به وقت عبور از قالیباف

امید کاجیان، روزنامه‌نگار در یادداشتی با عنوان «به وقت عبور از قالیباف» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، پیرامون واکنش‌ها به ماجرای سفر خانواده‌ی رئیس مجلس یازدهم به ترکیه نوشت:

در سرزمینی که فرزندان بسیاری از مقامات کشور در آمریکا، انگلیس، کانادا و سایر کشورهای اروپایی زندگی می‌کنند، یا بدانجا رفت و آمد دارند یا در آنجا تحصیل کرده‌اند یا می‌کنند قطعا رفتن خانواده‌ی قالیباف به ترکیه حتی برای خرید سیسمونی هم باشد در مقایسه با سایر مقامات نه چیز عجیبی است و نه باید برای رسانه‌ها تا این حد فرصتی درجهت مانور دادن و حمله علیه قالیباف به شمار بیاید. اینکه چرا حضور خانواده‌های شهید پرور مقامات در ایالات متحده و سایر کشورهای متخاصم هیچگاه تا این حد عجیب نمی‌آمدند و امروز سیسمونی نوه قالیباف باعث شده تا چهره‌ها و رسانه‌های راست و چپ علیه آن بگویند و در این میان چه بسا بسیاری از اصولگرایان از پایداری و غیر پایداری فرصت را در حمله به قالیباف غنیمت شمرند بیشتر نوعی تسویه حساب سیاسی است و بی شباهت به چیزی شبیه به عبور از قالیباف در شرایط فعلی نیست. اینکه نوبتی هم که باشد نوبت حذف او از عرصه سیاست است.

چنانچه پیشتر عبور یا حذف کسانی مانند هاشمی‌ها، لاریجانی‌ها و احمدی‌نژاد را در جریان عرصه سیاست ایران شاهد بودیم. این است که امثال محمود صادقی نماینده سابق مجلس هم در توئیتی می‌نویسد: «قالیباف تنها و اولین مقام بلندپایه‌ای نیست که خانواده‌اش برای خرید یا تفریح به خارج رفته‌اند؛ من مانده‌ام او چوب چی را می‌خورد؟ چوب خشم عمومی از ریاکاری مسئولان؟ چوب فرار از پاسخگویی در پرونده‌های تخلفات مالی؟
چوب تهمت به رقبا در تبلیغات انتخاباتی؟ یا چوب عدم همراهی با طرح صیانت؟!»

از سویی سیدمحمود رضوی، از چهره‌های نزدیک به محمدباقر قالیباف و مشاور فرهنگی وی هم  با اشاره به خبرهای منتشر شده از سفر خانواده‌ی قالیباف به ترکیه ادعا می کند: «این پروژه هم مانند چند پروژه قبلی یک ‎پروژه امنیتی بود»

چند هفته پیش از افشای ماجرای این سفر که بسیاری آن را سیسمونی گیت نامیدند. افشای فایل صوتی بسیار خاصی موجبات تعجب خیلی‌ها شد فایلی که در آن بیش از همه اتهاماتی متوجه قالیباف بود و حالا افشای آن رسیدگی به پرونده او را گوشزد می‌کرد و چندی بعد از فایل صوتی که البته  قدرت انتشارش به اندازه ماجرای سفر خانواده او در ترکیه نبود، اکنون این اتفاق سیسمونی غوغا به پا کرده. غوغایی که جریان راست و چپ اکنون به راه انداختند می‌تواند خبر از حذف و عبوری دیگر از یکی از شخصیت‌های سیاسی بدهد.

رویای نئو اصولگرایی قالیباف کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شود و یکی دیگراز نیروهایی که به انقلابی بودن شهره بود به پایان خط سیاسی خود رسیده و حتی اگر تصمیم به استعفا نگیرد در واقعیت دیگر شخصیت ویژه‌ای نباید باشد و چه بسا بعد از دوران ریاست مجلس وقتی باشد برای مطرح شدن نکات بیشتری علیه او. اما شاید برای حمله به قالیباف بهانه‌های بیشتری به جز سفر ترکیه خانواده‌اش باشد و از سویی دیگر اگر بنای حمله به قالیباف آن هم به این شدت وجود داشت باید حملات به سمت و سوی کسانی هم می‌بود که خانواده‌هایشان در پیشرفته‌ترین کشورهای جهان مشغول زندگی و تحصیل و رفت و آمدند اما هیچ‌گاه مثل ماجرای ترکیه و خانواده قالیباف مورد اعتراض رسانه‌ها قرار نگرفت.

دوران قالیباف در حالی به سرآمده که او در تمام این  سال‌ها تلاش داشت تا خود را تافته‌ای جدابافته معرفی کرده و به گونه‌ای القا کند که سایر اصولگرایان باید از او پیروی کنند اما عملا موضوع نئواصولگرایی بخشی از بدنه این جناح را از وی جدا کرد. این در حالی است که جناح راست در تمام این سال‌ها نتوانست هیچ گاه او را به عنوان لیدر خود برگزیند، چه درانتخابات ریاست جمهوری ۹۲ که سایر نامزدهای اصولگراحاضر نشدند تابه نفع او کنار بکشند و چه در سال ۹۶ که قالیباف را وادار کردند تا کنار بکشد. این نشان می‌دهد که جریان راست هیچ گاه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد او نگذاشت هرچند که رئیس کنونی مجلس مصرانه آرزوی چنین چیزی را داشت.

هرکسی از جمله مقامات حق این را دارند تا فرزندان و خانواده خود را در انتخاب راه‌شان آزاد بگذارند آنچه اين روزها حضور فرزندان مسئول در خارج از کشور يا آمريکا و کانادا و یا همین ترکیه را آزاردهنده مي‌کند مشکل مردم با تحصيل، زندگی یا خرید آنان در خارج يا زندگي آزاد و متفاوت دختران و پسران آنها نيست، مشکلات مردم از جايي با مسئولان شروع مي‌شود که آزادمنشی‌های مقامات و مسئولان و اجازه حق انتخاب، فقط به فرزندان‌شان داده ‌شود و نه مردم.

انتهای پیام