نکتهای در مواجهه با شیرازیها؛ «اعتراض به افراط غیر از اهانت است»
«محمد توکلی» در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت:
باید یاد بگیریم که بین انتقاد و اعتراض نسبت به موضوعی با اهانت و هتاکی کردن تفاوت قائل شویم. این عدم مرزبندیِ بین این دو موضوع در خیلی از وقایع باعث می شود که آن چه به آن اعتراض داریم حق جلوه داده شود و می توان گفت یک جور «گل به خودی» است.
غرض از این مقدمه ی کوتاه اشاره ای است به برخی مطالب که در فضای مجازی و گاه حتی در رسانه های رسمی نسبت به آیت الله سید صادق شیرازی مطرح می شود. طبیعتا آنان که اهل اعتدال و مدارا هستند چندان نمی توانند نظریات این شخصیت بزرگوار و طیف همراه ایشان را بپذیرند و در نگاهشان افراطی گری های این جماعت، ناپسند است و مصداق بارزی از خروج از میانه روی و غلتیدن در وادی تندروی ولی بین اینکه معترض برخی اقدامات باشیم با اینکه به توهین و هتاکی روی بیاوریم باید تفاوت قائل شد. آن هم وقتی که داریم درباره ی یک مرجع بزرگوار دینی سخن می گوییم.
مقصود این نوشته به هیچ عنوان این نیست که باید به دور مراجع دینی هاله ای از تقدس کشید و نقدی نسبت به گفتار و نظراتشان نداشت که چنین نگاهی عین تحجر است و در نقطه ی مخالف خواست رهبری و مراجع عظام؛ همه ی بحث این است که باید هتاکان را منزوی کرد.
اگر مرجعی نظرات فقهی ارائه داد که از نگاه برخی شاذ و حتی غلط و نا بجا بود یا از دیدگاهی سیاسی حمایت کرد که در نگاه عده ای «فتنه گر و برانداز» خوانده می شوند آیا این مجوزی است برای آنکه مرجعیت دینی آن فرد زیر سوال برود؟ این رفتار همان خطای بزرگی بود که برخی در مواجهه ی با مرحوم آیت الله منتظری و آیت الله صانعی مرتکبش شده اند و بعد از وقایعی با اعلامیه ای خواستند مرجعیتی که دهه هاست با نام این بزرگان گره خورده است از آنها باز ستانند. گویی موضوع مرجعیت دینی این آقایان با اعلامیه و بخشنامه آمده بود که حالا با بیانیه ی عده ای از آن ها سلب شود.
درباره ی حضرت آقای شیرازی هم چنین وضعیتی حاکم است. با همه ی نقدهایی که به افراطی گری های جریانات منتسب به ایشان می توان داشت اما هرگز نباید حرمت مرجعیت را لکه دار کرد که چنین رفتاری ضرری کمتر از تندروی هایی که این جریان سردمدارش است برای اسلام و مسلمین نخواهد داشت.
انتهای پیام
نخیر نظرات شاذ و غلط و متحجرانه مجوزی برای زیر سوال بردن مرجعیت دینی آن فرد نیست، اما ممکنه انسان به بقیه نظرات ایشان هم شک کنه و یک مرجع دیگه برای خودش پیدا کنه یا اصلا بیخیال بشه.
جناب توكلى از خدا پنهان نيست از شما هم چه پنهان كه اين بنده حقير با اينكه از ابتداى تقليد از مقلدان و دوستداران سرسخت حضرت امام خمينى (ره) ميباشد به حضرت آيه الله سيد صادق شيرازى نيز به دلائل متعددى ارادت دارد ! شايد براى شما يا بعضى خوانندگان اين حالت متناقض بنظر رسد يا جاى سؤال باشد كه چنين وضعيتى چگونه ممكن است ؟ يا … كاش مفصلاً وارد اين مقوله ميشديد يا مقدمات يك نقد منصفانه را فراهم ميكرديد تا مواضع يا مواقف ايشان دوستانه و محترمانه مورد بررسى قرار گيرد. در هر صورت جا دارد براى ادبيات مؤدبانه و متينى كه در اين نوشته به كار گرفتيد از شما تشكر كنم