خرید تور نوروزی

پاسخ استفتائات ويژه ماه رمضان از آيت الله صانعى

به گزارش انصاف نیوز، سایت آیت الله یوسف صانعی، تعدادی از پاسخ های این مرجع تقلید به استفتادات ویژه ی ماه رمضان را در آستانه ی این ماه منتشر کرده که در پی می آید:

س 1. به نظر حضرت عالى اول ماه رمضان چگونه ثابت مى شود؟

ج ـ اول ماه به چهار چيز ثابت مى شود:

1. خود انسان ماه را ببيند؛

2. عده اى كه از گفته آنان اطمينان پيدا مى شود، بگويند ماه را ديده ايم؛

3. دو نفر مورد اطمينان بگويند كه در شب، ماه را ديده ايم و اوصاف ماه را مثل هم تعريف كنند؛

4. سى روز از اول ماه شعبان بگذرد كه به واسطه آن اول ماه بعد ثابت مى شود؛ و اول ماه با پيشگويى منجمين و علوم روز ثابت نمى شود، ولى اگر انسان از گفته آنان اطمينان و علم عادى پيدا كند، بايد به آن علم عمل نمايد.

س 2. در صورت رؤيت هلال در ايران و حكم حاكم شرعى به ثبوت رؤيت هلال و اعلام عيد در سراسر ايران، با در نظر داشتن اينكه چه بسا هلال در مناطق غربى ايران رؤيت مى شود، آيا ما مى توانيم طبق همين حكمِ حاكم، در افغانستان، حكم به ثبوت اوّل ماه شوّال نماييم؟

ج ـ گرچه حكم حاكم نسبت به اوّل ماه و هلال، نفوذ ندارد، ليكن حسب مبناى اخير اين جانب رؤيت هلال در هر مملكت براى مملكت ديگر، در صورتى كه در شب مشترك باشند اگر چه اشتراكشان در شب، در همه شب نباشد و به مقدار كمى باشد، كفايت مى كند.

س 3. اگر شخصى كه از حضرت عالى تقليد مى كند، روز اوّل ماه مبارك رمضان را طبق حكم حاكم شرع، روزه نگرفته باشد، آيا بايد روزه آن روز را قضا كند يا خير؟

ج ـ حكم حاكم در مورد هلال ماه، نفوذ ندارد و قضا و عدم آن، منوط به يقين مكلّف نسبت به اوّل ماه يا آخر ماه است.

س 4. در حال حاضر كه با پيشرفت ابزار علمى قادريم با استفاده از وسيله اى چون دوربين دو چشمى، هلال هاى باريك را نيز رؤيت نماييم، آيا باز براى رؤيت هلال، بايد تنها به چشم غير مسلّح متوسل شويم و يا اينكه رؤيت هلال ماه با استفاده از ابزار نيز داراى حجيت است؟

ج ـ مناط شهور و اهلّه كه مواقيت شرعى براى روزه و حج و غير آنهاست، همان حلول شهر (ماه) است نه رؤيت، و حلول به هر طريق علمى كه باشد، حجت است و كفايت مى كند؛ به علاوه آنكه بر فرض موضوعيت رؤيت، مقتضاى اطلاق ادلّه اش اعتبار رؤيت هلال با ابزار است و اختصاص به رؤيت با چشم غير مسلح ندارد.

س 5. آيا اخبار مربوط به رؤيت هلال از سوى مراكز خبرى و صدا و سيماى كشورهاى اسلامى غير از ايران، حجّت است؟

ج ـ معيار، اطمينان و وثوق است، كه در موضوعات از هر راهى حاصل شود، حجّت است.

س 6. افرادى كه براى كار به كشورهاى حوزه خليج فارس مى روند، اگر در اواخر ماه مبارك رمضان به آن جا سفر نمايند، با توجّه به اين كه روزه را يك روز ديرتر از آن جا شروع كرده اند، تكليف اتمام روزه آنان بايد بر مبناى كدام محل باشد؟

ج ـ مبنا، ثبوت رؤيت هلال است به نحوى كه در پاسخ سؤال دو گذشت.

س 7. نيت روزه در ماه رمضان چگونه است؟

ج ـ در روزه ماه رمضان همين مقدار كه تصميم دارد فردا را روزه بگيرد، كفايت مى كند.

س 8. شخصى يادش نيست كه نيّت روزه كرده يا نه و روزه اش را با شكّ و ترديد در صحّت و عدم صحّت كامل كرده، آيا اين روزه صحيح است يا خير؟

ج ـ همين كه سحرى خورده و مى خواسته روزه بگيرد، نيّت روزه است، چون لزومى ندارد كه نيّت به زبان جارى شود يا از قلب گذرانده شود.

س 9. اين جانب مقدار چربى خونم بالاست و روزه برايم مفيد است، لذا علاوه بر روزه ماه مبارك رمضان، روزه مستحبّى نيز مى گيرم. بفرماييد كسى كه روزه براى سلامتى او مفيد است، اگر روزه مستحبّى بگيرد، آيا ثواب اخروى دارد؟ چگونه بايد نيّت كند؟

ج ـ اين گونه اغراض مضرّ به قصد قربت معتبره در صحّت عبادت نيست، بلكه معلوم نيست كه حتّى به قصد اخلاص هم مضرّ باشد، گرچه مضرّ بودنش موجب بطلان نيست، و چگونه مى تواند مضرّ به اخلاص در قصد باشد با اينكه همان سلامتى را هم از جانب خداوند مى داند، و فكر مى كند او كه مسبّب الأسباب است، اين آثار را در روزه قرار داده است.

س 10. اگر كسى اول ماه مبارك رمضان نيّت كند، آيا لازم است كه براى هر روز، هنگام سحر هم نيّت كند؟

ج ـ انسان مى تواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن نيّت كند، و بهتر است كه شب اول ماه هم نيّت روزه همه ماه را بنمايد.

س 11. اگر كسى در روز ماه مبارك رمضان از نيت خود برگشت و بنا گذاشت كه روزه نباشد و بعد از آن، قبل از اينكه چيزى بخورد و بياشامد و روزه خود را عملا باطل بكند، پشيمان شد و بنا گذاشت كه روزه باشد، تكليفش چيست؟

ج ـ گر چه روزه ماه مبارك رمضان و هر روزه واجب معيّن ديگر با اين گونه بنا گذارى ها كه منافات با استمرار نيت روزه دارد باطل مى شود و قضايش واجب است، اما به هر حال حقّ خوردن و آشاميدن و غير آنها از مفطرات را ندارد، چون بقا بر حالت روزه در ماه رمضان براى همه حتى كسى كه روزه اش باطل است و بايد قضا هم بگيرد، تعبداً واجب است و با ارتكاب مفطرات مسئله كفّاره و گناه و معصيت هم بر قضا اضافه مى شود.

س 12. اگر كسى به عنوان پيشواز روزه بگيرد و بعد معلوم شود كه روز اول ماه رمضان بوده است. آيا بايد روزه آن روز را قضا نمايد؟

ج ـ روزه آن روز قضا ندارد، چون روزى را كه به عنوان پيشواز روزه گرفته رمضان بوده است و جزء روزه رمضان محسوب مى شود.

س 13. روزى را كه معلوم نيست اول ماه رمضان است يا آخر شعبان، آيا مى توان جزء ماه رمضان به حساب آورد و به اين نيت روزه گرفت؟

ج ـ روزى را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، واجب نيست روزه بگيرد و اگر بخواهد روزه بگيرد نمى تواند نيت روزه رمضان كند و اگر به نيت قضا يا غير قضا روزه بگيرد و بعد معلوم شود اول رمضان بوده، جزء روزه رمضان محسوب مى شود و اما روزى را كه شك دارد آخر رمضان است يا اوّل شوّال، بايد روزه بگيرد و اگر تا قبل از غروب معلوم شود كه اول شوّال است، روزه آن روز باطل مى باشد.

س 14. اين جانب دخترى هستم كه ده سال شمسى سن دارم و در نُه سالگى بنا به توصيه پدرم حضرت عالى را به عنوان مرجع خود، انتخاب نمودم. لطفاً بفرماييد امسال روزه بر من واجب است يا خير؟ و كلاًّ از چه سنّى مى بايد نماز و روزه خود را به جا آورم؟

ج ـ تا قبل از سيزده سالگى تمام قمرى (كه هنوز نسبت به شما محقّق نشده،) چون بالغه نيستيد، چيزى از واجبات براى شما واجب نيست كه تركش معصيت و گناه باشد؛ ليكن تا حدّى كه اذيّت نشويد، انجام دادن آنها مطلوب است، و ناگفته نماند كه هر دخترى هر زمان، ولو قبل از سيزده سالگى عادت زنانه بشود و يا موى درشت، بالاى محلّ زنانه اش برويد، بالغه و مكلفّه است كه همه واجبات را بايد انجام دهد، و مثل بزرگ سالان است؛ وگرنه همان تمام شدن سيزده سال قمرى است؛ و نيز ناگفته نماند كه هر سال شمسى، ده روز بيش از قمرى است.

س 15. در آستانه ماه شريف و مبارك رمضان و با توجّه به توسعه شهر ما و عدم امكان تشخيص دقيق لحظه طلوع فجر، خواهشمند است نظر شريف خود را در مورد زمان امساك براى روزه و اقامه نماز صبح بيان فرماييد.

ج ـ معيار در اذان صبح، طلوع فجر صادق است و در مغرب، همان غروب عرفى است كه استتار قرص مى باشد و در تحقق مغرب احتياج به برطرف شدن سرخى طرف مشرق (حمره مشرقيّه) نيست و هرگاه اطمينان به آنها حاصل شود، ولو از اذان مؤذّنان، كفايت مى كند، همچنان كه از هر راه ديگر اطمينان حاصل شود، كافى است و با فرض عدم اطمينان، نماز صبح و مغرب را بايد تا حصول اطمينان، تأخير انداخت؛ و امّا نسبت به روزه، افطار قبل از اطمينان به اذان مغرب، حرام است و موجب كفّاره و قضاست و نسبت به طلوع صبح، احتياط در نخوردن، با شكّ در طلوع صبح، مطلوب است.

س 16. اگر شخصى در ماه مبارك رمضان از خواب بيدار شود و غذا بخورد، سپس متوجّه شود كه از وقت اذان صبح گذشته است، آيا روزه اين فرد صحيح است؟

ج ـ چنانچه در ماه رمضان، بدون اينكه تحقيق كند صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل مى كند، انجام دهد و بعد معلوم شود كه صبح بوده؛ و نيز اگر بعد از تحقيق، با اينكه گمان دارد صبح شده، كارى كه روزه را باطل مى كند؛ انجام دهد و بعد معلوم شود كه صبح بوده، قضاى آن روزه بر او واجب است؛ ولى اگر بعد از تحقيق با نگاه كردن، گمان يا يقين كند كه صبح نشده و چيزى بخورد و بعد معلوم شود كه صبح بوده، قضا واجب نيست؛ بلكه اگر بعد از تحقيق شك كند كه صبح شده يا نه و كارى كه روزه را باطل مى كند، انجام دهد، بعد معلوم شود كه صبح بوده، قضا واجب نيست، و امّا اگر تحقيقش از راه ديگرى بوده، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.

س 17. به نظر حضرت عالى وقت افطار روزه چه زمانى مى باشد، آيا براى افطار بايد صبر نمود تا سرخى طرف مشرق (حمره مشرقيه) برطرف شود؟

ج ـ وقت افطار و نماز مغرب، مغرب مى باشد و مغرب همان گونه كه برخى از علماى بزرگ شيعه فتوا داده اند همان غروب عرفى است كه خورشيد غروب مى كند و در تحقق مغرب ذهاب حمره مشرقيه (برطرف شدن سرخى طرف مشرق) لازم نيست. گر چه كمى صبر كردن بعد از غروب عرفى و استتار قرص، مطلوب است.

س 18. كسى كه در ماه مبارك رمضان روزه دار است، اگر به علّت فراموشى يا غفلت چيزى بخورد يا بياشامد، آيا روزه اش باطل مى شود يا خير؟

ج ـ فراموشى و غفلت سبب بطلان هيچ نحو روزه اى، چه روزه ماه مبارك رمضان، و چه روزه قضا و چه روزه مستحب و غير آنها نيست، چرا كه نسيان و خطا، مرفوع است.

س 19. اگر روزه دار توسط رطوبت زبانش، لب خود را مرطوب كند و پس از آن كه با هوا تماس گرفت دوباره لب خود را زبان بزند و رطوبت آن را فرو برد، آيا روزه اش باطل است؟

ج ـ اگر رطوبت، زياد باشد و آب خارجى محسوب شود مبطل است و الاّ اگر رطوبت، كم باشد مبطل روزه نيست و به خود، وسواس راه ندهد.

س 20. اگر خلطى در گلوى كسى باشد و آن را فرو دهد، آيا روزه او باطل مى شود؟

ج ـ تا زمانى كه در داخل فضاى دهان نشده باشد، فرو بردن آن مبطل روزه نيست.

س 21. اگر انسان در ماه مبارك رمضان و در حال روزه، به حمام برود، آيا اشكال دارد يا خير؟ در صورتى كه هوا سرد و حمّام پر از بخار آب باشد، آيا اين بخارها در حال تنفّس، حكم آب را دارد؟

ج ـ بخار حمام مبطل روزه نيست، ليكن احتياط واجب آن است كه روزه دار، بخار غليظ را به حلق نرساند.

س 22. آيا استحمام به روش امروزى موجب بطلان روزه است؟

ج ـ حمّام رفتن، موجب بطلان روزه نيست و تنها اگر باعث ضعف شود، مكروه است و آنچه موجب بطلان است، فرو بردن تمام سر در آب است؛ مثل اينكه كسى تمام سر را عمداً در حوض آبى فرو ببرد.

س 23. كشيدن سيگار، تنباكو و غيره براى شخص روزه دار چه حكمى دارد؟

ج ـ دود سيگار، تنباكو و مانند آن، بنا بر احتياط واجب، مبطل روزه است.

س 24. آيا استفاده از دستگاه بُخُور جهت معالجه، روزه را باطل مى كند؟

ج ـ اگر غليظ نباشد، مانعى ندارد؛ و امّا اگر بخار غليظ باشد، بنا بر احتياط واجب، نبايد وارد حلق شود، و امّا ورود آن به بينى و فضاى دهان، فى حدّ نفسه، منعى ندارد؛ ليكن اگر بخارها به صورت آب در دهان جمع شود، نبايد فرو ببرد، چون آبِ خارج و مُبطل روزه است.

س 25.آيا مى توان به علت ضعفى كه در اثر روزه گرفتن به انسان دست مى دهد، روزه نگرفت؟

ج ـ روزه گرفتن باعث ضعف است و اگر ضعف انسان كه از روزه پيدا مى شود، قابل تحمل و متعارف باشد، باعث سقوط روزه نمى شود.

س 26. اگر زن براى اينكه روزه هاى ماه رمضان را بگيرد، قرص بخورد تا عادت نشود، آيا روزه اش درست است؟

ج ـ اين كار جايز و روزه اش صحيح است.

س 27. اگر كسى قبل از اذان صبح ماه مبارك رمضان، خودش را جنب كند و عمداً غسل نكند، و بعد از خوردن سحرى و قبل از اذان، در حالى كه وقت براى غسل تنگ است تيمم و بعد از اذان غسل كند، روزه اش صحيح است يا خير؟

ج ـ اگر چه معصيت كرده ولى روزه اش صحيح است.

س 28. همسر اين جانب با روزه گرفتن من مخالف است و از من مى خواهد كه در ماه رمضان، روزه نگيرم؛ چون وقتى كه روزه هستم با او هيچ گونه رابطه زناشويى ندارم. آيا مى توانم روزه نگيرم و مسئوليّت شرعى آن را به عهده شوهرم بگذارم؟ در اين صورت آيا قضاى روزه ها بر من واجب است يا نه؟

ج ـ زوجه، مانند همه مسلمانان، بايد در ماه مبارك رمضان، روزه را (كه فرض بزرگ الهى است) بگيرد؛ ليكن اگر مردى همسر خودش را در ماه مبارك رمضان مجبور به مجامعت نمايد، كفّاره آن روز، به عهده مرد است و زن در اين جهت، معصيت كار نيست و لازم است كه امساك نمايد و همانند بقيّه روزه داران، روزه را بگيرد و به اتمام رساند و تنها بر زن به خاطر جنابتش، غسل واجب است.

س 29. اگر انسان هنگام غسل براى جنابت، صداى اذان را نشنود، ولى بعد بداند كه قسمتى از غسل يا تمام آن بعد از اذان واقع شده، حكم روزه او چگونه است؟ همچنين اگر هنگام غسل، صداى اذان صبح را بشنود، چه حكمى دارد؟

ج ـ چون عمداً با جنابت وارد صبح نشده، در فرض اوّل، روزه صحيح است و در فرض دوم هم روزه صحيح است و قضا ندارد، چون قبل از اذان، مشغول غسل شده است.

س 30. وظيفه شخصى كه بى اختيار از او منى خارج مى شود، در نماز و روزه ماه مبارك رمضان چيست؟

ج ـ هر چند اين گونه منى ها نجس اند؛ امّا موجب غسل نيست و شخص تا بيرون آمدن آن با اختيار، جُنُب نمى شود.

س 31. شخصى كه جنب شده، اگر به خاطر دور بودن حمام يا باز نبودن آن، قبل از اذان تيمّم كند و بعداً غسل كند، آيا روزه اش صحيح است يا خير؟

ج ـ چنانچه در ضيق وقت تيمّم كند و با تيمّم وارد صبح شود، روزه اش صحيح است.

س 32. چنانچه زن روزه دار، در ماه مبارك رمضان اندكى قبل از غروب آفتاب، حيض شود، روزه اش چه حكمى دارد؟

ج ـ روزه اش باطل مى شود، چون زن اگر قبل از افطار و غروب آفتاب، ولو براى يك لحظه، عادت زنانه شود، روزه آن روزش باطل است.

س 33. مسواك زدن براى روزه دار چه حكمى دارد؟

ج ـ در صورتى كه در هنگام مسواك زدن، چيزى فرو نبرد، مانعى ندارد.

س 34. آيا گازى كه از راه حلق بيرون مى آيد، مانند گازى كه بعد از خوردن نوشابه خارج مى شود، باعث باطل شدن روزه مى گردد؟

ج ـ آروغ زدن، مُبطل روزه نيست؛ ولى اگر بدون اختيار چيزى در گلو يا دهان انسان بيايد، بايد آن را بيرون بريزد، و اگر بى اختيار فرو برد، روزه اش صحيح است.

س 35. آيا مصرف شياف هاى رِكتال و كِرِم هاى واژينال، مبطل روزه است؟

ج ـ جايز است و مانعى ندارد، و آنچه مبطل روزه است اَكل و شُرب است، ولو از راه غير متعارف، كه در چنين مواردى تحقّق نمى يابد.

س 36. آيا تزريق آمپول و سرم هاى خوراكى مضر به روزه است يا خير؟

ج ـ تزريق آمپول مطلقاً ـ چه مسكن باشد چه دارويى و چه تقويتى، عضلانى باشد يا وريدى ـ مبطل نيست و مضر به روزه نبوده و خوردن و آشاميدن نمى باشد، اما اگر جنبه تغذيه اى دارد و بناست به عنوان غذاى بيمار در چند روز مورد استفاده قرار بگيرد، احتياط واجب در گرفتن روزه و افطار نكردن و قضاى آن مى باشد، چون شبهه عدم تفاوت آن با خوردن از راه دهان وجود دارد كه همان منشأ احتياط مى باشد.

س 37. آيا ريختن دارو (مانند قطره) در چشم به هنگام روزه گرفتن، موجب باطل شدن روزه است؟

ج ـ روزه باطل نيست، بلكه اگر بو يا مزه آن به حلق برسد، مكروه است.

س 38. آيا استفاده بيماران تنفسى و ريوى از اسپرى ها، مضر به روزه است يا خير؟

ج ـ ظاهراً مبطل نيست و خوردن و آشاميدن محسوب نمى شود و مشمول ادلّه رسانيدن غبار به حلق نمى باشد.

س 39. بيماران قلبى كپسول هاى زير زبانى استفاده مى كنند كه از حلق عبور نمى كند و دارو توسط رگهاى خاصى در زير زبان جذب مى شود، آيا اين داروها مبطل روزه است؟

ج ـ ظاهراً مبطل است، چون عرفاً خوردن و آشاميدن است.

س 40. آيا انجام آندوسكپى مضر به روزه هست يا خير؟

ج ـ صِرف فرستادن دستگاه به داخل بدن و خارج نمودن آن بدون آنكه موادى همراه آن باشد، از آن جهت كه صدق اَكل و شُرب نمى كند، مبطل روزه نمى باشد.

س 41. در باب مُفطرات ماه رمضان، آيا اگر كسى با كتابت، كذبى را به ائمه و يا انبيا(عليهم السلام) نسبت دهد، از مُفطرات است؟

ج ـ مُبطل است و حكم لفظ را دارد.

س 42. آيا خواندن قرآن در ماه مبارك رمضان براى كسى كه يقين دارد اشتباهاتى در قرائت آن دارد، جايز است و يا آنكه چون يقين به اشتباه دارد نبايد بخواند و خواندنش حرام و مبطل روزه است؟

ج ـ با قطع نظر از سيره مستمره قطعيه، نه تنها جايز است بلكه خواندن قرآن براى چنين افرادى مثل ديگران مستحب و همه ثواب هاى قرائت قرآن را مى برد و شبهه كذب در قرائت قرآن چون مخاطب وجود ندارد، تحقق پيدا نمى كند تا مشكلى پديد آيد.

س 43. آيا احتمال بيمارى و يا شدت آن و مضر بودن روزه از حيث سلامتى كه موجب جواز افطار صوم و بلكه عدمش شرط صحت مى باشد، تشخيص آن منوط به نظر پزشك مى باشد و يا اگر خود انسان احتمال عقلايى دهد، كفايت مى كند؟

ج ـ نظر پزشك موضوعيّت ندارد و همان گونه كه در روايات آمده معيار خود انسان و احتمال خودش مى باشد. آرى، نظر پزشكان محترم پديدآورنده احتمال است و بايد توجه داشت كه اگر پزشك روزه گرفتن را مضر بداند اما خود شخص فكر كند مضر نمى باشد، به نظر پزشك اعتماد نمودن لازم است چون قطعاً پزشك همه جوانب بيمارى را از حيث فعلى و آينده مورد توجه قرار مى دهد و كار تخصصى او مى باشد و على القاعده ايجاد احتمال مى نمايد.

س 44. آيا احتمال ضرر و بيمارى، مجوّز افطار است، يا اطمينان به ضرر و بيمارى هم لازم است؟ ميزان در مقدار ضرر چيست؟

ج ـ احتمال عقلايى به ضرر و بيمارى مجوّز است و اطمينان لازم نيست، و معيار، خوفِ ضرر و بيمارى است؛ و ميزان، مقدارى است كه به طور متعارف تحمّل نمى شود و بايد غير از ضررى باشد كه بر حسب طبع، در اثر روزه براى همه روزه داران محقّق مى شود.

س 45. فردى در اوايل سنّ تكليف، قبل از اذان صبح محتلم شده، ولى با تأخير عمدى، به علت خجالت از پدر و مادر، و جهل به مسئله و وجوب كفّاره، تا اذان صبح، غسل نمى كند و به خاطر جهالت تيمّم هم نكرده است. وظيفه او نسبت به روزه آن روز چيست؟

ج ـ در فرض سؤال، چون جاهل به مسئله بوده و جهلش هم به حساب اوايل تكليف بودن، جهل عن قصور محسوب مى شود، ظاهراً زيادتر از قضا بر او واجب نيست.

س 46. اگر انسان سرش را همانند غواصان بپوشاند و زير آب برود، آيا روزه اش باطل مى شود يا خير؟

ج ـ در امثال اين موارد كه سر مستقيماً زير آب نمى رود، روزه باطل نمى گردد.

س 47. حكم روزه كاركنان آتش نشانى، زمانى كه مشغول امداد رسانى در حين انجام مأموريت هستند چگونه است؟ با توجه به اينكه گاهى مجبور مى شوند براى نجات جان شخص غريق به زير آب رفته و او را از غرق شدن نجات بدهند و يا در محل حريق، مجبورند در محوطه دود و گردو خاك غليظ وارد شده و ساعتها مشغول اطفاء حريق و نجات مصدومين باشند. در اين صورت آيا روزه آنها باطل است يا خير؟ و چنانچه روزه آنها باطل باشد، به غير از قضاى روزه آن روز، كفاره نيز واجب مى شود يا خير؟

ج ـ بر فرض آنكه نمى تواند از ماسك و امثال آن استفاده نمايد روزه اش قضا دارد ولى كفاره ندارد، و چون ماه رمضان خصوصيّت دارد، تعبّداً بايد امساك نمايد و چيزى هم نخورد.

س 48. اگر كسى صبح مسافرت كند با اينكه به حكم مسافر بودن مى تواند روزه را افطار نمايد، اگر چيزى نخورد و نياشامد و مفطرى انجام ندهد و قبل از ظهر همان روز به محل زندگى اش (شهر يا روستا) برگردد، آيا مى تواند نيت روزه نمايد و روزه اش صحيح است؟ يعنى همانند مسافرى است كه بعد از چند روز مسافرت قبل از اذان ظهر بدون آنكه مفطرى انجام دهد و به محل زندگى مى رسد يا با هم فرق دارند؟

ج ـ فرقى ندارد و با نيت روزه، روزه اش صحيح است و واجب است روزه را بگيرد، ليكن با الغاى خصوصيت عرفيه و فحواى حكم شامل مورد دوم هم مى شود.

س 49. كسى كه مى خواهد بعد از ظهر مسافرت كند تا روزه اش درست باشد، آيا هنگام اذان ظهر بايد در خانه و محل سكونتش باشد يا حتى اگر به قصد سفر حركت كرده و نماز ظهر را در يكى از مساجد مسير كه هنوز به خارج شهر نرسيده بخواند و حركت كند نيز روزه اش صحيح است؟

ج ـ در مفروض سؤال حكم مسافرت بعد از ظهر را دارد چون در هنگام اذان داخل شهر بوده و از شهر خارج نشده وتا از شهر خارج نشود حكم مسافر را ندارد، بنابراين روزه آن روزش صحيح است.

س 50. اگر فرد روزه دار پيش از ظهر به مكانى برود كه فاصله آن تا وطنش بيش از چهار فرسخ است، و تا پيش از ظهر به وطن خود برسد، روزه اش چه حكمى دارد؟

ج ـ چنانچه افطار نكند و به وطن خود يا به جايى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، برگردد، روزه او صحيح است.

س 51. معيار درست بودن روزه براى مسافرى كه قبل از ظهر به وطنش مى رسد، رسيدن به محل زندگى و داخل شهر و قريه شدن است يا رسيدن به دروازه شهر و جايى كه صداى اذان متعارف شهر را مى شنود، يعنى گذشتن از حدّ ترخّص، كفايت مى كند؟

ج ـ ظاهراً معيار، ورود به محل زندگى و داخل شهر و قريه است كه بعد از آن مسافر محسوب نمى شود و بودن پيش از ظهر در خارج شهر و قريه براى كسى كه از سفر برگشته ولو صداى اذان را بشنود، كفايت نمى كند و چه نيكو است كه افرادى كه شك دارند كه قبل از ظهر به وطن يا محل اقامه مى رسند يا نه، روزه خود را از قبل و در حال سفر افطار نمايند.

س 52. دانشجويان و يا افراد ديگرى كه هر هفته به محل درس يا كار مى روند و برمى گردند، حكم نماز و روزه شان در ماه رمضان چگونه است؟

ج ـ همه كسانى كه براى مدت معيّنى از سال حداقل كم تر از ده روز يك سفر به قدر مسافت شرعى دارند به حكم كثيرالسفر همه جا نمازشان تمام است و روزه شان را بايد بگيرند، مگر آنكه ده روز در يك جا بمانند كه در سفر اول بعد از ده روز نماز شكسته و روزه افطار مى شود و در سفر دوم و بعد از آن همان حكم كثيرالسفر دو مرتبه بار مى شود، و به نظر اين جانب در اين حكم بين دانشجو و كسى كه شغلش سفر است همانند راننده ماشين بيابانى و برون شهرى و يا شخصى كه شغلش در سفر است ـ مثل كسى كه در كرج زندگى مى كند و محل كارش تهران است و هر روز به تهران مى آيد و بر مى گردد ـ فرقى نمى باشد و معيار همان كثرت سفر است.

س 53. اگر كثيرالسفرى كه مثلا از كرج مرتب به تهران مى آيد، در ماه رمضان بخواهد به سفر زيارتى مشهد و يا سفر ديگرى غير از سفرهاى متعارف قبلى برود. آيا روزه اش درست و نمازش تمام است يا در حكم مسافر مى باشد و روزه اش افطار مى شود و نمازش شكسته است؟

ج ـ همه افرادى كه به خاطر كثرت سفر نمازشان تمام و روزه را بايد بگيرند تا ده روز در يك جا نمانده، در هر مسافرتى و هر سفرى گرچه خارج از سفر متعارفشان باشد، نمازشان تمام و روزه را بايد بگيرند.

س 54. در صورتى كه تكليف مكلّف در بعضى موارد، جمع بين قصر و اتمام باشد، آيا مى تواند روزه بگيرد يا خير؟ و اگر گرفت و در ماه رمضان بود، آيا لازم است بعداً آن را قضا كند يا خير؟

ج ـ مواردى كه احتياطاً بين نماز قصر و اتمام، جمع مى شود، نسبت به روزه هم جمعش به گرفتن روزه و قضاى آن است.

س 55. در صورتى كه در ماه مبارك رمضان امكان مسافرت به كربلاى معلى و زيارت قبر سيدالشهدا فراهم گردد. آيا مسافرت به جهت زيارت مثل بقيّه مسافرت ها مكروه است؟

ج ـ نه تنها كراهت ندارد، بلكه با توجه به رواياتى كه زيارت ابى عبدالله الحسين7 در ماه مبارك رمضان و شب هاى قدر را دستور داده و به آن ترغيب نموده است مسافرت به جهت زيارت قبر مطهرش افضل هم مى باشد، همچنان كه مسافرت براى زيارت قبور ائمه ديگر نيز كراهت ندارد.

س 56. آيا غسل هاى مستحبى كه در ماه مبارك رمضان وارد شده است مجزى از وضو مى باشد؟

ج ـ همه غسل ها مجزى از وضو مى باشند و اختصاص به جنابت ندارد.

س 57. آيا دعاهاى طولانى مانند ابوحمزه ثمالى را مى توان به صورت قطعه قطعه و در چند نوبت خواند؟

ج ـ مانعى ندارد و لازم نيست تمام دعا را در يك مرتبه بخواند.

س 58. كسانى كه به خاطر بيمارى نتوانسته اند روزه ماه رمضان را بگيرند و بيمارى شان هم تا سال بعد استمرار داشته، وظيفه آنان چيست؟

ج ـ هر چند قضا از آنان ساقط است، اما بايد براى هر روز يا يك وعده غذا به فقير بدهند بخورد تا سير شود و يا يك مُد طعام، نان يا گندم يا برنج و يا امثال آنها به فقير بدهند.

س 59. تكليف دخترانى كه سالهاى اول بلوغ (به دليل اينكه والدين، آنان را منع مى كرده اند و مى گفته اند كه شما قدرت بر روزه ندارى)، و اين افراد اكنون به خاطر ندارند كه آيا در آن موقع، قدرت داشته اند يا نه، و آيا مسئله وجوب روزه و كفّاره را مى دانسته اند يا خير؟ آيا علاوه بر قضا، كفّاره هم بايد بپردازند؟ در صورت لزوم كفّاره، آيا بايد به ترتيب باشد، يا اينكه حتّى با داشتن قدرت بر روزه كفّاره (حتّى اگر بسيار مشقّت آور هم باشد)، مى توانند پرداخت كفّاره مالى را انتخاب كنند؟

ج ـ با فرض شك در اينكه روزه برايشان باعث ضعف مفرط و زياده از حدّ متعارف مى شده يا نه، ظاهراً قضا ندارد، مگر روزه ماه رمضانى كه تا ماه رمضان ديگر مطمئن بوده اند كه در اين مدت، زمانى بوده كه مى توانسته اند روزه بگيرند و نگرفته اند كه در اين صورت، قضا دارد؛ امّا كفّاره افطار عمدى، تعلّق نمى گيرد، چون عمد در افطار روزه واجب از ماه رمضان براى ايشان، ثابت نيست، ليكن احتياط در دادن يك مُد طعام است.

س 60. اگر كسى به علّت ترس از ضرر، روزه نگيرد، و در نظر مردم هم ترس او به جا باشد، ولى بعداً بفهمد كه شايد مى توانسته است كه روزه بگيرد. تكليف او در مورد روزه هاى سال گذشته چيست؟

ج ـ اگر ترس از ضرر، از ماه رمضان تا ماه رمضان ديگر ادامه داشته، روزه هاى آن ماه رمضان قضا ندارد و فقط فديه دارد، يعنى بايد براى هر روز 750 گرم گندم يا برنج بدهد. آرى، قضاى ماه رمضانى كه قبل از رسيدن ماه رمضان ديگر متوجه شده كه برايش ضرر ندارد، بر او واجب است و بايد قضاى آن را بگيرد.

س 61. شخصى در ماه رمضان، قبل از اذان صبح، يقين داشت كه وقت براى غسل دارد، ولى تا آماده براى غسل شد، اذان گفته شد، روزه او چه حكمى دارد؟

ج ـ روزه اش صحيح است و بايد قضاى آن را هم بگيرد و همان زمان كه اذان مى گويند، بايد يك تيمّم نمايد، چون شايد هنوز صبح، طالع نشده باشد.

س 62. مُد از طعام چه مقدار است؟

ج ـ تقريباً ده سير يا هفتصد و پنجاه گرم است.

س 63. آيا مى توان به جاى غذا و مُد، پول آن را به فقير داد؟

ج ـ نمى توان، ليكن اگر پول را به او بدهند كه با آن پول غذا تهيه نمايند و وثوق به تهيه غذا با آن پول باشد، كفايت مى كند.

س 64. آيا مى توان پول را به كسى بدهيم كه اطمينان داريم براى فقير غذا و يا مُد از طعام تهيه مى كند و نيابت بدهيم او غذا و يا مد را تهيه و به آنان بدهد؟

ج ـ با اطمينان مانعى ندارد و كفايت مى كند.

س 65. آيا انسان مى تواند كفّاره چند روزى را كه به خاطر بيمارى روزه نگرفته به يك فقير بدهد؟

ج ـ آرى، مى تواند و كفايت مى كند.

س 66. آيا كسى كه به خاطر سفر يا عذر ديگر (عادت زنانه) روزه نگرفته تا ماه رمضان ديگر رسيده، آيا تنها قضاى روزه به عهده اش باقى است يا علاوه بر آن بايد كفّاره تأخير كه همان اطعام و مُد از غذاست نيز بپردازد؟

ج ـ آرى، بايد بپردازد.

س 67. زنى كه به خاطر باردارى يا به خاطر شير دادن به بچه، روزه اش را نگرفته و اين روزه نگرفتن تا سال ديگر طول كشيده، آيا علاوه بر قضا و كفاره تأخير، چيز ديگرى هم بر عهده او مى باشد؟

ج ـ علاوه بر قضا و كفاره، اگر ضرر براى بچه بوده نه خود او، بايد براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد، و اگر ضرر براى خود او بوده نه بچه، بنا بر احتياط واجب بايد براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد.

س 68. آيا افرادى كه دچار بيمارى سنگ كليه هستند، در ايّام ماه رمضان مى توانند روزه بگيرند و به ميزانى كه كليه شان دچار مشكل نشود و سنگ نسازد، آب بنوشند؟

ج ـ نمى توانند و روزه شان با همان نوشيدن آب باطل مى شود و بحث ذى العطاش بحث ديگرى است.

س 69. پير زنى كه در شصت سالگى به علّت بيمارى، ضعف بدن و توصيه پزشكان روزه نگرفته است، و از اين پس هم روزه گرفتن برايش ضرّر دارد، تكليفش چيست؟ آيا كفّاره بر او لازم است؟

ج ـ روزه بر پير مرد و پير زن اگر طاقت روزه گرفتن نداشته باشند، و يا روزه براى آنها مشقّت داشته باشد، واجب نيست، و در صورتى كه طاقت روزه گرفتن نداشته باشند، كفّاره هم ندارد.

س 70. مادرى دارم كه از نعمت سواد، بى بهره است و به علّت بيمارى اى كه بر او عارض شده، نتوانست چند روزى را روزه بگيرد. به همين علّت، مى خواهد روزه برادر كوچك ترم را كه هشت ساله است و روزه بعضى از روزها را تماماً مى گيرد، در قبال پاداش ازاو بگيرد. آيااين كار ممكن است يا اينكه بايد خودش قضاى آن را به جا آورد؟

ج ـ كسى كه نمى تواند روزه بگيرد و از ماه رمضان تا رمضان ديگر هم بيمارى اش ادامه پيدا كرده، قضا بر او واجب نيست و تكليف، ساقط است و نبايد خود و يا فرزندان را به زحمت روزه بيندازد كه خداوند، اراده آسان گرفتن دارد نه مشكل گرفتن، و به هر حال، كار و روزه ديگرى در مفروض سؤال، هيچ ارتباطى به مادر پيدا نمى كند. آرى، مادر، بايد براى هر روز، يك مُدّ از طعام به فقير بپردازد.

س 71. روزه هايى را كه انسان به علّت غفلت در ايّام نوجوانى و آغاز تلكيف نگرفته، به خصوص اگر تعداد دقيق آنها را نداند، به چه شكل بايد جبران كند؟

ج ـ بايد قضاى آنها را بگيرد و براى تأخير در قضا بايد براى هر روز، 750 گرم گندم، برنج يا نان هم به فقير بدهد و احتياطاً هر مقدار هم كه مى تواند به عنوان كفّاره افطار عمدى، فقرا را اطعام كند (يعنى براى هريك روز، شصت نفر)؛ ليكن نبايد خود را در اين امر به زحمت بيندازد، بلكه به مقدارى كه برايش سهل و بدون مشقّت است، انجام دهد، خداوند، غفّار، بخشنده و مهربان است و نسبت به مقدار روزه ها كه گرفته نشده، مى تواند به حدّاقل (يعنى آنچه كه به آن يقين دارد)، اكتفا كند.

س 72. اين جانب روزه قضا دارم، آيا مى توانم ابتدا روزه پدرم را قضا كنم؟

ج ـ در جايى كه قضاى روزه پدر بر پسر بزرگ واجب باشد، مانعى ندارد.

س 73. آيا مرد براى گرفتن روزه مستحبّى، بايد رضايت همسرش را كسب كند؟

ج ـ گرفتن روزه مستحبّى از باب تسلط انسان بر نفس خود و عموميّت ادلّه صوم مندوب، نياز به اجازه ندارد، بلكه با منع ديگرى هم جايز است و زوجيت سبب عبوديّت و رقيّت نمى باشد. آرى، اگر روزه مستحبى مخالف و منافى حقّ استمتاع هر يك از ديگرى باشد نياز به اجازه دارد و بدون رضايت و اجازه، غير جايز و حرام است، چون منكر بوده و خلاف معاشرت با معروف است چنانكه خداوند در قران كريم فرمود: «وعاشروهن بالمعروف»، «ولهن مثل الذي عليهن» و فرقى در اين مورد بين زن و شوهر نمى باشد.

س 74. روزه مستحبّى فرزند، بدون اجازه پدر و مادرى كه منظورشان از منع فرزند، دلسوزى است، و نيز روزه مستحبّى زن، بدون اجازه شوهر، چه حكمى دارد؟

ج ـ روزه مستحبّى اولاد، اگر اسباب اذيّت پدر و مادر يا جد شود، جايز نيست؛ بلكه اگر اسباب اذيّت آنان نشود، ولى او را از گرفتن روزه مستحبّى منع كنند، احتياط مستحب آن است كه روزه نگيرد، امّا زن اگر به واسطه گرفتن روزه مستحبّى، حقّ شوهرش از بين برود، نبايد روزه بگيرد؛ همچنين اگر شوهر او را از گرفتن روزه مستحبّى (نه براى اذيّت كردن) منع كند، بنا بر احتياط مستحب، بايد خوددارى كند.

س 75. شخصى روزه استحبابى مى گيرد و دوستش به او شكلاتى تعارف مى كند، آيا مى تواند بگيرد و مصرف كند؟ آيا اين فرض هم از موارد استحباب اجابت برادر مؤمن است؟

ج ـ اگر اجابت كند، ثواب بيشترى كسب كرده است.

س 76. در صورتى كه تكليف مكلّف در بعضى موارد، جمع بين قصر و اتمام باشد، آيا مى تواند روزه بگيرد يا خير؟ و اگر گرفت و در ماه رمضان بود، آيا لازم است بعداً آن را قضا كند يا خير؟

ج ـ مواردى كه احتياطاً بين نماز قصر و اتمام، جمع مى شود، نسبت به روزه هم جمعش به گرفتن روزه و قضاى آن است.

س 77. اهداى خون درماه مبارك رمضان چه حكمى دارد؟

ج ـ مانعى ندارد، بلكه چون هركار خيرى در ماه مبارك رمضان ثوابش از بقيه وقت ها زيادتر است؛ ثواب اهداى خون هم در آن ماه قطعاً زيادتر خواهد بود. چگونه نباشد و حال آنكه اهداى خون فى حد نفسه خدمت به جان و زنده ماندن انسان هاست. آرى، اگر گرفتن خون در روز براى روزه دار باعث ضعف او شود؛ چه نيكو كه در روز انجام ندهد.

س 78. آيا سفر درماه مبارك رمضان براى زيارت عتبات عاليات (مانند نجف اشرف، كربلاى معلى و غيره) مستحب است يا خير؟

ج ـ در مفروض سؤال مستحب است.

س 79. اينكه موقع افطار ماه مبارك رمضان سفره غذا آماده و خانواده منتظر باشند لازم است كه انسان اول افطار كند سپس نماز بخواند. آيا اين مسئله در غير ماه رمضان مثلاً نماز ظهر هم صحت دارد در حالى كه خانواده منتظر نهار هستند و موقع نماز هم هست كداميك مقدم است؟ نماز يا غذا؟

ج ـ بهتر افطار نمودن است و مستحب مى باشد و ثواب افطار نمودن و در انتظار قرار ندادن ديگران بيش از نماز اول وقت مى باشد و فرق بين روزه و ماه رمضان و غير آن نيست.

س 80. با توجّه به اينكه كفّاره افطار روزه عمدى، شصت روز روزه يا شصت مُدّ طعام است، على الظاهر بايد اين مقدار بين شصت فقير؛ جداگانه تقسيم گردد. سؤال اين است كه بعضى از مؤسّسات خيريه، مثل كميته امداد امام خمينى كه كفّاره روزه را جمع آورى مى كنند، مى تواند در اين مورد، عمل كند يا خير؟ و چون معلوم نيست به چه افرادى مى دهند، آيا مى توان كفّاره را به كميته امداد داد؟

ج ـ با شكّ در مصرف كفّاره در محلّ شرعى، برائت ذمّه حاصل نمى شود و خود مكلّف يا ديگرى بايد به مستحق بپردازد و اطمينان به آن حاصل شود.

س 81. زكات فطره به چه كسانى تعلق مى گيرد؟

ج ـ به كسى كه قبل از شب عيد فطر، حداقل توانايى تأمين مخارج يك سال خود و عائله اش را داشته باشد، كه در اين صورت بايد زكات فطره خود و عائله اش را بپردازد.

س 82. زكات فطره ميهمان شب عيد فطر بر عهده چه كسى است؟

ج ـ بر عهده خود ميهمان است، حتى اگر قبل از غروب وارد شود، زيرا با مصرف غذا و افطارى يك شب، نانخور بودن و عيلوليت صدق نمى كند. آرى، اگر قبل از غروب آمده و بناست چند روزى بماند به عهده صاحبخانه و ميزبان است چون عيلوليت و نانخور بودن صدق مى كند.

س 83. اگر شخصى زكات فطره خود و اهل خانواده اش را چند سال پى در پى به دليل تنگْ دستى كه در آن روزها حتّى براى نان شب محتاج بوده اند نپردازد، ولى بعداً به دليل امكانات مالى مى تواند بدهد، چه حكمى دارد؟

ج ـ كسى كه غروب شب عيد شرايط وجوب پرداخت زكات فطره را ندارد، بعد از غنا و تمكّن، چيزى به عنوان زكات فطره بر او لازم و يا مستحب نيست. بنابراين، در مفروض سؤال زكات فطره، تعلّق نگرفته و نه تنها واجب نيست؛ بلكه مستحب هم نبوده است. پس پرداخت به عنوان زكات فطره هم در مفروض سؤال، مشروع نيست.

س 84. اگر ميهمان شب عيد فطر بعد از غروب وارد شود، ليكن دعوت از او در روزهاى قبل بوده باشد، زكات فطره اش بر عهده چه كسانى است؟

ج ـ بر عهده خود ميهمان است هرچند كه از قبل دعوت شده باشد.

س 85. اگر ميزبان بخواهد زكات فطره ميهمان شب عيد را در صورتى كه بر عهده ميهمان باشد، بدهد، آيا كفايت مى كند يا خير؟

ج ـ با رضايت و اجازه اش كفايت مى كند.

س 86. آيا در احكام ميهمان و ميزبان از حيث زكات فطره كه در سؤال هاى قبل گفته شد، بين دعوت در خانه و يا دعوت در مراكز پذيرايى فرقى هست يا خير؟

ج ـ فرقى نمى باشد.

س 87. لطفاً مقدار زكات فطره را بيان فرماييد؟

ج ـ مقدار آن تقريباً سه كيلوگرم گندم، جو، خرما، كشمش و همچنين برنج كه امروزه جزء قوت غالب است، مى باشد، هر چند پرداختن قيمت هر كدام از آنها به قيمت بازار هم كافى است.

س 88. آيا مى توان زكات فطره را به سيد فقير داد؟

ج ـ سيد مى تواند زكات فطره خود را به سادات فقير بدهد، ولى غير سيد نمى تواند زكات فطره خود را به سيد بدهد.

س 89. نحوه مصرف زكات فطره به نظر حضرت عالى چگونه است؟

ج ـ اگر زكات فطره را به يكى از هشت مصرفى كه براى زكات مال بيان شده برساند، كفايت مى كند، ولى احتياط مستحب آن است كه فقط به فقراى شيعه داده شود و مستحب است كه در دادن زكات فطره، خويشان فقير خود را بر ديگران مقدم بدارد و بعد همسايگان فقير، بعد اهل علم فقير، ولى اگر ديگران از جهتى برترى داشته باشند مستحب است آنان را مقدم بدارد.

س 90. دادن زكات فطره به مؤسّسات دولتى و غير دولتى چه حكمى دارد؟

ج ـ پرداخت زكات فطره به كسانى كه اطمينان دارند كه به فقرا مى پردازند، مانعى ندارد و در حكم عزل آن است؛ ليكن بايد توجّه داشت كه اگر انسان خودش بتواند بپردازد به نحوى كه رعايت جهات اولويت پرداخت در مصارف كه در رساله هاى عمليّه آمده بشود، افضل است و ثواب زيادترى دارد.

س 91. آيا مى توان فطريه را خرج بازسازى مساجد يا كارهاى خير ديگر مانند جشن هاى مذهبى، مراسم دهه محرم و… كرد؟

ج ـ جايز است، هر چند پرداخت آن به مستحق بهتر است.

س 92. ما در تهران زندگى مى كنيم، آيا مى توانيم زكات فطره را به جاى ديگرى غير از محل زندگى، مثل محل اولى كه در آن زندگى مى كرديم يا جاى ديگر بفرستيم؟

ج ـ در هر مکانی که به مصارف معينه شرعيه برسد مانعی ندارد.

س 93. آيا فطريه سربازانى كه در سربازخانه ها از جيره دولتى استفاده مى كنند، به عهده خود آنان است يا دولت؟ آيا سربازان عائله دولت محسوب مى شوند يا خير؟

ج ـ به عهده دولت نمى باشد و اگر خودشان توان پرداخت را دارند و براى غذا پول آن را مى دهند، بايد زكات را بپردازند و اگر غذا را به آنان مى دهند كه نانخور دولت محسوب مى شوند، بنا بر احتياط باز زكات فطره به عهده خود آنان است، هر چند عدم تعلق به خود آنان هم، خالى از وجه نيست.

س 94. لطفاً زمان پرداخت زكات فطره را بيان فرماييد؟

ج ـ از اول شب تا زوال و ظهر روز عيد مى باشد، آرى، براى كسانى كه نماز عيد مى خوانند احتياط واجب آن است كه قبل از نماز بپردازند.

س 95. آيا جايز است مكلّف زكات فطره را جدا كند و كنار بگذارد كه بعد به مصرف برساند؟

ج ـ مانعى ندارد و بعد از جدا كردن هر زمانى كه ادا نمايد زكات فطره محسوب مى شود، ليكن اگر با وجود مستحق و محل مصرف مسامحه در اداى آن نمود و از بين رفت، ضامن مى باشد.

س 96. اگر به جهتى از جهات، زكات فطره را تا قبل از ظهر روز عيد، نه از مالش جدا كند و نه پرداخت نمايد، وظيفه او چيست؟

ج ـ تكليف به پرداخت باقى است، ليكن بايد قربة الى الله بپردازد و قصد ادا و قضا ننمايد.

س 97. اگر بخواهد به جاى زكات فطره پول آن را بپردازد، آيا قيمت روز ادا را بايد پرداخت نمايد يا قيمت روز عيد را؟

ج ـ بايد قيمت زمان ادا را پرداخت نمايد.

س 98. آيا در زكات فطره مى توان غير از اجناس معيّن شده از قوت غالب و غير از پول آن، چيز ديگرى خريد و به فقير داد يا كفايت نمى كند؟

ج ـ نمى توان و كفايت نمى كند، مگر با رضايت و اجازه گيرنده زكات (فقير) باشد.

س 99. آيا در پرداخت زكات فطره، لازم است كه به فقير گفته شود زكات فطره است يا خير؟

ج ـ لازم نيست و عمده رسيدن زكات به دست فقير است، و چنانچه گفتن آن او را ناراحت مى كند و موجب آسيب رساندن به شخصيت او مى شود، نبايد گفت.

س 100. آيا مى شود دعاهايى از قبيل دعاى ابوحمزه را كه طولانى است، در ظرف چند شب خواند؟

ج ـ وفاقاً لكاشف الغطاء (قدس سره) و سيدنا الاستاذ امام خمينى (سلام الله عليه) مى توان و مانعى ندارد.

س 101. اگر خواندن دعا و غير آن از كارهاى مستحب و پسنديده شده به وسيله بلندگو كه صداى آن به خارج محل برسد و موجب اذيت و آزار ديگران گردد، آيا خواندن و انجام آنها جايز است؟

ج ـ حرام است، بلكه چنانكه كاشف الغطاء فرموده است، دو معصيت انجام گرفته كه يكى معصيت اذيت كردن است و ديگر اينكه عبادت و بندگى خداوند را با معصيت انجام داده؛ و بايد توجه داشت كه اعمال مستحبه براى تقرب انسان به خداوند است و نبايد در آنها ايذاء و اذيت بندگان خدا همراه باشد و در روايت از حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است: «من آذى مؤمنا فقد آذانى ومن آذانى فقد آذى الله عزّوجلّ ومن آذى الله فهو ملعون فى التوراة والانجيل والفرقان».[1]

س 102. به نظر جناب عالى پخش كردن اذان از بلندگوهاى مسجد در صورت عدم رضايت ساكنين محل (بدون عذر شرعى) اشكال دارد يا خير؟

ج ـ رسيدن صداى اذان در وقت اداى فريضه مانعى ندارد، بلكه به عنوان حفظ شعاير مذهبى در بعضى از مواقع واجب است، امّا نبايد به گونه اى باشد كه موجب آزار و اذيت ديگران باشد.

س 103. آيا استفاده از بوق بلندگوهاى مسجد و حسينيه ها كه در تمام روز تشكيل مراسم متعدد مى دهند (با اينكه محدوده مسكونى واقع شده است) جايز است يا خير؟

ج ـ صداى بلندگوى مساجد و تكايا در هنگام ايراد سخنرانى و مداحى و غير آن ولو از امور مذهبى كه باعث ناراحتى و اذيت افراد باشد، نبايد به بيرون مسجد و تكيه برسد و حرام مى باشد و انصاف نيز همين را اقتضا مى نمايد.

س 104. احتراماً با توجه به دعاى اللهم ادخل على اهل القبور السرور… كه در آخر نمازهاى واجب ماه مبارك رمضان خوانده مى شود آيا فقط شامل شيعيان و يا مسلمانان مى شود يا غير آنها را نيز شامل مى گردد؟

ج ـ چنانكه از كلمات بلند دعا استفاده مى شود اهل القبور شامل كليه اهل قبور، اعم از شيعه و سنى و مسلمان و غير مسلمان مى شود، و مؤمنين در ماه رحمت و بركت الهى از خداوند مى خواهند كه سرور و شادى را در كليه قبور وارد نمايد و كل فقرا را بى نياز نمايد و مشكلات را از همه مردم برطرف نمايد و… و همچنان كه انسان در حال حيات محترم است، مرده او هم احترام دارد و چرا چنين نباشد و حال آنكه ماه رمضان، ماه نزول قرآن و ماه رحمت است و به عنوان مبارك معرفى شده كه رحمت و بركت الهى شامل همه بندگان است و همگان را شامل مى شود و اين از ادعيه بلند ماه مبارك است كه مؤمنين در بهترين حالات، كه همان حال روزه دارى است، از خداوند متعال بهترين چيزها را براى تمام انسان ها اعم از مردگان و زندگان طلب مى نمايند و اين يك از هزاران جمله اى است كه از رسول اكرم و ائمه معصومين (صلوات الله عليهم اجمعين) در خصوص كرامت انسان ها وارد شده و اگر جز اين دعا براى اثبات نگاه اسلام به كرامت همه انسان ها نبود، همين دعا براى اثبات اين اصل انسانى در اسلام كافى بود؛ ان شاء الله خداوند همه گذشتگان و همه بندگان را مشمول اين ادعيه قرار بدهد.

[1]. بحارالانوار، ج 64، ص 72.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا