خرید تور نوروزی

زمینه‌های قتل های ناموسی

مهدیه شرفی، جامعه شناس و فعال حوزه زنان در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «زمینه‌های قتل های ناموسی» نوشت:

دو قتل ناموسی در سه روز قتل ریحانه عامری در کرمان دختری که توسط پدر خود در کرمان به علت فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و به بهانه دیر آمدن به خانه کشته شد پس از فاطمه برحی دختری در آبادان که پس از عقد اجباری با پسر عموی خود از خانه گریخته بود و پس از یک سال توسط همسرش پیدا و کشته شد. وقوع این دو قتل در حالی است که هنوز چند هفته از خبر قتل رومینا اشرفی در شمال کشور نگذشته بود آیا قتل های ناموسی پدیده ای کلان است؟ موضوع قتل ناموسی تنها یک قتل خانوادگی نیست بلکه یک پدیده اجتماعی است با وسعتی عجیب و جهانی.

شایان ذکراست قتل های ناموسی، رسم و سنت قدیمی است که امروزه با وجود تحولات و دگرگونی های گسترده در جهان، هنوز در برخی از مناطق پا بر جا مانده است. در این زمینه، صندوق جمعیت ملل متحد تخمین می زند که سالانه بیش از 5 هزار زن و دختر توسط اعضای خانواده و یا بستگان خود تحت عنوان قتل های ناموسی محکوم به مرگ می شوند.

براساس این آمار، این جرایم بیشتر در کشورهای اسلامی رخ می‌دهند در حالی که به گفته رهبران مذهبی، هیچ ریشه‌ای در اسلام ندارند. بنابر گزارش برخی خبرگزاری‌ها، قتل ناموسی از هفت علت شایع قتل در ایران است. قتل های ناموسی به دلیل حساسیت موضوع آمار سیاه است و آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد کشته‌شدگان مسائل ناموسی در دسترس نیست. با این وجود که آمار واقعی قتل های ناموسی بسیار بیشتر از آمار و جرایمی است که رخ می‌دهد اما تنها در چهار هفته‌ی اخیر سه قتل ناموسی احساسات مردم را جریحه‌دار کرده است و این اتفاقات نشان از همه گیر بودن قتل های ناموسی است. به همین علت باید با دیدی عمیق‌تر به این پدیده‌ی اجتماعی نگریست. در این مقاله که در ادامه خواهید خواند به بیان علت های اجتماعی و زمینه های مختلف قتل های ناموسی پرداخته‌ایم.

بر اساس تحقیقات علمی دو ساله‌ی خود که روی قتل های ناموسی علیه زنان داشته‌ام. علی رغم اینکه این نوع قتل‌ها به شکل‌ها و علت‌های مختلف رخ می‌دهد، زمینه‌های وقوع یکسان دارند. ابتدا بهتر است این پدیده را تعریف کنیم: قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌شود. این زنان به علت «ننگین کردن شرافت خانواده خود» مجازات می‌شوند. این ننگ موارد گوناگونی را شامل می شود از جمله‌: خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن (حتی از یک شوهر ناشایست)، رابطه با جنس مخالف، و یا ارتکاب زنا برای اینکه فردی قربانی جنایت‌های ناموسی شود، فقط اینکه گمان برده شود او آبروی خانواده را بر باد داده است کافی ا‌ست. در جوامع قبیله‌ای، اصطلاح ناموس از جمله مفاهیمی است که ارزش منحصر به فردی دارد و بیانگر یک واقعیت اجتماعی و فرهنگی است. اعضای این جامعه خدشه‌دار شدن شرف و آبروی خود را دردناک‌تر از دست دادن مال یا مرگ یک عزیز تلقی می کنند، این قتل‌ها از نظر مردم جوامعی که این قتل‌ها در آنها مشاهده می‌شود جرم به حساب نمی‌آیند؛ بلکه به عنوان اقدامی مشروع برای پاسداری و دفاع از ناموس و شرف تلقی می شوند.

زمینه های قتل های ناموسی را می توان در سه حوزه زمینه های اقتصادی، زمینه های فرهنگی و زمینه های خانوادگی تقسیم کرد.زمینه های فرهنگی یکی از مهم ترین زمینه هایی است که در قتل های ناموسی تاثیرگذار است چرا که در جوامع خاصی ممکن است تعصبات فرهنگی، فرهنگ مردسالارانه، تعصبات قومی افراطی و تعصب بر زنان به صورت امری طبیعی و مطلوب جلوه داده شود و تاخر فرهنگی که موجب تقابل بین دو نسل قدیم و جدید گردد چرا که زمانی که برقراری رابطه با جنس مخالف در فرهنگی مضموم و ناپسند باشد نسل های جدید تحت تاثیر مدرنیته و فردگرایی و استفاده از فضاهای مجازی و رسانه های خارجی بدون ترکیب و تلفیق فرهنگ استفاده از این تکنولوژی ها با فرهنگ قدیمی با ایجاد برقراری رابطه با جنس مخالف و طبیعی دانستن این حق برای خود در مقابل نسل گذشته مردسالاری قرار می گیرند که کنترل ناموس و رفتار زنان را به خود مرتبط می دانند این تقابل و تاخر فرهنگی زمینه‌ی لازم برای قتل های ناموسی را فراهم می کند.

فرهنگ خشونت علیه زنان که بر اساس نتایج به فرهنگ ضد زن و خرده فرهنگ خشونت علیه زنان تقسیم شده است همچنان در جوامع سنتی حاکم است در این جوامع زنان جایگاهی جز نقش مادری و همسری ندارند و در این نقش ها هم زنان باید تابعیت کاملی از مردان خانواده داشته باشند. نداشتن هیچ جایگاهی و زندگی با تمام محدودیت ها به دلیل جنسیت و زن بودن و در مقابل آزادی مطلق مردان تنها برای مرد بودن مشخصه اصلی این فرهنگ نگرش فرودستی زنان و ضد آنان است که خود زنان نیز آن را پذیرفته و از قواعد این فرهنگ تبعیت می کنند بر اساس یافته ها داشتن تحصیلات با نگرش به این فرهنگ رابطه داشته بدین معنی که تمام افرادی که فرهنگ ضد زن را نادرست در نظر می‌گرفته اند افرادی تحصیل کرده بوده اند.

خرده فرهنگ خشونت علیه زنان در مواردی که افراد بیان می کنند زن را باید زد و ادب کرد، کتک خوردن زنان برای حفظ ارزش های نظام مردسالارانه ، زنان را تنبیه و انجام این خشونت‌ها را امری طبیعی به نشانه اهمیت و صلاح زن و خانواده است. در این جامعه که نظام مردسالاری حاکم است زنان به عنوان دارایی مردان و تنها ابزاری جهت تولید مثل و رفع نیازهای جنسی محسوب می شوند بدین ترتیب دست درازی کردن و نگاه کردن به زنانشان مشابه تعرض و دست درازی بیگانگان به املاک خود در نظر گرفته که باید با آن برخورد شود. تعصب برای برقراری رابطه‌ی جنسی تنها برای زنان و آزادی مردان برای رابطه جنسی تنها برای جنسیتشان، حفظ ارزش زنان به عنوان نوامیسی که اهمیتی بالا به قیمت جان مردان دارند و معرفی خود به عنوان فردی ناموس‌پرست در قالب قهرمانی که در مقابله با از بین رفتن ارزش ها و هنجارها جان خود را به خطر می اندازد در جامعه مردسالار این مردان نه تنها سرزنش نمی شوند بلکه با تشویق و حق دادن به نوعی این کنش را ترویج و تقویت می کنند. همچنین در چنین جامعه ای مردان که خود را رییس حیطه و قلمرو خود یعنی می دانند از حیطه و قلمروی اوست، آشنا و یا اقوامی که به آن نزدیک هستند به نوعی مراقبت و حفاظت می کنند و به این ترتیب زنان در زنجیره‌ُای از تعصبات محاصره شده باقی می مانند و این زنجیره در کنار یکدیگر به یک شبکه تبدیل شده و همدیگر را تکمیل می کنند. علاوه بر تعصبات و ناموس پرستی، تعصبات قومی و اینکه افراد به دلیل عضویت در گروه یا قومی حساسیت های ویژه ای نسبت به اعضای دیگر داشته باشد به هم پیوستگی درونی جامعه را افزایش می دهد و این به هم پیوستگی تداخلات و واکنش های بیشتری نسبت به دیگر جوامع خواهد داشت. بر اساس یافته ها در علل اجتماعی قتل های ناموسی نیر که شامل انگ زنی ، اعتیاد و یادگیری اجتماعی می شود انگ زنی یا برچسب زنی یکی از مهم ترین علل بروز قتل های ناموسی است. برچسب هایی چون با غیرتی، بی غیرتی، بی ناموسی و بی آبرویی نه تنها نگرش مردم را نسبت به فرد تحت تاثیر قرار می دهد بلکه فرد، آن را جزیی از هویت خود انتخاب نموده و بر طبق آن فتار می کند و چون برچسب های با غیرتی و با آبرویی در مقابل بی غیرتی و بی ناموسی و بی آبرویی قرار می گیرد و از ارزشمندی بیشتری برخوردار است اکثریت افراد سعی در تعیف خود با این ازش ها ا دارند همچنین این ارزش ها به عنوان ویژگی های مردانگی باز تعریف می شوند بناباین برای اثبات مردانگی و با آبویی خود مرتکب قتل های ناموسی می شوند این تعاریف که از ساختار مردسالارانه نشات گرفته این تعاریف را باز تعریف می کند.

همچنین زمینه های اقتصادی تاثیرگذار بر قتل های ناموسی شامل: مشکلات اقتصادی همچون بیکاری، فقر و فشارهای اقتصادی و درآمدهای پایین، تورم و .. می تواند در زندگی زوجین تاثیر گذار باشد چرا که عدم امنیت اقتصادی و نا امنی روانی در نهایت ممکن است به تنش های بین زوجین ختم شود.

علاوه بر این زمینه های خانوادگی قتل های ناموسی بدین شرح است: مشکلات خانوادگی و عدم توجه اعضای خانواده به یکدیگر و ناتوانی در برقراری ارتباط صحیح اعضای خانواده برای بیان خاسته های خود، نوع تربیت خانوادگی، عدم ارضای میل جنسی در حساسیت های ناموسی را نمی توان نادیده گرفت و می تواند عوامل زمینه ساز قتل های ناموسی شود. یکی از موارد مهمی که می تواند زمینه ساز قتل های ناموسی باشد تربیت خانوادگی است که در آن اعتماد نداشتن به دیگران و سوءظن داشتن نسبت به زنان و دیگرانی که احتمال ایجاد ارتباط با زنان آن خانواده است و کنترل و مراقبت از زنان برای جلوگیری از ایجاد رابطه و محدودیت های فراوان برای زنان جز اصول اولیه خانواده است که به فرزندان آموخته می شود بنابراین صحبت و بازخواست پسری نوجوان از خواهر خود که از وی بزرگتر است نه تنها امری نامعقول شناخته نمی شود بلکه امری پسندیده جهت غیرت مردانه و حیای زنانه در نظر می گیرند در فرهنگ مردسالارانه زنان به عنوان موجوداتی ضعیف هستند که هر آن ممکن است مورد آزار قرار بگیرند و آسیب ببینند بنابراین مردان که به عنوانی موجوداتی قدرتمند از نظر بدنی و عاقل تر نسبت به شناخت جامعه نا امنی که نسبت به آن سوءظن دارند و تنها آنان از آن آگاهی دارد زنان را کنترل می کنند و زنان باید از این دستورات و کنترل ها پیروی کنند چرا که در صورت پیروی نکردن مجازات خواهند شد. خشونت و پرخاشگری نیز احساساتی آموختنی برخلاف تصور عموم اینکه این احساسات و احساس انتقام به صورت ذاتی در درون مردان بیشتر از زنان است، روش کنترل و بروز این احساسات تحت تاثیر تربیت خانوادگی و نگرشی جنسیتی، مردان در فرآیند جامعه پذیری در خانواده اگر خشونت داشته باشند برخلاف دختران تشویق شده و این تشویق موجب تشدید این احساس و برانگیختگی بیشتری می شود فردی که با خشونت بسیار انتقام خود را از فردی که گمان می کند به وی ضربه ای زده و به هر دلیلی از آن ازرده شده است پس از انتقام گرفتن به احساس آرامش و پاداش دست یافته و بدین گونه این زنجیره ادامه خواهد یافت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا