آیت الله موسوی تبریزی: مذاکره سنت ائمه است
دبیر مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم می گوید: بزرگترین ضربه بر امام حسین (ع) این است که ما امام حسین را اختصاص دهیم به یک عده خاص و به نام ایشان به دیگران بد بگوییم و بخواهیم از صف امام حسین آنها را جدا کنیم .
به گزارش انصاف نیوز، آیت الله سید حسین موسوی تبریزی در پاسخ به سوال خبرنگار ایسکانیوز در رابطه با مساله سیاسی و جناحی کردن منبرهای محرم گفت: در جامعه شیعه ارزش هایی داریم که مخصوص به هیچ زمان، تاریخ، مکان و شخصیتی نیست.
پیامبر گرامی و ائمه علیه السلام قولا و عملا در یک زمان برنامه سازنده ای از کارها، قول ها و عمل شان از جهت این که ما اطاعت کنیم قرار دادند و بر ما قول و عمل آنها حجت است. ائمه جز برای انسان و انسانیت به چیزی فکر نمی کردند.
وی ادامه داد: در کتاب الغدیراز علامه امینی بیش از 75 اختلاف عمر در برابر حضرت علی (ع) آمده که در آن عمر کارهای حکومتی از جمله تظاهرات، جنگ انجام داده و امیرالمومنین از کارهای او با اطلاع و به عنوان یک تذکر نه با شمشیر جلوی وی را گرفته اند؛ آنچنان امیرالمومنین در برابر عمر رفتار می کرد که عمر باور داشت علی (ع) از روی دلسوزی و واقع بینی این را می گوید. فلذا یک حاکم از قضاوت دست برداشته، عمل کرده و گفته است اگر علی نبود عُمَر هلاک می شد یعنی به راه انحرافی می رفت و قضاوت انحرافی می کرد.امیرالمومنین تا آخرین نفسش نه با جنگ بلکه با استدلال به دنبال مذاکره و نجات حتی یک نفر بود.
دادستان کل انقلاب در زمان امام خمینی (ره) ادامه داد: رسول گرامی(ص) قبل از این که امیرالمومنین را به یمن برای دعوت به اسلام بفرستد خالد بن ولید را فرستاده بود، خالد آنچنان برخورد کرد که یک نفر هم مسلمان نشد و به پیامبر گرامی گفت که با آنها باید جنگکنیم حضرت نپذیرفتند و فرمودند یک نفر دیگر را به آنجا می فرستم. امیرالمومنین را به یمنفرستادند و این جمله را زمانی که او را راهی کردند، فرمودند: اگر یک نفر به دست تو مسلمانبشود برای من از حکومت شرق و غرب بالاتر و با ارزش تر است. برخورد حضرت علی آنچنان بود که در سه روز یمنی ها مسلمان شدند.
موسوی تبریزی افزود: امام حسن مجتبی (ع) با معاویه دشمن درجه یک حضرت علی (ع) که سال ها جنگیده بودند، زمانی خودش قرارداد صلح نوشت و براساس قراردادش ادامه داد؛ نه تنها امام حسن بلکه امام حسین هم بر آن قرارداد تا زمانی که معاویه حکومت داشت پایبند بود چرا که امام حسن (ع) آن قرارداد را امضا و به جامعه بود.
تمام موارد اسلام براساس مصلحت اسلام وجامعه است و همه عاقلان می دانند مصلحت قابل تغییر است یک روز مصلحت یک چیز و فردا مصلحت چیز دیگری است.
وی با اشاره به دستورات امیرالمومنین به مالک اشتر در نهج البلاغه ادامه داد: اگر دشمنت تو را به سوی صلح دعوت می کند تو دست رد به سینه او نزن و این صلح را بپذیر البته همیشه بیدار باش تا خدایی ناکرده از طریق صلح به شما ضربه نزنند و اگر هر شرطی بر آن صلح قبول کردی و معاهده بستی هرگز نقض عهد از شما نباشد چون بدترین اخلاق در میان همه امت ها نقض عهد پیمان است.
موسوی تبریزی با اشاره به واقعه کربلا ادامه داد: امام حسین نه تنها یک یا دو بار در مدینه با نماینده یزید صحبت کرد حتی در کربلا با خیلی از افراد صحبت کردند. امام حسین به دلیل این که عده ای متوجه نشوند و به خاطر ایشان در مکه خونریزی و جنگ نشود در آنجا نماند ومخفیانه رفتند. ایشان تا لحظه آخر هم حتی حاضر به صحبت بود تا راهشان را بستند با این حال امام حسین فرمود اجازه دهید من از همان راهی که آمدم برگردم اما جز جنگ برای ایشان راهی نگذاشتند. عمرسعد آمد گفت می خواهم مذاکره کنم با این که هیچ کس نمی خواست جواب او را دهد امام حسین به حضرت ابوالفضل فرمود که برود و مذاکره کند.
وی در ادامه متذکر شد: در روایات ما بسیار است و حتی علمای بزرگ به دلیل حفظ ناموس مردم، مذهب شیعه، جان مردم در طول تاریخ شیعه همکاری، ارتباطات و مذاکره می کردند و تا آنجا که امکان داشت جلوی جنگ را می گرفتند. این یک رویه شیعه، مکتب تمام ائمه اطهار (ع) و پیامبر گرامی (ص) است.
آیت الله موسوی تبریزی در پایان گفت: امروز بزرگترین ضربه بر امام حسین این است که ما امام حسین را اختصاص دهیم به یک عده خاص و به نام امام حسین به دیگران بد بگوییم و دیگران را بخواهیم از صف امام حسین جدا کنیم که امکانش نیست. در عین حال آن چه ضربه می بیند در این بین هدف و راه امام حسین است به خصوص این روزها که کیفیت عزاداری ها، منبرها،سخنرانی ها و بد و بیراه گفتن ها و حرف های بی سند باعث خواهد شد که در نتیجه اهل جوان ما از مکتب اهل بیت دور بشوند.
انتهای پیام
جناب اقای موسوی مارا چه به ائمه؟ اقتدار اقتدار ریاست ریاست ولاغیر .مگر دراین دیار غیر از این ها امر دیگری هست؟ در این زمانه که حقیران واختلاسگران عزت میبینند وصدر می نشینند ………. وخلاصه مصداق اذاهلک الافاضل ملک الاراذل محقق میشود چه سود که از ائمه به قدرت پرستان اندرز دهید.
جریان افراط قصد دارد مذاکره و صلح و سازش را از اسلام حذف و فقط مشاجره و منازعه و جنگش را باقی بگذارد. این همان “اسلام انقلابی” است که شهید مطهری خطرش را گوشزد کرده بود.