چرا نانواییها شلوغ شدند؟!
مهدی مستفید در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «چرا نانواییها شلوغ شدند؟!» نوشت:
تورم چند سالی است که چون اسبی افسار گسسته میتازد و ارزش پول ملی هر روز و هر ساعت کمتر میشود. چرائی شکستن مکرر رکورد تورم کشور مثنوی هفتاد من کاغذ است که مجالش در این نوشته نیست.
با کاهش ارزش پول ملی برای ایجاد تناسب بین هزینههای تولید و عرضه، قیمتها ناگزیر از تغییر هستند، دولت در سالهای اخیر با فشار بر تولید کنندگان کالاهای اساسی مانند گندم، برنج و … سعی در پایین نگه داشتن غیر اصولی قیمت این محصولات داشته است.
دولت در سالهای اخیرخرید گندم را به صورت انحصاری و به قیمت نازل (کمتر از ۵۰درصد قیمت تمام شده) خریداری کرد تا بتواند قیمت نان را کنترل کند!
در حالی که در سالهای ۹۸ و ۹۹ رکورد تولید گندم در کشور با تولید ۱۶ میلیون تن شکسته شد، ولی قیمت پایین خرید باعث شد دولت نتواند بیش از ۸ میلیون تن گندم خریداری کند به عبارتی نیمی از تولید گندم کشور به دلیل قیمت غیر کارشناسی تعیین شده تبدیل به خوراک دام شد. بی شک گندم ۲۵۰۰ تومانی در برابر خوراک دام ۴ تا ۵ هزار تومانی برای دامدار مقرون به صرفهتر است!
حال با کمبود گندم در کشور دولت مجبور به واردات ۳ میلیون تن گندم با قیمت تمام شده حدود ۶ هزار تومان شده است.
با توجه به افزایش حجم واردات گندم، دولتی که یارانه نان را از جیب کشاورزان مستضعف تامین میکرد با چالش تامین بودجه یارانه نان مواجه شده است!
از سوی دیگر تفاوت چندین برابری قیمت نان و آرد در کشورهای همجوار موجب تشدید قاچاق این کالاها شده است، برای مثال فرمانداری اورمیه میزان نان تولیدی در آن شهر یک میلیون نفری را ۳۲ میلیون قرص اعلام کرد که رقم حیرت آوری است و آشکارا نشانگر وجود قاچاق در سیستم توزیع نان این شهر است. در شهری که برای هر نفر روزانه ۳۲ قرض نان طبخ می شود مردم از کمبود نان و صفهای طولانی آن شاکی هستند!
همانگونه که اصرار به واردات کالای اساسی ماند برنج و روغن و… با ارز ۴۲۰۰ تومانی موجب ایجاد رانتهای بزرگ شد و دولت مجبور به توقف ارز ۴۲۰۰ تومانی در بعضی بخشها گردید، اصرار بر پایین نگه داشتن قیمت گندم و نان نیز نه تنها موجب استهلاک هر چه بیشتر بخش تولید خواهد شد، بلکه با ایجاد رانتهای قابل توجه، قاچاق و انحراف مصرف آن را افزایش خواهد داد.
بنابراین تنها راه پیش روی دولت تمکین به نظر کارشناسان بخش تولید و اعلام قیمت عادلانه برای گندم (هزینه تولید برآورد شده برای آن ۵۵۰۰ تومان محاسبه شده است) و افزایش قیمت نان است. تنها راهکاری که دولت ناگزیر به انتخاب آن است.
بی شک دولت برای حمایت از اقشار کم درآمد و جبران فشار اقتصادی ناشی از افزایش قیمت نان میتواند به صورت هدفمند یارانه نان را نیز پرداخت نماید. در یک حساب سر انگشتی در مثال شهر اورمیه برای هر فرد روزانه حدود ۱۵ هزار تومان یارانه نان داده میشود. آیا نمیتوان این منابع را بهتر مدیریت کرد؟
انتهای پیام