شفیعیان و انتخابات؛ فقط رای بده | سیدهادی عظیمی
سیدهادی عظیمی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در یادداشتی با عنوان “شفیعیان و انتخابات؛ فقط رای بده” نوشت:
۱. علی اصغر شفیعیان، در یادداشتی کوتاه و موجز با طرح چهار سوال به نقد سیدمصطفی تاج زاده پرداخته است.
۲. سوالات ۴ گانه شفیعیان بر پایه یک نوع نگرش به عرصه سیاست امروز ایران بنا شده است. از منظر نگرش فوق، میدانی در ایران وجود دارد که اصلاح طلبان بخشی از آن هستند و عدم رای دادن آنها منجر به عقب نشینی می شود. مسئولیت تبعات رای ندادن نیز برعهده اصلاح طلبان به ویژه آقا مصطفی تاج زاده است.
۳. سوالات ۴ گانه علی اصغرشفیعیان، ۴ سوال نقیض را نیز در برابر دارد و می توان از وی پرسید رای دادن چه فایده ای دارد؟ با رای دادن چه نتیجه ای می گیریم و چه تضمینی وجود دارد؟ و … ضمن اینکه شفیعیان با یکی کردن عدم مشارکت به معنای کنشگری و رای ندادن سعی در ساختن یک دوگانه کاذب دارد که یک روی آن رای دهندگان هستند. رای دهندگانی که منطق بهتری دارند. طرف دیگر رای ندهندگان هستند که همه یکپارچه می اندیشند و تحت تاثیر منطقی انقلابی قرار گرفته اند.
۴. نقطه کانونی رویکرد شفیعیان به انتخابات ترسیم وی ازفضای سیاسی کشور است. از نظر وی زمینی وجود دارد که اصلاح طلبان بخشی از زمین را در اختیار دارند ولی نمی توانند از زمین فوق برای تضعیف تندروی استفاده کنند. حال آنکه در فرصت هایی مثل ۷۶ و ۹۲ از این فرصت بهره برده اند. اگر شفیعیان به جای خرده گرفتن بر تاج زاده به نقطه کانونی اختلاف نظر می پرداخت و می کوشید چشم انداز وجود میدان را نشان دهد بر شفافیت بحث می افزود.
۵. زمین سیاست امروز ایران چگونه است؟ با خواندن متن شفیعیان به این نتیجه می رسیم که در یک شرایط عادی به سر می بریم و اصلاح طلبان فرصت طلایی پیش روی خود را نمی بینند و گوش به فرمان کسانی هستند که روش انقلابی دارند. حال آنکه ترسیم فوق از فضای سیاست نقیض های فراوان دارد. کدام فضای سیاسی برای انتخاب شدن پیش روی اصلاح طلبان وجود دارد؟ اگر هم وجود داشته باشد چه امکانی برای تحول حداقلی وجود دارد؟ آیا نامزدهای اصلاح طلب که متفاوت با سیاست های رسمی بیندیشند امکان حضور در انتخابات را دارند؟ اگر چند نامزد و یا حتی اکثریت مجلس را هم بگیرند آیا امکان تغییر در قوانین مهم و و تغییر ریل اداره کشور را دارند؟ شفیعیان از کنار همه این سوالات به راحتی می گذرد و با تقلیل معضل به رای دادن و ندادن معضل اصلی را می پوشاند.
۶. اگر گام اول اصلاح طلبی را انتقاد از وضع موجود بدانیم، حداقل فایده عدم مشارکت در انتخابات این است با حامیان وضع موجود مرزبندی و ایجاد تمایز می شود. بر این مبنا اگر توانایی حل معضلات موجود را نداریم برای بسط و تحکیم آن نیز همراهی نمی کنیم.
۷. زمان تعیین کردن در مناسبات سیاسی در جامعه ای مانند ایران بر چه اساسی صورت می گیرد؟ طبیعی است که جناب شفیعیان نمی تواند برای اینکه از طریق رای دادن و مشارکت موثر در انتخابات به مقصود برسیم زمانی تعیین کند و تضمین دهد. پس چگونه از دیگران می خواهد که زمان تعیین کنند و تضمین بدهند؟
۸. این فرضیه که باید از طریق رای دادن و مشارکت در انتخابات روند قدرت گرفتن تندروها متوقف شود مدتهاست که با شکست روبرو شده است. این فرضیه با واقعیت های زمین سیاست در ایران ناسازگار است. در شرایطی که روند خالص سازی، میانه روهای اصول گرا را هم در بر می گیرد و توان هر نوع حضور موثر سلب می شود چگونه باید در مقابل قدرت بیشتر تندروها مقاومت کرد؟ در تحلیل شفیعیان به آن پرداخته نمی شود. عرصه واقعیت در زمین سیاست ایران با چشم انداز مطلوب جناب شفیعیان تفاوت های اساسی دارد. فرضیه جناب شفیعیان در شرایطی مانند ۷۶، ۸۴ یا ۸۸ قابل استفاده بود ولی بی توجهی به تغییر شرایط و زمین بازی موجب تحلیل های اشتباه می شود.
۹. چرا باید اصلاح طلبان مسئولیت تبعات منفی پایین بودن مشارکت را بپذیرند؟ این پذیرش مسئولیت باید از کدام جنبه صورت گیرد؟ از جنبه حقوقی که اصلاح طلبان حضوری در حکومت ندارند. از منظر اخلاقی هم مسئولیت بردوش کسانی است که اختیاری دارند و اصلاح طلبان اختیاری ندارند. از منظر سیاسی هم وقتی تمام قدرت، امکانات و تصمیم گیری از اصلاح طلبان سلب شده باشد چه مسئولیتی بردوش آنهاست؟
۱۰. مهم ترین نقیصه تحلیل جناب شفیعیان عدم در نظر گرفتن تحول اجتماعی و دلایل آن است. اینکه از سال ۹۲ تا ۱۴۰۲ چه اتفاقی رخ داده است و دلایل آن چیست و چه تاثیری در فضای سیاسی داشته است در تحلیل وی غایب است. همین غیبت موجب می شود فراغ بال داشته باشد و مخالفان خود را زیر سوال ببرد. مبنای نگرش شفیعیان به انتخابات، از همان مشکلی رنج می برد که به دیگران نسبت می دهد یعنی با واقعیت های روی زمین ایران تفاوت های اساسی دارد.
۱۱. حرف آخر: شفیعیان اصلاح طلبان را قماربازانی در نظر می گیرد که هر چه بوده است را باخته اند و از آنها می خواهد تا باقیمانده اعتبار خود را در راه هوس قماربازی دیگری بگذارند. ولی خود نه چشم اندازی برای آنها دارد و نه تحلیلی از چرایی وضع موجود ارائه می دهد. خود نیز زمان و تضمینی ندارد. وی چاره کار را در برساختن دوگانه ای میبیند که با اعوجاج تحلیلی روبرو است. توصیه نهایی تحلیل شفیعیان این است که فقط رای بده در حالیکه اگر وی به جای حمله به دیگران تحلیل خود را شفاف سازد و چشم انداز خود را تبیین نماید راه برای گفت و گوی بیشتر باز می شود.
انتهای پیام
آقای عظیمی ممنونم از شما. حرفهای شما به هیجانزدایی از این گفتگو خیلی کمک می کنه. بدون حمله کردن نقد کردید. به عنوان یه مخاطب، از آقای شفیعیان هم دعوت می کنم با عبور از گلهگذاری و ادبیات آتشین، استدلال شما رو نقد کنن.
پاینده باشید
اتحاد ملت از رای نداشتن می ترسه وگرنه ثبت نام می گردید یا از ثبت نام بعضی دوستان ناراحت نمیشدید بالاخره اونها تصمیمی میگیرند
ما رابطه خوبی با مجلس نداشتیم
در دوره قاجار مجلس را به توپ بستیم
در دوره پهلوی هم پدیده ” کیف انگلیسی” را شاهد
بودیم.
در دوره فعلی هم که برخی فعالان سیاسی می گویند
رای بدهید و برخی هم می گویند رای ندهید.
ظاهرا زیر ساختار های فرهنگی لازم برای مواجهه
مناسب با مجلس در کشور ما وجود ندارد.
عجب خوب بود ح اقل نطر را منتشر کنید اصلاحات اگر نمی خواهد در انتخابات شرکت کنه خودشو منحل کنه
من اگه کاندیدی در بین کاندیدهای مورد تایید آقای جنتی نداشته باشم به چه دلیلی باید در انتخابات شرکت کنم؟ به کسانی رای بدهم که تفکرشون را قبول ندارم ؟ اینجوری دمکراسی درست میشه ؟ اگه رای ندهم افرادی انتخاب میشوند که با تفکرات من مخالف هستند اگر رای بدهم هم افرادی انتخاب میشوند که تفکرشان را قبول ندارم الان دقیقا رای دادن یا ندادن من چه تفاوتی داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟