مسوولیت «تیم امید» مجلس دهم
مصطفی بهشتی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
در کوران انتخاباتی خرداد ٩٢ که نام حسن روحانی از صندوق انتخابات ریاست جمهوری بیرون آمد، مردم نشان دادند از آن هشت سال درس گرفته اند، بعدها برنامه ای از دل صدا و سیمای نه ملی که صدا و سیمای سرافراز و دوستان بیرون آمد که تعداد آرای آن از آرای آقایان پر طمطراق بهار ٩٢ پیشی گرفت، همگان هم فریاد کردند که تفرات بی پایه و اساس شما اندازه ی یک برنامه ی تلویزیونی هم طرفدار ندارد!
اما چرا جنس انتخاب مردم در ٩٢ با ٨٤ تفاوت دارد؟! واضح است؛ دو دوره ی ریاست جمهوری، اعتماد مردم را نوش کردند و در پاسخ، مردم را بر سر پیچ و خم های زندگی شان رها کردند.
حالا دولت یازدهم در ماه های پایانی از سومین سال عمر خود به سر می برد، گریزی بزنیم به راهی که قرار بود از خرداد ٩٢ آغاز شود؛ “تدبیر و امید”، مردم به تدبیری رأی دادند تا از پس آن امید بیاید، تدبیری که توانسته خود را اثبات کند تا دولت داری را به چپاول گران سرمایه های ملی دیکته کرده باشد، نوید تغییر از بختک احمدی نژادیسم به عقلانیت رسید، اصلا همین که دیگر کسی به مسند ریاست جمهوری نیست که مایه ی تسخیر یک ملت شود، یک تغییر اساسی است، حالا اوضاع نه عالی ولی به مراتب بهتر از آن کابوس هشت ساله است.
حالا چرا عالی نیست؟!
کوزه ای که در آن هشت سال شکست و زیر پای تندروی و بی برنامگی خورد شد زمان می برد تا بند زده شود!
بر کسی پوشیده نیست که اتفاقات نه، بلکه اشتباهات پر تعداد آن هشت ساله در وضعیت بغرنج اقتصادی این روزها تأثیر گذار بوده و باید معقولانه اندیشید که همه ی دردهای بجامانده از آن کابوس هشت ساله و زخم هایی که از سوی مجلس های ناکارآمد اخیر بر تن جریحه دار جامعه نشست فقط با برجام و کلید دیپلماتیک وزارت خارجه درمان نمی شود، اکنون نه فرهنگ رنگ باخته درون جامعه با برجام قابل ترمیم است و نه جامعه ی به انحطاط رفته ای که در این سالها با شدت و حدت بر کاهش امید به زندگی در آن افول تلمبار شده است.
از سهل انگاری و اشتباهات عملکردی دولت های نهم و دهم که بگذریم جا دارد در عملکرد مجالس سه گانه ی هفتم تا نهم درنگی کرد، از گارد گرفتن مجلس هفتم مقابل دولت اصلاحات گرفته تا مجلس نهم که هیچ وقت دغدغه های اقتصادی در آن لحاظ نشد.
کلید حسن روحانی به خوبی قفل انرژی هسته ای و درب مهر و موم بسته ی سیاست خارجی را باز کرد، از شعار تدبیر و امید هم تدبیر در اداره امور مشهود است، اما “امید” از همان روزی که سایه ی آقای هاله نور بر این مرز و بوم چتر خود را باز کرد، رخت بربست و کمتر بوی امید از نفس های جامعه به مشام رسیده است.
آنچه در اینجا بیان می شود به معنی نقد دولت یازدهم و یا نادیده گرفتن زحمات این چند ساله نیست، بلکه باید پذیرفت شرایطی که در آن دولت یازدهم کار را به دست گرفت، نه آن شرایط مرداد ٨٤ بوده و نه وضعیت نرمال برای اداره ی کشور، نکته ی مهم تر اینکه دولت با وجود رأی ٥١ درصدی مردم، شرکایی در کار خود می بیند، به عنوان مثال عده ای مختارند بدون توجه به موقعیت کشور موشک های خود را با اهداف خاص و در یک زمان خاص آزمایش کنند و نهادهای نمی دانم ناکجا آباد نیروهای خود را روانه ی خیابان ها می کنند، تا به اسم دین، کرامت مردم را نشانه روند!
در سالهای اخیر مجلس نهم خود مانعی بوده برای تکمیل پروژه ی امید، مجلسی که نه برنامه ی اقتصادی درستی داشت و نه لایحه ای درست و درمان جهت رفاه حال مردم، مجلسی که نمایندگان آن اکنون جواب کم کاری خود را با کار درست مردم گرفته اند و توسط مردم رد صلاحیت شده اند، نمایندگانی که اغلب درگیر تفکرات انحصار طلبی خود بودند و گه گاه به خود می آمدند و به دور و بر نگاه می کردند تا رصد کنند دولت چه کرده تا به مخالفت با آن برخیزند!
اما مردم منتظر دولت و مجلس و شخص نشدند و دوباره برای بازگشت امید، خودشان دست به کار شدند.
با پایان دور دوم انتخابات و تَکرار لیست امید بر تعرفه های رأی در شهرستان ها، ترکیب مجلس دهم هم تا حدود زیادی مشخص شده و پروژه ی تهرانیزه کردن در دوم با موفقیت به انجام رسیده، لیست جریان اصلاحات و حامیان دولت موسوم به لیست امید در غیاب بزرگان رد صلاحیت شده ی اصلاحات از افرادی که عمدتا کم نام و نشان هستند تشکیل شد، افرادی که شاید کم نام و نشان باشند اما این فرصت را دارند تا بدل به مهره هایی توانمند در جریان اصلاحات شوند و بتوانند در آینده به کشور خدمت کنند و تیم امید را تشکیل می دهند که به زودی باید بازیگر زمین بزرگان باشند. تیمی که با تک تک آراء مردم مقابل بر حریف متمول و پر مدعای خود پیروز شده است.
تیم امید در آستانه ی ورود به مجلس دهم قرار گرفته است، مجلسی که به یک خانه تکانی اساسی نیاز دارد، باید افکار انحصار طلبی را از در و دیوار بهارستان پاک کرد و دغدغه ی معیشت و مطالبات مردم را بر آن حک کرد.
مجلس دهم از هم اکنون چالش هایی پیش روی خود دارد در رأس هم بحث ریاست مجلس نمایان است.
یقینا مردمی که این روزها تحت فشار معاش زندگی روز مره قرار گرفته اند برای دعوای ریاست مجلس پای صندوق رأی نرفتند، باید رأی و حضور آنها را پاسداشت و از لحظه لحظه ی نشستن روی صندلی سبز مجلس در جهت رفع مشکلات جامعه استفاده ی درست کرد.
مجلس دهم و تیم امید باید امید را به جامعه برگرداند، وضعیت نابسامان اقتصادی چند سال اخیر، نیاز به نگارش اساسی جهت ترمیم دارد، برنامه ای بلند مدت که نگاهی فارغ از تحزب و تشکل را می طلبد.
انتظار می رود تیم امید با فاصله گرفتن از بحث های تکراری برجام و امثالهم، ابتدا سعی در همراه کردن سایر جریان های فکری مجلس داشته باشد و سپس بازگشت متاع ارزشمند عقلانیت به بهارستان را در دستور کار قرار دهد تا بتوان از دل آن لوایح و مصوبه هایی را بیرون کشید که دیگر رنگ و بوی دلواپسی ندهد.
شاید بهتر باشد از نگاه تقسیمات شهرستان و تهران، کوفی و غیر کوفی کوتاه آمد و امیدیزه کردن جامعه را بر هر هدفی تقدم بخشید.
انتهای پیام