خاطرات هاشمی | آشیخحسن صانعی از وزارت اطلاعات شکایت داشت
بهکوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
شنبه 16 تیر 1369
شب، رهبری و احمدآقا مهمان من بودند. درباره قطعنامه 598، کسری بودجه نظامیان، وقت عقد مهدی، سازمان دفاع غیرنظامی و مسایل دیگر مذاکره کردیم دیروقت به خانه آمدم. آقای خامنهای به لتیان رفتند، چون منزل مجاورشان را به خاطر آسیب دیدن از زلزله تخریب میکنند. قرار شد مساله عیب هلیکوپترِ حامل من پیگیری شود.
سهشنبه 19 تیر 1369
به آقای مسیح مهاجری، مشاور اجتماعی رییسجمهور گفتم، روزنامه جمهوری اسلامی، باید از سیاستهای دولت، بیشتر دفاع کند.
آقای دکتر ایرج فاضل وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، برای شکایت از مزاحمت وزارت اطلاعات آمد.
چهارشنبه 20 تیر 1369
امروز عید سعید غدیر است. صبح به دفترم رفتم. جمعی از اعضای خانواده و بستگان برای شرکت در مراسم عقد ازدواج مهدی و فرشته، در دفترم جمع شدند. قرار بود تعداد کمتری بیایند، ولی عده زیادی، از خانواده خودمان و عروس و خانواده مرعشی آمدند.
دسته جمعی به منزل آیتالله خامنهای رفتیم؛ جلسه گرمی بود. یاسر فیلمبرداری میکرد. حسینآقا مرعشی، دایی داماد، شعری خواند. آیتالله خامنهای، مقداری مهدی و فرشته را نصیحت کردند. با هم خطبه عقد را خواندیم. قرآنی به زوجین هدیه دادند و عبارت خوبی نوشتند. عیدی هم به حضّار دادند.
همراهان رفتند و من و آقای خامنهای ماندیم و دربارة امور جاری کشور و کارشکنیهای مخالفان صحبت کردیم. با هم به حسینیه برای مراسم عید غدیررفتیم؛ چون عبای خوبی نپوشیده بودم، رهبری یک عبای خوبِ خاشیه به من دادند. من هم امروز صبح، یک عبای خاشیه به آشیخ محمدهاشمیان داده بودم که عبای خوبی نداشت. در مراسم، از سوی حضار تبریک گفتم و آقای خامنهای صحبت طولانی داشتند.
شب بچهها برای مهمانی عروسی به منزل عروس رفتند و من در خانه تنها بودم. آشیخحسن صانعی آمد. از درج اخبار منفی از خودش در بولتن وزارت اطلاعات شکایت داشت؛ از من توقع دارد جلوگیری کنم. همراه پاسداران در جشن ازدواج مهدی و فرشته در خانه عروس شرکت کردم؛ این محله بافت قدیمی خود را حفظ کرده است. مراسم بیزرق و برق و با روح بود. مداحی خواند و شام خوردیم. عروس و داماد را در جمع زنان دیدیم؛ تبریک گفتم و به خانه برگشتم.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 1369
انتهای پیام