بایکوت صندوق رای به سود کیست؟
رضا نصری، حقوقدان بینالملل در کانال تلگرامی خود نوشت:
در تاریخ معاصر، به سختی میتوان موردی پیدا کرد که نشان دهد «بایکوت صندوق» – که اغلب به منظور اعتراض یا مشروعیتزدایی از فرایند انتخاباتی صورت میگیرد – منجر به نتیجه مطلوب برای بایکوتکننده شده باشد.
۱) در سال ۱۹۲۴، شیعیان عراق انتخابات مجلسی که بنا بود قانون اساسی تدوین کند را بایکوت کردند. نتیجهاش این شد که ۸۰ سالِ تمام – یعنی سه نسل – از کلیه مناسبات قدرت برکنار شدند.
۲) در سال ۱۹۷۳، مدافعان وحدت دو ایرلند شمالی و جنوبی رفراندومی را که با همین موضوع برگزار شده بود بایکوت کردند. اما مخالفان وحدت دو ایرلند به طور وسیع در انتخابات مشارکت کردند. نتیجه این شد که جناح مخالف با کسب اکثریت آراء پیروز شد. طبعاً وحدتی هم صورت نگرفت.
خوب یا بد، سرنوشت دو ایرلند نیز همانجا برای نسلها رقم خورد.
۳) در سال ۱۹۹۷، اپوزیسیون صربستان انتخابات را بایکوت میکند و ناگزیر موجب پیروزی مجدد «اسلوبودان میلوسویچ» میشود. با پیروزی او نیز «جنگ کزوو» کلید میخورد و سرنوشت هرآنچه از آن کشور باقی میماند به کُل عوض میشود!
۴) نزدیکتر به خودمان در سال ۲۰۱۲ و متعاقباً سال ۲۰۱۴ رفراندومهای قانون اساسی در مصر، در سال ۲۰۱۷ همهپرسی در ترکیه و چندین مورد مشابه دیگر نشان میدهد قهر با صندوق منتهی به نتیجه دلخواه جریان معترض نمیشود.
۵) این ادعا در فضای آکادمیک نیز اثبات شده است. متیو فرنکل – محقق علوم سیاسی – صد مورد «بایکوت انتخابات» از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ را در سراسر جهان بررسی کرده و نتیجه گرفته که همواره متضرر ماجرا جریانی بوده که از ظرفیتهای صندوق – ولو محدود – استفاده نکرده است.
۶) خلاصه اینکه مطالعات تطبیقی و بررسی تاریخ انتخابات معاصر گواه میدهد ترک صحنه سیاسی و واگذاری آن به رقیب به منظور بیان یک اعتراض نمادین یا سلب مشروعیت از فرایند انتخاباتی جز ایجاد یک موج زودگذر – که آن هم با ترفندهای تبلیغاتی طرف مقابل قابل مهار است – نتیجه دیگری در بر ندارد.
انتهای پیام