شِعب باید برای همه باشد، عالم و عامی
رضا سلطانزاده، مدیرمسئول هفتهنامهی آئینه یزد در یادداشتی با عنوان «شِعب باید برای همه باشد، عالم و عامی، فقیر و غنی و کارگزار و مردم» نوشت:
از قول مولای متقیان نقل شده که فرمودهاند: «…در کوفه کسی شب را به صبح نمیرساند مگر با یک زندگی راحت پایینترین مردم از نظر شغل نان گندم میخورند، و خانه دارند و از آب گوارا (فرات) مینوشند. این سخن به سهم خود دلالت بر آن دارد که بر حکومت اسلامی واجب است که برای همه مردم حتی کسانی که در پایینترین رتبه اجتماعی قرار گرفتهاند، به صورتی مناسب خوراک و مسکن و امکانات رفاهی فراهم کند تا چنان باشد که پایینترین فرد همان چیزهایی را بخورد و بیاشامد که بزرگان قوم میخورند و میآشامند و دارای خانه و سامان باشند مانند دیگران… این کلام امیرالمومنین(ع) بدینگونه بر آن گمانها و پندارهای فاسد خط بطلان میکشد که میگویند دستگاه مدیریت علوی نیز در تامین نیازمندیهای مردم و تحققبخشی به عدل و داد کامیاب نبوده است…»(1)
در ماههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در پاریس به نکات زیر اشاره نمودهاند: «…اوضاع اقتصادی عوض خواهد شد و یک اقتصاد صحیح و سالم ما عرضه میکنیم و الان اینها اقتصاد ما را ورشکست کرده و از بین بردهاند اینها خرجهایی کردهاند که خلاف مصلحت بوده است، دزدیهایی کردهاند که خیانت بوده است و برای حفظ خود به اشخاصی پولهای بسیار گزاف داده است ما تمام اینها را از بین میبریم و اطمینان داریم که دیگر اقتصادی عقبمانده نخواهیم داشت و به نیازهای مردم محروممان جواب مثبت خواهیم داد… و لیکن مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی هنگامی که در کل پیکره اسلام به صورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همهجانبه پیاده شود بهترین شکل ممکن خواهد بود هم مشکل فقر را از میان میبرد و هم از فاسد شدن یک عده بوسیله تصاحب ثروت جلوگیری میکند و در نتیجه کل جامعه را از فساد حفظ میکند و هم مانع رشد استعدادها و شکوفایی قدرت ابتکار و خلاقیت انسانها نمیشود… امام علی(ع) میگوید: خداوند از دانشمندان پیمان گرفته است که بر سیری ستمگر و گرسنگی مظلوم سکوت نکنند و این شاه ستمگر و دار و دسته اوست که با همه فقر طاقتفرسای مردم ما میلیاردها دلار ثروت کشور را به خود اختصاص داده است…»(2)
مقام رهبری انقلاب نیز نه تنها وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی در کشور را میپذیرند بلکه صراحتا به وجود این مشکلات اشاره کردهاند: «ما امروز دچار مشکلیم، نمیشود مشکلات مردم و گلایههای مردم را نادیده گرفت… مسئلهی بیکاری مهم است، مسئلهی رکود مهم است، مسئلهی گرانی مهم است؛ اینها مسائلی است که وجود دارد. (1395/11/27). اساسا گزارهی «مردم گلهمندند» در بهمن 95 در اشاره به همین مشکلاتِ مردم از سوی رهبر انقلاب مطرح شد: به مسئولین عرض میکنم که این حضور مردمی در بیستودوّم بهمن را به حساب گلایه نداشتن آنها از فعّالیتهای ما مسئولین به حساب نیاورید. مردم گلهمندند؛ از بسیاری از چیزهایی که در کشور میگذرد، مردم گلهمندند. مردم با تبعیض میانهای ندارند؛ هرجا تبعیض ببینند، احساس ناراحتی و رنج میکنند. هرجا کمکاری ببینند همینجور، هرجا بیاعتنائی به مشکلات ببینند همینجور، هرجا پیش نرفتن کارها را ببینند همینجور؛ مردم گلهمندند. (1395/11/27). البته چندماه پیش از آن نیز مشخصا «بیکاری یک جوان» را موجب «شرمندگی نظام» دانسته بودند: این خجلت و شرمندگی نظام از بیکاری جوان، از خجلت خود آن جوان در داخل خانه بیشتر است؛ این را شما بدانید. بنده خودم وقتیکه به فکر این جوان بیکار میافتم [شرمنده میشوم]… شرمندگی بندهی حقیر از ملاحظهی این آمار و مطالعهی این حقیقت، از شرمندگی آن جوانی که بیکار میرود خانه و دستش چیزی نیست، کمتر نیست، بلکه بیشتر است. (1395/03/16)»(3)
آیتا… مصباح یزدی با بیان اینکه توجه به شهدا سبب نوارنی شدن و تربیت جامعه میشود، میگوید: «…کسانی که در سایه فرهنگ شهادت تربیت شوند از گرانی و تورم نمینالند بلکه از کمرنگ شدن ارزشهای اسلامی و فرهنگی نگران میشوند. وی با تأکید بر اینکه «تربیتشدگان فرهنگ شهادت از تحریمها نمیهراسند»، تصریح کرد: سالها مسلمانان در شِعبِ ابیطالب تحریم بودند اما این امر سبب نشد که دست از دین بردارند و تسلیم دشمن شوند؛ اگر شهادت باور ما نباشد ایمان و معرفت ما نسبت به عالم آخرت و نعمتهای الهی ضعیف میشود. وی تأکید کرد: اگر به آخرت ایمان داشته باشیم با معرفت شده و از برخی چیزها که حق ما نیست صرفنظر میکنیم… این گرانیها و بیکاریها یک امتحان الهی بوده و ما باید ببینم چه وظیفهای در قبال آن داریم، سختیهایی پیشروی ما وجود خواهد داشت که باید در این سختیها از امتحان الهی پیروز بیرون بیاییم…»
«…با احترام به نظر حضرت آیتا…، باید از ایشان بپرسیم که چرا این امتحان الهی فقط شامل مردم میشود؟ آنهم طبقه متوسط و رو به پایین؟ چرا خداوند متعال از مسؤولان محترم کشور در قوا و نهادهای مختلف امتحان نمیگیرد؟
در بودجه جدید دولت، موسسه امام خمینی(ره) که تحت نظر آیتا… مصباح است 14 میلیارد تومان بودجه میگیرد. چرا بحث ابتلا و امتحان الهی شامل این موسسه نمیشود؟ چه اشکال دارد این موسسه بخشی از بودجه خود را در اختیار کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار بدهد تا آنها این پول را خرج آدمهایی کنند که در این امتحان الهی در حال غرق شدن هستند. به نظر میرسد این توجیه کردن فقط درد مردم را بیشتر میکند. چرخ زندگی آنها نمیچرخد و اینگونه سخن گفتن مثل پاشیدن نمک بر زخم است. مردم ایران سالهاست درحال تحمل تحریمها و سختیها هستند. دیگر تحریم با پوست و استخوان مردم عجین شده است. کدام سالی بدون تحریم گذشته است که شما به مردم میگویید «گرانی امتحان الهی است» ما از آغازین روزهای انقلاب تحریم هستیم تا به امروز. رفتار مردم در تمام این سالها نشان داده است آنها بیش از همه به بزرگی خدا و رحمت او ایمان دارند…»(4)
در تواریخ اسلامی آمده است: «…در دوران بعثت حضرت محمد(ص) بنیهاشم و بنیمطلب به ابوطالب پیوستند و همگی به جز ابولهب که با قریش همکاری داشت همراه وی در «شِعب ابوطالب» درآمدند این امر شش سال پس از بعثت رسول خدا(ص) در شب اول محرم سال هفتم بعثت واقع شد. در آن موقع ابوطالب قصیدهای گفت و بار دیگر آمادگی خود را برای حمایت رسول خدا(ص) اعلام داشت. کار بنیهاشم و بنیمطلب در شعب ابیطالب به سختی و محنت میگذشت چون قریش خواربار را هم از ایشان قطع کرده بود و جز در موسم حج و ماه رجب نمیتوانستند از شِعب بیرون بیایند و در غیر این دو موسم جز پنهانی و با کمال دشواری چیزی به آنها نمیرسید و کار تا جایی رسید که شیون کودکانشان از بیرون شعب شنیده میشد…»(5)
قابل تذکر این که مسلمانان همگی در کنار هم سختیهای زندگی را در آن دوران تحمل میکردند بنابراین آیا آمارهای سرقت، ارتشا، اختلاس، بیکاری، گرانی، تورم، حاشیهنشینی، اعتیاد، اختلافات فاحش طبقاتی، دهها میلیون افرادی که زیر خط فقر زندگی میکنند، کارتنخوابی، کاهش سن افرادی که مرتکب بسیاری از جرائم میشوند، قتلهای ناموسی و خانوادگی، افزایش آمار زندانیان زن و مرد، زنان بدسرپرست، به غارت بردن میلیاردها دلار ارز، احتکار مایحتاج مردم، فساد حاکم بر ادارات و سازمانها و نهادها که عدهای از مسببان آن در یکی دو سال اخیر در دادگاهها محاکمه و محکوم شدهاند، وجود زالوصفتان، زراندوزان و مفسدان اقتصادی با لباسها و نامها و مقامهای مختلف، و یا افرادی به اسم سلطان سکه و طلا و فولاد و شکر و پتروشیمی و… یا کسانی که با اطلاعیه و آگهی کلیه خود را به فروش میگذارند، عدم دسترسی میلیونها نفر به حداقل آنچه که برای سلامت و بهداشت آنها مهم است و نظایر آن آیا صرفاً امتحان الهی برای مردم مستضعف است و آیا شباهتی به حضور مسلمانان در شعب ابوطالب در صدر اسلام دارد و میتوان این وضعیت را با مسلمانان در شعب ابیطالب مقایسه کرد؟ تجملگرایی و روی آوردن به زندگی اشرافی بسیاری از کارگزاران، حاکمان، مدیران و مسئولان و مقایسه درآمد آنان با میلیونها نفر کارگر و معلم و افراد بازنشسته که به اصطلاح باید با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارند، استفاده از مرکبهای چند میلیاردی، به کارگیری خدم و حشم، نشستن در اتاقهای ادارات و سازمانها با دکوراسیونهای آنچنانی، سکونت در ویلاها و آپارتمانهای چند ده و یا گاه چند صد میلیاردی، دریافت حقوقهای به اصطلاح نجومی، عضویت در چند شرکت و سازمان دولتی و نیمه دولتی و نظایر آن باید به حساب امتحان الهی گذاشت و آیا تمام این موارد نشان از سوءمدیریت و عدم نظارت صحیح مدیران و مسئولان نیست؟
بنابراین حاکمان، کارگزاران، مدیران، مسئولان، نمایندگان و دیگر مقامات در این امتحان چه وضعیتی خواهند داشت؟ یکی از حقوقدانان مطلبی با عنوان آیا قانون برای آلونکنشینان و کاخنشینان یکسان است مینویسد: «…متاسفانه برخورد احساسی و سلیقهای با شهروندانی که از نظر جسمی و مالی دستشان از همهجا کوتاه است و از طبقه فرودست جامعه هستند، در کشور ما به اتفاقی متداول تبدیل شده است. برفرض مثال اینگونه شهروندان برخلاف قانون عمل کرده و یک سقف بالای سر نیز ساختهاند، آیا مجازات عدم اجرای قانون برای آنها ضربوجرح و شوک در حد مرگ است؟ اصلا همه شهروندان و مسئولان ما تا چهاندازه قانونمدار و پیرو قانون هستند؟ وقتی برخی مدیران در مقیاس بالاتر قانون را زیر پا میگذارند و به حقوق بیتالمال دستاندازی میکنند، یا با کاخ نشینانی که در اراضی ملی گردنه حیران و شمال تهران اقدام به ساختوساز غیرمجاز میکنند، برخورد جدی صورت نمیگیرد؟ چند سال پیش در مورد این ساختوسازها و زمین، کوه و دریاخواری، نمایندگان مجلس اعتراض کردند و بعد قوه قضائیه و سازمان بازرسی به موضوع ورود کردند، اما در عمل با افرادی که قانون را در شدیدترین نوع خود با مسائل مالی زیر پا گذاشتند، برخوردی صورت نگرفت و این ویلاها تخریب نشدند…»(6)
آری کسانی که میاندیشند بعد از این همه تفاوت و تبعیض و بیعدالتی بین طبقات فرودست جامعه و فرادستان و ثروتمندانی که یک شبه راه صد ساله رفته و به خاطر بیمبالاتی بعضی از مسئولان و حاکمان و کارگزاران به ثروتهای باد آورده رسیده و به حرامخواری عادت کرده و دروغگویی و ریاکاری و رباخواری شیوه دایمی و پیوسته آنان شده آیا میتوان مردم را با این ادبیات اقناع کرد که آری! داستان، شِعبِ ابیطالب است و مردم باید به ویژگیهای شِعبِ ابیطالب عادت کنند و راضی باشند؟ مردم به عیان میبینند که عدهای از کارگزاران چه زندگی و دنیایی برای خود و فرزندان و وابستگانشان فراهم ساختهاند! کاش تا دیر نشده حضرات به خود آیند تا به خواست پروردگار یکتا ساختار نظامی اصلاح شود که برای برپایی آن خونها ریخته شد و خون دلها خورده شد. چنین باد.
پینوشتها:
1- «الحیاه»، ترجمه احمد آرام، تألیف استاد محمدرضا، محمد و علی حکیمی، صفحه 257 و 258
2- «طلیعه انقلاب اسلامی»، ستاد انقلاب فرهنگی، مرکز نشر دانشگاهی، صفحات 113، 263 و 271
3- پایگاه اطلاعرسانی خامنهای، 3/1/1398
4- ایسنا، 21/11/1392 و عصرایران، 11/10/1398
5- «تاریخ پیامبر اسلام»، تالیف دکتر محمد آیتی، صفحه 154 و 155
6- آرمان ملی، 17/3/99، عبدالصمد خرمشاهی
انتهای پیام