میقات همین جاست!
افشین علا، شاعر در کانال تلگرامی خود نوشت:
میقات همین جاست!
اي ريخته در حسرت حج، اشك گهربار
ميقات همين جاست، دل خويش ميازار
از هجر حرم شکوه مکن کعبه عيان است
با ماست چو همسایه ی دیوار به دیوار
سوی حجر الاسود دلهای شکسته
رو، گرد غم از چهره ی ماتم زده بردار
از مروه ی خونین جگران سوی صفا رو
چون سعی شب و روز جوانان گرفتار
بنشین به در غار حرای دل مسکین
هم شعب ابی طالب مستأجر بیکار
در بانک شنو بانگ زنی ملتمس وام
در دست حرامی بنگر درهم و دینار
یا مرد گرفتار که بی نسخه و دارو
درحال طواف است به دور سر بیمار
بی بیمه و دفترچه ببین با تن مجروح
محتاج چه بسیار به جراحی دشوار
حج چیست؟ علاج غم یک چهره ی پر اخم
یا دغدغه ی رهگذری از همه بیزار
قوس کمر باربران دم حجره
آه سحر رفتگرانی همه بیدار
رزمنده ی دیروز و مسافرکش امروز
در شهر پر از عکس ز جانباز فداکار
یا آه زنی کارگر و بی سر و همسر
اطفال یتیمش همه چون جوجه به منقار
یا پیرزنی با سبد پاره و خالی
در حال سوا کردن ته مانده ی بازار
یا دختر ولگرد خیابان که ندارد
در زیر بزک نیز دمی رنگ به رخسار
ناخواسته قاتل شده ای منتظر حکم
در حسرت پول دیه اش زل زده بر دار
حج، هروله ی کارگرانی است که هر صبح
بر وانت امرار سوارند به اصرار
ارباب رجوعی که از این میز به آن میز
هر روز دوانند به تحقیر و به تکرار
یا نسل جوانی که جدا گشته ز آیات
با آن که احادیث چکند از در و دیوار
چون دافعه ی زاهد و زور و زر و تزویر
با جاذبه ی غرب شود بر سرش آوار
غارتگر این قافله را رمی کن ای دوست
اینجا عرفات است بزن سنگ به اشرار
اعلام برائت کن از این ظلم و چپاول
تنها نه تبری سزد از مشرک و کفار
خالی اگر این قافله از دزد نگردد
افتد به زمین، مرکب و هم راکب و دستار
اي كاش جهان و حرم امن خدا نيز
خالي ز بلا گردد و وهابي خونخوار
القصه، شما نيز در اين غم نگدازيد
ميقات همين جاست، ببنديد كنون بار!
انتهای پیام