صعود طالبان و افول مراجع
محسنحسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی تشیع و آیینهای شیعی، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «صعود طالبان و افول مراجع» نوشت:
۱- “گروه تروریستی طالبان بعد از تصرف شهرک شیعه نشین بانو و سرزمین های گسترده ای از افغانستان و کشتار اهالی آن، هجوم گسترده ای را از محور های مختلف علیه شهر جاغوری در ولایت غزنی صورت داد.
گروه طالبان هزار نفر از گردان الحمراء را مأمور کرد که اگر اهالی شهر جاغوری که از دوستداران حضرت امیرالمومنین هستند با سرکرده طالبان بیعت نکردند، به این شهر یورش برده و آن را بر سر اهالی و ساکنان آن خراب کنند.
هجوم طالبان به جاغوری چند ساعتی به طول کشید و بعد از یک نبرد شدید، نیرو های مقاومت مردمی با همکاری نیرو های امنیتی توانستند در برابر یورش طالبان بایستند و بعد از محاصره مهاجمان، ضربه سنگینی بر نیرو ها و تجهیزات نظامی وارد کنند و ۲۲ نفر از تروریست های طالبان در میدان نبرد به هلاکت رسیده و شمار زیادی از آنها به اسارت در آمدند.
شهر جاغوری از مهم ترین مناطق شیعه نشین در ولایت غزنی به شمار می رود و شهر علما و محل تولد حضرت آیت الله اسحاق فیاض از مراجع نجف اشرف است.”
۲- از آغاز دور تازهی حملات و جنایات گروه بدنام طالبان در افغانستان و جوار مرزهای شمال شرقی ایران چند هفتهای میگذرد. بااینوجود در فضای کشور هنوز شاهد انفعال، سردرگمی و تناقض در تحلیل و فهم این وقایع هستیم. نه مواضع حاکمیت و دستگاه رسمی سیاست خارجی شفاف و روشن است و نه مواضع کارشناسان و تحلیلگران و فعالان سیاسی.
۳- اما عجیبتر از همه سکوت و انفعال سازمانهای دینی و متولیان آنها است. کسانی که انتظار میرود در صف نخست موضعگیری و واکنش به این حوادث باشند. چراکه جنایات طالبان به نام دین و شریعت اسلام صورت میگیرد.
آنطور که من با مراجعه به پایگاههای اینترنتی رسمی و صفحات دفاتر مراجع تقلید در شبکههای اجتماعی و نیز جستجوهای اینترنتی رصد کردم تا این لحظه هیچیک از مراجع مشهور و نیز آنها که در مظان مرجعیتاند و احتمالا نسل بعدی مراجع را تشکیل خواهند داد، درباره وضعیت این روزهای یک کشور اسلامی و فجایعی که به نام اسلام در آن رخ میدهد، موضع علنی و شفافی نگرفتهاند.
و این انفعال حتی مراجع افغانستانیتبار از جمله آيتالله اسحاق فیاض را هم شامل میشود.
۴- مرجعیت شیعه یک نهاد ریشهدار، پرنفوذ، مؤثر و از منابع قدرت دینی بوده که فراتر از مرزهای سیاسی هدایت لااقل بخشی از بدنه شیعیان کشورهای مختلف را برعهده داشته است. صیانت از چنین جایگاهی و حفظ شأن راهبری شیعه آنهم در دنیای امروز که مناسبات و تعاملات و روابط سیاسی اقتصادی در آن دائما پیچیدهتر شده و به تبع نسبت نهاد دین با نهاد دولت و قدرت و سازوکارهای مدیریت افکار عمومی و هویتسازی و حفظ جامعهی دینی نیز صورتبندی به کلی متفاوتی از گذشته پیدا کرده است، کار دشواری است. ایفای چنین نقش خطیر و مهمی دیگر با همان روشهای سنتی و مناسبات فروبسته، شخصی و گلخانهای علمایی و کانالهای ارتباطی محدود و عدم شفافیت مالی و عملکردی بیوت و کنش محافظهکارارانه در دفاع از منافع جامعهی دینداران و موارد مشابه دیگر امکانپذیر نیست و حاصلی جز فروکاست جایگاه مرجعیت و تحدید بیشتر دایرهی نفوذ و تأثیر مراجع ندارد.
۵- آنچه از مراجع تقلید (به عنوان یکی از گروههای مرجع اجتماعی) انتظار میرود بسیار فراتر از پرداختن به فروعات فقه فردی و توسعهی مناسک و اعلام موضعهای مناسبتی و کلیشهای و نهایتا اعلام آغاز و پایان ماههای قمری و میزان فطریه و نرخ کفاره است. نه سیاستزدگی و تبدیل مرجعیت به تریبون پروپاگاندای حاکمیت و نه انفعال و تنزهطلبی و بیاعتنایی به مسائل روز ملی و جهانی خصوصا بحرانهای خونین که گریبانگیر جهان اسلام است، هیچکدام به سود سازمان دین و جامعه دینداران و خود روحانیت شیعه نیست.
و این را لااقل آن دسته از مجتهدان و اساتید ردهبالای حوزه که قصد دارند در آینده در جایگاه مرجعیت قرار گیرند، باید به درستی درک کنند و برایش آماده شوند. (البته که به نظر میرسد به دلایل مختلف ازجمله همین مدل کنشگری مراجع و نیز مجموعه تحولات شتابانی که هم در سطح جهانی و هم درون جوامع شیعی جریان دارد، در نسلهای بعدی، “مرجعیت” در معنا و مفهوم فعلی ثابت نمانده و اساسا صورت و معنای دیگری خواهد یافت)
انتهای پیام
باسلام ازآن مرجعی که مدنظر شما ومورد انتظار شیعیان است دهها سال استکه فقط صورتی واسمی باقیمانده . مهمترین هدف این عزیزان فقط حفظ خودشانست.