در ستایش اتلتیکوی سیمئونه
مهدی میرآبی، نویسنده و روزنامهنگار «در ستایش اتلتیکوی سیمئونه» نوشت:
اگر باشگاههای بزرگ و پر افتخار دنیا را که تعدادشان از تعداد انگشتان دست و پا تجاوز نمیکند را کنار بگذاریم، میرسیم به باشگاههای متوسط که بیشمارند و در لیگهای معتبر پشت سر سه، چهار باشگاه نامدار (که همیشه در کورس قهرمانیاند) جا خوش کردهاند و به قطار تا رتبهی پانزدهم دیده میشوند. تحقق قهرمانی در چنین باشگاههایی بسیار غیر محتمل و نادر است زیرا ابزار این باشگاهها برای دست یافتن به رؤیا در قیاس با غولهای بزرگ از هر جهت برابر نیست. توان مالی، خریدها، کادر فنی، حامی، هوادار و… در تکتک موارد از غولها عقبترند. از همین رو ممکن است این دست باشگاهها به طور میانگین هر دو دهه یکبار طعم شیرین قهرمانیِ لیگ را بچشند.
رقابت میان این باشگاهها برای کسب رتبهای تک رقمی و ماندن در میانهی بالای جدول و گرفتن سهمیه لیگ قهرمانان و اروپاست. به طور کلی اولویت و هدف باشگاههای متوسط این است که بتوانند تا حد ممکن باشگاههای بزرگ را به چالش بکشند و رتبهی خود را در مراحل حذفی بهبود بخشند. صعود پلکانیِ آنها (به ویژه در مراحل حذفیِ لیگ قهرمانان) بزرگترین شانس آنها برای تقویت جایگاه خود در سطح بینالمللی و تزریق پول به باشگاه محسوب میشود.
با این توضیح میتوان گفت باشگاه اتلتیکو مادرید تا پیش از ورود دیهگو سیمئونه در زمرهی این دسته از باشگاههای میانه و متوسط جای داشت. سیمئونه در سال ۲۰۱۱ تیم را در میانههای جدول تحویل گرفت و فقط سه سال کافی بود تا آنها را بعد از هجده سال قهرمان لالیگا کند. و طی ده سال حضور، فاتح هشت جام شود که اگر به این افتخارات دو نایب قهرمانیِ لیگ قهرمانان را هم بیفزایم، میتوان گفت او به افتخاراتی (با یک تیم متوسط) دست پیدا کرده است که کمتر مربی در دنیا یافت میشود که چنین کار شاقی را انجام داده باشد.
سیمئونه با کسب این افتخارات معادلات علمیِ فوتبال را هم به هم ریخت! زیرا ابزارهای تحت هدایت او (روی کاغذ) برای قهرمانی تناسب نداشتند و باشگاه هم ثروتمند نبود که با تزریق پولهای هنگفت ابزارهای ایدهآل را تهیه و در اختیار وی قرار دهد.
او بازیکنانِ متوسط خود را در سطح بینالمللی پرورش داد و در آن سطح از آنها بازی گرفت و نشان داد ورزش گروهی بیش از آنکه به نامها متکی باشد برای موفقیت به انسجام، آمادگی، سازماندهی و اتحاد نیاز دارد. سیمئونه در هر دو قهرمانی بهترین خط دفاع لیگ را از آن باشگاه خود کرده و سال ۲۰۱۴ با بیست و شش گلِخورده و امسال با بیست و پنج گلِخورده و چهار باختِ مشابه (در هر قهرمانی) لیگ را به پایان رسانده است. مقایسهی آماری تعداد گلهای خوردهی اتلتیکو نشان میدهد جز باشگاه لیل که در فرانسه دو گل کمتر از اتلتیکو دریافت کرده است، نسبت به قهرمان لیگهای انگلیس، آلمان و ایتالیا گلِ خوردهی کمتری دارد. پس آمارها نشان میدهد او برنامهای هدفمند و سازمان یافته برای گل نخوردن داشته و بیدلیل نیست که کارشناسان از تبحرِ ویژه و خاص او در آرایش لایههای ضخیم دفاعی سخن میگویند. و اما در فاز حمله نکتهی قابل توجه این است که بسیاری از مهاجمان مطرح و بهنام این باشگاه از جمله فالکائو، تورس، کاستا، گریزمان و… علیرغم اینکه هر یک به باشگاههای سرشناستری رفتند اما هرگز نتوانستند سالهای درخشانی که در اتلتیکو داشتند را تکرار کنند. و برعکس سوارز که در بارسلونا فصل خوبی را سپری نمیکرد و مدیران باشگاه او را در لیست فروش قرار دادند، در اولین فصل حضور خود در اتلتیکو نمایش خیرهکنندهای بهجا گذاشت.
همهی اینها نشان میدهد سیمئونه در آمادهسازیِ ذهنی، فنی و گروهی (تاکتیکی) بازیکنان از دانش بالایی بهرمند است.
اتلتیکو مادرید شبیه آن دسته از باشگاههای ثروتمند و متمولی نیست که با تزریق مالیِ بالا از سوی مالکانشان به شکل حبابی رشد کرده و در دنیا به دنبال کسب مقام قهرمانیاند. قدرت مربیگری و شگفتیِ کار سیمئونه زمانی بیشتر مشخص میشود که بدانیم این باشگاه شبیه چلسی، پاریسنژرمن و منچسترسیتی نیست که مدیرانشان با در اختیار کردن بهترین بازیکنان راه خود را برای افتخار آفرینی هموار سازند، از همین جهت، افتخارات او را باید نسبت به همتاهای خود در باشگاههای متمول ارزشمندتر قلمداد کرد. کسب هشت جام طی ده سال برای یک باشگاه متوسط بینظیر است، به طوری که با رفتن وی شاید سالهای بسیار زیادی طول بکشد تا این مقامهای معتبر در کمترین زمان عاید اتلتیکو شود.
طی سالهای اخیر در پنج لیگ معتبر دنیا تیمهای متوسطی همچون آتالانتا و ناپولی در ایتالیا، لایپزیش در آلمان، تاتنهام در انگلیس و… خود را به قهرمانی نزدیک کردهاند اما هرگز قهرمان نشدند همچنین لستر سیتی در سال ۲۰۱۶ قهرمان لیگبرتر انگلستان شد اما نه قبل و نه بعد آن هیچ توفیقی پیدا نکرد. بنابراین کسب این تعداد جام برای اتلتیکو در اسپانیا که به صورت مستمر و پیاپی صورت گرفت باعث شد اتلتیکو از یک باشگاه متوسط به یک باشگاه درجه یک و مدعیِ همیشگی تبدیل شود و فوتبال اسپانیا را از وضعیت دو قطبی بودن خارج کند. دیگر زمان آن نیست که جامها بین دو باشگاه بارسلونا و رئال مادرید دست به دست شود، به ویژه اگر مقامات و مدیران باشگاه در پی تمدید قرارداد با این مربیِ نابغه باشند و فرصت ماندن او را تا دو دههی آینده فراهم آورند. آن وقت شاهد رقم خوردن برگ جدیدی از تاریخ فوتبال در اسپانیا خواهیم بود. تاریخی که در عالم فوتبال تنها یکبار و از سوی اسطورهای نظیر فرگوسن رقم خورده است. سیمئونه مردی است که میتواند از فرگوسن هم پیشی بگیرد.
انتهای پیام