چند پیشنهاد به شهردار جدید تهران
علی پیرحسینلو، کارشناس شهری در روزنامهی ایران نوشت: دوره جدیدی در شورا و شهرداری تهران آغاز شده و در چهار سال آینده سکانداران دیگری غیر از مدیران دوره گذشته هدایت مسیر را عهدهدار خواهند بود.
من بهلحاظ سیاسی با منتخبان این دوره شورا اختلاف نظر دارم، اما از منظر منافع شهر و شهروندان تهرانی عمیقاً امیدوارم که مدیران دوره آتی با اتکا به مزیتها و فرصتهایی که در اختیار دارند، بتوانند روز و حال بهتری را برای مردم این شهر رقم بزنند و اشکالات و مشکلات موجود را کم کنند. برای کمک و مشورت به این دوستان و بویژه شهردار آینده تهران، چند پیشنهاد را مطرح میکنم که احتمالاً کمتر کسی به این صراحت و صرافت بیان کند؛ پیشنهادهایی که همگی شدنی و عینی، برخاسته از اشتراکات رویکردی و معطوف به مصالح عمومی مردم شهر است.
۱- از فرصت همسویی دولت و مجلس و شهرداری استفاده و یک بار برای همیشه مسأله مدیریت یکپارچه شهری را حل کنید. الان ما شهردار تهران نداریم؛ مدیر شهرداری تهران داریم. توقعات از این سازمان هیچ تناسبی با اختیارات و حوزه عمل قانونی که برایش تعریف شده، ندارد. برای اینکه شهردار تهران واقعاً مدیر شهر باشد، نیاز به تغییراتی در قوانین و ساختارها هست که هم مطالعاتش انجام شده و هم قوانینش آماده است. کافی است با وزارت کشور و ریاست مجلس که هردو با این ضرورت آشنا هستید، هماهنگ شوید و این مسأله را حداکثر ظرف یک سال حل کنید.
۲- پیگیر تغییر قانون راهور باشید تا مدیریت دوگانه بر ترافیک شهر حاکم نباشد. این یک بحث کارشناسی و مدیریتی است و نه سیاسی. مجلس و دولت و پلیس را توجیه کنید که راهنمایی و رانندگی باید مثل آتشنشانی زیرمجموعه شهرداری باشد. این کار هم به نفع پرسنل راهور است، هم به صلاح مردم شهر و هم به مصلحت مجموعه حاکمیت.
۳- تهران نیاز به چند هزار اتوبوس نو دارد. خودروسازان در سالهای گذشته به بهانه اولویت تولید داخل، جلوی واردات اتوبوس مونتاژشده را گرفتهاند. خودشان هم توان تأمین نیاز شهر را ندارند، اما دودش به چشم مردم رفته و میرود. در اولین فرصت از هیأت وزیران مصوبه جدید بگیرید و راه تأمین اتوبوس برای تهران را باز کنید.
۴- خط بیآرتی همت را زودتر راهاندازی کنید. مطالعات آن انجام شده و زمینه برای انجامش مهیاست. یک بیآرتی منظم و سریع میتواند بخش قابل توجهی از ترافیک غربی- شرقی تهران که اتوبانهای همت و رسالت را قفل کرده، مهار کند.
۵- علاوه بر تکمیل خطوط ۶ و ۷ مترو، خط ۱۱ مترو را در اولویت قرار دهید. مردم ساکن محدوده جنوب غربی شهر تهران از دسترسی به مترو محروماند. راهاندازی خط ۱۱ میتواند این محلههای کمتربرخوردار را احیا کند؛ هم به شهر عادلانهتر کمک میکند و هم به کاهش ترافیک. کلاً مراقب باشید که صاحبان سرمایه و مدیران ذینفع، اولویتهای شهرداری را به نفع شمال شهر یا به نفع جیب پیمانکاران تغییر ندهند. تعیین اولویتها باید از تعرض منافع مصون بماند.
۶- به فکر بازاریابی برای حملونقل عمومی باشید. الان مترو به مراتب کمتر از ظرفیت خود مسافرگیری دارد. در دوره کرونا که از نصف هم کمتر شده. این وضعیت باعث ورشکستگی مترو و اتوبوسرانی شده و شهرداری باید مدام بیشتر و بیشتر به حملونقل عمومی یارانه بدهد. سهم یارانه دولت را اگر بتوانید بگیرید که دست مریزاد و اگر نشد، با هر روش ممکن تلاش کنید که ظرفیت مترو در ساعات مختلف روز استفاده شود. برای ترغیب شهروندان، حتی کاملاً میارزد که کل اتوبوسها یا بخشی را که به مترو متصل میشود، برای مدتی رایگان کنید.
۷- نصف تهرانیها ماشین شخصی ندارند، اما صدای آنها که دارند، بلندتر است. منابع شهر متعلق به همه شهروندان است و نه آنها که بیشتر دارند و خودروسوارند. مراقب باشید برنامهها و بودجههای حوزه ترافیک و حملونقل شهر به ضرر اتوبوسسوارها و دوچرخهسوارها و به نفع ماشیندارها طراحی نشود.
۸- همانطور که در شهرداری تشکیلاتی با عنوان شهربان و حریمبان داریم، تشکیلات «عابربان» ایجاد کنید. عابران پیاده هم شهروندان این شهرند که حریم آنها بیمحابا توسط خودروها و موتورسواران و مغازهداران و… نقض میشود. مگر روایت نداریم که ترجیح سواره بر پیاده مصداق ظلم است؟ همت کنید و جلوی این ظلم بایستید.
۹- مظلومترین مردم این شهر، مادران ، کودکان ، سالمندان و افراد دارای معلولیت هستند. اگر توجه ویژه به آنها نکنید، فراموش میشوند. کمتر کسی در شهرداری به فکر آنهاست. به این حوزه نگاه هزینهای و از سر ناچاری نداشته باشید. عادلانه و فراگیر کردن امکانات شهری، یک نوع سرمایهگذاری است.
۱۰- حداقل نیمی از ظرفیت زمانی فضاهای شهر در حال هدر رفتن است. احیای این ظرفیت میتواند به اقتصاد شهری رونق دهد و زندگی اجتماعی شهر را زنده کند. اداری و تجاری شدن بخش مهمی از بافتهای شهری باعث نابودی حیات اجتماعی و فرهنگی در آنها شده است. به ایده شهر بیدار بدبین نباشید. نگرانیهای فرهنگی در این باره را میتوان برطرف کرد؛ خصوصاً با تمرکز بر محلههای پرجمعیت مذهبی و اعطای نقش محوری به نیروها و فضاهای فرهنگی.
۱۱- در شهر تهران بیش از دو هزار ساختمان و مجموعه متعلق به شهرداری بهعنوان املاک و فضاهای فرهنگی و اجتماعی فعالیت دارند که سالانه چند صد میلیارد تومان خرج نگهداری و اداره آنها میشود. اگر این فضاها بدرستی استفاده میشدند، اثرگذاری اجتماعی و فرهنگی شهرداری به مراتب بیش از چیزی میبود که هست. در ساماندهی این فضاها تردید نکنید؛ هرچند از بیرون و درون شهرداری با مقاومتهای زیادی روبهرو خواهید شد.
۱۲- املاک شهرداری واقعاً بیسامان هستند و بینظم اداره میشوند. شهرداری همین حالا یکی از بزرگترین مالکان اراضی و املاک شهر است، اما بدرستی از آنها استفاده نمیکند. با مدیریت داراییهای فعلی و بخصوص اجارهداری هدفمند املاک شهرداری میتوان حداقل یکسوم بودجه سالانه را تأمین کرد. با مهار میل مفرط مدیران به درآمدزایی فوری از حوزه شهرسازی هم میتوان بخشی از مطالبات شهرداری در این حوزه را به داراییهای ملکی تبدیل کرد تا منشأ درآمدهای پایدار بعدی و نیز کنترل قیمت مسکن در تهران باشد.
۱۳- مسجد نسازید؛ مسجدی بسازید. خیلی از کسانی که از شهرداری بودجه و زمین گرفتهاند تا مسجد و حسینیه بسازند، بیشتر به فکر خود بودند تا نماز و نمازگزار. دلیلش اینهمه فضاهای تجاری است که بهنام مسجد و حسینیه ساخته شده و نظارتی بر درآمد آنها نیست. اگر میخواهید منابع شهرداری را هزینه کنید تا مردم به مسجد و نماز جذب شوند، کمک کنید مساجد به کانون فعالیتهای حمایتی، اجتماعی و تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی مردم محله تبدیل شوند؛ بخصوص در محلههای محروم. از شماتت تنزهطلبان نترسید. اگر میتوانید، کمک کنید خانه خدا به ملجأ و پناهگاه (طبعاً موقت) افراد بیخانمان، خیابانخواب و احیاناً گرسنه تبدیل شود. هرچقدر برای ساخت دستشوییهای پاکیزه و توسعه درمانگاههای خیریه در کنار مساجد هزینه کنید، در جای خوبی خرج کردهاید.
۱۴- اگر میخواهید در حوزه شفافیت فقط یک قدم جلو بروید که به اندازه کل کارهای پرسروصدای این چهار سال تأثیر مثبت داشته باشد، اطلاعات حوزه شهرسازی را عمومی و شفاف کنید. مردم حق دارند با نگاه به پارسلهای نقشه تهران در سایت شهرداری بدانند که هر ملک یا زمینی چقدر مساحت، چه نوع کاربری و چه وضعیتی در طرحهای شهری دارد، در حال چه فعالیتی است یا چه برنامهای برای آن میتوان داشت؛ تا یک بازار باز با دسترسی همگانی به اطلاعات پدید بیاید.
۱۵- شهرداری نیاز به اصلاح ساختار سازمانی دارد. کار راحتی هم نیست اما اگر قصد انجام آن را دارید، به تأخیر نیندازید و حداکثر یک سال بعد شروع کنید. حداقل سه معاونت و چند سازمان شهرداری قابل ادغام و چندین شرکت نیز قابل انحلال و واگذاری هستند. تشکیلات چابک به مراتب کارآمدتر و کمفسادتر خواهد بود.
انتهای پیام
به کی داری پیشنهاد میدی آخه! دلت خوشه هاااااااا
سلام اینکه راهور زیر نطر شهرداری باشد خوب است ولی ای کاش، راهور و شهردار و دیگر مسئولین فکری جدی اساسی،و جهادی برای رانندگی بین خطوط میکردند ممنون