خرید تور نوروزی

بابک احمدی: می‌خواهند غیرسیاسی‌تان کنند

«بابک احمدی»، منتقد و مترجم  و نیز «ابراهیم اصغرزاده»، فعال سابق دانشجویی و نماینده‌ی مجلس سوم، در مراسم بزرگداشت روز دانشجوی انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه طباطبایی سخنرانی کردند.

به گزارش انصاف نیوز، گزیده‌ی سخنان آقای ابراهیم اصغرزاده در پی می‌آید:

در تمام سال‌هایی که دانشگاه در این کشور تأسیس شده دانشجویان، بیشترین حجم از آسیب‌ها، زندان‌ها، محرومیت‌ها و سختی‌ها را به جان خریدند، برای اینکه چیزی را تقدیم جامعه کنند که مردم راحت‌تر زندگی کنند. چه دانشجویان در قبل از انقلاب چه دانشجویان بعد از انقلاب. اگر تابلوی فعالیت‌های دانشجویی را بکشیم تابلویی پر از لکه‌های سیاه و سفید است. 16 آذر جای بسیار حساسی است. در این تابلو بوی خون و گلوله می‌آید.

تابلوی جنبش دانشجویی ایران یکی از نقطه‌های سیاهی که دارد مدیریت دانشگاه علامه در دوران احمدی‌نژاد است. ستاره‌دار کردند، به کمیته‌ی انضباطی احضار کردند و استادها را بازنشسته کردند؛ آن‌هم در مهمترین مرکز علمی کشور که مهد تولید دانش انسانی و اجتماعی در این کشور است. دانشجویان و اساتید دانشگاه علامه هزینه‌های زیادی دادند. من تبریک می‌گویم که الان در یک موقعیت تثبیت شده‌ای هستند و حداقل می‌توانند مراسمی به مناسبت 16 آذر برگزار کنند.

درباره‌ی ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲

کودتای ننگینی علیه دولت ملی دکتر مصدق انجام شد. این کودتا توسط کشورهای خارجی طراحی شد اما ارزان‌ترین کودتایی بود که در طول چند ساعت از صبح تا ظهر به انجام رسید. کسانی که کودتا را جلو بردند کسانی از درون جامعه‌ی ایران بودند. کسانی بودند که بعد از کودتا شیرینی پخش کردند. خوشحال بودند. به تیمسار زاهدی تبریک گفتند. برای شاه دعا کردند. جنبش دانشجویی با صداقت و با تمام وجود کنار ملت و مصدق ایستاد و در شرایطی که جامعه خفقان را تحمل می‌کرد این جنبش دانشجویی بود که توانست صدای خودش را بیرون دهد.

لزوم حفظ استقلال کشور از دخالت بیگانگان

دانشجویان و فعالین ما از دخالت‌های خارجی بیزارند و استقلال کشور را بسیار مهم می‌دانند. متاسفانه در سال ۷۸ انقدر فشارها بر جنبش دانشجویی زیاد بود که صحبت از بحث‌هایی شد که آن بحث‌ها توسط خود دانشجویان و به ویژه دوستانی از علامه طباطبایی مورد انتقاد واقع شد. ما نباید برای دموکراسی خواهی برای دفاع از حقوق بشر برای دفاع از منافع مردم، به یک کشور خارجی چشم امید داشته باشیم.

اشتباهی در زمان انقلاب

من به عنوان دانشجوی خط امام هم پذیرفتم که ما در ابتدای انقلاب اشتباهاتی کردیم. در دفتر تحکیم وحدت تن دادیم به کسانی که می‌گفتند تصفیه چیز خوبی است. انقلاب فرهنگی اول که انجام شد تعداد زیادی از دانشگاه‌ها دچار تصفیه‌ی اساتید و دانشجویان شدند و این بزرگترین خبطی بود که دانشجویان هم نسل من در دوره خودشون مرتکب شدند.

تأثیر احمدی‌نژاد بر دانشگاه‌ها

وقتی که احمدی نژاد رییس جمهور شد صحبت از انقلاب فرهنگی دوم کرد که باعث فجایعی شد که دانشگاه‌ها شخم خوردند. تغییر بافت اساتید دانشگاه‌ها، تغییر محیط دانشگاه‌ها، سرکوب جنبش دانشجویی و از بین بردن.

مطالبات دانشجویان

مطالبات دانشجویان نه براندازانه است و نه در قالب این هست که می‌خواهند با حکومت درگیر شوند. دانشجویی که خواستار رفع حصر موسوی، رهنورد و کروبی است، دانشجویی که می‌خواهد زندانیان سیاسی آزاد شوند، از قانون اساسی دفاع می‌کند. جامعه به این جوانان و دانشجویانی که از آبروی خود مایه می‌گذارند می‌خواهند شرایطی ایجاد کنند که در کشور، انسان‌های بهتر دیده شوند، جامعه بهتر دیده شود، قانون ملاک باشد، تحولات و اصلاحات تدریجی باشد. باید به این جوانان و به این جنبش دانشجویی افتخار کرد.

برنامه‌های نامربوط برخی دانشگاه‌ها در روز دانشجو

دانشگاه دبیرستان نیست. اساتید دانشگاه، استاد دبیرستان نیستند. حالا شما می‌خواهید شعبه بازی کنید؟ سخنرانی کنند و طنز بگویند و شما بخندید؟ اشکال ندارد که دانشجویان شاد باشند ولی اجازه بدهید دانشجویان قبل از هرچیز آگاهی و هوشیاری تاریخی را که به آن رسیدند را به جامعه منتقل کنند. محیط دانشگاه محیطی متفاوت از دبیرستان است.

لزوم وجود آزادی در دانشگاه‌ها و جامعه

دانشگاه‌ها تبدیل شدند به پادگان‌هایی برای تربیت سربازان! کدام کشور دنیا می‌پذیرد که دانشگاهش محل بازتولید چنین پادگان‌ها و محیط‌های انضباطی باشد؟ جز کره شمالی جز عراق و جز کشورهای جهان سوم. شما هرکشوری را دیدید که دموکراتیک بود و به دموکراسی احترام گذاشت و به منافع مردمش احترام گذاشت، قبل از آن اجازه داده است که محیط‌های اکادمیک، محیط‌هایی باز باشند، در آن‌ها دانش تولید شود، در دانش نقد هست، اعتراض هست، سؤال هست. متدهای دانشگاهی با متدهای حوزوی فرق دارد. آگر شما می‌خواهید در ذهن این دانشجوها فرو کنید که انقلاب مشروطه توسط یک روحانی به اسم شیخ فضل الله نوری کشف شده است و بقیه انگلیسی بودند، این دانشجو تاریخ می‌خواند و می‌فهمد انقلاب مشروطه توسط همین‌ها به گور سپرده شد.

من جزو طرفداران این انقلابم. انقلاب اسلامی یک انقلاب مردمی و بزرگترین تحول انقلابی در خاورمیانه ست و منشأ بسیاری از تحولات دیگر هم هست. ولی این انقلاب یک شرایط و ضوابطی دارد. شما به همین راحتی نمی‌توانید مصادره‌اش کنید. انقلاب محصول مشترک بود. همه بودند. همه گروه‌های روشنفکری، مبارز، مارکسیست، اسلامی و ملی. همه‌ی این گروه‌ها پای این انقلاب را امضا کردند. چرا باید الان چنین تصوری از انقلاب داده شود که تنها کسانی می‌توانند مدافع انقلاب باشند که قبل از آن در خم رنگرزی ریخته شوند و چارچوب‌های فکری آنان شبیه جلیلی و احمدی‌نژاد شود؟!

دانشجویان را نمی‌توان از جامعه جدا کرد. دانشگاه را نمی‌توان از جامعه برید. دانشجویان بخشی از این جامعه هستند که نسبت به همه چیز سؤال دارند. نمی‌شود به آن‌ها گفت گه فکر نکن، نیاندیش، یا در این چارچوب بیاندیش. من زمانی فکر می‌کردم که عدالت، محور است. عدالت محور هست ولی عدالت بدون آزادی تبدیل به جهنم می‌شود. ما باید بپذیریم که وقتی از آزادی خواهی دفاع کردیم به راحتی می‌توانیم از عدالت خواهی هم دفاع کنیم اما اگر بدون توجه به شاخص‌های آزادی خواهانه از عدالتخواهی دفاع کنیم، جهنم می‌سازیم. شما فکر می‌کنید تمام این دیکتاتورها از استالین گرفته تا صدام یکی از این‌ها هست که بگوید من مخالف مردمم هستم و من می‌خواهم عدالت اجرا نشود؟ کدام حکومت هست که بگوید من می‌خواهم مردم را مثل پادگان اداره کنم؟ حتی رهبر کره شمالی هم صحبت‌های انسان دوستانه می‌کند. این که حکومت‌ها چقدر درست می‌گویند این است که مردم آزادی بیان و پس از بیان داشته باشند و بتوانند نقد کنند. حرف بزنند و مورد انتقاد قرار بدهند.

نقش جنبش دانشجویی در انتخابات سال 76

بعد از انقلاب هم اتفاقاتی که افتاد باعث شد دفتر تحکیم وحدت در مسیرهایی گام بدارد که اشتباهاتی داشت ولی اتفاقاتی که در جامعه‌ی ایران افتاد و به ویژه کمکی که جنبش دانشجویی به تحولات اجتماعی کرد در دوم خرداد 76 شرایطی ایجاد کرد که جامعه‌ی ایران از نگاه سنتی و کلاسیک به سیاست باز و دموکراتیک عبور کرد. پذیرفت در داخل جامعه نقد وجود داشته باشد. انتقاد و اپوزیسیون داخلی وجود داشته باشد و بتوانند باهم رقابت کنند. قطعاً دولت اصلاحات اشکالاتی داشته؛ در همین دانشگاه علامه طباطبایی صحبت این بود که ما باید از اصلاحات عبور کنیم.

وضعیت فعلی جنبش دانشجویی

به نظرم جنبش دانشجویی عینک سیاه و سفیدش را کنار گذاشه است و بخش‌های خاکستری را خوب می‌بیند. به مسائل زندگی و آینده خود، به سیاست و فرهنگ و اجتماع اهمیت می‌دهد.

انتقاداتی هم به جنبش دانشجویی زمان انقلاب اسلامی وارد می‌کنند. برای ما فقط سیاست، مبارزه و انقلابی‌گری بود. تعدادی گروگان امریکایی در سفارت امریکا گرفتیم و به یک حرکت اعتراضی دانشجویی تبدیل‌اش کردیم. باید این ماجرا پس از ۴۸ ساعت پایان می‌پذیرفت اما ادامه‌دار شد. آن زمان می‌گفتیم که فرقی بین کارتر و ریگان نیست. اما وقتی ریگان آمد هزینه‌ی سنگین تسلیحاتی به منطقه و جهان در جنگ سرد تحمیل کرد و الان هم همین اتفاق در حال رخ دادن است. حالا که ترامپ رأی آورده است بعضی در ایران برایش کف می‌زنند و معتقدند که ترامپ به نفع ماست به خاطر اینکه دستاورد مهم دولت آقای روحانی که برجام بوده است را از بین می‌برد! جامعه ایران در سال ۹۲ ثابت کرد که می‌خواهد گفتگو کند. چون روحانی گفت که من با دنیا تعامل می‌کنم مردم به او رأی دادند. ملت ایران تصمیم داشتند در مقابل آنهایی که می‌خواستند با جهان بجنگند را بگیرند. تمام آن‌هایی که مملکت را به سمت جنگ می‌بردند تبدیل شدند به 4 میلیون رأی.

تأثیر دانشجویان در انتخابات‌های مهم کشور

در انتخابات 7 اسفند 94 که در تهران می‌گفتند لیست امید لیست انگلیسی است و تهرانی‌ها اهالی کوفه‌اند، دیدیم که مردم چگونه یکدست ایستادند و به یک لیست اعتدالی رأی دادند تا تندروها به مجلس نروند. 2 خرداد 76 انتخابات سال 92. هفتم اسفند 94، بدون استثنا جنبش دانشجویی بود که نظر خود را به جامعه اطلاع داد و تأثیر گذاشت. صندوق رأی تابوت نگاه‌های دیکتاتوری و استبدادی است. دوم خرداد 76 که هیچ کس باورش نمی‌شد و همه فکر می‌کردند که ناطق نوری با 18 یا 20 میلیون رییس جمهور می‌شود. همه می‌گفتند او کاندیدای کل نظام است و در جامعه می‌گفتند همه‌ی مراجع از این کاندیدا دفاع می‌کنند. اما مردم ایران در مهم‌ترین حرکت سیاسی خود با استفاده از اصل غافلگیری به سید محمد خاتمی رأی دادند که توجیه‌گر وضع موجود نبود. وزیر ارشادی بود که به خاطر فشارها، آقای هاشمی کنارش گذاشته بود و چه انتخاب خوبی بود. ما به آقای خاتمی انتقاد داشتیم دانشجویان به او انتقاد داشتند ولی شرایط آن دولت قابل با هیچ دولتی قابل مقایسه نیست آن انتخابات تحت تأثیر چیزی بود به اسم جنبش دانشجویی.

از جنبش دانشجویی و دانشگاه انتقام گرفتند

بعد از آن وقتی احمدی‌نژاد رییس جمهور شد و گفت انقلاب فرهنگی دوم همان موقع فهمیدم که فاجعه‌ای در حال رخ دادن است. از جنبش دانشجویی و دانشگاه انتقام گرفتند. سعی کردند با اخراج کردن، با ستاره دار کردن، محروم کردن و زندانی کردن، دانشگاه‌ها را شخم بزنند و اجازه ندهند حرف مخالفی وجود داشته باشد. ولی دوباره دانشجویان در سال 92 مثل ققنوس از خاکستر متولد شدند و به حسن روحانی رأی دادندجنبش دانشجویی قصه فیل شهر قصه است که هرکسی می‌خواهد گوشه‌ای از آن را جدا کند و ببرد. کجای دنیا این همه فشار از طریق نهادهای امنیتی و نظارتی وجود دارد؟ دانشجو باید به چه‌کسی پاسخ بدهد؟ دانشجو می‌خواهد درس بخواند. کسی که اینجا به‌دنیا می‌اید دارای حق درس خواندن است. اما وقتی وارد دانشگاه می‌شود با هزار و یک مشکل مواجه می‌شود. از ستاره‌دار شدن و نهادهای نظارتی و امنیتی و…

فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه‌ها

آقای حسن روحانی ما از شما حمایت کردیم و می‌کنیم. ولی ما مهمترین شعار شما را به یاد داریم. وقتی که در مناظره معروف با قالیباف، حمله گاز انبری او را محکوم کردی، گفتی که دانشگاه را از فضای امنیتی خارج می‌کنم و ما همه به تو اعتماد کردیم. ولی الان پرونده‌ی تو در کاهش فضای امنیتی دانشگاه‌ها زیر ده است.

 

بابک احمدی: اجازه ندهید

«بابک احمدی»، منتقد و مترجم در مراسم بزگداشت 16 آذر انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه خطاب به دانشجویان گفت: «من امروز خوشحالم که در جمع شما دانشجویان قرار دارم. سال‌ها پیش وقتی سال ۸۵ درباره‌ی کانت در دانشگاه تهران سخنرانی داشتم، رییس وقت گفت که دیگر نباید به این دانشگاه بروم. دانشگاه خانه‌ی من است. سال‌ها است که از خانه‌ام دورم. من در این دانشگاه بزرگ شده‌ام. رئیس دانشگاه تهران نمی‌تواند من را از خانه‌ام بیرون کند. حالا گاهی می‌توانم به دانشگاهی بروم و در میان دانشجویان حاضر شوم. امروز هم یکی از همان روزهاست. خوشحالم که کنارتان هستم. احساس می‌کنم هنوز چیزی بین ما زنده مانده است.

هنوز یک جوانه‌ی سبزی هست. بار دیگر ۱۶ آذر آمد و در دل توده‌ها شعله افکند. در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ که آن حادثه (کشته شدن سه اختر اهورایی) رخ داد من ۵ سال داشتم. چیزی نفهمیدم اما ۷ سال بعد در همین روز، دانشگاه تهران عرصه‌ی خونریزی شد. حالا دیگر در فامیل، دانشجویان چپ و مصدقی داشتیم که آمدند و ماجرا را برای من تعریف کردند. پسرک ۱۲ ساله چیزی را فهمید. آن چیزی که در سال ‍۱۳۳۲ اتفاق افتاد، چیزی پشت سر نبود، چیزی در آینده بود. نگاه به تاریخ نبود نگاه به این بود که چگونه می‌خواهم زندگی کنم. فهمیدم چیزی به اسم تداوم مبارزه هست و فقط هم یک چیز می‌فهمد؛ آزادی. آرزو می‌کند در جامعه‌ای زندگی کند که در آن ظلم و بی‌عدالتی نباشد. چند سال بعد خودم دانشجو بودم.

بزرگ‌ترین کارم، انقلاب بود

هر سال ۱۶ آذر باتوم و کتک خوردم. اطمینان پیدا کردم که سیاسی بودن یعنی متشکل بودن. یعنی برای آرمان آزادی، تشکل ایجاد کردن. چندسال بعد در کنفدراسیون بودم. ۱۶ آذر بود. در بین دانشجویان اختلافات نظری عمیقی وجود داشت اما در این روز همه کنار هم بودیم. ۱۶ آذر شوخی نداشت. تنها یاد آن سه شهید نبودیم بلکه یاد دانشجویان دیگری که زندان رفتند، کتک خوردند، مشقت کشیدند هم بودیم. برای ما مبارزه با شاه وظیفه بود. او به مخالفانش می‌گفت اگر با من مخالفید پاسپورت بگیرید و از کشور بروید. تنها کاری که با او می‌شد کرد انقلاب بود. من به آن انقلاب افتخار می‌کنم. بزرگ‌ترین کاری که در زندگی‌ام کردم نه کلاس‌های درسم بود، نه کتاب‌هایی که نوشتم و نه شاگردانی که تربیت کردم؛ بزرگ‌ترین کارم انقلاب بود.

باید مقابل هر نوع فسادی ایستاد. شاه مسوول کشته شدن انسان‌های زیادی بود. درست است که سیاه و سفید می‌دیدم. شاید هنوز هم ببینم. اما جالب است به کسی می‌گویند کیسه‌ی پول‌هایت را نشان بده، در عوض تصمیم می‌گیرد نماینده‌ی مجلس را شبانه دستگیر کند، تن بدهم. در رژیم شاه فهمیدم که تسلیم نشوم. ۱۶ آذر یک طنین مقدسی دارد. مبارزه با ظلم و نابرابری. خیلی سخت است که بشنوم می‌خواهند در این روز بگویند و بخندند و هنرپیشه به دانشگاه بیاورند و دلقک بازی کنند و به قول شاملو لبخند را بر لب‌ها جراحی کنند. امروز روز شادی ما نیست.

همه‌ی این‌ها برای این است که این روز را به ابتذال بکشانند؛ پس حتماً زمینه‌ای دیده شده و خاکی دیده است که می‌خواهند چنین بذری در آن بکارند. از چیزی که خیلی از آن می‌ترسم این است. همه‌ی این‌ها برای این است که غیرسیاسی‌تان کنند و نگذارند که متشکل باشید. نتوانید به صورت دموکراتیک، تشکل ایجاد کنید. به یاد شریعتی – البته نه رئیس قبلی علامه که رفت-، طوری مبارزه کنید که تسلیم نشوید.

می‌خواهند این پیوند را بگسلند

دانشجو نباید به دانشگاه بیاید که تنها به فکر موقعیت پولی و شغلی خود باشد. دانشجو باید در این فساد را ببندد و آن را زیر سؤال بکشد. حتی بالاترین مقام‌ها را مسوول بدانند و به نقدش بکشند. در دوره‌ی اصلاحات قدم‌هایی برداشتیم اما راه بسته شد و حالا هم جوانه‌هایی پیدا شده است. شاید بازهم راه بسته شود اما باز هم ادامه می‌دهیم. دوباره، صدباره؛ عاقبت نسل شما در ایرانی دموکراتیک زندگی خواهند کرد. دلم می‌خواهد متشکل باشید، آزادمنش باشید، انتقادپذیر باشید و از همه مهمتر، مبارز باشید. فکر نکنید ما عبوس هستیم و از جشن و شادی بدمان می‌آید. ولی الان وقت شادی نیست ما روز شادی‌مان را نشان می‌دهیم. روز شادی ما روزی است که عزیزانمان از حصر و محدودیت بیرون آیند. نماینده‌ی شجاعی در مجلس هست که مطالبات رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی و کارگران شما را در مجلس مطرح می‌کند و صدایش را بلند می‌کند. پیوندی بین شما و ملت است. می‌خواهند این پیوند را بگسلند. اجازه ندهید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا