گفتوگو با عباس عبدی دربارهی تحول اسامی در ایران
گفتوگوی روزنامهی جامجم با عباس عبدی به مناسبت روز ملی ثبت احوال را در ادامه میخوانید:
* نام چه تاثیری بر شخصیت افراد دارد؟
🔘درباره این موضوع تحقیق نکردهام اما طبق شواهد و تجربیاتم میتوانم بگویم، برخی از اسمها، تاثیری بر شخصیت افراد ندارند؛ مثل نام من که عباس است اما میتوانست حسن یا حسین باشد اما اگر نام من کامبیز یا چنگیز بود در این صورت واکنشام نسبت به آن حتما تغییر میکرد. افراد بر حسب این که از یک کلمه چه تصور و معنایی در جامعه وجود دارد، نسبت به آن واکنش نشان میدهند؛ بویژه اگر این کلمه نامشان باشد.
🔘در اوایل انقلاب یک روحانی که نامش رستم بود میخواست نامش را تغییر دهد. وقتی قاضی دلیل او برای تغییر نام را میپرسد، گفت روحانی که نباید اسمش رستم باشد! و با اجازه دادگاه نامش را به علی تغییر داد. معمولا روحانیونی که نامهای غیرمذهبی دارند آن را تغییر میدهند چون احساس میکنند نامشان با شخصیتشان سنخیتی نداشته و نسبت به آن احساس خوبی ندارند و انتظارات مخاطب را تامین نمیکند.
🔘گاهی افرادی که اول انقلاب برای آنها نامهای انقلابی یا مذهبی – سنتی انتخاب کردهاند، نیز تصمیم میگیرند نامشان را تغییر دهند حتی اگر نتوانند در شناسنامه آن را عوض کنند، اما اطرافیان و دوست و آشناها آنها را با نام دیگری خطاب قرار میدهند و دو اسمی هستند.
🔘این اتفاق در جوامعی رخ میدهد که اسمها، بار معنایی صریح و روشن و ایدیولوژیکی دارند. نام هرچقدر فاقد بار معنایی خاصی باشد؛ مثل پروانه یا سعید، افراد بیشتر با آن کنار میآیند اما زمانی که اسم بار معنایی پیدا میکند، واکنشها متفاوت میشود و برخی با مفهوم نام خود کنار نمیآیند.
* چرا برخی نام خود را دوست ندارند؟
🔘دلایل مختلفی دارد؛ برخی اسمها تلفظ خوبی ندارند و برخی معنای خوبی ندارند و تصور جامعه از آنها خوب نیست. مثلا قدیمها اسمها را با غلام شروع میکردند، مثل غلامحسن. آن زمان غلام بودن ضد ارزش نبود طبعا غلامی ائمه ارزش بود اما امروزه غلام بودن ارزش نیست؛ شاید فرد به ائمه ارادتمند باشد اما مفهوم غلام را دوست ندارد و حس بدی بهش دست میدهد، بنابراین آن را حذف میکند تقریبا نزدیک به صفر شده است.
🔘یک نکته مهم در تغییر احساس آدمها نسبت به اسمشان را میتوان در تحولات اجتماعی ردگیری کرد، زمانی که این تحولات سرعت پیدا میکند، نامها هم سریعتر تغییر میکنند. مثلا صد سال قبل هر اسمی که پدر و مادر روی فرزند خود میگذاشتند، فرد با همان نام تا آخر عمرش مشکلی نداشت چون ارزشها و مفاهیم نیز ثابت می ماند. ولی الان شرایط به گونهای شده که پدر و مادر در چارچوب ارزشی خود برای فرزند نامی را انتخاب میکنند در حالی که فرزند وقتی بالغ میشود به علت تحولات از این نام و ارزش معادل آن خشنود نیست.
🔘شاید برای همین است که در برخی از کشورها برای بچهها اسمهای موقت انتخاب میکنند تا زمانی که به سن ۱۵ یا ۱۸ سالگی رسید خودش حق انتخاب نامش را داشته باشد. البته این روش هم در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمیکند چون شاید امروز فرد نامی برای خودش انتخاب کند و ده سال بعد به علت تحولات پشیمان شود و دیگر از آن خوشش نیاید.
* ایا با توجه به نام می توان به طبقه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی افراد پی برد؟
🔘صد در صدی نیست اما به صورت معنادار میتوان این تعمیم را انجام داد. مثلا یک خانواده در دهه ۳۰، سه تا پسر به دنیا آورده و سه نام ملی برای آنها انتخاب کرده از روی همین انتخاب میتوان پی برد که به احتمال زیاد این خانواده مذهبی نبودهاند و به گرایش سیاسی یا فرهنگی آنها پی برد.
🔘اگر آدمهایی که طی سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ بدنیا آمدهاند را بررسی کنیم از روی نام آنان میتوان تا حدی به نوع تفکر پدر و مادرشان پی برد. اما به صورت قطعی نمیتوان درباره طبقه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنها نظر داد.
* در دهه شصت نامهای مذهبی زیاد شد، نامهایی مانند یاسر، عمار، میثم، سمیه، ابوذر و… اما در دهههای بعدی این جریان تغییر کرد و اسمهای ترکیبی مثل امیر سام، نازنین زهرا و… زیاد شد. از دهه هشتاد انتخابها به سمت نامهایی که گفته میشود، اصیل و ایرانیاند گرایش پیدا کرد. این در حالی است که نامهایی مانند گیتی، گیتا، سیمین، کیومرث، جهانگیر و… دیگر انتخاب نمیشوند این انتخابهای عجیب و غریب نشان دهنده چه تغییری در جامعه ماست؟
🔘در دهه شصت نامهای اسلامی که انقلابی هم بود زیاد شد طوری که از حدود صفر به ۱۸ درصد کل نامهای پسران رسید .اما الان به جایگاه صفر نزدیک شده و ثابت میکند که انتخاب نامها در آن سالها متاثر از هیجانات انقلابی بود. نمودار این گرایش را در کتابم آوردهام.
🔘اما نامهای مذهبی – ملی که از قدیم در جامعه از آنها استفاده میشد، مثل محمد، علی، فاطمه، حسین، مهدی، حسن در دهه شصت هم روندی معمولی داشت و اکنون نیز تاحدی همان روند را طی میکند.
🔘انتخاب نام در نشان دادن سمت و سوی جامعه آنقدر مهم و روشن است که اگر قبل از انقلاب، شاه هم روی این موضوع کار میکرد متوجه میشد که گرایش جامعه به کدام سمت حرکت میکند. امروزه هم از روی انتخاب نامها میتوان پی برد که چه اتفاقاتی در حوزه فرهنگ در حال رخ دادن است. کتابی اخیری که درباره سیر تحول نامها در ایران سالهای ۷۵ تا ۹۴ نوشتهام به این موضوع پرداختهام.
🔘در دهه اخیر نامهای ترکیبی زیاد شدهاند مثل امیرسام یا نازنین زهرا این گرایش به دلیل شرایطی است که ما به آن دوره انتقالی میگوییم. خیلیها دوست دارند نام دخترشان زهرا باشد، اما در عین حال دوست دارند اسم جدید هم باشد در این شرایط ابتکار به خرج داده و نام نازنین زهرا را برای دختر خود انتخاب میکنند. نام نازنینزهرا در شناسنامه ثبت شده اما معمولا در خانواده و بین دوستان او را نازنین صدا میزنند.
🔘یا نامهایی که با امیر شروع میشود در چند سال گذشته زیاد شده چون میخواهند شدت معنایی بخش اصلی نام را کم کنند. مثلا امیر علی ، بار ایدیولوژیک بودن علی را کم میکند. یا امیرسام؛ غلظت ملی بودن سام را کمتر میکند. به نظرم نامهای ترکیبی به مرور و در دهههای بعد کم میشود. اسمهای به ظاهر ملی که این روزها زیاد شده، نامها ملی – سنتی نیستند، بلکه ملی از نوع جدیدش است.
🔘الان دیگر پدر و مادرها دوست ندارند اسمهایی مانند داریوش و کوروش روی بچههایشان بگذارند و در عین حال دوست دارند اسامی ملی انتخاب کنند به همین دلیل نامهای جدیدی از سنت ایرانی انتخاب میکنند که این نشان دهند گرایش غیردینی یا خنثی است که در کشور شکل گرفته و هم به نوعی نشاندهنده نوآوری در سنت ملی است. به نظرم این انتخابها نشان دهنده تفکر ملیگرایی به معنای گذشته نیست بلکه گرایش جدیدی از سنت ملی-ایرانی است.
*نامهایی مانند محمد، علی، زهرا، فاطمه و زینب هنوز پرطرفدارند این نشان دهنده میزان مذهبی بودن مردم است یا احترام و علاقه به این شخصیتها؟
🔘این نامها هنوز هم پرطرفدارند که نشان دهنده مذهبی بودن جامعه است. اما با توجه به آماری که از روی این نامهای منتشر میشود این نتیجه را هم میتوان گرفت که آمار بالایی نیستند. مثلا نام زهرا شاید حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد اسامی دختران را تشکیل دهد اما نسبت به تعداد دختران ایرانی، درصد قابل ملاحظهای نیست. در واقع در جامعه مذهبی انتظار میرود که حدود ۷۰ درصد مردم گرایش به انتخاب چنین نامهایی داشته باشند. در حالی که رقم آن خیلی کمتر است. بر اساس همین آمار میتوان گفت که گرایش مذهبی در جامعه ما دستخوش تغییر جدی است.
انتهای پیام