خسارت مدیران نالایق با بررسی سخنان شهید چمران
روزنامه جهان صنعت نوشت: «آنکه تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقوا است». به تازگی شهرداری تهران بنر این سخن شهید دکتر مصطفی چمران را در سطح شهر نصب کرده است. البته این بنر واکنشهای زیادی را در بین جامعهشناسها، سیاسیون و هنرمندان به دنبال داشته است. از قضا رضا کیانیان یکی از بازیگران کشور در واکنش به این بنر نوشت: «چمران خیلی خوشبخت بود که با آرمانهایش رفت. زمانی که آرمانها رنگ نباخته بودند و به ضد خود تبدیل نشده بودند. حالا، از حرفهای چمران برای من و شما نسخه مینویسند. مثل همین پردهای که شهرداری به در و دیوار زده و برای مردم نسخه پیچیده. اگر به خودشان میگفتند، بیشترشان باید در جا از مسوولیتشان استعفا میدادند! اکثر مسوولان اینچنینی، خودشان را از هر نقدی جدا و پاک میدانند. نقد را فقط برای دیگران میپسندند. وگرنه چطور ممکن است چنین پردهای را چاپ و تکثیر کنند و همه جا به نمایش بگذارند؟ اگر میخواهید میزان تقوا را در مملکت اندازه بگیرید، تمام مسوولان را در تمام پستها چه دیروز و چه امروز با همین شعار بسنجید. ببینید چه تخصصی داشتند و چه پستی را در اختیار گرفتهاند. حتما میزان تقوا را در مییابید. من وقتی این پرده را دیدم کلی گیج شدم. اول به معنای تقوا شک کردم. بعد به خودم شک کردم. چون جمله «آنکه تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، تقوا ندارد» جاهایی نصب شده که من و شما ببینیم؛ من و شما!»
این در حالی است که جامعهشناسها نیز بر این عقیدهاند شهردار تهران که این بنر را در سطح شهر برای مردم نصب کرده است، خود یکی از افرادی است که شایستگی تکیه زدن بر صندلی مهم شهرداری تهران را ندارد. بنابراین رفتار متناقض مسوولان آسیبهای اجتماعی زیادی را به بدنه جامعه وارد میکند، چرا که به گفته روانشناسان اجتماعی نیز در حال حاضر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به شدت کاهش یافته است. همچنین با چنین رفتارهایی شکاف بیاعتمادی بین ملت و دولت عمیقتر از گذشته میشود. اما کارشناسها بر این عقیدهاند که مسوولانی در این زمانه استعفا میدهند که بعضا لیاقت آن جایگاه مدیریتی را داشتهاند اما به هر دلیلی تن به استعفا دادند. به گفته آنها مسوولانی که به واسطه رانت و پارتی بر کرسی قدرت تکیه زدهاند، هیچگاه منصبها را رها نمیکنند. بنابراین استعفا در مسوولان غیرمتخصص امری محال تلقی میشود.
مردم از مسوولان ناامید شدند اما از تغییر آنها نه!
دکتر سیامک زندرضوی- جامعهشناس- با اشاره به اینکه سالهاست شایستهسالاری در ایران کمرنگ شده به «جهانصنعت» گفت: این روزها مسوولان زیادی که ادعای ریاست دارند، مشمول این شعار مهم میشوند. حال آنکه به نظرم اینگونه رفتارها و نصب بنرها در سطح شهر برای مسوولان ارزشی ندارد. چهبسا شاید از وجود این شعار نیز غافل باشند. بنابراین با وضعیت این روزها نباید انتظار داشت که افراد دارای صلاحیت بر کرسی قدرت تکیه بزنند. از سوی دیگر به روشنی میبینیم اکثر مدیران به ظاهر از مردم سخن میگویند اما در باطن به فکر منفعت خود و اطرافیان هستند. وی افزود: البته در حال حاضر مردم نیز انتظاری از مسوولان و مدیران ندارند، زیرا همگان به این باور رسیدهاند که مسوولان از مردم حمایتی نمیکنند. چهبسا تعداد کثیری از مردم اعتمادی به مسوولان دستگاههای مختلف ندارند. جامعه امروز ما اتفاقا جامعه بسیار پرسشگری است؛ علیرغم اینکه ساختارهای خانواده و نظام آموزشی مجالی برای بروز این پرسشگری نباشند اما این روحیه در نسل امروز بیش از پیش بروز دارد؛ چرا که به واسطه وسایل ارتباطی، انحصار اطلاعات از ساختار قدرت خارج شده است. به این معنا که در گذشته، اطلاعات تنها منحصر به کتابها و دانش تنها نزد معلم، استاد یا والدین بود، اما اکنون نسل جدید دانشآموزان و دانشجویان از طرق مختلف به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند و حتی از معلمان و استادان خود هم پیشی میگیرند؛ هم بهلحاظ بینش، هم بهلحاظ اطلاعات و هم از نظر روششناسی در آن رشته علمی از استادان خود جلو میافتند و بههمین دلیل هم بسیار پرسشگر و منتقد میشوند، اما پاسخ مناسبی از سوی مسوولان دریافت نمیکنند. این جامعهشناس با اشاره به تبعات اینگونه رفتارها در جامعه اظهار کرد: مردم در برابر این ناشایستهسالاریها تسلیم نمیشوند. به عنوان مثال طی ماههای اخیر اصناف مختلفی از جمله معلمان، بازنشستگان و غیره در سراسر کشور برای احقاق حقوقشان دست به اعتراض زدند. این امر نشانگر نپذیرفتن و نارضایتی از وضعیت اقتصادی است. بنابراین مردم با جدیت تلاش میکنند تا مسوول نالایق را عوض کنند. البته مسوولی که تحت فشار باشد، هر کاری از دستش بر میآید. اما در آخر مسوولی ماندگار است که شایسته آن قدرت و جایگاه را داشته باشد.
انتقادات تاثیرگذار
دکتر علیرضا شریفییزدی- روانشناس اجتماعی- نیز با تاکید بر اینکه تناقض رفتارهای مسوولان شکاف بیاعتمادی عمیقی بین ملت و دولت ایجاد کرده است، به «جهانصنعت» گفت: برخی منتقدان انگشت اشاره ناکارآمدی را به سوی شهردار تهران روانه کردهاند اما به نظرم نه تنها او بلکه مسوولان زیاد دیگری شایسته جایگاهشان نیستند. چندین هزار منصب مدیریتی در کشور وجود دارد که متاسفانه توسط افراد غیرمتخصص اشغال شده است. مردم نیز با گوشت و جانشان این موضوع را حس کردند. به همین دلیل این روزها شکاف عمیقی بین مسوولان و مردم وجود دارد؛ شکافی که منجر به فروپاشی سرمایه اجتماعی در کشور شده است.
وی افزود: شهید چمران که در بنر مذکور گفته است: «آنکه تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقوا است» بالاترین مقام و جایگاه تخصصی را در حوزه کاری خود داشته است. بنابراین کسی چنین سخنی را بیان کرده که هم دارای تخصص و هم شایسته هر مقام و منصبی بوده است. شهید چمران فارغالتحصیل دانشگاههای داخلی نیست، او در بهترین دانشگاههای دنیا درس خواند. همچنین بهترین رتبههای علمی دنیا را داشت. ایشان در کنار این قضیه یک مبارز به تمام معنا بود. حماسههایی که در جریان جنگ تحمیلی هشتساله آفرید، نشانگر تقوا و تخصص بسیار بالای ایشان است. شهید چمران در لبنان به همراه مرحوم دعایی دورههای چریکی دیده بود. در نتیجه وقتی شهید چمران چنین سخنی را گفته است عالمی بود که به علمش عمل کرد. اما این روزها افراد بیتخصص جایگاههای حساس دولتی را اشغال کردهاند. این در حالی است که به گفته شهیدچمران از نگاه شرعی افراد نالایقی که به کرسی قدرت تکیه زدند بیتقوا هستند و از نگاه انسانی این عمل کار غیراخلاقی است. البته اگر افراد لایق و متخصص بر پستهای مدیریتی تکیه میزدند، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران اینقدر اسفبار نبود.
این جامعهشناس با اشاره به تاثیر چنین رفتارهایی بر روح و روان جامعه اظهار کرد: به نظرم رفتارهای متناقض مسوولان منجر به فاصله هر چه بیشتر مردم از آنها میشود.
وقتی مسوولی متخصص فلان رشته است اما در حوزههای غیرمرتبط با تخصصاش پست میگیرد، بیتقوا است، زیرا هم خودش کار غیراخلاقی انجام داده و هم فردی که این جایگاه را به او داده است. چه بسا این روزها زیاد با این دست افراد روبهرو هستیم. طرف متخصص نظامی است اما در حوزه سیاسی و مذهبی اظهارنظر میکند. گاها افرادی که متخصص صنعت هستند نیز درخصوص مسائل فرهنگی اظهارنظر میکنند. متاسفانه چنین جابهجاییهایی در ایران چند دهه سابقه دارد.
او ادامه داد: در هر صورت تاثیر چنین موضوعات شکاف بین مردم و مسوولان را بیشتر میکند. از طرفی مردم دیگر به حرفهای مسوولان اعتمادی ندارند. حتی اگر آن مسوول نیت خیری داشته باشد، باز هم مردم به گفتههای آن ایمانی ندارند. اما همانند سابق مردم درون خودشان نمیریزند، آنها دیگر رسانه و فضای مجازی در اختیار دارند. بنابراین انتقادات خود را به راحتی بیان میکنند. البته بیان چنین انتقاداتی از سوی مردم نقطه مثبتی است، چرا که مسوولان زیادی را به فکر وامیدارد، گاها شرم میکنند و جایشان را با فرد شایستهتری عوض میکنند.
دکتر شریفییزدی در پاسخ به عدم استعفای مسوولان ناکارآمد و ضعیف عنوان کرد: به نظرم باید در کشور سازوکاری وجود داشته باشد تا مسوولان بالادستی که افراد را در پستها و منصبها قرار میدهند یک بانک اطلاعات از افراد متخصص در اختیار داشته باشند. تا به جای پارتیبازی و فامیلبازی از افراد دارای تخصص استفاده کنند. آنها نباید در میان این همه افرادی که در زمینه شهرسازی متخصص هستند، افراد غیرمتخصص را روی کار بیاورند. چنین رفتارهایی نشانگر انتصابات فامیلی و ساختار معیوب دستگاههای دولتی است. طبیعتا مسوولانی که به واسطه رانت و فامیلی وارد حوزه مدیریت شدند، کرسی قدرت را هیچگاه رها نمیکنند. بنابراین شهامت استعفا در مسوولانی وجود دارد که از قضا لیاقت آن پست را داشتند اما به هر دلیلی تن به استعفا دادند.
انتهای پیام