چرا به سلمان رشدی پاسخ علمی داده نشد؟
خبرگزاری اصولگرای فارس در متنی با عنوان «چرا «سلمان رشدی» به جای پاسخ علمی، حکم اعدام گرفت؟» نوشت: شاید این سؤال مطرح شود که چرا به جای پاسخ علمی به سلمان رشدی، حکم اعدام او صادر شد؟ در پاسخ باید گفت: اقدام سلمان رشدی، یک اشکال و شبهه نظری نبود که بخواهیم به آن به وسیله استدلال و بحث نظری پاسخ دهیم، بلکه او با تألیف این کتاب عملاً و عمداً به ساحت نبی اسلام جسارت کرد و خود را از مصادیق «سابّالنبی» قرار داد و حکم توهین کننده به پیامبر اسلام بنا به فقه شیعه و فتوای تمامی مراجع «اعدام» است. اگر او در تألیف کتاب خود اِن قُلتها و ایراداتی را نسبت به قرآن و پیامبر بیان میکرد، بیشک با چنین واکنش سنگینی روبهرو نمیشد، کما اینکه بسیاری از منتقدان غیرمسلمان چنین روشی را اتخاذ کردهاند؛ اما سلمان رشدی در مقام اشکال کننده و بیان شبهه نیست، بلکه او با قصد توهین و استهزای اسلام و حضرت محمد این اثر را پدید آورد.
متن کامل این یادداشت در پی میآید:
«شبانگاه ۲۱ مردادماه ۱۴۰۱ خبر حمله به سلمان رشدی توسط یک جوان ۲۴ ساله به نام «هادی مطر» مخابره شد. خبری که بار دیگر اذهان را به یاد آن اتفاق ناراحتکننده و فتوای تاریخی امام خمینی (رحمةالله علیه) انداخت. ۲۵ بهمنماه سال ۱۳۶۷ بود که حکم «اعدام سلمان رشدی» توسط حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) به دلیل انتشار کتابی موهن، طی گزارش خبری تلویزیون اعلام شد:
«إنا لله و إنا إلیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می باشند. از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاء الله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
روح الله الموسوی الخمینی»
ماجرای کتاب موهن «آیات شیطانی»
احمد سلمان رشدی، متولد سال ۱۹۴۷ در یک خانواده نه چندان مذهبی، نویسنده هندی ـ انگلیسیای بود که کتاب موهن و ضداسلامی خود را با عنوان «آیات شیطانی» در سال ۱۹۸۸ منتشر کرد. کار طبع و نشر این اثر ضد دینی را انتشارات «وایکینگ» که وابسته به سرمایهداران اسرائیلی بود به عهده گرفت. داستان کتاب به قصه «غرانیق» اشاره دارد؛ جایی که شیطان هنگام تلاوت آیات الهی سوره نجم توسط رسولالله، عباراتی را به ذهن ایشان وارد میکند و نبی خدا هم این عبارات را به عنوان «آیات قرآن» بیان کردهاند، اما پس از مدتی «جبرئیل امین» حضرت رسول را از این اتفاق آگاه میسازند. در کتاب «تاریخ طبری» به این ماجرا اشاره شده اما علمای شیعه و سنی در طول تاریخ با ارائه ادله متقن و اسناد معتبر جعلی بودن این داستان را ثابت کردهاند و دامان نبی مکرم خدا را از هر شبههای دور نگه داشتهاند.
از روسپیخانه تا ساحر کذاب
کتاب مذکور در سبک «رئالیسم جادویی» نوشته شده که شخصیتهای آن یعنی «جبرئیل» و «صلاحالدین» از یک هواپیماربایی جان سالم به در بردهاند. بخش دیگر از داستان کتاب در روسپیخانهای ترسیم شده که نام زنان آن نام زنان پیامبر است. همچنین یکی از شخصیتهای کتاب به نام «عایشه» یک کنیز هندی است که اهالی روستایی را همواره به شهوترانی وسوسه میکند. همچنین در این اثر با توهین به ساحت نبی مکرم اسلام ایشان «ساحرِ کذاب» معرفی میشوند.
عبدالکریم سروش و نقد سلمان رشدی
انتشار این اثر، احساسات و عصبانیت مردم مسلمان جهان را برافروخت؛ به طوری که تظاهراتهای گستردهای در اعتراض به این کتاب شکل گرفت و در پی آن تعدادی از شهروندان مسلمان جهان کشته شدند. «سیدعطاالله مهاجرانی» در پاسخ به توهینهای سلمان رشدی کتاب «نقد توطئه شیطانی» را نوشت و آیات شیطانی سلمان رشدی را حاصل فرایندی دانست که در طول جنگهای صلیبی بر ضد اسلام شکل گرفته بود. حتی «عبدالکریم سروش» که خود صاحب برخی نظرات عجیب و شاذ در مورد قرآن و اسلام است، نظیر«قبض و بسط تئوریک شریعت»، «رؤیایی بودن وحی» و… طی یک سخنرانی در سال ۱۳۸۱ در آمریکا، اقدام سلمان رشدی را نه از سر آزادی بیان و عقیده، بلکه توهین به پیامبر اسلام معرفی کرد.
چرا اعدام؟ مگر پاسخ علمی نمیتوان داد؟
اما در این بین شاید این سؤال مطرح شود که چرا به جای پاسخ علمی به سلمان رشدی، حکم اعدام او صادر شد؟ در پاسخ باید گفت: اقدام سلمان رشدی، یک اشکال و شبهه نظری نبود که بخواهیم به آن به وسیله استدلال و بحث نظری پاسخ دهیم، بلکه او با تألیف این کتاب عملاً و عمداً به ساحت نبی اسلام جسارت کرد و خود را از مصادیق «سابّالنبی» قرار داد و حکم توهین کننده به پیامبر اسلام بنا به فقه شیعه و فتوای تمامی مراجع «اعدام» است. اگر او در تألیف کتاب خود اِن قُلتها و ایراداتی را نسبت به قرآن و پیامبر بیان میکرد، بیشک با چنین واکنش سنگینی روبهرو نمیشد، کما اینکه بسیاری از منتقدان غیرمسلمان چنین روشی را اتخاذ کردهاند؛ اما سلمان رشدی در مقام اشکال کننده و بیان شبهه نیست، بلکه او با قصد توهین و استهزای اسلام و حضرت محمد این اثر را پدید آورد».
انتهای پیام
دوستان میگویند حکم دشنام به پیامبر رحمت حضرت محمد اعدام است چون نظر فقهای مسلمان چنین است . من به دوستان می گویم این قرآن که در بین ما است بارها دشنام هایی همچون دیوانه، دروغگو، گوینده سخن شیطان، … را نقل کرده است که به او داده می شد و نه تنها خود قرآن مجازاتی برایش برنشمرده بلکه در تاریخ اسلام هم برای اشخاص اهانت کننده در این موارد مجازاتی نقل نکرده اند و به علاوه برخلاف آن موارد متعددی از عفو و مهر و حتی پاسخ با کرامت و احسان نسبت به اهانت و دشنام را از پیامبر گزارش کرده اند.
من در این مورد بجای فقها جانب پیامبر و روش او را می گیرم که قرآن خلق و خوی باعظمت تعبیر کرده است
چرت و پرت در جهت ماسمالی کردن این عمل تروریستی
اعدام برای سلمان رشدی کمه باید ذره ذره زیر شکنجه کشته بشه یا حداقل زنده زنده سوزانده بشه…..
تا آبروی اسلام پیامبر رو بیشتر ببرید ؟؟ بیشتر از این رو انصاف اجازه انتشار نداره کما اینکه این چند روز دیدیم
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد / وای اگر از پس امروز بود فردایی
اخه به شما چه حکم مرگ ترور بدید یه نفر اون سر دنیا این کتاب نوشته …رزق روزیش مگه شما مدید که حالا انقدر غیرتی شدید شما به فکر ملت کشور باشید در ثانی در طول این چهل سال عمر حوزه علمیه و حکومت توانایی این رو نداشتید که یک کتاب در جواب سلمان رشدی بنوسید که به همون اندازه مخطب جذب کنه
تا کتاب را نخوانیم نمی توانیم نظر بدهیم ه مصداق توهین داشت یا نداشت
سلام دوستان عزیز باتوجه به صحبت هایی که کردید باید گفت اولا توهین در زمان پیامبر توهین از سر جهل معرفی میشه بنا بر همین بخشش شامل توهین کننده گان شامل شده و این حکم برای سلمان رشدی که مسلمان بوده اجرا میشه که برای مسلمان هم در صورت جهل و رفع شبهه اعدام نداره ولی برای سلمان رشدی که بجای یک نقد قوی از اسلام فقد به استهزا و مسخره کردن می پردازه و هیچ احساس پشیمانی نداره همون طور که خودش گفت. مصداق بارز جنگ پنهان علیه اسلام هستش که باید پاسخ داده بشه ما با آدمی طرفیم که عملا میدونه جزای کارش چیه و این کتابش دروغه و همچنان ادامه میده
تا اینکه اسلام رو از جهان دور کنه حالا شما بگید سعادت تمام انسان ها واجبه یا زندگی چنین انسانی؟ بهترین راه ترور یک انسان کشتنش نیست مسخره کردنشه شاید در جایی با این مساله مواجه شده باشید که بعد از مسخره شدن در یک جمع دیگه هیچ جور نتونید قانع به اشتباه کردنشون کنید.
اگر جوابی برای صحبت های بنده دارید بنویسید ما فقط قصد ارتقای همدیگه رو داریم نه چیز دیگه ایی خوشحال میشم اگر کسی اشتباه منو گوشزد کنه