کمبود متن مکتوب در «مجسمهسازی»
انصاف نیوز، مهدی فخرزاده: جلسه هماندیشی پیرامون موضوع «کتاب و مجسمهسازی»، با حضور جمعی از اعضای انجمن مجسمهسازی ایران در هشتمین روز از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، چهارشنبه 22 اردیبهشت، برگزار شد.
در این هماندیشی که در تالار گفتوگوی نمایشگاه برگزار میشد، زهرا رسولی بهعنوان دبیر جلسه به طرح موضوع بحث پرداخت. این مدرس و هنرمند مجسمهساز، ضمن بررسی ضرورتهای نشر کتاب و تولید محتوای علمی و پژوهشی دراین زمینه، اظهار داشت: «در ایران بهدلایل مختلف، اعم از دلایل اعتقادی و فرهنگی، در زمینه مجسمهسازی کمبودهای بسیاری وجود داشته است که در سالهای اخیر برخی از آنها به نوعی رفع شده؛ اما باز هم انتشار مکتوبات در حوزه تخصصی مجسمهسازی تا حد زیادی همچنان زمین مانده است».
البته از دید این عضو انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران، «کسانی چون شجاعالدین شهابی با انتشار مجموعه کتب و نشریات «کارگاه هنر» بین سالهای شست تا هفتاد در حوزه تخصصی و به خصوص آموزش مجسمهسازی، عربعلی شروه، با ترجمه آثاری در این زمینه و پرویزتناولی با گردآوری تاریخ مجسمهسازی، خدمتهایی به این حوزه کردند»، اما ماجرا هنوز تمام نشده است.
رسولی معتقد است علاوه بر انتشار مجموعه آثار هنرمندان مجسمهساز، حوزههایی مانندفرهنگنامهنویسی، تاریخنگاری، نظریهپردازی، انتشار مقالههایی در نشریات علمیپژوهشی و علمی ترویجی در شاخههای مختلفت این تخصص نیاز به تلاش جدی و بیشتری دارد.
سخن دستها
«مجسمهسازی حوزه گستردهای است که فارغ از پروسه ساخت مجسمه باید به آن پرداخته شود». این دیدگاه محمد مروستی دیگر عضو انجمن مجسمهسازان است. او معتقد است که «یک مجسمهساز، یاد میگیرد که چگونه با دستهایش فکر کند و حرف بزند».
مروستی با اشاره به نیاز مجسمهسازی به متون آموزشی گفت، «اگر قرار است برای مجسمهسازی متن آموزشی تدارک دیده شود، باید ضرورتهای بسیاری در نظر گرفته شود».
کلام بهمثابه بخشی از اثر هنری
سخن «نگار نادریپور»، پژوهشگر حوزه هنر شاید قدری فراتر از موضوع مجسمهسازی بود و به کل حوزه هنر نیز قابل تعمیم بود. نادریپور در این جلسه به نسبت متن مکتوب و اثر هنری پرداخت: «اگر ابزار مجسمهساز گل و کاردک است، منتقد و نویسنده با كلام و جرايد در خلق یک اثر و توليد معنا مشارکت دارند».
از دید نادریپور اگر اثری نقد نشود و پیرامون آن نوشته نشود، گویی دیده نشده است: «امروز کلام، بخشی از اثر هنری شده است. از سوي ديگر تمام بار فهم مخاطب از یک اثر هنری بر دوش هنرمند نیست، و منتقد با بيان فصيح ادراك خود از اثر هنري، به خواننده امكان استخراج معنا از كار را ميدهد».
این عضو انجمن مجسمهسازی با تقسیم بندی نوع اطلاعات از نظر شکل، به سنتی (کتاب و نشریه کاغذی)، مدرن (فیلم و عکس) و امروزي شامل فایلهای سه بُعدی و … به مثابه خوراك و پايهاي براي استخراج اطلاعات و كيفيتهاي بصري اشاره كرد. اينكه براي مثال متون تاريخي و اشعار چگونه راهنماي مجسمه ساز براي ساخت چهره يك فرد در دوره تاريخي خاص ميشوند.
وي با اشاره به بازسازي پرتره زن شهر سوخته بر اساس اسكلت و جمجمه كشف شده، به معرفي روشهاي گوناگون بازسازي چهره پرداخت و به لزوم ترجمه و نشر كتب و مقالات مرتبط با اين علم اشاره كرد.
مزیت خلق اثر هنری در تعامل حوزههای مختلف (هنرهای کاربردی – هنرهای زیبا)
بنفشه همتی در ابتدای سخنان خود به تفکیک انواع هنر پرداخت و ضمن این تقسیمبندی، دنیای تعامل بین هنرها را دنیایی موفقتر قلمداد کرد. از نظر این هنرمند طراح، ضعف حوزههای نظری عامل فاصله ما با دنیا بوده است. «تعامل بین هنرها جذاب است و منجر به خلق آثار جسورانه تری در هر دو حوزه میشود، مرزبین هنر های کاربردی و زیبا کمرنگ شده، طراح میتواند از قابلیتهای بیانی هنر استفاده کند و هنرمند از دانش دیزاین. میتوان مبلمان شهری را طوری طراحی کرد که تا وقتی کسی روی آن ننشیند، متوجه نشود این یک مبلمان است بلکه از آن تلقی مجسمه داشته باشد». از دید همتی دنیای معاصر، دنیای عدم قطعیت و مرزبندیهای مشخص دوره مدرن است و میتوان برای رساندن پیام یک اثر، از رشتههای مختلف استفاده کرد.
بنفشه همتی با اشاره به تجربه خودش در حوزه جواهرات گفت: «میتوان جواهراتی طراحی کرد که لایههای مفهومی داشته باشند من مجموعهای به اسم «نوسان» در جواهراتم دارم که نقوش اسلامی را از جنبههای محض تزئینی خارج کردهام و با اضافه شدن چهره به آنها جنبههای مفهومی تشدید شدهاند همچنین پروژه مشترکی با هنرمندی از حوزه تجسمی، دکتر بهنام کامرانی داشتهام که منجر به خلق جواهرات و مجسمههای متفاوتی شد».
او این کار را قابل تعمیم در تمام حوزهها دانست. نکته ی مهم دیگری که همتی به آن اشاره کرد تغییر سلیقه ی هنری مردم از طریق هنر کاربردی است چرا که از نظر او مردم با هنر کاربردی راحتتر ارتباط برقرار میکنند.
راز متن مکتوب
آخرین سخنران این برنامه، روحالله شمسیزاده ملکی بود که بحث خود را در مورد «نشریه مجسمه» متمرکز کرد. او با اشاره به جمله بودریار به این مضمون که عصر، عصر رسانهها و دنیای وانمودهها است مخاطبین را با این پرسش مواجه کرد که در این دنیا که رسانههای مختلف مرزها را درنوردیدهاند و اخبار را در پلک برهم زدنی به دنیا میرسانند، هدف از انتشار یک نشریه مکتوب کاغذی چیست؟
شمسیزاده در پاسخ به پرسش خود چنین ادامه داد که دلیل این امر، «راز متن مکتوب» است. «قدرت متن مکتوب در قابلیت آرشیو شدن آن است».
مسؤل کمیتهانتشارات انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران سپس با انتقاد از نهادهای مختلفی که بنا بوده نیاز متخصصین به آرشیو را برآورده کنند، چنین ابراز داشت که «ما تقریبا در هیچ حوزهای اطلاعات مدون نداریم». شمسیزاده با اشاره به نشریه مجسمه گفت: «ما مطالبی را مطرح میکنیم که نیاز به مکتوب شدن دارد و اینگونه نیست که کسی برای انتشار مطلبش به ما مراجعه کند، بله ما موضوعاتی که نیاز به طرح کردن دارد را در دست میگیریم و سراغ کسانی میرویم که توان طرح آن را دارند».
از دید این عضو انجمن مجسمهسازان، نشریه مجسمه نشریهای تخصصی و آماتور است. «از این روی تخصصی است که موضوعات مهم تخصصی در یک حوزه را پی میگیرد و از این منظر آماتور که نه علمیپژوهشی است و نه علمی ترویجی و نه مناسبات مالی دارد».
او در ادامه به انتقاد از روند مدیریت نشریه اظهار داشت که شمارههای نشریه با هر تغییر هیئتمدیره از ابتدا وشماره یک ، شروع شده است و ابراز امیدواری کرد این روند ادامه پیدا نکند و از آن پس شمارهها و روند نشریه بر یک روال ادامه یابد.
انتهای پیام