شفیعی كدكنی و سیاست فرهنگی ما
«آقای دکتر شفیعی کدکنی در کمترین توصیف از «مفاخر ادبی ایران» هستند. اگر بخواهند با فرهنگ برخورد خشن کنند، نتیجه معکوس میشود. من مطمئنم آقای شفیعی کدکنی در کشور ما دوستدارانی دارند که باورشان نمیشود کتابشان با چنین مشکلاتی مواجه شود و یک مقام مسوول چنین حرفهایی در مورد بررسی کتاب ایشان بزند!»
سید مصطفی محقق داماد در روزنامه اعتماد نوشت: «آقای دكتر شفیعی كدكنی را از بعضی جهات باید شخصیتی بینظیر دانست. سابقه تحصیلی ایشان در حوزه علمیه مشهد از بعد علوم اسلامی جایگاه خاصی به ایشان در میان ادبای كشورمان داده است. ایشان در ادبیات فارسی هم شخصیت بینظیری هستند. هم در مشهد تحصیل كردهاند و هم در دانشگاه تهران. در مشهد نزد ادیب نیشابوری تلمذ كردند و در تهران نزد اساتید بزرگ دانشگاه. آقای دكتر شفیعی كدكنی مسائل دینی را خوب میشناسند و به تشیع راستین پایبندند. جدای از این، وطندوستی و ایراندوستی را به حد اعلا رساندهاند. درحالی كه در دانشگاههای مختلف جهان، بسیار خواهان داشتند، ایران را ترك نكردند، ماندند و به تربیت شاگرد پرداختند. افرادی كه سابقه حضور در كلاسهای ایشان را داشتهاند، به ساعتی تلمذ و تحصیل نزد ایشان افتخار میكنند. از افتخارات بنده این است كه از جهاتی به ایشان نزدیك هستم و از محضر ایشان بهره میبرم. با وجود ثقل سامعه، همچنان عضو شورای علمی بنیاد موقوفات افشار هستند. در زمانی كه مرحوم ایرج افشار و مرحوم باستانی پاریزی در قیدحیات بودند، جلسات خصوصی زیادی با هم داشتیم كه در آنجا از محضر این بزرگواران بهره میبردیم. خصلت دیگری كه آقای شفیعی كدكنی دارند، تواضع ایشان است.
دوری ایشان از غرور و تكبر بسیار ارزشمند است. این را باید بیفزاییم به فضلدوستی ایشان و احترامی كه برای افراد فاضل قائل هستند. همچنین باید اشاره كرد كه آقای دكتر شفیعی كدكنی با مقامات كشور و در راس آنها مقام رهبری سابقه دوستی دارند و شناخت و احترام متقابلی بین آنها وجود دارد. ما در تاریخمان دو قرن داریم كه به آنها «دو قرن طلایی اسلام» میگوییم؛ یعنی قرنهای چهارم و پنجم. دانشمندان بسیار ارزشمندی در این دو قرن در تمدن اسلامی به وجود آمدند كه اگر آزادی اندیشه و آزادی ابراز نظر نبود، هرگز شاهد ظهور و بروز آنها نمیبودیم و آنها برای ما افتخار نمیآفریدند. این خود گویای اهمیت وجود فضا و بستر لازم برای رشد علمی در كشور است. آثاری كه جناب آقای شفیعی كدكنی منتشر كردهاند، همواره سرمایهای شده است برای زبان و ادبیات فارسی. مثلا تصحیحات و تحقیقات ایشان بسیار ارزشمند است.
برای بنده كه طلبهای بیش نیستم این آثار همواره سند معتبری برای آموختن بودهاند. روی میز مطالعه من همیشه تعدادی از این كتابها قرار دارد. این جدای از شعرهای ایشان است كه هر كدام ارزش ادبی و هنری خود را دارند. به هر حال آقای دكتر شفیعی كدكنی در كمترین توصیف از «مفاخر ادبی ایران» هستند. در مورد اظهارنظری كه از سوی یكی از مقامهای مسوول وزارت ارشاد درخصوص كتاب شعر آقای دكتر شفیعی كدكنی شد، باید گفت مساله به سیاستهای فرهنگی برمیگردد كه موضوع ظریفی است. اگر بخواهند با فرهنگ برخورد خشن كنند، نتیجه معكوس میشود. من مطمئنم آقای شفیعی كدكنی در كشور ما دوستدارانی دارند كه باورشان نمیشود كتابشان با چنین مشكلاتی مواجه شود و یك مقام مسوول چنین حرفهایی در مورد بررسی كتاب ایشان بزند!
به هر حال، امیدوارم مشكل اساسی در مورد این كتاب و دیگر آثاری كه قاعدتا حقشان است كه بدون مانعی منتشر شوند به وجود نیاید، چراكه چنین برخوردهایی موجب یأس اهل فرهنگ میشود. مسوولان فرهنگی باید توجه داشته باشند كه فرهنگ عرصه برخوردهای خشن نیست. كتاب آقای دكتر شفیعی كدكنی بیشك نه با عفت عمومی منافاتی دارد، نه با كرامت ملت ایران و نه با عقاید دینی و معنوی مردم. كیست كه نداند اثر ایشان به اعتلای فرهنگ و علم در این كشور كمك خواهد كرد؟»
انتهای پیام
ببین وضعیت مملکت چقدر خر تو خر شده که بی مقداری به خود اجازه میدهد به کتاب و آثار دانشمند کم نظیری چون جناب شفیعی کدکنی، ایراد وارد کند!!؟ وای بر ما که نابود شده ایم و همچنان بی خیالیم!!!