سرگشاده با آیتالله محقق داماد
مهدی نیکجو، از شاگردان آیت الله محقق داماد، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده، در قالب نامهی سرگشاده به آیت الله سیدمصطفی محقق داماد به بهانه دعوت پاپ در کنفرانس تغییرات اقلیمی، نوشته است:
سلام حضرت استاد
بی مقدمه به عرض برسانم که در وقت نگارش این وجیزه که به بهانه سفر حضرتعالی به واتیکان و ایراد سخن در میان رهبران ادیان اصلی جهان به تحریر درآمده است، با خود اندیشیدم که آغاز سخن را با این بیت حضرت خواجه آغاز کنم که:
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
ولی بی درنگ، پس از اتمام مصرع اول با خویشتن خویش سخن راندم و با پرسشهایی از این دست مواجه شدم که آیا به راستی با آن مرد راستین علم و فضلیت و اخلاق در واتیکان صد قافله همره است؟ یا اینکه جایگاه علم و دانش در این سرا تا چه حد است که حقیقتا صد قافله دل در معیت استادی به نام در حرکت باشد و بر خود ببالد که نماینده تشیع در میان ادیان اصلی جهان، مردی از این آب و خاک است؟
به ناگه تفسیر سخنان پر مغز جنابتان در آن کنفرانس را به وقتی دیگر موکول کرده و عزم بر آن شد تا این سطور به رشته تحریر درآید.
حضرت استاد، عذرخواهم که عرض کنم گویی در دیاری که دانش و دانشمند و اندیشمند کم رنگ و بی رنگ شده، غیرت آفرینی و زایش افتخار جوانان برومند این مرز و بوم در اسلو نروژ یا استیج مستر المپیا یا چمن سبز و دیگر اماکن و اراضی ارزش دو صدچندانی از حضورتان در آن جمع بزرگ علمی دارد. استاد، صد البته که جوانان ما حقیقتا با دستان خالی ولی دلی پر امید، دل هزاران هزار ایرانی را شاد کرده و جای دست مریزاد را باقی گذاشتند ولی گویی دغدغه دایره طلایی و چمن سبز ارزشی بسیار افزون از زایش اندیشه در این دیار دارد.
حضرت استاد، با خود می اندیشیدم که حقیقتا جناب پاپ، با نگاهی تیزبین شخصیتی را از جهان تشیع به آن جمع بزرگ دعوت کرد که نظیرش کم و حتی در بسیاری اوصاف بی مثل و مانند است. استادی که فقیه است و اصولی، فیلسوف است و حقوقدان. ادبیات فارسی می داند و بر شعر مستولی است، حقوق را از دانشگاههای بزرگ دیار غرب آموخته است و فقه و اصول فلسفه را کما هو حقه از مجرای اصلی خویش آموخته است و تلمذ بزرگانی از فقاهت کرده است که حوزههای علمیه تا هست، جیره خوار خوان ایشان است. بر برخی زبانهای دنیا مسلط بوده و ادبیات علمی جهان را استادانه میداند. ولی چرا این نگاه تیزبین تنها در جناب پاپ باشد و قدر گوهر را در دیار گوهر خیز کسی نداند؟
جناب استاد، از شما آموختهایم که مکتب شیعه و تمدن شیعی و دستاوردهای علمی آن چنان در محتوای خود حرف دارد که میتواند تشنگان طریقت و فضیلت را سیراب نماید. البته فقاهتی که فقیه و فیلسوفش بروجردی و حائری یزدی و سید یزدی و علامه طباطبایی و مطهری است نه آنانی که به قول مرحوم صاحب جواهر «ما ذاق من طعم الفقه شیئا؛ طعم فقه را نچشیده اند»
مسلم است که تشیع آنگاه در میان ادیان اصلی جهان در واتیکان حرفی برای عرضه دارد که نصوصش را اینگونه آموخته باشد و صد البته از ظواهرش عبور کرده و در بواطنش مستقر شده باشد. آری، اگر این چنین باشد چون شمایی به جای گریز از همچنین مجامع و انزوای درون، با سری بلند، افکار عالیه خویش را به دنیا عرضه میکند و دعوت در اینگونه مجامع را با آغوشی باز لبیک گفته و همچنان نه از باب مونولوگ که با تفکر دیالوگ، سخن گفته و میگوید.
استاد، آن مجمع اعتباری بر شما نیفزود و جنابعالی بودید که ارزش آن جمع بزرگ را دوچندان کردهاید و نیازی نیست بر آن مباهات کنید و حقیقتا تجلی این عبارت شدید که «شرف المکان بالمکین» ولی جای افسوس اینجاست که وقتی نماینده شیعه در این کنفرانس با ملیتی ایرانی و از خطه ایران است چرا نباید این افتخار از سوی متولیان امر در بوق و کرنا شود؟
حضرت استاد، برای راقم این سطور که نزدیک پانزده سال است افتخار تلمذ جنابعالی را داشته است هیچ جای عجب نداشت چرا انگشت جناب پاپ در میان تمام اندیشمندان شما را اشاره رفت. چه، دنیای کنونی، دنیایی نیست که ادبیات علمی را با خوانشی متحکم بپذیرد. تردیدی نیست که برای جذب و علاقهمندی بزرگان ادیان به ادبیات شیعی، بایستی متون کهن و منابع اصیل را از زاویه نگاه شما به ایشان عرضه کرد و ارائه تفکر شیعی به دنیا بدون این نگاه، تبعاتی خواهد داشت که سخن درباره آن در این مجال نمیگنجد.
نگاهی که وامدار شاگردی امثال بزرگان سالف الاشاره است. اینانی که به جای اعتقاد سرسختانه به برخی نصوص کمی متفکرانهتر و با عقلانیتی جامعتر و البته بعضا با ادبیات پذیرفته شده در علم اصول، منابع را تورق کرده و گزارههای جدید ارائه میکردند.
اینکه شخص به فرض آنکه صرفا پرسشی از اصل دین دارد مرتد نیست، اینکه جهاد را صرفا دفاعی میدانید، اینکه عدالت را پیشفرضهای ورود در نصوص و دانش فقه دانستهاید که چنانچه بر خلاف آن متنی ظاهر شد، اعتبارش خدشهدار است، اینکه قرآن را نه برای ثوابش که از برای درک بیشتر بخوانید، اینکه دین بدون معرفت واجد ارزشی نیست، اینکه در شب قدر پیام میدهید که عبادتی در این شب ارزشمندتر از تحصیل علم نیست، و غیره و غیره، همه و همه نشات گرفته از همان نگاهی است که در پیش اشاره شد و البته که جهان کنونی تشنه این سخنان است، نه تکرار مکررات و لاطائلات از در و دیوار ریخته مجامع علمی کشور.
جناب استاد، به خاطر دارم که وقتی از باب لولا حضور الحاضر برای تصدی شما در پستهای سیاسی بزرگ (که برای برای یک دهم آن بسیاری تشنه می دوند و ان شاء الله که از برای خدمت است) فشار بود، از جنابعالی در مورد این دعوات پرسش کردم و تنها یک پاسخ دریافت کردم که: وظیفه من تنها و تنها حضور در علم است و بس.
برخی از دوستان گلایه دارند که چرا جناب استاد وظیفه خود را با پذیرش یکی از پستهای کلان مملکتی ادا نمیکند؟ پاسخ کاملا روشن است و در یک جمله خلاصه میشود، آنگاه در امثال کنفرانسهای ادیان اصلی جهان، که برود و از آن مهمتر چه بگوید؟ این است که امثال مرجع عالیمقام حضرت آیت الله صافی، زبان تمجید و تشکر از حضرتعالی میگشاید و این حضور را افتخاری برای حوزههای علمیه و مراجع علمی میداند.
سخن کوتاه کنم استاد، دانش و علم دنیا تشنه افکار و اندیشههای چون شمایی است، جاودانه در علم بمانید که هنوز در میان قحطیزدگان نیز کسانی هستند که بدانند که هستید و چه کردید.
کمترین: مهدی نیکجو
انتهای پیام
دوست عزیز حالا چرا اینقدر عربی نوشتی و سنگین!؟
البته برخی مواضع جناب محقق قابل تمجید است اما این همه اغراق در تعریف نیز هیچ ضرورتی ندارد.
درود بر مهدی عزیز و سپاس از آقای شفیعیان که چنین یادداشت های پرمغزی را نشر میدهند.
لعنت خدا بر مداحین
این به اصطلاح وجیزه سراسر چاپلوسی رایج برای فرد مورد اشاره، و عرض اندام و بازارگرمی نگارنده، شده نامه سرگشاده؟
البته آقای محقق چندسال رئیس سازمان بازرسی کل کشور بودند. خوبه در اون مورد هم نامه سرگشاده ای نگاشته بشه. مع الوصف ایشون همین الان هم صاحب چندین منصب رسمیِ علمی در کشور هستند. خودشون همه که به قول نگارنده رسالتشون رو موندن در عرصه علم میدونند و مناصب مختلف مهم مثلا غیرعلمی رو هم رد کردند؛ اونوقت این دردنوشته های از سر تفنن و بازارگرمی چیه؟!
ایشون از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۳، رئیس سازمان بازرسی کل کشور بودند. به جای این تملقات اغراق آمیز و کم دقت، نگارنده همین نامه، نامه سرگشاده ای هم در همین باره منتشر کنند.
محقق داماد از بزرگان علم این کشور است. این عبارات گزارشی کوچکی از خدمات علمی این استاد است.
بسیار عالی بود. ممنون از انصاف