«ظریف فقط با اجماع ملی کاندیدا میشود»
بابک مجیدی، انصاف نیوز: ساسان کریمی، دکترای فلسفهی سیاسی از دانشگاه تهران در گفتوگو با انصاف نیوز میگوید تصمیم حضور ظریف در انتخابات 1400، به انتخاب شدن یا نشدن ترامپ در انتخابات آبان ماه آمریکا میتواند تاثیرگذار باشد.
با این که محمدجواد ظریف همین یک هفته پیش گفته که کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ نیست و بعد از دولت به دانشگاه بر میگردد اما این تحلیلگر سیاست خارجه میگوید با شناختی که از ظریف دارد در یک صورت کاندیدا خواهد شد و آن هم اجماع ملی است. او معتقد است که شرکت کردن آقای ظریف در انتخابات است که محصول شور ملیست و نه برعکس!
متن گفتگوی کوتاه انصاف نیوز با ساسان کریمی دکتری فلسفه سیاسی را در زیر میخوانید:
آیا احتمال حضور آقای ظریف در انتخابات 1400 وجود دارد؟
بنده تحلیل متفاوتی از حضور افراد در انتخابات، به خصوص حضور آقای ظریف دارم. به این دلیل که فکر میکنم هنوز برای این پیش بینی زود است اما احتمال این حضور وجود دارد. به نظر من چند عامل روی نظر ایشان تاثیرگذار است. اولین و مهمترین دلیل، انتخابات آمریکاست و بنابراین باید تا آبان ماه منتظر ماند که بتوان تحلیل معنادارتری از این مسئله ارائه داد. اگر آقای ترامپ در این انتخابات پیروز نشود، دو اتفاق میافتد. اول اینکه درصد مشارکت مردم در انتخابات ما، به دلیل به وجود آمدن امید در جامعه، بالا خواهد رفت. دوم اینکه به دلیل عدم پیروزی ترامپ، تعداد داوطلبان، برای شرکت در انتخابات نیز افزایش پیدا خواهد کرد. یعنی از گرایشهای متنوعی برای حضور در انتخابات نام نویسی میکنند؛ به این دلیل که ادارهی کشور از طریق فروش نفت و غیره، در شرایطی که آمریکا (احتمالاً) به برجام برمیگردد، راحتتر است. از طرف دیگر اگر ترامپ مجدداً در انتخابات پیروز شود، برعکس نکاتی که ذکر شد، اتفاق خواهد افتاد؛ داوطلبان کمی برای ثبت نام در انتخابات خواهیم داشت و اینکه درصد مشارکت مردم، به دلیل ناامیدی از شرایط موجود، مانند انتخابات مجلس گذشته میشود.
عوامل دیگری هم وجود دارند که شاید خودشان متأثر از عامل اول باشند. یکی از این موارد ریل گذاری رهبر انقلاب برای نوع اداره کشور است. نوعا اتفاق نمی افتد که رهبری به کسی بگویند بیا یا نیا. البته بهجز موارد استثنا مثل آقای احمدی نژاد در 96. ولی چیزی که برای سیاستمداری مثل آقای ظریف مهم است، استشمام ریل گذاری ایست که ایشان برای اداره کشور انجام میدهند.
عامل سوم که باز هم متأثر از عامل اول است، اجماع ملیست. یعنی آقای ظریف میخواهد نظرش در مورد شرکت نکردن را صُلب و قطعی نشان بدهد، اما به نظرم هیچ سیاستمداری تا این حد نظرش قطعی و نامشروط نیست. تجربه برجام نشان داده آقای ظریف اهل خرج کردن چهرهاش برای منافع ملیست و هیچوقت با خرج کردن منافع مردم برای خودش حاشیه امن درست نکرده است. این عامل در صورتی معنا دارد که اجماع ملی اتفاق بیافتد؛ یعنی یک خواست عمومی در میان توده مردم و نخبگان اتفاق بیافتد.
البته آقای ظریف آن جاه طلبی و قدرت طلبی های مرسوم رسیدن به مقام ریاست جمهوری را ندارد. درواقع اگر ایشان در انتخابات شرکت کند، رقابتی از جنس رقابتهای 16 سال گذشته را نخواهیم دید. احتمالاً در صورتی ایشان به صحنه میآید که فضایی مانند انتخابات 76 ایجاد شود و تخریبها و مدل رقابت انتخابات چند دوره گذشته را تجربه نخواهیم کرد. این نکته نیز مستلزم آن است که علاوه بر مردم، نخبگان نیز از ایشان برای شرکت در انتخابات دعوت به عمل آورند و البته قد بلندهای سیاست در کشور مثل آقای لاریجانی پا در رقابت انتخاباتی نگذارند چون در صورت شرکت این افراد، آقای ظریف حاضر نیست وارد رقابت با آنها شود.
به چه علت؟
میتوانم بگویم آقای لاریجانی، تا حد زیادی با آقای ظریف همراه هستند و مشی سیاسیشان فاصله زیادی با یکدیگر ندارد. به نظرم یکی دیگر از عوامل شرکت آقای ظریف در انتخابات میتواند دعوت قدبلندهای سیاست مثل آقای لاریجانی از ایشان باشد. البته از طرف گرایشهای اصولگرای معتدل و اصلاح طلب معتدل.
به نظرتان چقدر پیش میآید که یک چهره دیپلماتیک مثل آقای ظریف، بتواند تأثیر زیادی در آینده سیاسی داخلی یا خارجی کشور داشته باشد؟
به طور کلی عمدتاً هر سیاستمدار دو شان دارد: یکی تخصصی و یکی سیاسی. مثلاً اینکه آقای ولایتی یا آقای قاضیزاده هاشمی که پزشک هستند یک مسئله است و اینکه سیاستمدارند مسئله دیگر و اتفاقاً نزدیکترین تخصص به سیاست دیپلماسی است. این که آقای ظریف میگویند من این کار را بلد نیستم تواضع میکنند. رییس جمهور شدن یک تکنیک نیست که کسی آن را بلد باشد یا نباشد. این است که وقتی یک شخص قدبلند در عالم سیاست وارد انتخابات ریاست جمهوری میشود، سران و نخبگان هررشتهای حاضرند با ایشان کار بکنند. برای مثال ظریف برای اینکه رییس جمهور خوبی باشد، لازم نیست از ورزش سردربیاورد. کافی است کسی مثل عادل فردوسی پور حاضر شود به عنوان وزیر ورزش با ایشان همکاری کند. موضوع این است که در هررشتهای، قدبلندها و و نخبگان آن رشتهها، حاضرند با کسی مثل ظریف همکاری کنند، حال در سطح وزیر یا معاون یا مدیران پایین تر. در ضمن آقای ظریف تجربهای هفت ساله از حضور در کابینه و آگاهی از مسائل کشور دارد و همچنین عضو شورای عالی امنیت ملی بوده است. و ضمن آنکه بر همگان واضح است که چیزی که امروز در ایران نکتهای کلیدی محسوب میشود، سیاست خارجی است، در نتیجه اینکه سیاست خارجی ما بتواند آنچنان دنیاپسند باشد که مشکلات امروز را (درصورت به عقل آمدن آمریکا، چه با ترامپ و چه بدون او) حل کند، دولتهای بسیار موفقی در آینده خواهیم داشت با بدنهی کارآمدی که حاضرند با آقای ظریف همکاری کنند.
در نظرسنجیهای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، احتمالاتی وجود دارد مبنی بر اینکه ترامپ دوباره رییس جمهور آمریکا شود. چقدر احتمال دارد اگر آقای ظریف در انتخابات شرکت کند، دوباره بر سر برجام مذاکره کند؟
من فکر میکنم در شرایطی شبیه اتفاقی که در شهریور 98 در نیویورک افتاد و نهایتاً ملاقات بین آقای روحانی و آقای ترامپ اتفاق نیفتاد، اگر آقای ظریف رییس جمهور باشد، ممکن است این ملاقات رخ دهد. به علاوه در مجموع حاکمیت، رهبری و مردم اعتماد زیادی به آقای ظریف دارند. یعنی یک اجماع در کشور پشت ایشان است و ایشان هم با بسیاری از اشخاص و گروهها، تضاد منافع عمدهای با گروهها و جریانات سیاسی ندارند. در نتیجه این عدم وجود تضاد منافع میتواند دست ایشان را در سیاست خارجی بازتر از این دو دوره کند.
به نظرتان چقدر احتمال وجود دارد که با آمدن آقای ظریف و با وجود اتفاقات سال گذشته و نارضایتی مردم، مشارکت عمومی در انتخابات ریاست جمهوری به نسبت انتخابات مجلس افزایش پیدا کند؟
آمدن آقای ظریف امید ایجاد میکند اما خودش باید نتیجه یک اجماع در سطح ملی باشد. به نظرم تصمیم آمدن ایشان از پایین جامعه گرفته میشود و این طور نیست که ایشان در انتخابات ثبت نام کنند تا مشارکت بالا برود. شرکت کردن آقای ظریف در انتخابات است که محصول شور ملیست و نه برعکس!
آقای ظریف یک سری مشخصهها دارند که ایشان را برای حال امروز جامعهمان جذاب میکند: واقعیت این است که دوست و دشمن قبول دارند که ایشان اهل سیاست است، سیاست بین الملل و سیاست داخل را خوب میشناسد، میتواند با همه جناحهای سیاسی کار کند؛ چون ایشان یک تکنوکرات است. نسبتاً جوان است، امسال ۶۰ ساله است که به نظرم برای ریاست جمهوری سن بالایی نیست. ترکیب ایشان با یک معاون اول اجرایی جوان دههی پنجاهی یا شصتی (منظورم الزاماً آقای آذری جهرمی نیست و البته میتواند به سبک آمریکا او را پیش از انتخابات اعلام کند)، میتواند به خوبی وزارتهای مختلف کشور را اداره کند و برای مردم هم امیدوارکننده باشد. ایشان جسور است و اهل ریسک و اینکه میتواند اجماعسازی کند و همچنین همیشه بیحاشیه بوده و نقطه سیاه و یا فسادی در کارنامه سیاسی و اقتصادیاش دیده نمیشود.
انتهای پیام
تبریک به انصاف نیوز بابت تقلای زیرپوستی برای رونق بخشی به انتخابات و تنفیذ مجدد یک “اصلاح” بدلی دیگر به مردم
این همه عقب نشینی های مکرر وتقلیل های مدام جای حیرت دارد
آفرین به پروژه سازها
این رپرتاژ آگهی برای ظریف نشون میده که انصاف نیوز یک پروژه امنیتی برای احیای بازی اصلاحات هست، خسته نباشید، پولی هم که گرفتید نوش جونتون، بالاخره زندگی خرج داره بچه ها…
اگر چه بنده به جماعت سهمیه طلب (شما بخوانید اصلاح طلب) چندان خوش بین نیستم ولی میتوانم با کمال میل به دلایلی جناب ظریف را در قامت ریاست جمهوری ببینم. اول اینکه با توجه به تبلیغات رسانه ای شیطان بزرگ ایالات متحده حیوانات که تمام سعی خود را بر ارائه تصویری نامناسب و بی فرهنگ از مسلمانان همانند بن لادن و ابوبکربغدادی نشان دهد، انصافا باید گفت جناب ظریف در مجامع بین المللی توانست از خود چهره یک دیپلمات معقول و منطقی مسلمان وایرانی نشان دهد که این از عصبانیت های برایان خوک و مایک پمپ گ….کاملا مشخص است.دوم اینکه آقای ظریف به علت اقامت طولانی مدت در خارج از کشور، وارد به بند وبست های جناحی داخل نبوده وکمتر زیر فشار جناحی در داخل قرار می گیرد وعلاوه بر این انسانی پاکدست از نظر اقتصادی است. سوم اینکه همه ما می دانیم که سیاست خارجی کشور آریامهری نیست که فقط یک شخص تصمیم بگیرد بلکه خوب و بدش تصمیم عقلای قوم است. در مجموع انتخاب ظریف دست خیلی از دشمنان ایران را در حنا می گذارد.
به نظر بنده راه اصلاحات ، البته اگر راهی از برکت وجود مسئولین باز مانده باشد ، دیگر نه از صندوق رای بلکه از کنار آن می گذرد ، یکی از برکات و عجایب شگفت انگیز دموکراسی به عنوان خیرالموجودین آن است که همه چیز موکول به صندوق اتتخابات و رای مردم است ، اگرتا به امروز با رای به اصلاح طلبان و یا شبه آنان کنش اصلاح گری را پیگیری می نمودیم اما با توجه به وضعیت بسته قدرت در ایران و فعال ما یشا بودن بخش انتصابی و تفوق آن بر بخش های انتخابی ، همچون اسفند ۹۸ راهی جز تحریم انتخابات و بی اعتنا از کنار صندوق رای گذرکردن برای مردم باقی نمانده ، شاید برخی از اصحاب قدرت با این سیلی از خواب بیدار شوند قبل از آنکه سیلی نهایی بر گوششان نواخته شود .
اصلاح طلبی معتدل یک فریب و دروغ انتخاباتی از سوی ائتلاف تدبیر و امید بود که با آرای اصلاح طلبان و تحول خواهان آزادیخواه که اکثریت قاطع ایرانیان هستند دولت کارگزاران-لاریجانی را رقم زدند که یک گرایش واضح اصولگرایی تکنوکرات را به صحنه آورد که نتیجه آن بسیار اسفناک تر از ائتلاف احمدی نژاد-اصولگرایان بود و شدت عداوت و تقابل و سرکوب خواسته های اکثریت قاطع رای دهندگان در زمینه کاهش و کنترل تورم لجام گسیخته، بیکاری مزمن و فزاینده و تقابل با فساد سازمان یافته گسترده حکومتی و بسط و تعمیق آزادی های مدنی و آزادی احزاب و اجتماعات و رسانه منطبق با قانون اساسی به مراتب بد تر از کابینه احمدی نژاد عمل کرد.
تا زمانی که داس نظارت استصوابی شورای نگهبان بر بالای سر آزادیخواهان و عدالت طلبان قرار دارد هیچ امیدی برای پیشرفت اصلاح طلبی و دموکراسی در ایران وجود ندارد. حلقه تنگ حکومتی ها فارغ از اینکه چه عنوانی برای خود برگزینند، شیفته رانت و اقتصاد مبتنی بر احتکار دلار و طلا و زمین بازی و زمین خواری هستند و اگر رانت نفت را هم به آن اضافه کنیم هیچ انگیزه ای برای بسط و تشویق و گشایش اقتصادی برای حاکمیت باقی نمیماند و ایرانی ها همچنان در دایره تورم، بیکاری و فساد گرفتار خواهند بود.
رسانه های اصلاح طلب چه با من موافق باشند و چه مخالف باید به این مناظره دامن بزنند که صدای اکثریت به استیصال کشیده شده به گوش سازمان ها و احزاب برسد. ما خواهان مناظره آزاد در جبهه اصلاح طلبان و تحول خواهان هستیم. یک ضرب المثل آمریکایی میگوید که اگر یک بار مرا فریب دادی، ننگ بر تو ولی اگر مرا دوباره فریب دادی، ننگ بر من. نوع و کیفیت اصلاح طلبی تدبیر و امید حتی به پیش پا افتاده ترین استانداردهای آزادیخواهی و عدالت طلبی متعهد نیست.