لفظ «جمهوری اسلامی»
سعید زیباکلام، استاد اصولگرای دانشگاه تهران در یادداشتی تلگرامی با عنوان «لفظ «جمهوری اسلامی»» نوشت:
12 فروردین، موسوم به روز جمهوری اسلامی است. بوضوح بیاد میآورم که در سال 1358، بحث و گفتگویی، و در واقع بگومگویی، دربارهٔ این نام در میان برخی رجال سیاسی وقت درگرفت. از جمله معروفترین مواضع از آنِ مرحوم مهندس بازرگان بود که میگفت آن را جمهوری دموکراتیک اسلامی بنامیم تا مانع از انحرافات شود و یا جلوی انحرافات را بگیرد. از طرف دیگر، مرحوم امام در ضمن یک سخنرانی باب این بحث را بشدت تمام بسته، گفتند «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر و نه کمتر». اینک با گذشت چهل و اندی سال از آن رویداد، خوب است لختی درنگ کنیم و دربارۀ پارهای سوالات بیاندیشیم:
- اگر براستی کلمهٔ ”دموکراتیک“، بدانگونه که مرحوم مهندس بازرگان میگفتند، اضافه شده بود آیا امروزه نظام ما نظامی سراسر تابع فرآیندها و موازین دموکراتیک میبود؟
- آیا به تبع دستور امام که فقط ”جمهوری اسلامی“، امروزه رویهها، سیاستها، و کنشهای مقامات نظام سراپا تبعیت و احترام به خواست و میل جمهور مردم از طرفی، و ارزشها و بینشهای اسلامی از طرف دیگر، شده است؟
- آیا درج واژه دموکراتیک در نام برخی از کشورهای دنیا در قرن بیستم و تا به امروز، آنها را دموکراتیک کرده؟
- آیا عدم درج واژه دموکراتیک در عنوان حکومت برخی از کشورهای دیگر دنیا، آن حکومتها را بیگانه از فرآیندهای دموکراتیک در تصمیمسازیهای عرصۀ حکمرانی کرده است؟
- آیا براستی حضور و غیاب واژگان در عنوان حکومتها واجد چنین قدرت اسرارآمیزی است که بتواند سیاستهایی را موجب، و سیاستهایی را مانع شود؟
- آیا واژه اسلامی، دموکراتیک، جمهوری، فدرال، سوسیال، خلق، و ترکیبی از اینها، صرفنظر از رفتار و عادات و سنن و آمال و امیال و آرمانهاي رجال و نخبگان آن جوامع، رویهها و سیاستهایی را به اعتبار صرف حضور لفظ خود بر آن رجال و نخبگان تحمیل و تنفیذ و دخیل میکند؟
- آیا امروزه روشن نشده که چقدر صدر و ذیل آن بگومگوی کوتاه در میان رجال سیاسی وقت بیهوده و مآلا بلااثر و عقیم بوده؟
- قدری فراتر برویم: آیا عناوین کثیری که ما عادتا و بی هیچ دغدغهای به سهولت به مقامات کشوری و لشکری و فرهنگی و سیاسی میدهیم ـــ از قبیل آیهالله، دکتر، استاد، حجهالاسلام والمسلمین، عالم ربّانی، انقلابی، و هکذا ـــ دریافتکنندگان آن عناوین و القاب را بواقع آیهالله و حجت اسلام و حجت مسلمین و استاد و دکتر و غیره میکند؟ و دیگرانی را که محروم از آن القاب و عناوین میکنیم، بواقع فاقد صلاحیت آن عناوین میشوند؟
- همچنین، آیا عناوینی که بر نهادهایی میگذاریم خود را بنحو اسرارآمیزی و بطور خودکار و خودجوش، صرفنظر از عادات و امیال و تصمیمات و اهداف و سیاستهای مدنظر مدیران آن نهاد و نهادهای بالادستی، در آن نهادها محقّق و مجسّم میکنند؟
- وقت آن نرسیده که به عوض توجه به عناوین و القاب اشخاص و نهادها، رویهها و اعمال آن اشخاص و نهادها را مورد دقت نظر قراردهیم شاید پوشالی و پوششی و پوکبودن بسیاری از آن القاب و عناوین دیده، و مایه بیداری و اصلاحاتی در امور و اوضاعمان شود؟
«هر نفسی در گرو اعمال خویش است»
انتهای پیام
جناب زیبا کلام
در این چارچوب رضایت مردم تامین نشده است
گرانی بیداد می کند
حجم نارضایتی ها خیلی بالاست
مسئله لفظ نیست
باید به فکر تغییر بود وگرنه بلوا و شورش و ماهی
گرفتن بیگانگان از اوضاع آشفته ایران و تجزیه
میهن عزیزمان.