امید یا قطع امید از فراکسیون «امید»؟
عصر ایران نوشت:
بعد از اعلام نام حقوقدانهای شورای نگهبان در رایگیری مجلس، طرفداران جریان اصلاحات و البته دولت، نارضایتی خود را از عملکرد فراکسیون امید (فراکسیون اصلاحطلبان و معتدلین) اعلام کردند.
با رای نمایندگان مجلس، عباسعلي كدخدايي با ٢٠٣، محمد عليزاده با ١٧٨ و سيدفضلالله موسوي با ١٤٢ راي به عنوان حقوقدانهاي جديد شوراي نگهبان معرفي شدند. در این میان تنها محمدرضا علیزاده نامزد مورد نظر فراکسیون امید بود و دو نفر دیگر مورد حمایت اصولگرایان بودند.
فراكسيون اميد از دو روز قبل اعلام كرد كه از میان 5 گزینه مطرحشده تنها از محمدرضا عليزاده و احمد بيگي از سوي اين فراكسيون حمایت خواهد کرد. فراكسيون اميد البته براي نفر سوم دست اعضاي خود را باز گذاشته بود تا به شكل مستقل راي بدهند. فراكسيون اصولگرايان يا ولايت هم حمايت خودشان را از عباسعلي كدخدايي، سيد فضلالله موسوي و محمدهادي صادقي اعلام كردند.
با نگاهی به نامزدهای معرفیشده از سوی فراکسیون امید میتوان مشاهده کرد که از دو نامزد معرفیشده، یک نامزد به شورای نگهبان راه پیدا کرده است. این یعنی که 50 درصد از خواسته فراکسیون امید در این رای گیری محقق شده است. نکته دیگری که باید به منتقدان فراکسیون امید اشاره کرد این معناست که آنها باید وزن و جایگاه این فراکسیون را در مجلس بدانند و از آنها اندازه وزنی که در مجلس دارند انتظار داشته باشند.
جریان اصلاحات چه بخواهد و چه نخواهد، فراکسیون امید در مجلس دهم فراکسیون اقلیت است و اصولگرایان از نظر تعداد نماینده در اکثریت قرار دارند. این معنا در جریان انتخاب رئیس و رؤسای کمیسیونهای مجلس به خوبی خود را نشان داد.
فراکسیون امید 103 نماینده پای کار دارد که به هر طریق ممکن به نامزد این جریان رای خواهند داد. کسانی که در مقابل لاریجانی به عارف رای دادند از جمله این نمایندگان هستند. اما برخی دیگر که از فهرست امید به مجلس راه پیدا کردند در عین طرفداری از دولت، سابقه اصولگرایی دارند و در بزنگاههایی که رایگیری میان یک اصلاحطلب و یک اصولگرا باشد رای خود را به سبد نامزد اصولگرا میریزند.
فراکسیون امید میتواند در جریان سوال و استیضاح یا تصویب و رد لوایح و یا طرحها نقش مهم خود را بازی کند. آن زمان است که این 103 نفر میتوانند در راستای اهداف لیست امید عمل کنند.
نقش فراکسیون اقلیت در هر مجلسی همین است. جریان کارگزاران در مجلس پنجم و محافظهکاران (اصولگرایان امروز) در مجلس ششم نقش اقلیت را بازی میکردند اما تاثیرات فراوانی در رایگیریهای عمومی بهویژه در استیضاحها داشتند.
در این میان اما باید به نکتهای مهم اشاره کرد. به نظر میرسد فراکسیون امید هنوز نتوانسته است موتور «لابیگری» خود را در مجلس روشن کند. تصمیمات مجلس به دلیل جمعی بودن حاصل یک لابی قدرتمند است و هر جریانی بتواند لابی بهتری داشته باشد قطعا میتواند نتیجه بهتری بگیرد.
اصلاحطلبان اگر میخواهند فراکسیون موفقی در مجلس داشته باشند باید لابیگری را در دستور کار خود قرار دهند. آنها در این زمینه از افرادی که سابقه نمایندگی در مجلس دارند بهره میبرند. نمایندگانی مانند تابش، حضرتی، تاجگردون و … در کنار حمایتها و جایگاه عارف میتوانند نقش بسزایی در تاثیرگذاری فراکسیون امید در مجلس دهم بازی کنند.
میتوان گفت در مورد عملکرد فراکسیون امید و حتی فراکسیون اصولگرایان نمیتوان قضاوت کرد و باید اجازه داد زمان، روند کلی این مجلس را نمایان کند. هنوز این مجلس و نمایندگانش در آغاز راه هستند.
در پایان باید گفت مجلس دهم، مجلسی است که بسیاری از رادیکالها در آن حضور ندارند و ما شاهد تندروی در پارلمان نیستیم و این شاید مهمترین دستاورد انتخابات مجلس دهم است؛ نکتهای که نباید به آن ساده نگاه کرد.
انتهای پیام