زنده ماندم تا روایت کنم!
به گزارش انصاف نیوز، حسین دهباشی، مستندساز و پژوهشگر تاریخ معاصر، در یادداشتی تلگرامی به مناسبت روز خبرنگار، از آخرین دیدارش با «محمود صارمی»، شب قبل از شهادتش نوشت:
یک:
۱۸ سال قبل در چنین شبی، تماشاچیان تلوزیون ایران، سخت سرگرمِ دعوای دوجناح بودند و بگومگویِ بیپایانِ دو غلامحسین! همه شهر شیفته و حیرانِ محاکمه کرباسچی (شهردارتهران) بود از سوی محسنیِ اژهای (قاضی و دادستان پایتخت). فرسنگها آنسوتر اما، سفارتمان در افغانستان، غرقه در خونِ شهیدان!
دو:
ناصر ریگی (سرکنسول و جانشین سفیر)، مجید نوری نیارکی (اتاق رمز)، محمدناصر ناصری(فرمانده سپاه افغانستان)، کریم حیدریان (امورنظامی)، محمدعلی قیاسی(امور نظامی)، رشید پاریاوفلاح(مدیرامورامنیتی)، نورالله نوروزی (امور امنیتی)، حیدرعلی باقری(تدارکات)، محمودصارمی(مدیر دفتر ایرنا)
سه:
نگارنده در آن ایّام، دبیر شورایِ فرهنگیِ وزارتِ فرهنگ و آموزشِ عالی بود و فرستاده از طرفِ دولتِ ایران مثلا به قصدِ گفتگویِ تمدنها با همسایگانِ در شرفِ نابودی از سویِ پاکستان و طالبان. و گرچه یادداشتهای بریده به تیغِ مصلحتاش را بعدتر منتشر کرد در کتابِ «افغانستان،روزهای سقوط»، امّا هنوز استخوانِ این سئوال در لایِ زخمِ خاطراتاش مانده، که پس چه شد حاصلِ وعدهء پیگیری مقصرین آن قصّهء پُرغصّه؟
چهار:
همین دیشب بود که در انتهای باندِ فرودگاهِ مشهد، ایلیوشین غول پیکری که آن روزها آرام و قرار نداشت و از ایران پُر میرفت و از افغانستان خالی برمیگشت، میایستد. و تو میخواهی پیاده شوی و رفیق ات (آخرین کسی که عفریت مرگ در انتظارش است) میخواهد که سوار شود. همانجا-در میان غرش کر کنندهء موتور ها- دستانش را میگیری و می گویی توکه هنوز تب داری! دو سه هفته نیست از زیر تیغ جراحی جان به در برده ای ، کجا می روی؟… با خستگی اعتنایی نمیکند و میخواهد با دست کنارت بزند و بالا برود، نمیگذاری… کم کم صدایتان بلند و بلندتر میشود، عصبانی میشوید، به هم فحش میدهید،… تو میگویی، میخواهی چه کنی با این تن رنجور؟ و مگر رئیس تو نمیبیند این حمام خون را؟ و او داد میکشد که پیغام دادهاند که اگر تا همین امروز برنگردم، کاغذ ماموریتم را پاره میکنند و یکی دیگر را میفرستند جایم، میفهمی بدهکاری یعنی چه؟ میدانی که دیگر هرگز همدیگر را نمیبینید، اما خشم کورت کرده، حتی دست نمیدهی و بی خداحافظی پایین میروی… به دو ساعت نمیکشد که در عوض حلقوم بریده و بدن تکه پارهء محمود صارمی، یک مناسبت به تقویم های رسمی کشور اضافه میشود: «روز خبرنگار!»
انتهای پیام