یک شهروند کرمانی: سه ساعت طول کشید برای نجات همسرم هلیکوپتر نجات بفرستند
روز پانزدهم تیرماه رضا منظری توکلی – شهروند کرمان و یک معلم 50 ساله – به همراه دوستانش به کوه میرود و حدودا ساعت یازده و نیم دچار حملهی قلبی میشود. به گفتهی همسر او، هلیکوپتر و تیم نجات، سه ساعت بعد به آنجا میرسند. رضا منظری توکلی در نهایت فوت میشود.
همسر او در اینباره به انصاف نیوز میگوید: سه ساعت طول میکشد که تیم نجات برسد. چون باید برای انتقال هلیکوپتر از تهران اجازه میگرفتند. شاید اگر زودتر میرسیدند، او زنده میماند.
«همراهان او میگفتند هلال احمر در ابتدا قصد داشته است نیروی زمینی برای انتقال او بفرستند، یعنی ضریب هوشی آنها در این حد است. همسر من فوت شد، امیدوارم این اتفاق برای دیگران پیش نیاید».
او ادامه داد: اگر همسر من هم پارتی داشت، سریع برای او هلیکوپتر میفرستادند، اما او یک معلم ساده بود. چرا برای استفاده از هلیکوپتر به اجازه نیاز دارند، برای جان انسانها ارزش قائل نیستند؟ همراهان او میگفتند وقتی هم هلال احمر رسید، نیم ساعت مشغول فیلمبرداری بودند، یعنی نمایش و فیلمبرداری هم از جان شوهر من هم مهمتر بوده است؟
در ادامه گزارش یکی از همراهان مرحوم منظری توکلی را که در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است بخوانید:
حدود ساعت ٥:٤٥ صبح از كنار جاده بهسمت قله حركت كرديم، حدود ساعت ٨ صبحانه خورديم و پس از استراحت كمی راه افتاديم بهسمت قله. هوا كمی ابری بود و باد خنکی هم ميوزيد. در مسير اكثر اوقات آقايان بهجتی، احمد آقا الهاميان، مرحوم منظری توکلی و رسايی از بقيه جلوتر بودند و ما پنج نفر عقبتر بوديم.
حدود ١١:٣٠ كه تا قله شايد كمتر از نيمساعت فاصله داشتيم، آقای رسايی روی تخته سنگی بهمدت يک دقيقه دراز كشيدند و سپس به سه نفر جلويی ملحق شدند. حدود ٢ يا ٣ دقيقه بعد ديديم مرحوم منظری توکلی هم روی تخته سنگی دراز كشيدند. (چون قبلش آقای رسايی همينكار را كردند پس برای ما طبيعی بود.)
يک دفعه ديديم آقای رسايی بهسمت ايشان درحال دويدن است. ما هم كه حدود بيست سی متر از آنها عقبتر بوديم، ما هم شروع به دويدن كرديم. متأسفانه نفس قطع و ضربان خيلی ضعيف بود. آقای چنگيزی شروع به ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی کردند (با اينكار حدود سه چهار تا نفس كشيدند و دیگر قطع شد.)
ضمن اينكه شمارهی دختر خواهرشان را كه پزشک هستند گرفتیم و از ايشان هم پرسيديم چهكار بايد بكنيم. از طرفی با تماس با هلال احمر در كرمان جهت ارسال هليكوپتر هماهنگ کردیم.
تا ساعت حدود دو بعدازظهر كه هلی كوپتر آمد، ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی و ايجاد سايه روي مرحوم قطع نشد. (شايد هر یک از ما متوجه بوديم كه كار تمام شده است، اما دلمان نیامد به هم چيزی بگوییم، چون قبول آن بسیار دردناک بود)
هلیكوپتر آمد و دوری زد و برگشت. ما قطع اميد كرديم و يكی ازدوستان پيشنهاد حمل را دادند که غیر ممکن بود. مجدداً هلی كوپتر برگشت و بهفاصلهی حدود ٥٠ متری ما در ارتفاع دو متری ايستاد و اشاره كردند او را بياورید؛ برديم. زير هلیكوپتر، يک سبد حمل مصدوم فرستادند و ايشان را بالا كشيدند.
روحشان شاد!
انتهای پیام
در مورد این حادثه علاوه بر اهمال کاری امداد هوایی ، تهیه فیلم قلابی امداد و نجات از مرحوم توکلی و شوآف حضرات امداد و نجات با جسد این شهروند محترم بود که دل خانواده ایشان را بسیار بدرد آورد . این رویه فقط نشان از ابزار شدن شهروندان جهت کسب کرسی و تثبیت پست هایی ست که هیچ کارایی برای جامعه ندارند جز پز دادن و نمایش دروغین . خدا به همه ملت ما رحم کند که حیاتی ترین و اضطراری ترین مسائل زندگی ما دستخوش دنیای مسئولین بی مسئولیت می شود .