خاطرات هاشمی ۱۹ دی سال ۷۹ | میگفتند شما میتوانید کشور را نجات دهید
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در ۱۹ دی سال ۱۳۷۹ را در ادامه میخوانید:
دوشنبه 19 دي 1379 | 13 شوال 1421 8 ژانويه 2001
براي كنگره آيتالله [سیدحسین] بروجردي و علامه [محمود] شلتوت، به هتل آزادي رفتيم. گروهي از شخصيتهاي مصري هم شركت داشتند. سخنراني مفصلي در اهداف آقاي بروجردي در تقويت حوزهها و تقريب شيعه و سني و راههاي اجرايي آن، اهداف و نوآوريهاي ايشان و اينكه درست در مقابل خواسته استعمار عملكردند كه خواهان تضعيف روحانيت و تفرقه جهان اسلام است.[1] از نمايشگاه آثار آيتالله بروجردي و علامه شلتوت هم بازديد كردم و با نوههاي آقاي بروجردي هم مذاكره كرديم.
تا شب در دفترم كار كردم. عصر آقاي مسيح مهاجري، [مشاور رئیسجمهور و مدیرمسئول روزنامه جمهوریاسلامی] آمد. گفت، دكتر [احمد] احمدي، [عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی] و جمعي ديگر، درصددند كه آقاي [سیدمحمد] خاتمي را از نامزدي [انتخابات ریاستجمهوری سال 1380] منصرف و مهندس [میرحسین] موسوي را نامزد كنند و از او خواستهاند كه با آقاي موسوي صحبت كند و او هم صحبت كرده است. گرچه آقاي موسوي نپذيرفته، ولي احتمال پذيرفتن در صورت عدم نامزدي آقاي خاتمي هست. گفت، نظر آن جمع اين است كه شما و آقاي موسوي، ميتوانيد كشور را نجات دهيد. ميخواست بداند، امكان نامزد شدن من هست يا نه كه گفتم، قطعاً نامزد نميشوم و در مورد آقاي موسوي هم مشكل شايد اختلافنظر با رهبري باشد؛ نظير آنچه كه در زمان نخستوزيريشان بود.
بعد از مدت طولاني كه آب رودخانه هيرمند قطع شده و به زابل نميرسيد، چند روزي است كه به خاطر بارانهاي اخير،آب جريان پيدا كرده و باعث خوشحالي و نشاط و اميد مردم محروم زابل شده است.[2]
[1] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «در 14 سالگى به قم آمدم. به خاطر ارتباطى كه آيتالله بروجردى با آقاى اخوان مرعشى داشتند و من هم در منزل آنها بودم، خيلى زود با اين شخصيت بزرگوار آشنا شدم. جداى از آشنايى كلى كه عموم طلاب داشتند، من ارتباطاتى از اين نوع هم داشتم و خيلى از مسايل را از طريق جلسات و مذاكراتى كه در خانه اخوان مرعشى برگزار مىشد، مىفهميدم و خيلى در من تأثير داشت. حركتىكه آقاى بروجردى با مرحوم شلتوت كردند، ادامه انقلاب مشروطه و ادامه حركت آخوند خراسانى [از رهبران انقلاب مشروطیت] است. به آخوند خراسانى علاقهمند بودند، به طورى كه وقتى فوت كردند، گفتند من امسال دو پدر را از دست دادم؛ پدر خودشان و پدر معنوى ايشان كه آخوند خراسانى بود. ايشان دو خواب را نقل مىكردند؛ يكبار خواب ديدند، مرحوم خراسانى از روى منبر تير خوردند و افتادند. بارديگر خواب ديدند كه آخوند خراسانى مجروح شدند و ايشان او را بلند كرده و به سينه خودشان تكيه دادند و حمايت كردند.
تعبير ايشان اين بود كه من راه آخوند خراسانى را مىروم و سقوط مشروطه را به سقوط ایشان از منبر تعبير مىكردند. مىخواهم بگويم كه اهداف اصلاح گرايانه ايشان سطحى نبود.Ã Äفقط دينى واجتماعى نبود، مسايل سياسى هم در نظرشان بود. ولى ايشان در مسايل سياسى، انقلابى نبودند. ما كه طلبههاى جوان پُرحرارتى بوديم، مشى سياسى ايشان را نمىپسنديديم. ولى عقلمان تأييد مىكرد و ايمانمان هم پشتيبان صلاحيت و اخلاص ايشان بود. واقعاً هيچوقت به خودمان اجازه نمىداديم، با اينكه از بعضى اتفاقات راضى نبوديم، علنى اعتراض كنيم. در دلمان نگه مىداشتيم. ولى امروز كه تحليل مىكنيم، راضىتر از آن روز هستيم.» رجوع کنید ←كتاب «هاشمي رفسنجاني، سخنرانیهای 1379»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1401.
[2] – رود هیرمند، در گذشته در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بوده است. جدایی هرات از خاک ایران در دوره قاجار به موجب معاهده پاریس و خودداری گسترده حاکمیت افغانستان از جاری ساختن رود هیرمند در خاک ایران، مسأله حقابه رود هیرمند را به یکی از مسایل مهم سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی دو کشور مبدل ساختهاست.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»
انتهای پیام