مالیات بر سرمایه، پول زوری که میگیرند؟
شهرام سیدقلعه، فعال اقتصادی:
عجب اوضاعی شده وضعیت این روزهای ما. چهل و چند سال پیش قرار بود خیلی چیزها مجانی بشه. ولی امروز برای مصرف برق و آب و گاز و درآمد و اینها که باید پول بدهیم هیچ، اگر چیزی هم مصرف نکنیم درآمدی هم نداشته باشیم بابت چیزی که فقط مالک آن هستیم و با پولی که مالیاتش پرداخت شده خریدهایم هم باید پول بدیم.
مالیات بر سرمایه را از سه زاویه مورد بررسی قرار میدهیم:
اول: فرض کنید شخصی اتومبیلی را پنج سال پیش مثلاً 200 میلیون تومان خریده است. امروز پس از گذشت پنج سال، اتومبیل او یک میلیارد تومان ارزش دارد. منطق اخذ مالیات – بخوانید پول- از این شخص چیست؟ قطعاً به خاطر افزایش بهای اتومبیل هزینه تعمیرات و نگهداری و قطعه یدکی و… هم بسیار گران شده. منطقیتر نیست دولت بابت این هزینه گزاف که بدلیل عدم توانایی در کنترل تورم به مالک ماشین تحمیل شده مبلغی را در سال به او بپردازد؟ به چه دلیل این شخص باید به دولت پول بدهد؟
دوم: اخذ مالیات یا هر چیز دیگری روی چنین بازارهای سرمایهای چه تاثیری دارد؟ برای از بین بردن علف هرز باید ریشه را خشکاند. کندن برگ و حتی ساقه حکم هرس را دارد. اخذ هرگونه پولی به خاطر سرمایه، قطعاً به افزایش کاذب ارزش آن سرمایه کمک میکند. این نقض غرض نیست؟ گیریم پولی هم از خانه دار و ماشین دار گرفتید. این کار بدین شکل در میان مدت – نه حتی بلند مدت- شکاف موجود بین طبقههای اجتماعی را عمیقتر نمیکند؟
سوم: چرا حاکمان محترم ما، اینقدر به شخصیتهای تاریخی خارجی علاقهمندند؟ یک روز دن کیشوت، امروز رابینهود. مگر کشور را میشود رابین هودی اداره کرد؟ پول را از پولدارها بگیریم –که شاید- برای محرومین خرج کنیم؟ کیست که نداند این روش اخذ پول دودش بیشتر به چشم محرومین میرود؟ اگر شخصی خانهای دارد که ارزش بالائی دارد فرض بر این است که خانه را از محل درآمد مشروع و قانونی خود که مالیات و حقوق مترتب آنرا قبلاً پرداخت کرده خریده است. چرا فکر میکنید هنوز دینی بر گردن صاحب خانه است؟
نکته آخر: این طرح قبل از آنکه طرحی برای حمایت از اقشار کم برخوردار جامعه باشد به یک نوع سهم خواهی و باج گیری قلدر مآبانه شبیه است. هدفش کمک به محروم نیست. حفظ جایگاه قدرت است. ولی عواقبش شاید بدتر از آن چیزی باشد که به نظر میرسد. به هر حال روبروی هم قرار دادن مردم و القای این حس که بخشی از مال برخی حق برخی دیگر است کار کم خطری نیست.
انتهای پیام
قوانين مالياتى در اکثر کشورهاى غربى به مراتب از اين هم پيچيده تراست و يک شئى و کالا چندين بار برايش ماليات پرداخته مى شود اما آنچه که قدر مسلم است اين مى باشد که اخذ ماليات به هر شيوه اى که دريافت مى شود حساب و کتاب دارد و در جاى مناسب براى رفاه مردم هزينه مى شود که مقامات مجلس و دولت در باره اش تصميم مى گيرند.
مالیات بر عایدی سرمایه ، خلاف مبانی اسلام و پیشینه تمدنی ایران است .
در ایران خمس و زکات (مالیاتهای اسلامی) پرداخت میشود ، علاوه براین جشنواره هایی از مالیات را مجلس به قانون تبدیل کرده تا در جهت جلوگیری از تولید ثروت در کشور توسط “عموم مردم” اقدام شود و این اقدام پیامدهای نگران کننده ای را در پی خواهد داشت .