ساسی مانکن و تهاجم فرهنگی
امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به بهانهی کلیپ جدید ساسی مانکن و واکنشها به آن نوشت:
امروز تقریبا همهی شبکههای اجتماعی فارسیزبان، پر بود از بحث و جدل دربارهی کلیپ تازهی ساسی مانکن، که در آن از یک ستاره صنعت هرزهنگاری استفاده کرده بود. با توجه به اینکه نه تنها کاربران عادی، بلکه برخی مسولین هم درباره این کلیپ موضع گرفته بودند، باید به این آقایان مسئولین گفت:
برادر من؛ شما دیگر چرا؟ مطمئنی نمیخواهی موجسواری کنی؟ شمایی که نه تنها هیچ جایگزین درخور و مناسبی برای موسیقی و فیلم و سریال و اوقات فراغت جوانان فراهم نکردی، بلکه همانها هم که بودند را یکی یکی ممنوع کردی. شمایی که فقط سر انگشتانت با دکمهی فیلتر آشناست و امضایت تنها پای حکم سانسورها مینشیند، شما دیگر چرا؟
همین شمایی که فاصلهات با نیازها و خواستههای قشر جوان، آنچنان از زمین تا آسمان است که باید برایت روایت و سند از 1400 سال پیش بیاورند که پیامبر هم زنانش را با نام یا صفت ظاهریاش صدا میکرد. همین شمایی که یک روز از دوچرخهسواری زنان جانت به لب میآید و یک روز میروی به سراغ کوهنوردان و آنها را کتک میزنی. یک روز دختری جوان را به جرم آرایش عجیبش در اینستاگرام، 10 سال به زندان میفرستی و یک روز جوانی که ساز بر دوش دارد و بدون آنکه بنوازد، در پارک در حال راه رفتن است را به اقدام علیه امنیت ملی متهم میکنی.
تقریبا هشت سال پیش یادداشتی در روزنامهی قانون نوشتم با نام «بازاندیشی در مفهوم تهاجم فرهنگی» (اینجا). آنجا نوشته بودم تهاجم زمانی معنا پیدا میکند که بخشی از داشتههای یک فرد یا جامعه مورد هجوم بیرونی واقع شده، تصرف یا دزدیده شود، از میان برود یا با مواردی دیگر جایگزین شود. مانند تهاجم رژیم بعث به کشور ما که بخشی از خاک میهن مورد تهاجم قرار گرفت. اما چه کسی به اندازهی برخی مسئولین مسئولیتناپذیر به فرهنگ این کشور آسیب زده است؟ شجریانهایمان نادیده گرفته شدند که اکنون ساسی مانکنها و تتلوها نماد موسیقی نزد نوجوانانمان شدهاند. خوانندگان پاپ خودمان همچون معین و… وادار به ترک میهن شدند که اکنون ابراهیم تاتلیس و ابرو گوندش کانالهای تلویزیونیمان را تسخیر کردهاند. فردینها و وثوقیها و ملک مطیعیهایمان ممنوعالتصویر شدند که «گوزل»ها و «ظالم استانبول»ها بنیان خانوادههایمان را نشانه گرفتهاند. ساخت سریال دربارهی تاریخ غیردینی خودمان ممنوع شد که «حریم سلطان»ها تاریخ را وارونه به خورد مردمانمان دادند. حالا شما دست پیش گرفتهاید که پس نیفتید؟
بخشی از پایاننامهام دربارهی تجربیات گردشگران ایرانی در ترکیه، یافتههای عجیبی داشت که ایکاش مسئولین میخواندند. مثلا در آنتالیا از زوج جوانی پرسیدم بهترین تجربهتان در اینجا چیست؟ و پاسخ دادند اینکه دست همدیگر را بگیریم و قدم بزنیم. خندیدم و گفتم دیگر اینقدر اغراق و سیاهنمایی نکنید. این کارها را در ایران هم میشود کرد. پاسخ دادند یکبار در شهرشان ماموران جلویشان را گرفته و کلی سوال و جواب کرده بودند تا ثابت شد زن و شوهر هستند. میگفت از آن پس اگرچه همیشه شناسنامه را همراه خودمان میبریم، اما استرس اینکه دوباره ماموری سر راهمان سبز شود و جلوی مردم نسبتمان را بپرسد، رهایمان نمیکند.
یا همین پرسش را وقتی از مردی 45 ساله پرسیدم، میگفت بهترین تجربهاش دوچرخه سواری کنار همسرش است که هر روز صبح زود در خیابانهای ساحلی شهر تا وقتی از رمق بیفتند، رکاب میزنند. با خنده میگفت دوچرخه سواری ذخیره میکنیم که وقتی رفتیم ایران و گفتند: «خانمها این طرف، آقایان آن طرف»، کمتر افسوس بخوریم.
و برای زوج جوانی که از بوشهر به استانبول آمده بودند، بهترین تجربهشان حضور در کنسرت ابی بود.
اینکه فرهنگ ایرانی را در جایی بیرون از ایران تجربه کنی، خندهدار، اما واقعیتی تلخ است برای ما. استانبول برای خود من جایی است که در کنسرت ایرج حضور یافتم؛ آنکارا شهری است که در کنسرت نامجو شرکت کردم؛ و قونیه جایی است که کنسرتهای شجریان، شهرام ناظری، علیرضا قربانی و نوازندگی کیوان ساکت را از نزدیک دیدم. تجربیاتی که مطمئنم در خود ایران به این سادگی به دست نمیآید.
آقایان! کاش میفهمیدید با فیلتر و سانسور بخش اصیل فرهنگمان، دارید چه بر سر فرهنگ و جوانان این مرز و بوم میآورید. کلیپ تازهی ساسی مانکن تنها یکی دیگر از هزاران هشداری است که نادیده میگیرید. نسل دههی هفتاد و بهویژه هشتاد را نمیتوان با فیلترینگ کنترل کرد. ما دههی پنجاه و شصتیها بودیم که پای ندانمکاریها و لجبازیهای شما سوختیم. دههی هفتادیها و هشتادیها هر چه سر راهشان را بگیرد میسوزانند. این سخن بسیاری از اصحاب علوم اجتماعی ایران است. یادش گرامی، زندهیاد علی اکرمی که همین دو روز پیش کرونا از ما گرفتش نیز، همیشه میگفت نسل جدید سرنوشت این کشور را عوض میکند. حالا انتخاب با شماست که در کنار این نسل بایستید یا در برابرشان.
انتهای پیام
ما دههی پنجاه و شصتیها بودیم که پای ندانمکاریها و لجبازیهای شما سوختیم
درود به شرفت حرف دلم را زدی
جامعه آماری شما وقتی سواحل ترکیه باشه جوابت هم همان است که نوشته ای
چند بار درب مراکز دینی و مساجد رفته اید که اینطور کلی نتیجه صدمن یک غاز میگیری
افتخار به چرندیاتت هم میکنی که لینک میدی
جامعه پیامبر هم شمر و خولی و معاویه و عمروعاص داشت که اکثرشان پدرشان معلوم نبود!
خوبه شما ازآنوقت تحقیق نکردی وگرنه همه چیز را به گردن پیامبر خدا میانداختی
فحشا همه جا و همیشه هست اما وظیفه توی مسلمان چیست؟
شجریان و معین کجای قبای دین را گرفته اند که …
بسه ته بفهم