خرید تور تابستان

آقای مدیرکل! دیگران را به اشتباه نیندازید

رضا سلطان زاده، مدیرمسئول هفته‌نامه آئینه یزد در یادداشتی با عنوان «» نوشت:

در شماره 650 آیینه یزد مورخ 01/05/1399 آمده است: دکتر محمدعلی طالبی استاندار یزد در نشست مورخ 26/04/99 با اصحاب رسانه ضمن تاکید بر لزوم پاسخگویی مدیران به رسانه‌های استان گفت: «…رسانه‌ها، مدیران غیرپاسخگو را معرفی کنند و این موضوع را در ارزشیابی مدیران لحاظ خواهیم کرد و به مدیران غیرپاسخگو تذکرات جدی‌ خواهیم داد…»

برای چندمین‌بار در این هفته‌نامه و طی نامه‌های متعدد اعلام گردیده است براساس مدارک و اسناد موجود که در هر محکمه و نهاد ذی‌صلاحی قابل طرح و اثبات است مدیرکل آموزش و پرورش یزد تاکنون پاسخگوی رفتارهای غیرقانونی و نابسامانی‌های موجود در آن اداره کل نبوده و به بسیاری از پرسش‌ها و اعتراضات و انتقاداتی که از نحوه مدیریت و عملکرد وی به عمل آمده پاسخ صریح و روشن نداده و شگفت آنکه از سوی هیچ‌یک از مقامات عالی اجرایی استان و وزارت آموزش و پرورش اعتنا و توجهی به این موارد نشده و درباره وضعیت نامناسب آموزش و پرورش یزد و عدم مدیریت صحیح مدیرکل هیچ اقدام شایسته‌ای صورت نگرفته است.

عباسعلی دانافر مدیرکل آموزش و پرورش یزد مورخ 04/05/1399 پاسخی به شرح زیر در سایت یزدفردا منتشر نموده است:

به نام خدا- مدیر مسئول محترم هفته‌نامه آیینه یزد- سلام- احتراماً در پاسخ به مطلب مندرج در شماره 650 آن جریده در قسمت «انعکاس آیینه» مقتضی است طبق ماده 23 قانون مطبوعات جوابیه زیر جهت تنویر افکار عمومی به ویژه همکاران عزیز فرهنگی در همان صفحه و ستون‌های شماره بعد نشریه درج گردد. برخلاف ادعای جنابعالی که بیان نمودید: «شگفت آنکه از سوی هیچ‌یک از مقامات عالی اجرایی استان و وزارت آموزش و پرورش اعتنا و توجهی به این موارد نشده است». لازم به ذکر است این اداره کل با نهایت دقت و صرف زمان زیاد به تمامی شکایات جنابعالی به دستگاه‌های مسئول و نظارتی در سطح وزارتخانه و استان پاسخ مکتوب و مستدل ارائه نموده و مستندات آن موجود است. این‌گونه اظهارنظر نمودن درمورد مقامات استانی و کشوری مصداق بارز تشویش اذهان عمومی است و در پایان می‌نویسد: نامه‌نگاری‌ها و نسبت‌های ناروا به مدیران کل برای شما مسبوق به سابقه بوده است و اینجانب با تاسی از مدیران کل پیشین همچون یکی از آن بزرگواران بیان می‌دارم: رفتارهای شما «پیوسته این اداره کل را تضعیف و تضعیف‌تر نموده است». و با درج فرازی از خطبه شریفه 215 نهج‌البلاغه نامه را به پایان برده است.

نویسنده این سطور نظر خوانندگان و فرهنگیان را به این نکته جلب می‌نماید که مدیرکل آموزش و پرورش یزد تاکنون به اعتراضات و انتقادات آیینه یزد و مجتمع آموزشی حضرت مجتبی(ع) پاسخ روشن و واضح نداده و مکرر به کلی‌گویی و توجیه خودبزرگ‌بینی پرداخته ضمناً مقامات عالی اجرایی استان و وزارت آموزش و پرورش نیز به هیچ‌یک از مطالبی که درباره وضعیت نابسامان آموزش و پرورش در این هفته‌نامه درج گردیده پاسخ نداده‌اند بنابراین وظیفه می‌داند مجدداً برای ثبت در تاریخ جراید بخشی از آن‌چه حاکی از تخلف محرز اداره کل آموزش و پرورش و در نهایت مدیریت آن اداره می‌باشد در پنج بخش به شرح زیر اشاره نماید.

الف- آموزش و پرورش استان یزد در سال گذشته به مدیران مدارس ابلاغ نمود در ازای هر دانش‌آموز پیش‌دبستانی (یک و دو) برای خرید جزوه و کتاب و بسته آموزشی پیش‌دبستانی مبلغ چهل هزار تومان به حسابی به‌نام دو نفر واریز نمایند و آقای عباسعلی دانافر تا این تاریخ پاسخ نداده است، چرا بیش از چهارصد و پنجاه میلیون تومان به حساب غیردولتی به‌نام افراد واریز نموده و چه مرجع و سازمانی مجوز تهیه جزوه و کتاب و بسته آموزشی پیش‌دبستانی را به اداره کل آموزش و پرورش داده و در اداره کل آموزش و پرورش یزد طی چه نامه و دستورالعملی به منظور مناقصه، فراخوان برای تهیه «کتاب و بسته آموزشی دوره پیش‌دبستانی» داده شده و چگونه اطلاع‌رسانی گردیده و در چه زمان و تاریخی و توسط چه کسانی درخواست متقاضیان بررسی و برنده مناقصه معین شده و از بهمن ماه 98 به بعد که دوره پیش‌دبستانی تعطیل بوده چه مبلغی از چهل هزار تومان دریافتی به مدارس و یا اولیای دانش‌آموزان مسترد گردیده است؟

ب- آقای دانافر موظف است توضیح دهد مدرسه دخترانه‌ای که در سال تحصیلی 99-1398 برای اخذ مجوز راه‌اندازی، راه‌های قانونی را به درستی طی نکرده و وزارت آموزش و پرورش ضمن محرز تشخیص دادن تخلف آموزش و پرورش یزد دستور داده که مؤسس آن مدرسه برای سال تحصیلی 1400-1399 دانش‌آموزان را به محل دیگری منتقل و از مدرسه‌ای که در کنار آن آموزشگاه قرار گرفته نیز دانش‌آموزی ثبت‌نام ننماید در حالی که نابسامانی‌ حاکم بر آموزش و پرورش یزد و بی‌توجهی مدیریت کل کار را بدان جا کشانده که نه تنها به بهانه‌های مختلف به چنان تعهدی عمل نشده بلکه در دی ماه سال گذشته در برابر چشمان مردم دارالعباده و مقامات اجرایی مرکز استان علاوه بر دانش‌آموز دختر از دانش‌آموزان پسر هم بدون دریافت کد و مجوز در همان ساختمان ثبت‌نام به عمل آوردند و شهریه دریافت کردند و فریاد اعتراض به این رفتارهای غیرقانونی به جایی نرسید.

ج- مدیرکل آموزش و پرورش لازم است پاسخ دهد اگر در خرید حدود شصت تن برنج در تیر ماه 1398 برای خانه معلم و تالار فرهنگیان یزد شرایط و ضوابط لازم را رعایت کرده است چرا ذی‌حساب اداره کل حاضر به تنظیم و تأیید اسناد مربوطه نشده و آقای مدیرکل به اجبار اسناد را به چند قسمت تقسیم نموده تا بتواند وجه برنج را پرداخت نماید؟ آیا احداث ساختمانی در کنار اتاق مدیرکل و راه‌پله در پارکینگ محوطه اداره کل که نیازی به ساخت و ساز آن نبود و صرفاً مقام مدیریت کل می‌خواست راهروی ورودی را طی نکند و احیاناً بدون روبرو شدن با معلمان و کارمندان از محوطه اداره کل مستقیماً وارد اتاق ریاست بشود اما در جواب اعتراض اینجانب در نامه‌ای برخلاف واقع و طنزگونه جواب داد در حال ساخت یک توالت کوچک می‌باشد!! و با تغییر چندین‌باره روسای خانه معلم و تالار فرهنگیان در دو سال اخیر چرا بیلان عملکرد این دو مجموعه رفاهی و زائرسرای مشهد مقدس منتشر نگردید و به پرسش‌های مکرر در مورد هزینه‌های تالار فرهنگیان و بیکاری کارکنان این دو مجموعه رفاهی پاسخ مناسب داده نشده است؟

د- آقای احمد شهسواری از مدیران کل اسبق که از یاوران و مشاوران آقای مدیرکل و مرتب به دنبال ابقای ایشان در این سمت می‌باشد و درخواست تحویل گرفتن بعضی از اردوگاه‌های دانش‌آموزی و پیشنهاد خصوصی‌سازی تعدادی از مراکز فرهنگی یزد را دارد و به دنبال این موضوع است که از طریق صندوق ذخیره فرهنگیان، خانه و آپارتمان برای فرهنگیان احداث نماید در حالی که قبلاً مقامات ذی‌ربط در اداره کل مسکن و شهرسازی استان، صندوق ذخیره فرهنگیان را بنابه دلایلی ذی‌صلاح برای ساخت مسکن فرهنگیان در یزد نمی‌دانستند، نامبرده در سال گذشته برخلاف قراردادها و مدارک موجود طی مصاحبه‌ای سراسر اشتباه در فضای مجازی آن هم برخلاف عملکرد و اقدامات قبلی خودشان در دوران مدیرکلی آموزش و پرورش استان نسبت به واگذاری زمین مجتمع آموزشی حضرت مجتبی(ع) شبهه‌افکنی نمود و مواردی را مطرح کرد که دقیقاً‌ برخلاف دستورالعمل‌ها و مدارک مندرج در پرونده‌ها بود و سوژه‌ای به دست چند نفر داد تا بدون توجه به اسناد مربوط به زمینی صرفاً با کاربری آموزشی و مورد تأیید زمین شهری، کمیسیون ماده 5، بنیاد مستضعفان، شرکت صفائیه، آموزش و پرورش و سند ثبتی تک‌برگی صادر شده به‌نام مجتمع آموزشی حضرت مجتبی(ع) آن هم مربوط به 25 سال پیش و برای شرکتی که چهار هزار و هشتصد نفر فرهنگی و اعضای خانواده‌شان سهامدار آن می‌باشند ادعاهای غیرواقعی مطرح نمایند نه تنها آقای شهسواری برخلاف مدارک موجود سخن گفت، عجیب‌تر این‌که آقای عباسعلی دانافر نتوانست و یا نخواست و یا جرأت حق‌گویی در این مورد را نداشت تا برخلاف نظر حامی خود اقدام کند و در پاسخ به این موضوع، شبهه را افزون‌تر نمود و با ادعای کذب نوشت: «درباره واگذاری این زمین حرف و حدیث فراوان است و طی نامه‌ای به دروغ این موضوع را به سفر ریاست محترم قوه‌قضائیه مربوط دانست» و مجدداً‌ مطالبی غیرواقعی نوشت که موجود است!!

ه- در دو سال اخیر چند نفر که تعدادشان از انگشتان یک دست هم کمتر است با امضا یا بی‌امضا در فضای مجازی عملکرد اکثر مدیران کل و روسای ادارات سابق و اسبق آموزش و پرورش یزد را نه تنها زیر سؤال می‌برند بلکه آنان را رشوه‌خوار، رشوه‌ده، دزد، سوء‌استفاده‌کن، پدرخوانده، پارتی‌باز، باندباز و دارالخلافه‌ساز و پول و دلار پاروکن معرفی می‌کنند و در همان نامه و فضا عملکرد آقای دانافر را می‌ستایند و شگفت آنکه آقای مدیرکل موضع خود را مشخص نمی‌نماید ضمناً احساس می‌شود زمینه‌هایی در اداره کل پیدا شده که مدارک و پرونده‌ها در اختیار عده‌ای غیرمسئول قرار گرفته تا گزینشی از هر نامه و مدرکی علیه هریک از مدیران سابق و اسبق بخواهند سوء‌استفاده کنند و علاوه بر مطالب کذب و اهانت‌آمیزی که در یکی دو سال اخیر در فضای مجازی منتشر نموده‌اند نامه‌ای است که به عنوان آقای دکتر محمدعلی طالبی استاندار یزد علیه اکثریت مدیران کل و روسای ادارات اسبق و سابق آموزش و پرورش یزد مطالب سخیف نوشته و از آقای عباسعلی دانافر تعریف و تمجید نموده‌اند.

نکته دیگر این که آقای دانافر! چرا بحث را منحرف می‌نمایید و به جای پاسخگویی به تخلفات محرز خود به موضوع و مطلبی که دروغ و توهین‌آمیز و بی‌ربط می‌باشد اشاره می‌کنید و خطاب به اینجانب می‌نویسید: «…نامه‌نگاری‌ها و نسبت‌های ناروا به مدیران کل برای شما مسبوق به سابقه است…».

آقای مدیرکل باید بداند که مطبوعات و رسانه‌ها صدای رسای ملت است تا ایراد و انتقاد سازنده و حرف حق مردم را به گوش کارگزاران نظام برسانند و احیاناً از غفلت مسئولان جلوگیری کنند تا حقی از حقوق عامه تضییع نشود و این کار، نامش تقویت نظام است نه تضعیف مسئول و رئیس. در نظام‌های مردم‌سالاری دنیا مطبوعات و رسانه‌ها به اعتراف همه اندیشمندان، روشنفکران و مردم با بصیرت چشم بینای نظام، گوش شنوای حاکمیت و روشنگر افکار و اندیشه‌های عموم مردمند. کارگزاران در حکومت‌های دموکراسی از ترس برملا شدن خلافکاری توسط رسانه‌ها جرات تخلف ندارند. جای بسی تأسف است که مدیرکل آموزش و پرورش یزد روشنگری و بصیرت‌افزایی و آگاه کردن مردم را تضعیف می‌بیند و تشویش اذهان عمومی و این اصطلاح کلیشه‌ای نخ‌نما و بی‌اعتبار را بارها بر زبان می‌آورد.

حسن ختام مقاله به درج فرازی از فرمان جاوید و همیشه ماندگار مولای متقیان حضرت علی‌بن ابی‌طالب(ع) اختصاص می‌یابد که آن حضرت خطاب به مالک‌اشتر می‌فرماید: «…ای مالک، هیچ عاملی مانند کبر و نخوت، آدمی را از اندیشه و تعقل محروم نمی‌سازد و بینوا مردم آن جامعه‌ای که اسیر مدیران محروم از اندیشه و تعقل باشند که در نتیجه از زندگی جز حرکت وسیله‌ای و اراده وسیله‌ای و احساس بازتابی وسیله‌ای، بهره‌ای نخواهند داشت، آنان مانند خود مدیرشان هرگز از حیات هدفدار برخوردار نخواهند بود…»(1)

پی‌نوشتها:

1- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، ترجمه و تفسیر فرمان علی(ع) به مالک‌اشتر، استاد محمدتقی جعفری،صفحه 201

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا