خرید تور نوروزی

گفتگو با کوله‌گردی که تیتر گاردین شد

آرمان ملت‌شاهی، انصاف نیوز: گاردین حدود یک ماه پیش گزارشی در مورد هیپی‌های ایرانی در جزیره هرمز منتشر کرد که واکنش‌های زیادی هم در پی داشت. انصاف نیوز درباره‌ی «هیپی‌گری در ایران » با فردی که گاردین از او به عنوان «هیپی ایرانی» نام برده گفت‌وگو کرده است.

ارشاد نیکخواه، که به تعبیر خودش سفرمند و مترجم است و صفحه اینستاگرام او با نام «سیزدهم» 55 هزار دنبال‌کننده دارد، بیشتر با سبک زندگی و سفرهای متفاوتش شناخته می‌شود. گزارش گاردین درباره‌ی هیپی‌ها که با عکسی از ارشاد در حال آموزش ساز زدن به کودکان جزیره آغاز می شود، واکنش های متفاوتی را در فضای مجازی برانگیخت.

 

ارشاد درباره‌ی عکس‌های منتشر شده و گزارش گاردین به انصاف نیوز می گوید: «راستش من داشتم از اونجا رد می‌شدم، می‌رفتم به سمت اسکله که غروب رو تماشا کنم، سینا رو دیدم که داره هنگ‌درام می‌زنه . اون ساز می‌زد من هم رپ می‌کردم.

ترکیب عجیب و نامتجانسی بود که توجه چند تا از بچه‌های محلی هم جلب کرد و اومدن تماشا. وسط‌های اجرامون یه پسر خارجیِ بور و یک دختر ایرانی هم از کنارمون رد شدن، یکی دوتا عکس گرفتن و رفتن. چند ماه بعد یک نوشته توی گاردین منتشر شد که هیپی‌های ایرانی در حال آموزش هتگ درام به بچه‌ها هستن. در این مورد باید بگم که من بیشتر از اینکه خودم رو یک هیپی ایرانی بدونم، یک توله‌سگ ایرانی می‌دونم! و ای کاش هنگ‌درام بلد بودم و حداقل یه چیزی یاد اون بچه‌ها می‌دادم . ولی همین که با چرت و پرت چند تا لبخند روی لب‌هاشون ساختم برام کافیه و راضی‌ام. یادمه روز خوبی بود.»

از عشق به جای جنگ تا پایان جنگ ویتنام

 در طول دهه 60 در آمریکا و پس از یورش نیروهای آمریکایی به ویتنام، جنبش‌های ضد جنگ زیادی در آمریکا فعالیت می‌کردند که از پایه‌های پایان جنگ شدند. هیپی‌های آمریکایی با برگزاری تظاهرات مستمر و مخالفت‌های روز افزون نیز به یکی از جدی‌ترین گروه‌های این جریان تبدیل شدند. بزرگ‌ترین اجتماع در لینکلن پارک، محل اجتماعات انتخاباتی حزب دموکرات در واشنگتن، برگزار شد. این اجتماع توسط هیپی‌ها و فعالان جنبش دانشجویی و روشنفکران برگزار شد و در طی آن ۲۵۰ هزار نفر با هدف پایان دادن به جنگ دست به تظاهرات زدند.

 

هیپی‌ها با روی گرداندن از نهادهای قدرت و خانواده و همچنین برای دوری از مصرف‌گرایی و سودپرستی با ترک کردن خانه‌های خود و روی آوردن به زندگی اشتراکی و حاشیه‌محور با تشکیل جوامعی که به آن کمون هم می‌گفتند‌، سعی در تعریف خود به عنوان خرده فرهنگی مستقل و با ارزش‌های متفاوت کردند .

بنجامین رم، روزنامه نگار بریتانیایی در یاداشتی درباره‌ی هیپی‌ها می‌نویسد: «بین ۱۹۶۷ و ۱۹۷۱ بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آمریکا از خانه گریختند تا در جوامع تجربی و اتوپیایی زندگی کنند. در سانفرانسیسکو گروهی به نام «دیگرز» که عنوان خود را از کشاورزان سوسیالیست در جنگ داخلی انگلستان به عاریه گرفته بودند، به این نوجوانان فراری کمک های روحی و خدمات اجتماعی ارائه می داد.

نگرانی شدید افکار عمومی آمریکا در مورد گسترش این پدیده به سرعت به کنگره رسید که نتیجه آن قانون فراریان جوان مصوب ۱۹۷۴ است. جوانان ناامید و سرخورده به سوی سانفرانسیسکو جذب می شدند و یک عده از دانشجویان حتی یک گروه چریکی شهری به نام ارتش رهایی بخش سیمبیونس را تشکیل دادند.»

هیچ هایک یا مفت سواری

  

هیچ هایک یا مفت سواری نیز یکی از فرهنگ های هیپی‌ها است که که فرد برای طی کردن مسیر کرایه نمی‌پردازد و در کنار جاده با بالا آوردن شصت خود به رانندگان نشان می دهد که تمایل به سوار شدن دارد.

ارشاد درباره dبرداشتش از جریان هیپیگری و ورود آن به ایران گفت: «بیاید نمونه‌ی غربیش رو ‌بررسی کنیم. برگردیم به اوایل دهه‌ی شصت و هفتاد میلادی یعنی حدود ۵۰ سال پیش که هیچ‌هایک در غرب همه‌گیر شد. همون دورانی که جنبش هیپی در اوج خودش بود و هیچ‌هایکرها در خروجی‌ شهرها صف می‌بستن برای ماشین‌های عبوری که سوارشون کنن. اونقدر زیاد شدن که در انگلستان جایگاه هیچ‌هایک یا همان hitchhiking depot براشون ساخته بودن.

هیپی‌هایی که می‌خواستن فاصله‌ از خونه رو به حداکثر برسونن و از لندن یا آمستردام هیچ‌هایک می‌کردن تا هند و تایلند. این یکی از پرطرفدارترین مسیرهای هیچ‌هایک بود که بهش Hippie Trail یا همون «مسیر هیپی» می‌گفتن، و خیلی جاها با جاده‌ی ابریشم همپوشانی داشت. مسیر هیپی‌ها از ایران هم می‌گذشت و هیچ‌هایک ایران از بهترین قسمت‌های سفرهاشون بود. شاید مامان باباهاتون یادشون باشه اون زمانی که هیپی‌های زیادی به صورت هیچ‌هایک یا با ون‌های خودشون از ترکیه یا عراق وارد خاک ایران می‌شدن و از مرز پاکستان یا افغانستان خارج می‌شدن و به سفرشون ادامه می‌دادن.»

کوله‌گردهای جزیره هرمز ، هنگام و جادهها

نبود شناخت و  آگاهی عمومی درباره‌ی خواستگاه‌ها و وضعیت اقلیت‌های اجتماعی همواره گریبان‌گیر واکنش‌ها و نگاه‌های موجود بوده است. ارشاد درباره‌ی سفرمندها و کوله‌گردهای جزیره‌ی هرمز به انصاف نیوز گفت: «من به این واژه (هیپی) مشکوکم. و اصلاً نمی‌دونم دقیقاً چه کسی رو توصیف می‌کنه، ما چندتا آدم سرگردون، گُم، پر از شک و تردید نسبت به سیستم، اقتصاد، عرف، پول، و حتی هویت خودمون هستیم و داریم سعی می‌کنیم در این دنیا بچرخیم و راه خودمون رو پیدا کنیم و به کسی صدمه نزنیم.»

او در ادامه افزود : «من نمی‌دونم منظورتون از هیپی دقیقاً چیه، ولی اگه منظورتون کوله‌گردهای توی هرمز و هنگام و جاده‌هاست که شبیهِ نُرمِ جامعه سفر نمی‌کنن، ظاهرشون شبیه آدم‌های شهری نیست، ارزون سفر می‌کنن، به هیچ‌جا حس تعلق ندارند، باید بگم بیشتر این آدم‌ها خیلی باعشق و مهربون و مَشتی هستن و مثل همه‌ی شما دغدغه‌ها، امیدها و ناامیدی‌های خودشون رو دارن و حواس‌شون هست دل کسی یا درختی رو نشکنن. به نظرم اون آدم‌هایی که توی اون مطلب گاردین به تصویر کشیده شدند طیف خیلی گسترده‌ای هستند با سبک‌زندگی‌های مختلف و متفاوت و اگه سعی کنیم همه‌شون رو توی یک گروه بندازیم و لیبلِ «هیپی» بهشون بزنیم نه تنها دقیق نیست بلکه خیلی ساده‌انگارانه‌اس و کمکی به هیچ کس نمی‌کنه. پس به نظرم بیاید همه‌مون خفه شیم!»

اتهام مصرف‌گرایی تا چه میزان وارد است؟

مصرف‌گرایی پدیده‌ای اجتماعی-اقتصادی است که انسان را به سمت مصرف و خرید هرچه بیشتر کالا سوق می‌دهد، پس از انتشار گزارش گاردین درباره هیپی‌های ایرانی، بیشتر واکنش‌ها با این مفهوم قابل توضیح بودند. با بررسی قیمت لباس‌ها و کالاهای موجود و هزینه‌ی سفر برای این سبک از زندگی، تمایز آشکاری با صورت‌های مشابه به  چشم نمی‌خورد اما  فاصله زیاد آن از فلسفه‌ی ابتدایی آن نمایان بود. حال سوال اینجا است که در برخورد با خرده‌فرهنگ‌ها با یک مفهوم سلب طرف هستیم و یا همواره خرده فرهنگ‌ها با گذر زمان در حال تعریف خود هستند. در  نمونه‌ی ایرانی، بررسی منابع درآمد و نحوه‌ی خرج کردن آن به فهم بیشتر موضوع کمک می کند.

ارشاد نیکخواه در این‌باره گفت: «اونهایی که مدت زیادی در سفر هستند شغل‌های متنوعی دارند و گاها چندتا شغل با هم: بعضی‌ها آرتیست خیابونی هستن. باسکینگ (اجرای خیابونی) می‌کنن و پول درمیارن. بعضی‌ها کار داوطلبانه می‌کنن. مثلاً توی یک کافه کار می‌کنن یا توی یک هاستل. بعضی‌ها عکاس هستند. چند نفر هم دیدم که کارهای آنلاین می‌کنن مثل مارکتینگ، خرید و فروش توی بورس، بیت‌کوین، مدیریت شبکه‌های اجتماعی، و غیره. بعضی‌ها هم هیچ کاری ندارن و از جیب پدر تغذیه می‌کنن اما تعداد کمی از این سفربروهای ایرانی که داریم در موردشون حرف می‌زنیم ماه‌ها توی سفر هستن. لایف‌استایل یک سفرمند خیلی بستگی به سلیقه و جیبش داره. من هرچی بیشتر داشته باشم بیشتر خرج می‌کنم. غذای بهتر می‌خورم. هاستل نرم‌تر و گرم‌تر می‌رم.»

او در ادامه اضافه کرد : «از ویژگی‌های این سبک زندگی اینه که نمی‌تونی سنگین باشی. چون همیشه در حرکت هستی و متعلقات زندگی‌ات باید توی یک کوله‌پشتی جا بشه. پس هزینه‌هات به خوراک، حمل‌ونقل، و اقامت محدود می‌شه اما من به شخصه با ماهی ۲ میلیون تومن می‌تونم در ایران سفر کنم و خیلی هم خوش بگذره بهم حتی قبلا خیلی ارزون‌تر هم می‌تونستم زندگی کنم.»

از سرکوب تا طرد اجتماعی

اواخر ماه گذشته گزارشی با تیتر «چهره آشفته هرمز با هیپی‌ها» در روزنامه‌ی ایران چاپ می‌شود و کوله‌گردهای جزیره به میهمانان ناخوانده‌ای تشبیه می‌شوند که نظم جزیره را به هم می‌زنند و در ادامه‌ی آن به نقل از محمد هرمزی، عضو شورای شهر هرمز، از آنها به عنوان گردشگرنما یاد می‌شود. در فضای مجازی نیز واکنش‌ها به نوعی دیگر ، مشابه است.

 

ارشاد نیکخواه در این باره به انصاف نیوز می‌گوید‌: «به نظرم بیشتر سفرمندهای ایرانی (ترجیح می‌دم از واژه‌ی هیپی استفاده نکنم) بی‌آزارترینِ دوران‌ها هستند و خوشبختانه خیلی به کتف‌شون نیست نگاه‌ها و برخورد بقیه. عشق به اونها مسیر میده و نه ترس. پس نه دولت و نه نگاه عامه‌ی مردم خلل چندانی در جریان سفر و کوله‌گردی وارد نکرده و نمی‌کنه.

ما به سیر و سرگردونی ادامه می‌دیم تا اون روزی که خودمون می‌فهمیم باید ماتحت رو یه جایی زمین بذاریم و سر و سامون بگیریم و کار کنیم. البته این باعث نمی‌شه که دیگه سفر نکنیم. سفرهای گاه و بیگاه کماکان منبع الهام، منبع خلاقیت، و منبع حال خوب ماست.»

پیوندی ناگسستنی با مواد

وقتی صحبت از خرده فرهنگ هیپی‌گری به میان می‌آید، موضوع استفاده‌ی متداول از مواد مخدر نیز در ذهن تداعی می‌شود، به طوری که استفاده از مواد مخدر یکی از پایه‌های جنبش هیپی شناخته می‌شود. هرمزی عضو شورای شهر جزیره هرمز درگفت‌وگوی خود با روزنامه‌ی «ایران» می‌گوید: برخی از این افراد در پوشش گردشگر و به عنوان صاحب کافه‌های سنتی اقدام به توزیع مواد صنعتی می‌کنند و همچنین از طریق افراد مشخصی موادمخدر را جابه جا می کنند.»

ماری جوآنا که از مشتقات گیاه شاهدانه است و هزینه‌ی هر بسته‌ی آن حدود 30 تا 50 هزار تومان است و ال اس دی و ماشروم که از روان گردان‌های صنعتی محسوب می شوند که هزینه هر بار مصرف آن حدود 100 تا 150هزار تومان است، از شاخص ترین عوامل مصرف هیپی‌ها هستند. ارشاد نیکخواه در توصیفی از این پیوند موجود با محرک‌ها و مخدرها به انصاف نیوز می‌گوید: «به نظرم حجم مواد مخدری که توی تهران مصرف میشه کمتر از هرمز یا سایر مقصدهای سفرمندهای کوله‌گرد ایرانی نیست. ولی کلا آدم وقتی می‌ره تعطیلات حجم بیشتری از تفریحات با خودش می‌بره. حتی دیدم کسی که در زندگی عادی چیزی مصرف نمی‌کنه ولی با هدف یک تریپ (نوعی سفر همراه با مصرف روانگردان‌‌‎ها که حس‌آمیزی و توهم از مکانیسم‌های اصلی آن است) رفته جزیره که یک تجربه‌ی معنوی درمانی داشته باشه و شاید گره‌ای روانی رو حل کنه توی خودش. البته که در طی سفرهام دیدم که عده‌ی خیلی زیادی هم هستند که فقط تفریحی، هر روز، دراگ‌های سنگین مصرف می‌کنند، که خیلی باب میل من نیست، ولی زندگی خودشونه و به من ربطی نداره.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. دوست عزیز ماشروم روانگردان صنعتی نیست.از زمان تیرکمون میرز،ا پای درختان ،به صورت خودرو در می آید.اطراف تهران هم فراوانه.

  2. به به داداشم ارشاد ستون کمپ سلامت
    با این مصاحبه حجت رو برهمگان تموم کردی داداش❤
    ولی واقعیته که از ۱۰۰ درصد کوله گرد های ایرانی ۵۰.۶۰ درصدمون واقعا بخاطر خودِسفر،سفر میکنیم ،
    بقیه بخاطر عکسای اینستاگرام،دختربازی،فروش مواد و چتر بازی تو جریان سفر هستن…
    درضمن
    انصافیون عزیز این مصاحبه رو آپدیت کنین لطفا ماریجوانا بسته ای شده ۱۰۰.۱۵۰ ماشروم و ال اس دی هر بار مصرف ۱۵۰الی۳۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا