خرید تور تابستان

محمدرضا علیمردانی: در جوکر سانسور داشتیم

فرهیختگان نوشت: محمدرضا علیمردانی، بازیگر، خواننده، مجری و دوبلور و یکی از شرکت‌کنندگان در «جوکر» می‌گوید ۹۸ درصد آن‌چه در این برنامه می‌بینید همان اتفاقاتی است که افتاده اما ۲ درصد اصلاحیه خورده است. او می‌گوید خیلی با این موارد مواجه نشدند اما افسوس قسمت‌های ممیزی‌شده را می‌خورد.

محمدرضا علیمردانی، بازیگر، خواننده، مجری و دوبلور با هرکدام از این عناوین در برنامه‌های پرمخاطبی حضور داشته و توانسته به درجه‌ای از موفقیت دست پیدا کند. او این بار در مقام یک شرکت‌کننده در برنامه طنز «جوکر» حضور داشت و چهره تازه‌ای از خود به نمایش گذاشت.

از شما درحال حاضر برنامه‌های مختلفی مانند «چهل تیکه» یا «شب‌های مافیا» از تلویزیون و شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. از تجربه حضور در برنامه‌ای مانند «جوکر» بگویید.

زمانی که ما برای صحبت درباره حضور در «جوکر» رفتیم از سری اولش یک قسمت پخش شده بود که آن را هم ندیده بودم. دوستان چند نمونه خارجی‌اش را برای من فرستاده بودند و من آن‌ها را دیدم اما نسخه خارجی آن باعث خنده من نشد اما حدس زدم که جوکر می‌تواند جای مناسب و خوبی برای شادی و خنده باشد، زیرا ما آدم‌های بانمک زیاد داریم و احساس کردم این‌جا می‌تواند جای خوبی برای حال خوب مخاطب باشد و مخاطبان می‌توانند برای مدتی از فشارهای زندگی دور باشند و در کنار خانواده‌هایشان بخندند. از این جهت وقتی با علیخانی صحبت کردیم با توافقاتی که شد گفتم با کمال میل در برنامه حضور پیدا می‌کنم. بعد از گفت‌وگو با تیم نویسندگی از تیم حرفه‌ای «جوکر» بسیار خوشم آمد. احسان علیخانی برای هر بخش متخصص گذاشته است و همگی انرژی مثبت داشتند و کارشان را بلد بودند و با حوصله و رعایت ادب و احترام کارشان را انجام می‌دادند. به نظر من بسیار اتمسفر خوبی داشتند.

حتما نویسندگان برنامه به‌طور کلی چهارچوبی برای این ۶ ساعت طراحی کرده‌اند اما برداشت مخاطب این است ۸ نفری که حضور پیدا می‌کنند دست‌شان برای نشان دادن توانایی‌هایشان باز است. آیا این فضا واقعا وجود داشت؟

این برداشت کاملا درست است. هر کسی که در آن‌جا حضور پیدا می‌کند براساس توانایی‌هایش ایده‌هایی هم در ذهن دارد و آن را با تیم نویسندگی و کارگردانی مطرح می‌کند و نظرات مختلف داده می‌شود که در کجا این ایده‌ها استفاده شود. درواقع نقشه استفاده از ایده کشیده می‌شود، البته باتوجه به تذکرات درباره خطوط قرمز و ممیزی‌ها باید حواس‌مان به این مسائل هم باشد اما دستمان را باز گذاشتند و بیشتر صحبت‌ها بداهه‌گویی است. یعنی شما باید ببینید در موقعیتی که قرار دارید آیا می‌توانید از ایده‌هایی که نقشه‌اش را کشیدید استفاده کنید یا خیر. بعضی از ایده‌ها ممکن است در جو بداهه‌ای که وجود دارد از بین برود و فرصت استفاده از آن فراهم نشود. درواقع دوستان به جز رعایت موارد خطوط قرمز محدودیت دیگری ندارند.

زمانی که برای فکر کردن روی ایده دارید چقدر است؟ از زمان ایده‌پردازی تا رفتن جلوی دوربین فرصت کافی برای این کار را داشتید؟

حدود ۱۰ روز یا یک هفته قبل به من گفتند. البته قبل‌تر از آن هم پیگیر بودند اما به دلیل این که سر فیلمبرداری بودم نتوانستم زودتر با آن‌ها صحبت کنم. به هر حال حدود یک هفته قبل با هم گفت‌وگو کردیم و در طول هفته‌ای که به ضبط مانده بود فرصت کردم دو جلسه دوساعته با دوستان صحبت و ایده‌هایم را مطرح کنم. بقیه دوستان را نمی‌دانم شاید زودتر مطلع شده باشند.

ابتدای صحبت‌تان از تشابه «جوکر» با نمونه‌های خارجی گفتید که جذابیت خاصی برایتان نداشته است. شاید یکی از دلایلی که مخاطبان از «جوکر» استقبال می‌کنند ایرانیزه شدن آن است. جوکری که الان داریم می‌بینیم چقدر ایرانیزه شده است؟

بله دلیلش هم این است که گروه خوب آقای علیخانی از ماه‌ها قبل فرصت زیادی برای تحقیقات و دیدن و نوشتن گذاشتند و حتی چندین بار ضبط صفر گرفتند یعنی خودشان در فضایی که ما بودیم نشستند و اجرا و ضبط کردند و ایرادات را پیدا کردند. تسلطی که داشتند واقعا مثال‌زدنی بود و جزء معدود پروژه‌هایی بود که حال همه خوب بود و می‌دانستند باید چه کاری انجام دهند. فقط بعضی موارد را کسی پیش‌بینی نمی‌کرد که ممیزی شود و بعضی دیگر قابل پیش‌بینی بود و درحال ضبط هم تذکر داده می‌شد.

در اجراهای شما چقدر حذفیات وجود داشت؟

بخشی از کار بنده هم حذف شد اما دلیلش رعایت نکردن من نبود. متاسفانه در قاب شخص دیگری بودم که آن عزیز، موردی را رعایت نکرده بود.

حذفیات موقع ساز زدن و خواندنتان هم بود؟

خیر، آقای انصاری عزیز چالش بچه دادند و همه بخشی را دیدند که به یکدیگر آب می‌پاشیدند و آن ادامه‌دار بود و من دوستان را خیلی آزار دادم و همه خواهش می‌کردند و می‌گفتند از ما دور شو و لحظات خوبی در آن‌جا خلق شد. دیدن تحمل دیگران برای نخندیدن بسیار برای مخاطب خنده‌دار است حتی برای خودم هم خنده‌دار بود. لحظات این مدلی هم بسیار بود و از بین رفت به دلیل این که یکی از دوستان شرایطی را ایجاد کرده بود و مدلی اجرا می‌کرد که حتما حذف می‌شد و بنا به این دلیل که ما هم در آن قاب بودیم نتیجتا حذف شد.

گروهی اعتقاد دارند اتفاقات داخل «جوکر»، کاملا هدایت یا مهندسی‌شده است. شما این موضوع را دیدید که عمدا فیلمبرداری قطع شده باشد، یا هر آن‌چه که واقعا اتفاق افتاده را ما تماشا می‌کنیم

نودوهشت درصد همان اتفاقاتی که افتاده مشاهده می‌شود اما ۲ درصد ناچار بودند و کسی که برنامه را تولید می‌کند متوجه اشکالی می‌شود و بنا به همین دلیل روند را اصلاح می‌کردند. ما خیلی با این موارد مواجه نشدیم و فقط افسوس قسمت‌های ممیزی‌شده را می‌خوریم.

نگاهی به آثار پخش‌شده از شما در گذشته و الان نشان می‌دهد که در سبد کالای فرهنگی فعالیت‌های شما تنوع وجود دارد؛ گاهی به‌عنوان مجری، گاهی به‌عنوان گرداننده مافیا و گاهی خواننده یا بازیگر. چقدر اعتقاد دارید این تنوع چه در تلویزیون و چه در نمایش خانگی یک ضرورت است و باید وجود داشته باشد؟

این تشخیص بسیار درست است. همه ما در حوزه رسانه نیاز به تنوع داریم. اگر بخواهیم کارهای یک مدلی و تکراری و مشابه ببینیم خسته می‌شویم و دیگر نمی‌بینیم. من تلاشم را کردم در چندین مدل و در فضاهایی که می‌توانم موثر باشم حضور پیدا کنم. جایی که می‌بینم تاثیری و تخصصی ندارم ورود پیدا نمی‌کنم. بارها دوستانم به من گفتند که تو بازیگری، گوینده‌ای، خواننده‌ای چی هستی و من می‌گویم همه این‌ها درس‌هایی از بازیگری بوده و من وقتی در این عرصه حضور پیدا کردم استادهایم می‌گفتند بازیگر باید بتواند بخواند، باید بتواند بازی کند، ساز بزند و… . این‌ها همگی جزء مشق‌های بازیگری بود و بهتر است همه بازیگران به این‌ها توجه کنند. من سعی کردم مشق‌هایم را خوب انجام بدهم. در طول مسیر کارم بعضی سال‌ها میدان کار در حوزه صدا برایم باز شد و من هم تمام تلاشم را کردم. بعد فرصتی به وجود آمد که مشق‌های موسیقی را انجام دهم و در این حوزه هم تلاش کردم و همچنان هم می‌کنم و همین‌طور اجرا که من هنوز خودم را مجری نمی‌دانم و در «شب‌های مافیا» من گرداننده بازی هستم و خودش یک نقش محسوب می‌شود و در «چهل تیکه» هم میزبان بزرگان و پیشکسوتانی هستم که زحمت کشیدند در سال‌های پر از سختی و نبود امکانات برایمان خاطره ساختند و در این فضا از آن‌ها یاد و تقدیر می‌کنیم و می‌گوییم فراموش نشدند و قدر زحمت‌هایشان را می‌دانیم. یکی از دلایلی که در حوزه‌های مختلف فعالیت می‌کنم این است که سبد کالای مخاطب می‌طلبد که آثار متنوعی از کسانی که دوست دارند را ببینند و خوشبختانه من هم چون در حوزه بازیگری رفتم و همه این‌ها مشق بازیگری است ذهنیتم این است که فقط کار بازیگری انجام می‌دهم.

از «شب‌های مافیا» اختیاری جدا شدید، زمانی که آقای دیرباز به جای شما آمد سر فیلم دیگری بودید یا با تهیه‌کننده این برنامه به مشکل خوردید؟

مشغول ضبط سریال «حکم رشد» آقای نعمت‌الله بودم که نقش اصلی را داشتم و آن‌جا به صورت پیوسته من را می‌خواستند، «شب‌های مافیا» هم در آن زمان کنارش نوشته شده بود. آخرین سری و صحبت‌ها بر این بود که دیگر مجوز ساخت نمی‌دهند و من با خیال راحت رفتم سرکار آقای نعمت‌الله و بعد مشکل شب‌های مافیا حل شد و دوستان مجوز گرفتند. به من زنگ زدند اما من مشغول سریال بودم. برنامه‌ریزی‌های دو گروه نتوانست به تایم مشخص برسد که من در هر دو فضا باشم. هرچند سریال «حکم رشد» هم به نتیجه‌ای نرسید و آقای نعمت‌الله با مدیران شبکه به مشکل خورد و کار متوقف شد و من هر دو را از دست دادم. اما جا دارد از آقای دیرباز تشکر کنم که در آن زمان زحمت کشید و آن فصل را برگزار کرد.

سعی کردید در اجرای «شب‌های مافیا» خودتان نباشید و یک کاراکتر مستقل باشید و آن را بازی کنید؟

در تمرین‌هایی که برای شرکت‌کنندگان می‌گذاشتند که بازی را آموزش ببینند من هم سر تمرین و ناظر بودم و هرچه کارگردان می‌گفت شما هم تمرین کن ترجیح می‌دادم ناظر باشم و ببینم چگونه باید با این نوع شرکت‌کننده برخورد کرد. من از سال‌های پیش مافیا را یاد می‌دادم و گرداننده بودم اما آن‌ها یا خانواده بودند یا جمعی از دوستان بودند و هنرپیشه و چهره بین‌شان نبود. نگاه در رئالیتی‌شو متفاوت است بنابراین در تمرین‌ها فقط ناظر بودم تا ببینم با چه پوزیشنی در آن جایگاه قرار بگیرم و تا قبل از سه، دو، یک کارگردان هم نشان ندادم که چگونه قرار است اجرا کنم و فقط در ذهنم می‌ساختم و در زمان ضبط هم دیدیم درست است و جواب داد و عزیزان شرکت‌کننده هم مشوق من شدند و این به من دلگرمی زیادی داد. دوستانی هم که برای تماشای بازی می‌آمدند من را از اجرایم مطمئن می‌کردند و آن را تایید می‌کردند.

در «شب‌های مافیا» حال بهتری داشتید یا در «جوکر»؟

هر دو را در جای خود دوست داشتم و سخت است انتخاب کنم. اما «جوکر» یک مقدار مفرح‌تر بود و مسئولیت کمتری داشتم. در «شب‌های مافیا» کنترل آدم‌هایی که مخاطب‌های زیادی به آن علاقه‌مند هستند سخت بود.

در «شب‌های مافیا» در بعضی سکانس‌ها واقعا عصبانی می‌شدید؟

بخشی از آن بازی بود اما بعضی دیگر مربی در گوش من می‌گفت بازیکن باید اخراج شود و این را با نگاه به بازیکن حرفه‌ای که در کافه‌ها حضور دارند می‌گفت. من باید توجه داشته باشم که طرف مقابلم یک هنرمند یا یک ورزشکار است و اگر با این سرعت اخراج شود ما به شو خودمان ضرر می‌زنیم بنابراین در این فضاها سعی می‌کردم با اخطار چشمی یا در نظر گرفتن جریمه عبور و اگر تکرار شد سختگیری کنم. این فضا موجب می‌شد در چهره من جدیت به وجود بیاید اما در حقیقت برای آن که یک نفر زود اخراج نشود این کار را می‌کردم. بازیگران حرفه‌ای نبودند و هیجانات‌شان بدیهی بود بعضی از آن‌ها فقط دو روز تمرین کرده بودند. بازیکنان حرفه‌ای نباید خطا کنند اما انصاف نیست که با بازیگرانی که حرفه‌ای نیستند سختگیرانه برخورد کرد.

آن‌چه راجع‌به پرداختی‌های جوکر و رقم‌های بالایش گفته می‌شود درست است؟

من نشنیدم که چه می‌گویند. هرکسی یک رقمی را توافق کرده و یکی با دوستی راه آمده است. دوستان لول‌های متفاوتی دارند و حتما متناسب با سطحی که در هنرشان دارند رقم را تعریف می‌کنند. به هر حال تهیه‌کننده محترم «جوکر» بسیار خوش حساب بود و به موقع و به درستی توافقات را پرداخت کرد و کسی را گله‌مند نکرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا