خرید تور نوروزی

جریان‌های سیاسی و چشم‌انداز ترکیب مجلس دهم

رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:

با اعلام نتایج مرحله‌ی دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره‌ی دهم، سایت‌های خبری وابسته به جریان‌های سیاسی تلاش کردند نتیجه‌ی به دست آمده را با توجه به علایق سیاسی خود تحلیل کنند و به شمارگان نمایندگان پیروز خود بیفزایند و از شمار رقبا بکاهند. برهمین اساس نیز جداول و نمودارهایی نیز طراحی کردند تا سخن خود را مستند کنند، سخنی که قبل‌تر در خبرهای منتشر شده بازتاب یافته بود. اما با گذشت چند روز از اعلام نتایج مرحله‌ی دوم و برگزاری نشست‌های مختلف از سوی لیست امید و جبهه‌ی متحد اصولگرایان حکایت دیگری روایت شده است.

با به پایان رسیدن زمان رای‌گیری در شهرها و شهرستان‌هایی که کاندیدای انتخابات به مرحله‌ی دوم راه یافته بودند، خبرهای غیر رسمی از پیروزی و یا شکست کاندیدای مورد حمایت جریان اصلاح‌طلب، چهره‌های نزدیک به دولت و اصولگرا خبر می‌دادند. کاربران فضای مجازی و کسانی که خبرهای سیاسی-انتخاباتی را دنبال می‌کردند به‌یکباره با حجم عظیمی از خبرهای غیر رسمی  بعد از اعلام نتایج روبرو شدند. خبرهایی که گاه ضد و نقیض بود و هر کدام بازتاب دهنده‌ی خواسته‌های سیاسی منتشر کنندگان خبر می‌بود.

روز شنبه نیز روزنامه‌های نزدیک به جریان‌های سیاسی به همراه سایت‌های خبری در شیپور پیروزی دمیدن، مدعی فتح نتیجه انتخابات بودند و به غیر یکی از سایت‌های خبری وابسته به جریان پایداری که با انتخاب تیتر به شکست اصولگرایان در دور دوم انتخابات اشاره داشت و ساعاتی بعد با نشر خبرهای دیگر آن گفتار اولیه را انکار کرد باقی سایت‌های خبری همچنان از کامیابی اخیر به نشر خبر و تحلیل‌های بی‌نام مشغول بودند.

کوشش‌های بی‌وقفه‌ی هر کدام از جریان‌های سیاسی برای نشان دادن موفقیت در انتخابات بازگو کننده‌ی اندیشه و رفتاری است که بیش از هر چیز انتخابات و نتیجه‌ی حاصل از آن را معطوف به نتیجه کرده است. گویی در کارزار انتخابات اساسا دقتی به موضوعیت آن نمی‌شود و بیشتر توان خود را صرف طریقت می‌کنند. در واقع هدف نهایی مشارکت کنندگان در رقابت‌ها  فقط کسب کرسی‌های مجلس است و کمتر شاهدیم که با اندیشه‌ی موضوعیت وارد گود رقابت‌ها شود. به بیانی دیگر جریان‌های سیاسی کمتر به گشوده‌تر شدن فضای باز سیاسی دقت دارند و بیش از هر امری تلاش دارند صندلی‌ خالی نمایندگی را کسب کنند، فارغ از آنکه مسیر طی شده در جهت کسب کرسی نمایندگی چگونه طی شده است.

اندیشه‌ی معطوف به کسب قدرت انتخابی؛ نمایندگی مجلس، ریاست جمهوری و شوراهای شهر چنانچه نیم نگاهی به موضوعیت انتخابات نداشته باشد در هر حالتی به برنامه‌های غیرهمسوی رقبا و یا نتایج به دست آمده‌ی غیرمطلوب با عصبیت برخورد می‌کند. تلاش می‌کند تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی را براساس خواسته‌ها و علایق خود بازتعریف کند و از واقعیت‌های جامعه دور می‌شود. پنداری نیازهای اکثریت مردم اموری است که هیچ هم‌خوانی با آن تحلیل‌های انجام شده ندارد.

نیم‌نگاهی به سخنان عجیب برخی از نمایندگان مجلس نهم که در رقابت‌های انتخاباتی دوره‌ی دهم حضور داشتند انعکاس دهنده‌ی همین نگاه است؛ نگرشی که گمان می‌برد مردم در تضاد مستقیم با برنامه‌های کلان و خرد دولت یازدهم قرار گرفته‌اند و می‌توان از همین نارضایتی‌ها آرای گسترده‌ای کسب کرد و راهی مجلس شد در حالی که پایه‌های چنین تحلیلی بر شن‌های روان بنا نهاده شده و کمتر قابل اعتنا است. رفتار نابرجامیان نیز بازتاب دهنده‌ی همین نگرش است.

از منظری دگر، نگاهی گذرا به نمودارهای انتخاباتی منتشر شده توسط هر دو طیف سیاسی کشور، بازتاب دهنده‌ی ناپایداری تحلیل‌ها در کشور است. تحلیل‌هایی که غریب به اتفاق‌ آنها بنیان محکمی ندارد و می‌توان نادرستی آنها را با چند پرسش هویدا کرد، تحلیل‌های تک عاملی و یک‌سویه که راهی برای اصلاح و بازخوانی نمی‌گشاید. تحلیل‌هایی که نه تنها امکان نگریستن نسبتا دقیق به جامعه و تغییرات آن را از خود سلب می‌کند، بلکه براساس اطلاعات منتشر شده نیز راه خطا می‌رود و رویدادها را آنگونه می‌نگرد که با خواسته‌ها و تقاضاهای خود هم‌خوان باشد. به عبارتی دیگر، در پی حقنه کردن امر ذهنی به امر واقعی از رویداد اصلی دوری می‌جوید.

به عنوان مثال، روز شنبه 18/2/95 کاندیداهای پیروز انتخابات دوره‌ی دهم با رییس جمهور دیدار داشتند. در حاشیه‌ی این دیدار برخی سایت‌های خبری عدد 158 نماینده‌ی پیروز لیست امید، حامیان دولت و جریان اصلاح‌طلب، را گزارش کردند. با این حساب ما با عدد 54 درصد جریان اصلاح‌طلب – ‌حامی دولت روبرو هستیم. به این ترتیب و چنانچه 158 نفر در لیست امید را تا انتهای عمر مجلس دهم بدون ریزش به حساب آوریم، در مقابل همین اعداد با شمارگان 132 نماینده‌ی اصولگرا روبرو هستیم، به عبارتی 46 درصد نمایندگان مجلس دهم را جریان اصولگرا تشکل می‌دهد. جریانی که نشان داده در بزنگاه‌های مهم یکدست و با کمترین تردید پشت یک فرد خاص ایستاده و از وی حمایت کردند.

برخی از سایت‌های خبری به دلیل شکست شمار نمایندگان اصولگرا و یا اصلاح‌طلب به آمار کاندیدای مستقل چشم دوخته‌اند و هر کدام از دو طیف سیاسی می‌کوشد آرای کاندیدای غیرسیاسی – مستقل را در سبد آرای خود بریزد؛ در صورتی که تجربه‌ی مجالس گذشته نشان داده نمی‌توان چندان قائل به عنوان و یا مفهوم نماینده‌ی مستقل شد، هر چند می‌توان با همین تابلو وارد رقابت‌ها شد و آرای مردم را کسب کرد! بدون تردید هر کدام از کاندیداها دارای علایق سیاسی خاص هستند، اینکه چرا با تابلوی مستقل وارد رقابت‌ها می‌شوند به کنش‌های محلی آنان بازمی‌گردد، کنش‌هایی که در لحظه‌ی ورود به دور دوم انتخابات و یا روبرو شدن با همراهی بیشتر از سوی یکی از دو طیف سیاسی جذب می‌شود.

با توجه به محدودیت‌ کاندیدای اصلاح‌طلب در هنگام ورود به رقابت‌ها و رد صلاحیت نیروهای باتجربه و کارآزموده‌ی آنان، نتیجه‌ی به دست آمده چیزی به غیر از کسب کرسی‌های بیشتر توسط اصلاح‌طلبان نیست. با این حساب نمی‌توان از هر کدام از نمایندگان انتظار داشت در تمام دوران نمایندگی رای به طرح‌ها و برنامه‌های پیشنهادی هم‌طیفی‌های خود دهند. در دوره‌های قبل شاهد بودیم نمایندگان شهرهای کوچک و شهرستان‌ها بیش از هر چیز در پی پاسخ دادن به نیازهای محلی هستند و کمتر به مسائل ملی توجه دارند. از همین‌رو نمی‌توان به اعداد کاندیدای مورد حمایت لیست امید و اصلاح‌طلب و حتی جریان اصولگرا به عنوان رقم‌هایی ثابت و همیشگی نظر داشت.

داستان شمار نمایندگان اصولگرا و اصلاح‌طلب در مجلس دهم از نگاه من همچنان قابل اعتنا نیست و نیاز به گذر زمان بیشتر دارد، در واقع زمانی می‌توان محاسبه‌ای دقیق و غیر قابل خدشه بر روی این ترکیب‌ها داشت که در زمان رای‌گیری نشانه‌های این اعداد و درصدها و همراهی‌ها بازگو شود.

بهترین و ساده‌ترین راه برای درک بهتر وضعیت مجلس دهم در روزها و ماه‌های آینده را می‌توان در میزان رای دهندگان  موافق و مخالف به طرح‌های ارایه شده در صحن علنی مجلس و یا استیضاع وزیران، همراهی با دولت و یا مخالفت‌ها مشاهده کرد. وزن‌کشی در عرصه‌ی عمل سیاسی مهم‌تر از هزاران لیست و عدد است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا