ده سؤال از پرویز فتاح
محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «ده سؤال بنیادین از «بنیاد»» نوشت:
من در متن «فتوحات فتّاح» مختصری درباره «بنیاد مستضعفان چیست؟» و «گفتههای جنجالی» پرویز فتاح رئیس بنیاد نوشتم. فتوحات را به معنای گشودن بهکار بردم و اکنون قصد دارم سؤالاتی بپرسم که سخنان رئیس بنیاد درهایی به سوی آنها میگشاید.
توضیح: رؤسای بنیاد در گذشته عبارت بودهاند از: علینقی خاموشی، محمدعلی رجایی، میرحسین موسوی، محسن رفیقدوست، محمد فروزنده و محمد سعیدیکیا؛ و از چپ تا راست بر آن ریاست کردهاند. سؤالات من ناظر بر کلیت بنیاد است و صرفاً به دوران پرویز فتاح بازنمیگردند.
سؤالات از بنیاد
طبق اساسنامه بنیاد «به منظور تمرکز اموال خاندان پهلوی و همه کسانی که با وابستگی به این خاندان ثروتهای نامشروع به دست آوردهاند و دادگاه انقلاب حکم استرداد اموال مزبور را صادر کرده و میکند و تملک آنها از طرف مستضعفان و به مصرف رساندن همه درآمدهای آن اموال در راه بهبود وضع زندگی و بهخصوص مسکن آنان …» تشکیل شد.
یک. بنیاد برای اولین بار در سال 1396 صورتهای مالی سال 1395 را ارائه کرد (معادل 28 هزار و 360 میلیارد تومان درآمد عملیاتی، 6هزار و 230 میلیارد تومان سود ناخالص، 3 هزار و 313 میلیارد تومان سود عملیاتی و 2 هزار و 692 میلیارد تومان سود خالص) اما چرا بنیاد هیچگاه گزارشی از کلیه اموال، ارزش داراییها، درآمدها در سالهای قبل از 1395، نوع واگذاریها و شیوه هزینهکرد درآمدها برای «مستضعفان» برای عموم منتشر نکرده است.
دو. چرا بنیاد هیچگاه گزارشی درباره مقدار اموال مصادرهشده، دلایل مصادره و اثبات کسب نامشروع آنها منتشر نکرده است؟ چه تعداد از مالکان داراییهای مصادرهشده در سالیان بعد با شکایت به دادگاهها اموال مشروع خود را بازگرداندند یا هرگز به اموال خود دست نیافتند؟
سه. اگر ملکی به ارزش 200 میلیارد تومان سالها در اختیار برای مدرسه با اجاره غیرواقعی در اختیار فردی بوده است، چه تضمینی هست که بقیه املاک و اموال (که فقط درخصوص بخشی از آنها بیش از یازده هزار پرونده در محاکم قضایی در حال پیگیری است) به همین شیوه در اختیار تعداد بسیار زیاد دیگری نباشد؟
چهار. چرا گزارش شفافی درباره شیوه هزینهکرد درآمدهای بنیاد برای مستضعفان، در اختیار عموم نیست؟ مردم به عنوان صاحبان این اموال چگونه میتوانند از بهکارگماری مدیران مناسب در بنیاد برای این اموال مطمئن شوند؟
پنج. تعداد کارکنان بنیاد مستضعفان در ویکیپدیا 210 هزار نفر ذکر شده است (به شرط صحت، در نبود آمار رسمی). تعداد کل کارکنان دولت 2 میلیون و 379 هزار و 151 نفر است. کارکنان بنیاد به اندازه 10 درصد کل کارکنان دولت (منهای نیروهای مسلح) در ایران است. حجم داراییهای بنیاد و عملیات آن چقدر است که به اندازه 10 درصد دولت نیروی انسانی دارد؟
شش. درآمد بنیاد در سال 1398 معادل 36 هزار میلیارد تومان، سود ناخالص 7 هزار میلیارد تومان از عملکرد 169 شرکت ثبتشده، و مالیات پرداختشده سال گذشته آن 670 میلیارد تومان بوده است. آیا این عملکرد اقتصادی، برای مثال فقط در مقایسه با شرکت مس سرچشمه با درآمد 22700 میلیارد تومان در سال 98، عملکرد خوبی است؟
هفت. عبارت «بهخصوص مسکن آنها» در اساسنامه بنیاد، ضرورت تمرکز بنیاد بر امور مسکن اقشار آسیبپذیر را نشان میدهد. آیا بنیاد تاکنون گزارش روشنی برای عموم – نه سازمانهای بازرسی یا … – درخصوص عملکرد در زمینه فراهم کردن مسکن این اقشار منتشر کرده است؟ آیا بنیاد در شرایط بحرانی امروز مسکن مستضفعان مسئولیتی دارد؟
هشت. اموال مصادرهشده – به شرط درستی مصادره – متعلق به همه ملت ایران بوده و هست. مردم ایران چه نظارت مشخصی با حصول نتایج شفاف و معطوف به بهبود، بر شیوه استفاده از اموال در اختیار بنیاد دارند؟ سازوکار نظارت بر مبارزه با فساد در بنیاد چیست؟
نُه. کشور دارای چندین سازمان حمایت از فقراست: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام، بنیاد مستضعفان و …؛ و میلیونها فقیر نیز در کشور هستند که حمایت اجتماعی از آن ناچیز است؛ به برخی نیز رسیدگی نمیشود. آیا زمان یکپارچهسازی نظام حمایت اجتماعی و شفاف کردن منابع عظیم درآمد و هزینه این سازمانها و سهمشان در رفع فقر فرانرسیده است؟
ده. کارآیی و اثربخشی شیوه اداره بنیاد و تأثیر آن بر کاهش فقر، و بالاخص توانمندسازی فقرا، و جایگاه آن در نظام کلی حمایت اجتماعی از فقرا، بر اساس چه شاخصهایی، در کدام دستگاه نظری و با چه میزانی از اطمینان و اعتبار سنجیده میشود؟
مدیرانی قبلی رفتهاند، اما #پرویز_فتاح میتواند به این سؤالات پاسخ دهد.
انتهای پیام