رانت آگهیِ بنياد، پاسخ میخواست يا توهين؟
مطهره شفیعی در روزنامهی آرمان ملی نوشت: «رسانه سالم» نقش تاثيرگذاري در سلامت يک جامعه دارد و اين مهم زماني محقق ميشود که رسانهها در وهله اول به آگاهيبخشي شفاف به جامعه اعتقاد داشته باشند و ابهامي در عملکرد و سلامت خود در اذهان به جا نگذارند. از سوي ديگر، در عصر کنوني با توجه به افزايش مخاطبان شبکههاي اجتماعي و اطلاعرساني سريع، نميتوان واقعيات را کتمان و از پاسخگويي فرار کرد. 15 آبان سال 95 حسن روحاني در افتتاحيه نمايشگاه مطبوعات چنين گفت: «وقتي يک نشريهدار پول از جايي ميگيرد دو تا سههزار نسخه از نشريه چاپ ميکند و براي نهادها ميفرستد اطلاعات دست اول هم دارد. هنوز بازپرس در قوه قضائيه از پروندهاي خبر ندارد عدهاي اطلاعات کامل دارند. هنوز دستگاه امنيتي خبر ندارد، برخي اطلاع دارند. اينها اجنه هستند. رانت اطلاعاتي را کنار بگذاريد. چطور از يک پروندهاي، روزنامهاي، زودتر از رئيس آن قوه خبر دارد؟ رانت اطلاعاتي بلاست براي جامعه ما. البته مردم خوب فهميدهاند و ميفهمند. چرا که روزبهروز اقبال نسبت به اين رسانهها کمتر ميشود. خوشحالم که مردم پاسخ درستي ميدهند و متوجه آن هستند.» اگر تا آن روز رانت اطلاعاتي درباره روزنامهاي خاص مطرح بود اما اکنون شائبه رانت آگهي هم پررنگ شده است.
دليل آگهي به روزنامه برادر حسين؟
اختصاص 8 صفحه روزنامه کيهان به آگهي مزايده املاک بنياد مستضعفان موضوعي نبود که مخاطبان بهراحتي از آن عبور کنند؛ بهويژه آنکه انتقاد مديرمسئول اين روزنامه به فتاح درباره ادعاهايش درباره املاک حدادعادل، آيتا… هاشمي، ابتکار و مولاوردي و … با اين حجم آگهي همخواني ندارد و اين سوال را در اذهان شکل داد که انتشار 8صفحه آگهي در کيهان در اين موقعيت زماني يعني چه؟ در اينجاست که رسانه براساس رسالتي که برعهده دارد بايد براي تنوير افکار عمومي و رد گمانههاي نادرست به روشنگري بپردازد اما روزنامه کيهان نسبتي با توضيح و آگاهيبخشي به افکار عمومي ندارد و به اعتقاد مدير اين روزنامه ميتوان با توهين و تهديد از پاسخگويي فرار کرد. روزنامه «آرمان ملي» 4 شهريور گزارشي درباره تخصيص 8 صفحه از روزنامه کيهان به آگهيهاي بنياد مستضعفان اشاره کرد و با مقايسه يادداشت انتقادي حسين شريعتمداري در 22 مرداد که در آن آمده است: «با شناختي که از آقاي فتاح دارم اظهارات ايشان برايم باورکردني نيست و اين احتمال وجود دارد که ماجراي يادشده از سوي برخي مشاوران ناهمخوان يا کمدان رقم خورده باشد! و اگر از جانب خود ايشان باشد که…! » و 8 صفحه آگهي دادن به کيهان، اين سوال را مطرح کرد که اين بذل و بخششها به يک روزنامه خاص در اين زمان به چه معناست. واکنش کيهان به اين گزارش که هدفش رفع ابهامات است، غيرمنتظره نبود و عجيب هم نبود که کيهان از مشي غيرحرفهاي سعي در به فراموشي سپردن ابهامات داشته باشد.
تلاش براي شتر ديدي، نديدي!
نکته قابل تامل، آشفتگي کيهان از گزارش چرايي 8 صفحه آگهي بود! توهين و بياخلاقي نشانه ضعف و عدم توانايي اقناع افکار عمومي است چرا که اگر سازوکار سفارش 8 صفحه آگهي مزايده املاک، عادي و معمول بود نيازي به واکنش غيرمتعارف نداشت. روزنامه شريعتمداري در تيتر واکنش به گزارش روزنامه «آرمان ملي» نوشته است: «داستانسرايي درباره يک آگهي؛ آب که سربالا برود روزنامه اجارهاي آرمان هم ابوعطاء ميخواند!» ظاهرا نويسندگان اين روزنامه ضربالمثل ديگري بلد نيستند چرا که با مرور کوتاه مطالب اين روزنامه، مشاهده خواهد شد که درباره بسياري از موضوعات مرتبط و غيرمرتبط از اين ضربالمثل استفاده شده است و البته اگر کيهاننويسان کمي به عملکرد خود دقت کنند به اين نتيجه خواهند رسيد که اين ضربالمثل مصداق واقعي برخي از اقدامات خودشان است و براي منحرف کردن افکار عمومي آن را به ديگراني نسبت ميدهند که شائبههاي عملکرديشان را به آنها گوشزد ميکنند تا در نهايت به «شتر ديدي نديدي» برسند.
چاي بخوريد، آرام شويد بعد پاسخ دهيد!
نويسنده کيهان مدعي و با لحن غيرمتعارفي که زيبنده همين روزنامه است، مدعي شده که «خلاصه اين آگهيها در روزنامههاي هفت صبح، اطلاعات و شرق نيز چاپ شده است و همين يک نکته براي فهم چفت و بست داستان روزنامه آرمان کفايت ميکند.» خلاصه آگهي؟!! منظور از خلاصه آگهي چيست؟! استدلال سطحي کيهان اين شائبه را تقويت کرد که خلاصه آگهي که عبارتي جديد در علم روزنامهنگاري است براي بستن دهان منتقدان 8 صفحه آگهي بنياد مستضعفان در کيهان بوده و دليل ديگري ندارد. يا ادعاي انتشار آگهيهاي مشابه بنياد مستضعفان در همشهري و ايران هم ميتواند به نوعي ديگر همين معنا را داشته باشد. کاش کيهاننويسان پس از نوشيدن يک استکان چاي به گزارش شفاف «آرمان ملي» واکنش نشان ميدادند تا ابهامات بيشتري ايجاد نکنند!!
فرصت ناب براي مخاطبان خاص کيهان!
بيترديد انتشار آگهي يکي از راههاي درآمدزايي در رسانههاست و سفارشدهندگان آگهيها ترجيح ميدهند که رسانههايي با مخاطب زياد را انتخاب کنند اما تيراژ روزنامه کيهان چقدر است؛ روزنامهاي که تصور ميشود بيشتر براي ارائه به همفکران و سازمانها و نهادها منتشر ميشود و مخاطب عمومي چنداني ندارد. 8 صفحه آگهي در کيهان يعني خلق فرصت؟!
گاوصندوق کيهان چگونه پر ميشود؟
آيا موسسه کيهان با توجه به بودجهاي که دارد براي اداره اين روزنامه نياز به انتشار اين حجم آگهي بنياد مستضعفان دارد؟ در سال 94 فاش شد روزنامههاي کيهان به همراه سه روزنامه اصولگراي ديگر که مجموع شمارگانشان به 70هزار نسخه هم نميرسد و ميزان فروششان بر اساس آمار دکههاي مطبوعاتي نصف اين عدد است، در دولت محمود احمدينژاد مجموعه يکچهارم يارانه کل نشريات کشور را دريافت کردند. نکته قابل تامل کمکهاي بيحد و اندازه دولت عدالت و مهرورزي به اين 4 روزنامه، عدد بالاي دريافتي اين روزنامهها در سالهاي 87 تا 91 است. اکنون بهتر است گردانندگان روزنامه کيهان ميزان انتشار و فروش خود را اعلام کنند تا مشخص شود اين روزنامه که البته سهم نهادهاي خاص است چگونه اداره ميشود؟ چرا موسسه کيهان در بيان بودجه و درآمدهاي خود از شفافسازي هراس دارد؟ روزنامهاي به 8 صفحه آگهي از بنياد مستضعفان نياز دارد که داراي چاپخانه است؟ اما در اتاق مديرمسئول روزنامه کيهان رايانه بزرگ آمريکايي اپل نصب شده که با شعار آنها هم همخواني ندراد. نکته قابل تامل آنجاست که گردانندگان کيهان در واکنش به انتقاد از وجود اين رايانه در اتاق شريعتمداري مانند هميشه هياهو به راه انداختند تا اصل موضوع فراموش شود: «بايد از اين مثلا زرنگها پرسيد رايانه اپل داشتن، غيرقانوني است يا پول و رسانه و امکانات از آمريکا و انگليس و عربستان و اسرائيل گرفتن و خط به خط، ديکتههاي آنها را به اجرا گذاشتن؟! به رايانه بند کردن و مخاطب را دنبال نخود سياه فرستادن – آن هم درست هنگامي که کيهان برجک بيبيسي را زده- تکرار حکايت همان ستون پنجمي است که از جاي ديگري سوخته بودند اما براي عوامفريبي ميگفتند؛ شما که شعار ضدآمريکايي ميدهيد، چرا خلبانانتان با اف 4 و اف 14 آمريکايي جواب حملات صدام را ميدهند؟ درد واقعيشان را نميگفتند که چرا جنگ نيابتي آمريکا را ناکار کردهايد.» از سوي ديگر ويکيپديا در معرفي موسسه کيهان آورده است: «موسسه کيهان در زمينه نشر کتاب، چاپ روزنامه و مجله فعاليت ميکند. اين موسسه همچنين در زمينه واردات و صادرات کاغذ و تجهيزات مربوط به چاپ و نشر فعاليت دارد و از سال 1386 کارت بازرگاني دريافت نموده است.» اگر اين دادهها اشتباه است چرا آنها اقدام به اصلاح آن نکردند و اگر صحت دارد موارد استفاده از کارت بازرگاني چيست؟ در شرايطي که روزنامههاي مستقل بهخاطر گاه کمبود و گاه گراني کاغذ تصميم به تعطيلي داشتند، کيهان اقدام به واردات کاغذ ميکرد؟ اگر کيهان مدعي شفافيت است يکبار بدون توهين و متهم کردن پرسشگران به اين سوال پاسخ دهد که هزينه اين روزنامه چگونه تامين ميشود و آيا موسسه کيهان فعاليت اقتصادي دارد که اگر پاسخ مثبت است، توضيح داده شود در چه حوزههايي است؟
اما در اتاق مديرمسئول روزنامه کيهان رايانه بزرگ آمريکايي اپل نصب شده که با شعار آنها هم همخواني ندارد. نکته قابل تامل آنجاست که گردانندگان کيهان در واکنش به انتقاد از وجود اين رايانه در اتاق شريعتمداري مانند هميشه هياهو به راه انداختند تا اصل موضوع فراموش شود: «بايد از اين مثلا زرنگها پرسيد رايانه اپل داشتن، غيرقانوني است يا پول و رسانه و امکانات از آمريکا و انگليس و عربستان و اسرائيل گرفتن و خط به خط، ديکتههاي آنها را به اجرا گذاشتن؟! به رايانه بند کردن و مخاطب را دنبال نخود سياه فرستادن-آن هم درست هنگامي که کيهان برجک بيبيسي را زده- تکرار حکايت همان ستون پنجمي است که از جاي ديگري سوخته بودند اما براي عوامفريبي ميگفتند؛ شما که شعار ضدآمريکايي ميدهيد، چرا خلبانانتان با اف 4 و اف 14 آمريکايي جواب حملات صدام را ميدهند؟ درد واقعيشان را نميگفتند که چرا جنگ نيابتي آمريکا را ناکار کردهايد.» از سوي ديگر ويکيپديا در معرفي موسسه کيهان آورده است: «موسسه کيهان در زمينه نشر کتاب، چاپ روزنامه و مجله فعاليت ميکند. اين موسسه همچنين در زمينه واردات و صادرات کاغذ و تجهيزات مربوط به چاپ و نشر فعاليت دارد و از سال 1386 کارت بازرگاني دريافت نموده است.» اگر اين دادهها اشتباه است چرا آنها اقدام به اصلاح آن نکردند و اگر صحت دارد موارد استفاده از کارت بازرگاني چيست؟ در شرايطي که روزنامههاي مستقل بهخاطر گاه کمبود و گاه گراني کاغذ تصميم به تعطيلي داشتند، کيهان اقدام به واردات کاغذ ميکرد؟ اگر کيهان مدعي شفافيت است يکبار بدون توهين و متهم کردن پرسشگران به اين سوال پاسخ دهد که هزينه اين روزنامه چگونه تامين ميشود و آيا موسسه کيهان فعاليت اقتصادي دارد که اگر پاسخ مثبت است، توضيح داده شود در چه حوزههايي است؟
انتهای پیام