یک جسم است. این نوع از پاریدولیا، اختصاص به فرهنگ یا معتقدان مذهب خاصی ندارد و تقریباً در همه کشورها و در میان پیروان همه ادیان این نوع تلقیها مشاهده شده است.
از میان نمونههای پاریدولیا، پاریدولیای صورت شناخته شدهترین نوع آن است. دیدن صورت مسیح بر روی نان تست، مشاهده مریم مقدس در ماکارونی و نمونه ایرانی آن رویت صورت آیتالله خمینی بنیادگذار جمهوری اسلامی در ماه، از مثالهای پاریدولیای صورت هستند که بخاطر نمودهای مذهبی و عقیدتی بیشتر به آنها توجه شدهاست. در تحقیقی که در دانشگاه هلسینکی فنلاند صورت گرفت، نشان داده شد افراد مذهبی بیشتر از خداناباوران، تصاویر قدیسان را در اشیا پیرامون خود میبینند. این موضوع در دانشگاه آمستردام هم بررسی شد و نتیجه مشابه بود. توضیح این پدیده بسیار جالب توجه چندان آسان نیست. دکترسونیا اسکات محقق عصبشناس در یونیورسیتی کالج دانشگاه لندن که بر روی این پدیده مطالعه کرده، معتقد است که افراد انتظاراتشان را در اشیا میبینند. در تحقیق دکتر نوشین حاجی خانی و تیمش در دانشگاه هاروارد، وقوع این پدیده در مغز انسان بررسی و مشخص شد که سیستم بینایی انسان گرایش دارد به سرعت به تفسیر محرک (که میتواند تصویر روی یک جسم باشد) بپردازد و به همین علت است که در یک لحظه او صور آشنایی را در اشیا میبیند یا پیامهایی را در صداهای پیرامون خود میشنود.
نقاشی فقیه (The Jurist) اثر نقاش ایتالیایی جوزپه آرچیمبولدو (Giuseppe Arcimboldo) که حدود ۵ قرن پیش کشیده شده و هماکنون در موزه ملی سوئد نگهداری میشود، یکی از معروفترین نمونههای استفاده از این پدیده در هنر است.
یکی از مثالهای جنجالی این پدیده، دیدن صورت یک انسان بر روی مریخ بود. در سال ۱۹۷۶، وقتی فضاپیمای وایکینگ ۶، اولین فضا پیمایی که ناسا به مریخ فرستاد، مشغول عکسبرداری ازسطح مریخ بود، تصویری را ثبت کرد که شبیه صورت یک انسان بود و به نام صورت مریخ شناخته شد.
این تصویر بیش از ۵۵ سال به عنوان یک موضوع جنجالی در فیلمها، مجلات و کتابها مطرح بود و حتی برخی آن را نشانه وجود حیات در مریخ میدانستند. در حقیقت این تصویر تنها و تنها یک صخره بزرگ در حال شکلگیری بود که با وجود سایههای اطرافش شبیه فرعون مصر به نظر میآمد.
پاریدولیا نه تنها فقط به صورت یک پدیده جنجالی و خرافی، که گاه در اقتصاد نیز نمود پیدا کردهاست. در سال ۱۹۵۲، اسکناسهای کانادایی به این علت که در میان موهای ملکه الیزابت شیطان خندانی دیده میشد، توسط بانکها جمعآوری شدند.
در سال ۱۹۹۴، یک زن آمریکایی، دایانا دویسر، تصویر مریم مقدس را در نان تست خود دید. او نان تست را برای فروش در ایبی (eBay) گذاشت و این نان تست که نزدیک ۱٫۷ میلیون بازدید داشت، در نهایت حدود ۲۸ هزار دلار فروخته شد. [منبع: ویکیپدیا]
رائفی پور اخیرا -در بهار 99- دوباره دربارهی فراماسونری در ایران به اظهار نظر پرداخته است: از سال 90 راجع به فراماسونری و نمادشناسی صحبت نکردم؛ آیا اینکه حرف نزدم نوعی کم آوردن بود؟ نه دلایلم یکی اینکه گفتم هرچیزی افراطش بد است و زیادی پرداختن فایدهای ندارد. یکسری جاها هم از اینکه من راجع به اینها حرف میزنم ناراحت بودند. مثلا حاج آقایی را فرستادند که کنار ما نشست و گفت: «فلان مجموعهی امنیتی ناراحت است که شما راجع به اینها صحبت میکنید و میگویند ما آمار همهی فراماسونرهای قبل انقلاب را داریم و تا آدرس خانههایشان را هم داریم و الان اگر مردم ایران اینها را بدانند چه حسنی دارد و…»
من فراماسونری را بعنوان یک مصداق عرض کردم و گفتم حالا بدانید این ساختهی دست صهیونیسم است و حالا صهیونیسم را بشناسیم و اصلا صهیونیسم را چرا باید بشناسیم، برای اینکه دشمن ما هستند و ما که هستیم؟ و در اینجا مهدویت را مطرح کردم و الان سالهاست که به مهدویت میپردازم. منتها به شما بگویم بنده دو-سه سالی است میبینم که اینها دوباره فعال شدهاند، ماسونری ایرانی. اگر کار اینها ادامه پیدا کند من دوباره مجبور میشوم راجع به اینها صحبت کنم. یعنی من در داخل دارم رسما کدهایشان را میبینم، تفکراتشان را میبینم و میبینم که دارند کارهایشان را پیش میبرند؛ وقیحانه و با کمال پررویی هم دارند این کارها را انجام میدهند. یکسری افراد مشکل برایشان پیش آمده و بلا ملا سرشان آمده؛ المانهایشان را میبینم و حرفهایشان را میشنوم؛ اینکه پررو شدند ممکن است به آنها بپردازیم.
فراموسونرهای مشهور ایرانی
میرزا ملکمخان ناظمالدوله؛ حسن قاضیمرادی (پژوهشگر حوزهی جامعهشناسی) او را پیچیدهترین متفکر و فعال سیاسی صدر مشروطه میداند که از هر روشنفکر دیگری یبیشتر بر اندیشهی پیشرفت و ترقی اجتماعی تاکید کرده است. از نظر قاضی مرادی، ملکم خان نخستین روشنفکری بود که اصلاحات سیاسی را متناسب با درکی که از وضع آن روز ایران داشت تدوین کرد و به برنامه درآورد و همواره به آن وفادار بود.
این شخصیت تاریخی را نخستین کسی دانستهاند که فراموشخانهای دایر کرد. ریاست افتخاری انجمن -که با اجازهی ناصرالدینشاه تأسیس شده بود- با شاه بود و اعضای آن از قشرهای متفاوتی بودند؛ مثلاً هم دانشآموختگان دارالفنون از طبقهی متوسط شهری بودند و هم کسانی چون شاهزاده جلالالدین میرزا. حتی سیدصادق طباطبایی -از ملایان خوشفکر و پیشرو که بعدها پسرش، شیخ سید محمد طباطبایی، از رهبران مشروطه شد- به این انجمن پیوست. گرچه تشکیلات و سازماندهی داخلی فراموشخانه مقتبس از لژهای فراماسونری در اروپا بود، فراموشخانهی ملکم هیچ ارتباطی با محافل فراماسونریِ اروپا نمیداشت. [ملکم خان، نظریه پرداز نوسازی سیاسی در صدر مشروطه، حسن قاضیمرادی]
در این کتاب هدف ملکم خان از تاسیس فراموشخانه، سازماندهی نیروهای اجتماعی به عنوان پشتوانهای برای اجرای برنامه اصلاحات سیاسی و آموزش و سازمان دادن نخبگان دانسته شده که شاخص فعالیت عملی سیاسی ملکم تا پیش از تبعیدش از ایران به دست ناصرالدین شاه است. [گزارش روزنامهی شرق از کتاب]
از دیگر فراماسونهای مشهور این دوران میتوان به سید جمالالدین اسدآبادی اشاره کرد که با نامهای مختلف در ۱۰ لژ فراماسونری در ایران، مصر و اروپا فعالیت داشتهاست. [ابراهیم صادقی نیا، فراماسونری و جمعیتهای سری در ایران، صفحه ۲۳]
صادقینیا همچنین لژهای فراماسونی در زمان پهلوی دوم را از این قرار نام برده است: از لژهای فراماسونری ایران در دوران محمدرضا پهلوی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: لژ روشنایی در شیراز، لژ بیداری ایرانیان، لژ همایون، لژ مولوی، لژ تهران، لژ خیام، لژ کوروش، لژ مهر، لژ ستاره سحر، لژ بزرگ ایران.
وبسایت ایرانیکا دربارهی لژ بزرگ ایرانیان نوشته است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ماسونهای ایرانی مقیم آمریکا، اروپا و کانادا [که پس از انقلاب مهاجرت کردند] در نوامبر ۱۹۸۲ طی نامهای از جعفر شریفامامی خواستند که فعالیت لژ بزرگ ایران در خارج از کشور ادامه یابد. این درخواست پذیرفته شد و پس از برپایی جلسهای در لژ بزرگ نیویورک، شریف امامی حسین دفتریان را به عنوان دبیر و معاون استاد اعظم لژ بزرگ ایران انتخاب کرد. دفتریان یک سال بعد به عنوان استاد اعظم لژ بزرگ ایران (در تبعید) انتخاب شد. این لژ هماکنون در ماساچوست آمریکا مشغول فعالیت است.
انتهای پیام
متن خوبی آماده کردید . بسیار مشتاقم بدانم آیا تحریریه انصاف نیوز خطای املایی خود را می پذیرد و آن را اصلاح می کند ؟ دوباره به مقلوب نگاه کنید . مقلوب ؟!
ایا می دانید قویترین سلاح در دست صاحبان قدرت ، فریبکاریست.
ایا می دانید قدرتمندان و صاحبان مقام بدون فریبکاری و بدون ساده لوحی و زودباوری ملتها قادر به حفظ قدرت خود نیستند.
ایا می دانید از نظر قدرتمندان بهترین روش برای حکومت کردن و کنترل مردم ، ایجاد ترس می باشد.
ایا می دانید سلاح اتمی بزرگترین دروغیست که توسط قدرتهای جهانی به ملتها باور داده شد.
ایا می دانید دروغ بمب اتمی طراحی شد تا با ایجاد ترس و وحشت در دل ملتها انها را به بردگی بگیرند.
ایا می دانید تمام انفجارات چه انفجارات شیمیایی و چه انفجاراتی که اتمی وانمود می شوند شکل یکسانی دارند و ایجاد یک قارچ می کنند.
ایا می دانید ان چیزی که به عنوان انفجار اتمی وانمود می شود یک فریبکاریست و انفجاری از گاز یا مواد منفجره در مقیاس بالاست. و اورانیوم غنی شده ای در کار نیست.
ایا میدانید ان چیزی که به عنوان بمب هیدروژنی مطرح می شود و مدعی هستند قدرت تخریب ان خیلی بیشتر از بمب اتمیست ، چیزی جز انفجار هزاران تن گاز هیدرون مایع به همراه هوای فشرده نیست.
ایا می دانید توافق هسته ای که برجام خوانده می شود این معنا را دارد که دولتهای جهانی باید با حیله گری و دروغ وانمود کنند که سلاح مخوفی به عنوان سلاح اتمی وجود که قدرت ویرانگری بالایی دارد تا با کمک این دروغ ملتها را بترسانند و بر انها حکومت کنند.
ایا می دانید بعد از انفجار بیروت که شکلی قارچ گونه و دقیقا” مشابه انفجار به اصطلاح اتمی هیروشیما داشت ، چند محقق و پژوهشگر امریکایی این انفجار را هشداری برای امریکا دانستند و شدیدا” ابراز نگرانی کردند.
ایا می دانید علت نگرانی این محققین فقط شباهت قارچ انفجار بیروت و انفجار به اصطلاح اتمی هیروشیماست و نه چیز دیگر.
ایا می دانید انفجار بیروت ، تنها انفجاری بود که دربین هزاران انفجاری که در جهان رخ داده است امریکاییها نسبت به ان واکنش نشان دادند
ایا می دانید که شباهت این دو انفجار این نگرانی را در میان دولتمردان غربی به وجود اورده است که ملتها با مشاهده شباهت این انفجارها و مقایسه کردن انها پی به فریبکاری در بزرگنمایی انفجار هیروشیما و سلاح اتمی دروغین و خیالی انها ببرند.
ایا می دانید در طی جنگ جهانی دوم حدود 60 شهر ژاپن نابود شدند از جمله توکیو پایتخت ان که حدود پانصد هزار نفر در این شهر کشته شدند ،اما هیچ نامی از توکیو نیست و رسانه ها فقط نام دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی را بر سر زبانها انداختند.
ایا میدانید که دلیل تلفات بالای انسانی در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی این بود که جنس خانه ها از چوب ، پلاستیک و مواد پلیمری با تراکم زیاد بوده است. و بعد از بمباران نقاط مختلف این دوشهر اتش سرایت کرد و مردم درمحاصره اتش بودند و راه فراری نداشتند و خیلی ها در اثر خفگی با دود و یا گرما مردند.
ایا می دانید در حال حاضر هیروشیما و ناکازاکی دو شهر پیشرفته و سرسبز ژاپن هستند و میلیونها نفر در این دوشهر زندگی می کنند. در صورتی که بعد از بمباران این دوشهر اعلام کردند که تشعشعات اتمی برای صدها و یا هزاران سال باقی می ماند واین دو شهر قابل زیست نیستند. برای این موضوع چه توجیهی دارند.
ایا میدانید اگر خانه های مردم در بیروت از جنس چوب و پلاستیک و مواد پلیمری بود ممکن بود تلفات از هیروشیما و ناکازاکی هم بیشتر شود.
ایا می دانید که تا به حال چند بار دانشمندان به اصطلاح هسته ای امریکا به روسای جمهورشان نامه نوشته اند که توافق هسته ای با ایران را امضا کنند و از این توافق خارج نشوند.
ایا می دانید این دانشمندان به اصطلاح هسته ای نگران این هستند که با لو رفتن دروغ بمب اتمی منافعشان را از دست بدهند و بیکار شوند.
ایا می دانید که یک موضوع عجیب این است که چرا دانشمندان به اصطلاح هسته ای روسیه برخلاف دانشمندان امریکایی هیچ اهمیتی به فعالیتهای ایران نمی دهند
ایا می دانید در دهه 90 میلادی حدود صدهزار دانشمند به اصطلاح هسته ای از شوروی سابق فرار کردند و به کشورهای جهان سوم پناهنده شدند و در این کشور ها ول می گشتند.
ایا می دانید اگر فرار این به اصطلاح دانشمندان هسته ای خطری برای امریکا و شوروی داشت بدون کوچکترین ترحمی همه انها را نابود می کردند.
ایا می دانید فرار این به اصطلاح دانشمندان هسته ای و بی اهمیتی فرار انها برای امریکا و شوروی این موضوع را کاملا” اثبات می کند که چیزی به نام سلاح اتمی مطلقا” وجود خارجی ندارد.
ایا می دانید که فرار بی اهمیت دانشمندان به اصطلاح هسته ای شوروی سابق معنای دیگری نیز دارد و ان هم اینکه افرادی که عنوان دانشمند هسته ای را یدک می کشند هیچ فرقی با دعانویسان و فالگیران ندارند و همانند فالگیران و دعانویسان فریبکار و خالی بندند.
ایا می دانید ان چیزی که به عنوان نیروگاههای هسته ای عنوان می شوند تماما” نیروگاههای زمین گرمایی هستند که گرمای لازم برای چرخش توربینهای برق را از چاههایی عمیق با عمق چند کیلومتر از سطح زمین تامین می کنند. و به دروغ وانمود به استفاده از اورانیوم غنی شده به عنوان سوخت نیروگاه می کنند.
ایا می دانید قرار بود در فروردین سال 1397 از یک باتری مثلا” اتمی رونمایی کنند که قادر به تولید 50 سال برق به صورت پیوسته می باشد و مسئولان ایرانی مدعی بودند که این باتری می تواند در موبایل ، لپ تاپ ، صنایع و بیابانهای دورافتاده فاقد برق مورد استفاده قرار گیرد.
ایا می دانید این باتری رونمایی نشد و هیچگاه نیز رونمایی نخواهد شد.
ایا می دانید فارغ التحصیلان رشته های هسته ای از فوق دیپلم تا دکترا از نظر دانسته ها و دانش مثلا” هسته ای هیچ فرقی با هم ندارند و معلوماتشان یکسان است. و فقط مقاطع بالاتر مغرورترند و بیشتر ژست می گیرند و موقع صحبت کردن لبهایشان را کج و گرد می کنند.
ایا می دانید فارغ التحصیلان هسته ای قادر نیستند به این سوال پاسخ دهند که جنس قارچ هسته ای از چیست. و همچنین قادر نیستند توضیح دهند که اگر یک بمب اتمی فقط چند ده کیلوگرم اورانیوم غنی شده دارد ، چگونه قارچ حاصله چند ده هزار تن و یا بیشتر وزن دارد.
ایا می دانید فارغ التحصیلان رشته های هسته ای بارها و بارها با حالتی خوار و زار و ترحم برانگیز در مقابل مجلس و سایر نهاد ها جمع شده اند و از دولت خواسته اند که به انها شغلی داده شود.
ایا می دانید یک دکترای انرژی هسته ای در اداره اب و فاضلاب تهران کار می کند.
ایا میدانید یک دکترای انرژی هسته ای دیگر بر روی زمین کشاورزی کار می کند.
ایا می دانید که یکی از نمایندگان مجلس در صحن علنی مجلس فاش کردند که تعدادی از دانشمندان و فارغ التحصیلان هسته ای را به کشور عراق برده بوده اند تا در ترمیم و بازسازی یکی از مکانهای مذهبی کمک دهند.
ایا می دانید ترمیم دیوارها کار کارگر است و بردن فارغ التحصیلان و دانشمندان هسته ای برای ترمیم این مکان نشان دهنده این است که انها هیچ ارزشی ندارند و فقط به درد کارگری می خورند و تا زمانی به انها بها داده می شود که بتوانند از انها استفاده ابزاری کنند و با موضوع دروغینی به نام بمب اتمی مردم را بترسانند.
ایا می دانید می دانید منطقه چرنوبیل که مدعی بودند به دلیل انفجار نیروگاه مثلا” هسته ای الوده شده و تا صدها سال قابل زیست نیست، یک منطقه گردشگریست که گردشگران زیادی به انجا می روند.و از داخل نیروگاه ویران شده نیز بازدید می کنند.
ایا می دانید که مدعی بودند شدت انفجار نیروگاه چرنوبیل 400 برابر انفجار هیروشیما ست اما تعداد کشته ها حدود 25 نفر اعلام شد و حجم تخریب هم ناچیز بود. واین نشان می دهد که فقط با دروغها و عجز ملتها در تجزیه و تحلیل موضوعات انها را سر کار می گذارند و بازی می دهند.
ایا می دانید در سونامی فوکوشیمای ژاپن یک نیروگاه مثلا” هسته ای منفجر شد اما اتفاق خاصی نیفتاد و هیچ الودگی هسته ای ایجاد نشد و مردم فوکوشیما همچنان در انجا زندگی می کنند.
ایا می دانید در دهه های 60 ، 70 و 80 میلادی هیچ رسانه غربی اجازه نداشت در باره بمب اتمی چیزی بنویسد و رسانه ها فقط مجاز بودند در مورد بمباران هیروشیما و ناکازاکی مطلب بنویسند تا ترس از این سلاح را به ملتها القا کنند.
ایا می دانید درکشور خودمان دکتر حسن عباسی اعلام کردند که از طرف وزارت ارشاد رسانه ها را زیر فشار گذاشته اند که در مورد انرژی هسته ای چیزی ننویسند. و این نشان می دهد که ریگی به کفششان است و ترسشان از این است که با نوشتن مطالب دیگران در مورد انرژی هسته ای دروغهایشان به تدریج فاش شود.
ایا می دانید که حقیقت ان چیزی نیست که سیاستمداران و دولتمردان می گویند بلکه حقیقت همان چیزیست که می خواهند ان را مخفی کنند.
ایا می دانید تا زمانی که ملتها خر و نفهم باشند و چنین دروغهایی را باور کنند اوضاعشان روز به روز بدتر و بدتر می شود. چیزی که کاملا” عیان است.
و بالاخره ایا می دانید در تعریف جدید احمق، به کسی احمق می گویند که حقیقت را می بیند اما باز هم دروغها را باور دارد.
بسیار عالی بود ممنونم از اطلاع رسانی شما , لطفا آدرس تان را برای مکاتبات بیشتر به آدرس ایمیل بنده ارسال نمایید
حتی نظریه شکل کروی یا تخت بودن زمین و همچنین بزرگی دیوانه وار کیهان و سیارات شبیه به زمین و نیز سفر به ماه و خارج از زمین چه با سرنشین و چه بی سر نشین همگی لایطالات هستند و هیچ سندی در حد ضعیف هم ارائه نشده و نخواهد شد ..
انرزی کشتی و ناو های غول پیکر اتمی از کجا تامین میشه؟؟؟یا زیر دریایی. و اون بمبی که در زاپن منفجر شده و تصویر از همان هواپیما گرفته شده و اون قارچ و اون حجم از انش سوزی بوسیله چه موادی بوجود امده؟؟؟ در بیروت حدود سی هزار تن. نیترات بوده. آیا ناکازاکی نباید یک هفته بمبباران شود و تا حجم انبوهی انواع بمب حمل و پرتاب شود تا این حجم تخریب صورت گیرد؟ پس سانتریفیوژ ها چه چیزی را غنی میکنند و محصولش کجا مصرف میشه و کلا اون همه سانتریفیوژها برای چیست؟؟؟ وووو خیلی سیوالات دیگر
شما نه از فیزیک میدونی نه از شیمی نه از ریاضیات، نه هوش نداشتتو به کار میندازی خب دلیلی بیار که سلاح هسته چرا وجود نداشته باشه و چرا شکاف هسته ای به وجود نیاد، در حالی که یک بار این سلاح رادیو اکتیو ، نه یک بار بلکه چندین بار آزمایش و حتی یک بار هم استفاده شده. شما همون هایی نبودید که میگفتید زمین در یک گنبد محصور شده و خدایی که میشناسیم خدایی محدوده؟!
فرقه ها بین مردم رواج یافته و کشور های دیگه همين رو میخوان، که وقتی سر مردم گرم فرقه های دروغین زیاد باشه، خود به پیشرفت برسن، تحلیل اساسی این نیست که بیای به چند تا در و دیوار و انگشتر نگاه کنی و بگی که این ماسونه، نه! هدف گسترش دادن شیطان پرستی نیست، هدف آشفته کردن ذهن مردمه، که با ساختن چندین دین و مذهب و فرقه متفاوت و دروغین از خود آورده مردم رو به گمراهی میکشونن و خیلیا به همین دلیل کمونیست میشن.
من هم کاملا موافق هستم اما هرچقدر د آپارات ویدئو قرار میدهم حتی یک نفر هم نظر نمیدهد و آن ویدیو ها را لایک نمی کند . من هم دست از این کار برداشتم اما ذهنم هنوز درگیر است.خانواده ام این موضوع را قبول ندارن اما واقعا دلایل کاقی می باش تا این را ثابت کرد..خودشان را همانند افراد متدین مسلم نشان می دهند اما در اصل فرهنگ فراماسون ها را در جامعه جا انداخته اند..برای مثال..آرم شبکه های تلویزیونی اکثراً نماد تک چشم دجال هستند و خودشان این موضوع را انکار می کنند..با این وضعیت به جرئت می توان کفت که همه ی پا شیطان پرست هستیم…آنها با نشان دادن ظواهری عجیب از نمادها و افراد شیطان پرست، پشت پرده ی سیاست را مبهم تر می کنند..به راحتی نمی توان دریافت که اصل ماجرا در چیست..برای ملت ما ظهوری مهم است که از آن هیچ نمی دانند و ملنای حقیقی و عمیق آن را درک نمی کنند..فراماسونری بودن آنها برای مردم عجیب است و مردم آن را رد می کنند اما واقعا هر فرد به راحتی می تواند بفهمد دنیا دست کیست…زندگی جریان دارد و باید این افراد را از جامعه طرد کنیم...هدف این افراد منحل کردن اسلام واقعی است..ظهور را عقب تیندازیم و ب6 دنبال چاره ای بگردیم…
من هم خودم اکنون ۱۳ سال ناقابل دارم اما اکثریت عمرم در کسب علم گذشت…انسان هایی مانتد من کم پیدا می شوند..حاضرم هرآنچه دارم بدهم فقط ذره ای جو باز کنید…در این شرایط درس خواندن بسیار دشوار است و یادگیری مشکل..به فکر آینده ی ما نیز باشید که یک پزشک بیش نمی توانین شویم…
اگر دقت کنید همیشه از زمان پیامبر تا کنون به مردم هشدار فتنه های آخرالزمان و ظهور را داده بودند؛اما ایشان حاضر نشدند...این نمی تواند نشانه ای باسد که انسان در همین دنیا ب۶ دنیا خواهد آمد تا زمان ظهور؟مگر نمی گویند که تناسخ قانون پایستگی ماده و انرژی است..اما روح ما که هاله ای دارای درک و حائز اهمیت است،در جو مراکنده می شود و یا در فردی دیگر حلول می کند؟
با تشکر بسیار از صاحز سایت که سیاست خودش را لو داد
فقط بدان که ما انسانها روح در جسم هستیم و تحت آزمایش و مرگ ساخته ماست. زمین زندانی هست که روح های فاقد قدرت در آن بصورت متوالی و در جهانهای موازی بینهایت تحت کالبد قرار میگیرد و در یک جو اجباری زندگی میکنیم و فیزیک جهانها فقط فرق دارند و باقی چیزهایی که می گویند خرافات بوده و ما توسط موجودات فرازمینی که قدرت مافوق تصور ما را دارند و از ماه بصورت تله پاتی مدیریت میشویم.
تمام چیزهایی که نوشتم رو میتونی سرچ کنی و بهشون برسی . اینایی که خوندی به هیچ وجه مورد قبول افراد دینی و سیاسی و مقید نخواهد بود چرا که فرهنگ و ساختار اونها توسط قدرتهای فرا زمینی در جهت دوری از حقیقت جویی ما بوده در کل تمام افراد مشهور عالم برای گمراهی و کلک بازی به نام قدرتها بر ما مسلط شدند و ما باید آزاد زندگی کنیم. هر وقتم دچار تردید شدی خودت رو تنها در بین کهکشانها تصورکن و از هیچ فردی تاریخی در هیچ تاریخ و مکانی پیروی نکن و به امید روزی که قدرت ما بهمون داده شود و از دست قدرتهای پلیدی که ما رو در تسلط گرفتن آزاد شویم.
جهان موازی یه نظریه هست که از بیخ دروغه سفر در زمان رو به جلو رو قبول دارم
باشما موافق هستم اما از نظرات من کسی استقبال نمی کتد.برای نثال به وضوح نماد تک چشم دجال را در آرم شبکات صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران می بینیم…و علامت لله کبر در پرچم جمهوری اسلامی ایران به جای الله و اکبر!
ما حواسمان جای دیگریست..و این افرادی که عرض کردید مانن استاد رائفی پور، برای اینکه دست سیاست ما رو نشود و مردم نفهمند جریان چیست کار را تمام کردند مس از دو سال..خب..مثال ساده ای زدم..اما در هر صورت حقیقت امر این است..ما که نمی دانیم در همسایگیمان که نشسته است از ستاره های آسمان چه خبر داریم؟
ما هیچ نمی دانیم و گریه می کنیم برای ظهور اما در اصل گریه می کنیم برای چیزی که از نظر خودمان مبهم است…
هیچ کس حرف مرا باور نمی کند چون این تصویریست که از افراد سیاست دارند..همه علیه السلام هستند!
بدرود!
شماره یاایدی خود رو بزار بیشتر با هم آشنا بشویم
من خودم زمین شناس دانشگاه سراسری هستم و هیچ کس به اندازه زمین شناس در مورد شکل زمین نمیتونه اظهار نظر علمی کنه ، زمینی که درش نفس میکشی و مسافرت میری و عمرت رو میگذرونی نمیتونه کروی باشه ، اگر دلایل زمین کروی صد تا باشه دلایل زمین تخت حداقل هزار مورده ، چنین چیزی (کرویت زمین) محال ممکنه ، همچنین فضای نامتناهی و اجرام سنگین که همگی معلقند
سلام از نظر من آقای رائفی پور انسان قابل اعتمادی نیست، چون من زیاد سخنرانی های ایشان را می دیدم و در یک سخنرانی گفت:اولین جنگ امام زمان با سفیانی است.و در یک سخنرانی دیگر گفت:امام زمان بعد از نابود شدن سفیانی ظهور می کند.و در یک سخنرانی دیگر گفت:اولین جنگ امام زمان با خودی ها است.
لطفا به ناف استاد رائفی پور دروغ نبد
من خودم زمین شناس دانشگاه سراسری هستم و هیچ کس به اندازه زمین شناس در مورد شکل زمین نمیتونه اظهار نظر علمی کنه ، زمینی که درش نفس میکشی و مسافرت میری و عمرت رو میگذرونی نمیتونه کروی باشه ، اگر دلایل زمین کروی صد تا باشه دلایل زمین تخت حداقل هزار مورده ، چنین چیزی (کرویت زمین) محال ممکنه ، همچنین فضای نامتناهی و اجرام سنگین که همگی معلقند
حالا بگرد ببین کجا پنبه شما رو چوب زده که اینجوری کینه داری!!!!!
مرد ناحسابی ، بقیه حرف هاشو نمیبینی ، اینو دیدی؟
اونم بدون مدرک!!!
کنتور که نمیندازه
بسم الله الرحمن الرحیم
الله عالم و قادر آگاه به این همه عز جز بالا پایین پریدن کفار هست حتی الله متعال هم توجهی نمیکنه چون هدف پوچ توخالی اونا هیچه هیچ و همانطور که الله به ابلیس اجازه و فرصت برا وسوسه و گمراه کردن انسان میده از در مقابل هم راهی به عنوان ایمان برا محافظت گذاشته حتی اگه بیشتر مردم به پیروان تاریکی بپیوندن الله بینیازتر از هرچیزیست حتی روزی اونا رو که کفر ورزیدن میده هم کسانیکه تقوا پیشه کردن حالا بهتره هرکس به فکر خودش باشه(اول هر کاری که انجام میدین بسم الله الرحم الرحیم بگین) به دنیا فانی وابسته نشه که پول و قدرت و شهرت اگه فکر کنین دست ابلیس و عزازیل و صهیونیسته پس الله رو فراموش کردین که راه الله نه شکست داره نه اتمام اگرم به فک همنوعی و به جز خود به کسی میخواین کمک کنین به فکر فرج و دعا کردن ظهور منجی دوعالم باشین که هیچ حزبی به حزب مومن به خواست الله کمک کننده نیست که همانا هر چیز در زمین و اسمان به خواست و اراده یگانه خالق و قادر مطلق هستیست اللهم عجل لولیک الفرج
گور پدر ماسون و امسال این فرقه ها اینها یه مشت خرافه هست انشاء الله به درک واصل بشن من دنبال شهر ارم هستم یه چیزهایی پیدا کردم و کشتی نوح که هنوز روی کوههای آرارات ترکیه خود نمایی میکنه و اینکه در قرآن خداوند فرموده خورشید و زمین روان هستند که البته تحقیقاتی که کردم خورشید باسرعت ۷۰۰۰۰هزار کیلومتر بر ساعت در کهکشان در حال حرکت هست و در قرآن کریم آمده است و زمین را وسعت بخشیدیم و آسمانها را همواره وسعت میدهیم جالبه بدونید هنوز جهان در حال بزرگتر شدنه خداوند متعال همه چیز را فرموده آیا کسی هست متذکر شود؟ آقا یه چیزی رو میدونید اونها اگر پیشرفتی دارند از روی قرآن کریم هست و اگر ماشینها و هواپیما هاشونو ببینید از روی آناتومی موجودات همین کره خاکی میسازند چون بالاترین طراح خداست و همیشه بالاترین دست دست خداوند هست اینها را رها کنید و آزاد باشید و گوش به فرمان حضرت حق تعالی باشید با آرزوی موفقیت برای همه حقیقت جویان
چرا وحشت برتون داشته نکنه شما آره اگه آره که به زودی حسابتون رو میرسیم
در مورد جاسوس کا گ ب هم بگید
می دونید کی که
تورو خدا الکی جو ندید تهمت هم نزنید اون دنیا باید جواب پس بدید اگر کس می خواهید درباره فراماسونری چیزی بدونید
سخنرانی های رائفی پور رو گوش بدید که هر چی میگه راسته و الکی جو نمیده
هوشنگ شهابی خودش یک تعصبی بشدت ایرانستیزه
که هر ملی گرا یا اسلام گرا چیزی بگه
بشدت نقد و ردش میکنه
لطفا این نظر پخش کنید
خب همشو خوندم ، بهترین کتابی که در مورد فراماسونی نوشته شده همان کتاب اقای اسماعیل رایین است که با اسناد ساواک و سیا نوشته شده که بعد از ان موجب شد ماسون ها هم لیستی از افرادی که با سازمان سیا در ایران در ارتباط هستند را پخش کند .
با شیطان پرستی و صهیونیسم موافق هستم
منظورم اینکه ماسون های ایرانی اکثرا مسلمان بودند
هرچند برخی ممکنه با صهیونسیم در ارتباط میبودند
ولی در مورد خائن بودنشان جناب فروزنده متسفانه دچار اشتباه شده و امیدوارم این کارشان عمدی نبوده باشه
اقای رایین هم میگه اکثر ماسون های ایرانی واقعا فکر نمیکنند خائن هستند و کاری که انجام میدهند برخلاف منافع ملی هست چون خودشان هم خبر ندارند
ولی در واقع اینگونست
ماسون های ایران همه اعمالشان مخفی بود
اگر چیزی پشت کارهایشان نبود چرا مخفیانه عمل میکردند اکثر لژ های داخل ایران ساخته اروپایی ها بوده که همه این لژ ها یک ارباب ماسون اروپایی داشتند و یکی از رفتار های ماسون ها اینکه دست ارباب را میبوسیدند .
تاریخ به ما دو چیز یاد داده
۱ اروپایی ها همیشه به فکر منافع خود هستند چه دلیلی وجود این اروپایی ها به فکر این باشند که گروه های توسعه طلب در ایران به وجود بیایید
۲ تاریخ نشون داده که گروه های که افکارشان از خارج از ایران اومده نسبت به خود گروه های خارجی در سرزمین خودشان بشدت خائن کار هستند
مثل چپ ایرانی و روسی
چپ روسی ، شوروی ابر قدرت را ایجاد کرد
ولی چپ ایرانی با ملی شدن نفت مخالفت کرد این اواخر هم اسلحه بدست گرفت و با صدام به ایران حمله کرد ، ماسون ایرانی و اروپایی هم همینطورند
ماسون اروپایی برای خود اروپایی ها مفید است
ولی ماسون ایرانی مثل چپ ایرانی دست به کار های خلاف منافع ملی میزند
بسیار عالی ۳
به نام خدا
دولتی که دلار 4 هزار تومانی تحویل گرفت 50 هزار تومانی تحویل داد(دولت یازده و دوازدهم) این یعنی هزار و دویست و پنجاه درصد افزایش جائیکه گوش ما با افزایشهای چهل درصد یا آخرش پنجاه درصد سوت میکشید هزار و دویست درصد یعنی یک فاجعه الان جلوی چششم یک تیتر درشت از سایت شما میبینم که نسبت به احتمالا دولت رئیسی نوشته اید که عدد نمی فهمید ولی آیا واقعا کسی تفاوت این دو عدد یعنی رشد هزار و دویست و پنجاه درصد و عدد سی درصد را میفهمد. اصلا معلوم نیست که سود های حاصل از این اختلاف عجیب به جیب چه کسانی رفت (ظاهرا معلوم نیست ولی بنده و امثال بنده میدانند کجا رفت و کاملا اتفاقی چهار سال است تب امانم را بریده و تمام 8 روز اول عید امسال از ریه هایم خونابه خالی میکردم) نه ماسون ها نه موساد نه سیا هیچ کدام به تنهائی قادر نبودند این پول عظیم را جابه جا کنند ناگفته ها زیاد است و بی فایده