نقدی بر «امیر المومنین کل جهان»
مرتضی زارعی، مدرس دانشگاه در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز به نقد یادداشتی از امیر ترکاشوند، نویسندهی کتب دینی پرداخته است که در پی میآید:
جناب آقای ترکاشوند درنوشتهای با عنوان «امیر المومنین کل جهان» با اشاره به ادعای طالبان که رهبرشان را امیرالمومنین جهان خواندهاند آن را با حکم جهاد ابتدایی مرتبط دانسته و مینویسد: اینکه هر گروه فقهی، رهبر خود را امیرالمومنین کل جهان میخواند وجه اشتراک تمام فقههای سنتیِ مختلف بوده و هیچ اختلافی در این جهانخواری با یکدیگر ندارند زیرا همگی از عمق جان معتقد و ملتزم به موضوع جهاد (یعنی به تصرف درآوردن تک تکِ ممالک جهان و تحتِ سیطرۀ امیرالمومنینشان درآوردن) بوده که آشکارا در همۀ آن فقهها از اصل و فروعات شرمآورش بحث شده، آن را واجبی حداقل سالی یکبار شمرده و بر تحققش از جانب همۀ مردان مکلف پای فشردهاند. جهادی که در کتاب الجهادِ متون فقهی شرح شده بیهیچ شکی مربوط به همین جهاد ابتدایی و جهانخواری است.
این سخنان حاوی ادعاهای نادرستی است که مهمترین آن، این است که نویسنده تمام فرق فقه سنتی از جمله فقه سنتی شیعه را با پندار مطرح شده همراه میداند واین البته، ادعایی بدون دلیل و بهشدت علیل و ناصحیح است؛ چراکه اکثریت قاطع فقهای شیعه جهاد ابتدایی را فقط با حضور و حاکمیت امام معصوم جایز میدانند. به عنوان نمونه در کتاب جواهر الکلام که شرح بر کتاب فقهی شرایع علامه حلی و از کتب مهم واز منابع ارجاعی مطرح در حوزههای فقهی است درباره نظر فقهای شیعه درمورد جهاد ابتدایی آن را طبق اجماع فقهای شیعه مشروط به حضور و بسط ید وحاکمیت داشتن امام معصوم میداند (جواهر الکلام ج ۲۱ص۱۱)
همچنین صاحب جواهر جهاد ابتدایی را بدون حضور و حاکمیت امام نه تنها غیر واجب بلکه غیر مشروع میداند و مینویسد: بل اصل مشروعیته مشروط بذلک فضلا عن وجوبه، بلکه اصل مشروعیت جهاد ابتدایی مشروط به حضور وحاکمیت امام است تا چه رسد به وجوبش. (همان)
بنابراین در فقه سنتی شیعه اجماع بر عدم جواز و عدم مشروعیت جهاد ابتدایی در زمان حاکمیت نداشتن امام معصوم وجود دارد. صاحب جواهر در ادامه بحث جهاد، روایات متعددی را نقل میکند که جهاد ابتدایی بدون حضور و حاکمیت معصوم نه تنها ارزشی ندارد بلکه طبق نقلی از امام علی (علیهالسلام) کشته شدن در چنین جهادهایی به منزله مرگ جاهلی است. (وسائل الشیعه باب ۱۲از ابواب جهاد ح ۸)
و در روایت دیگری که در جواهر مورد استناد قرار میگیرد راوی از امام صادق (علیه السلام) میپرسد آیا جهاد ابتدایی در رکاب پیشوایی که واجب الاطاعه نیست (پیشوای غیر معصوم) حرام است؟ و امام پاسخ میدهند بله چنین است (همان مدرک ح ۱ و ۵)
همچنین صاحب جواهر به چندین حدیث اشاره میکند که در آنها امام، حج را به منزله جهاد ابتدایی در زمان عدم حاکمیت امام معصوم میدانند. (همان مدرک ح ۲ و ۴ و ۷) و از این احادیث این نکته استفاده میشود که جهاد ابتدایی با شرایط آن در زمان معصوم نیز به هدف ترویج و تبلیغ توحید ویکتا پرستی و رهایی مردم از بند ستمگران صورت میگیرد ونه جهانخواری و کشورگشایی؛ این امر در نامههای پیامبر اسلام به فرمانروایان کشورها نیز آشکار است. پیامبر اکرم (ص) در نامههای خود به حاکمان دیگر کشورها از جمله به این آیه شریفه استناد میکنند، ﺑﮕﻮ ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ! ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺳﺨﻨﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺧﺪﺍﻱ ﻳﮕﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﺘﻴﻢ، ﻭ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻚ ﺍﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﻫﻴﻢ، ﻭ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﻌﻀﻲ ﺭﺍ ﺍﺭﺑﺎﺑﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﻧﮕﻴﺮﺩ. (آل عمران / ۶۴) این استناد در نامه پیامبر اکرم (ص) به فرمانروای روم هرقل آمده است [محمد وزمامداران ص ۱۵۴] بنابراین هدف جهاد ابتدایی این است که حکمرانان مستبد از اینکه مردم را تحت فرمان و بندگی خود گیرند بازداشته شوند و جهاد ابتدایی با حضور و اشراف معصوم یعنی فردی که برخوردار از بالاترین مرتبه عدالت و مصون از ظلم و ستم است تلاشی برای آزادی بخشی و رهایی و در جهت منافع مردم و نفی ستم و سلطه سلطهگران است؛ لذا حج به عنوان نماد توحید و نفی بندگی غیر حق در زمان عدم حاکمیت معصوم میتواند در این جهت و تبلیغ عبودیت الهی و یکتاپرستی و نفی اطاعت غیر حق و جایگزین جهاد ابتدایی باشد و در کل نظر فقهای شیعه مطابق با روایات، عدم مشروعیت جهاد ابتدایی در زمان حاکمیت نداشتن معصوم است و از جمله دلایل مهم آن، این است که اجرای احکام خاص حکومتی دین به ویژه مثل جهاد ابتدایی نیاز به علم به آیین اجرای دقیق و عادلانه آن احکام دارد. امری که شناخت ابعاد و اجرای درست آن از غیر معصوم و افراد آلوده به جهلها و ظلمها ساخته نیست.
همچنین درباره نکته دیگری که جناب ترکاشوند مطرح نموده وجهاد ابتدایی را حداقل سالی یک بار از ناحیه همه فقها واجب دانستهاند باید گفت برخلاف این سخن، صاحب جواهر این وجوب را حتی به فرض وجود امام رد میکند و راوی روایتی که ازآن در ظاهر وجوب هر ساله جهاد برداشت میشود را ابوهریره می داند و او را اهل دروغ در حدیث بر میشمرد. (جواهر الکلام ج ۲۱ص۱۰)
انتهای پیام
آوردن احکام ویژه ای که تا زمان حضرت قائم (ع)ظاهر واجراء نشده است
سی وهفتم: آوردن احکام ویژه ای که تا زمان حضرت قائم (ع) ظاهر واجرا نشده است. چنانکه در کتاب «کافی» و«کمال الدّین» از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «دو خون است که از جانب خدای تعالی حلال است واحدی در آن حکم نمی کند تا اینکه قائم ما اهل البیت ظهور کند.
هر گاه خداوند متعال، قائم ما اهل بیت را برانگیخت، به حکم خداوند در آن حکم می کند ودلیل بر آن نمی خواهد. زناکاری که همسر دارد را سنگسار می کند وگردن کسی که زکات نمی دهد را می زند».
در کتاب «خصال» از امام صادق (ع) وامام کاظم (ع) روایت است که فرمود: «هر گاه قائم ما ظهور کرد، به سه حُکم، حکم می کند که احدی قبل از او به آنها حکم نکرده است، پیر زناکار را می کشد، مانع زکات را می کشد وبه برادر از برادرش در عالم ذرّ ارث می دهد، یعنی هر دو نفر که در آنجا میانشان عقد اخوّت وبرادری بسته شد در این جا از یکدیگر ارث می برند».
نعمانی در کتاب «غیبت» از حضرت علی (ع) روایت کرده است که می فرمود: «بر من واجب بود که کسی که در جنگ پُشت کرده است وفرار می کند را بکُشم یعنی آنان که در روز جنگ مردند، وخسته مجروح را نیز بکشم ولی این کار را بخاطر عاقبت یاران خود نکردم که اگر یارانم توسّط دشمنان مجروح شدند آنها را نکشند ولی بر حضرت قائم واجب است که هم پشت کننده وهم مجروح را بکشد».
فضل بن شاذان از حضرت باقر(ع) روایت کرده است که فرمود: «حضرت قائم (ع) به احکامی حکم می کند که بعضی از اصحابش که در پیش رویش شمشیر می زنند آن را انکار می کنند وآن حکم، حکم آدم(ع) است. پس آنها را نزد خود می خواند ودستور می دهد که گردن آنها را بزنند.
سپس دوباره حکمی می کند، پس گروهی دیگر که در پیش روی ایشان شمشیر زده اند آن را انکار می کنند واین، قضای داوود است، پس آنها را نزد خود می خواند وگردن آنها را می زند.
برای بار سوّم حکمی می فرماید که باز گروهی دیگر که در پیش روی حضرت شمشیر می زدند آن حکم را انکار می کنند که دوباره حضرت آنها را نزد خود می خواند وامر می فرماید که گردن آنها را بزنند.
آنگاه برای بار چهارم حکمی می فرماید وآن حکم حضرت محمّد(ع) است واحدی آن را انکار نمی کند».
در جمله ای از روایات آمده است که: «آن حضرت، جزیه(۲۲) قبول نمی کند وصلیب را می شکند وخوک را می کشد».
شیخ طبرسی در کتاب «اعلام الوری» روایت کرده است که: «آن حضرت، مرد بیست ساله ای که علم دین واحکام مسایل خود را نیاموخته باشد را می کُشد».
در کتاب «مزار» محمّد بن مشهدی روایت است که ابوبصیر از حضرت صادق(ع)، درباره حکم کسانی که با حضرت دشمنی ومخالفت کردند، پرسید، امام صادق (ع) فرمود: «ای ابومحمّد! در دولت ما برای کسی که با ما مخالفت کرد، بهره وجایگاهی نیست. بدرستی که خداوند متعال خونهای آنها را هنگام خروج قائم (ع) حلال کرده وامروز این کار بر ما وشما حلال است. پس مواظب باش که کسی تو را مغرور نکند. هر گاه قائم ما قیام کند، انتقام پیامبرش وانتقام همه ما را خواهد گرفت».
این که فقط معصوم باید حکومت کند یا حکم جهاد ابتدایی صادرکند عقیده حجتیه مسلک ها ومورد لعنت امامان است.
صاحب جواهر روایاتش جعلی و.فاقد اعتبار است .
با تاسف نویسنده این کامنت یا نمی داند روایت جعلی چیست ؟یا نمی داند صاحب جواهر وصاحب وسائل الشیعه کیستند؟