خاطرات هاشمی ۲ اسفند سال 79 | صحبت با رهبری دربارهی راهكارهای جلوگيری از «بحران»
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در ۲ اسفند سال ۱۳۷۹ را در ادامه میخوانید:
سهشنبه 2 اسفند 1379 | 26 ذيعقده 1421 20 فوريه 2001
ستاد برگزاري همايش وفاق ملي، به نام «رقابتهاي سياسي [و امنيت ملى]» آمدند. تركيبي از نمايندگان سه قوه، وزارت اطلاعات و وزارت كشور بودند. از من ميخواستند كه آقاي [محمدرضا] صادق كه با آنها همكاري دارد، نماينده مجمع [تشخیصمصلحتنظام] باشد؛ فعلاً به عنوان شخص خودش است. آقايان [علی] باقري، از [وزارت] اطلاعات و [محمدرضا] تاجيك، از رياستجمهوري و [عبدالرضا] ايزدپناه، از قوه قضایيه و [حسامالدین] آشنا، از [وزارت] اطلاعات، گزارش دادند و از مخالفتهايي كه از هم اكنون شروع شده است، اظهار نگراني كردند. من هم تذكر دادم كه به گونهاي عمل شود كه باعث داغتر شدن اختلافات و عقبگرد نباشد؛ بهخصوص كه ممكن است، اين سئوال پيش بيايد كه سران سه قوه، چرا در مذاكرات خصوصي، اختلافات را حل نميكنند و ميخواهند، در همايش عمومي مطرح كنند. ميخواهند احزاب را هم دعوت كنند و معلوم نيست، در جمع احزاب، مذاكرات چه نتيجهاي خواهند داد؟
مديران تربيت بدني و فدراسيون واليبال آمدند. آقايان [سعید] فائقي، [معاون فنی سازمان تربیت بدنی] و [محمدرضا] يزدانيخرم، [رئیس فدراسیون والیبال]، گزارش دادند و از كمكهاي مؤثر من در دوران رياستجمهوري به رونق ورزش، قدرداني كردند. من هم در ضرورت به توسعه ورزش و تأثير ورزش در جامعه صحبت كردم.[1]
عصر [آقاى تيمگولدمن]، سفير سویيس آمد. خواست، از سياست مجمع تشخيص [مصلحت نظام] و نقش و نظر مجمع دربارة روابط با آمريكا و صلح خاورميانه و نامزدي آقاي [سیدمحمد] خاتمي، مطلع شود؛ كمي فارسي بلد است.[2]
آقايان [محمدرضا] يزدانپناه، [مدیرعامل سابق منطقهآزادكيش] و [محمدرضا] واقفي آمدند. يزدانپناه گفت، به دستور دفتر رهبري عزل شده است. طرحي براي ايجاد يك شهر مُدرن در كنار ماهانكرمان، داشت؛ مشورت كرد. سئوالاتي كردم كه جواب آماده نداشت. نگران است كه به خاطر مسائل مربوط به كيش، محاكمه شود. يكي از مديرانش را بازداشت كردهاند. آقاي واقفي، از جو ارعاب و توقيف و فشار بر نيروهاي جناح دومخرداديها انتقاد كرد و از من دعوت كردند كه مثل سالهاي قبل، نوروز را به كيش بروم.
شب، میهمان رهبري بودم. دربارة مسائل [مجلس] خبرگان و ناراحتي خبرگان از وضع موجود كشور و راهكارهاي جلوگيري از بحران، صحبت كرديم. معتقدند، اختلافات در جناح دوم خرداديها، جدي است. شنيده بودند كه آقاي [غلامحسین] كرباسچي و خانوادهاش، به اسم تحصيل به كانادا رفتهاند و ميخواهند بمانند. دربارة همايش رقابت سياسي كه وزارت اطلاعات دنبال ميكند و از ايشان پيام خواستهاند، اظهار ترديد كردند.
روزنامه كيهان، ديروز عكس و خبري از همايش [دفاع از قربانیان خشونت سازمان ملل] در دفتر مطالعات [سیاسی و بینالمللی] وزارت امور خارجه نقل كرده بودكه چند خانم خارجي، بدون حجاب در عكس بودند. سپس امروز روزنامه رسالت نوشته و انتقاد شديد كرده. در قم، جمعي از طلاب تظاهرات كرده و فردا را تظاهرات عمومي، اعلان و در اصفهان و جاهاي ديگر هم تحركاتي را شروع كردهاند؛ بهنظر ميرسد سروصداي زيادي خواهيم داشت، به خصوص كه حرفهاي تُندي هم در جمع زده شده و در مقابل جمعي از شركتكنندگان، به خاطر تحمیل حجاب بر آنها، اعتراض كردهاند.
انتقاد به اظهارات [ولفگانگ تریز]، رئيس مجلس آلمان در ايران، به عنوان دخالت در امور داخلي، وسيع شده و او هم پاسخ گفت و مشاجره دو به دو شده است. انتقاد از مصوبه مجلس، در مورد اسناد موقوفه و منع ورود نيروهاي انتظامي به دانشگاهها و مدارس، شديد و وسيع است. [روزنامه] كيهان، مقاله تُندي نوشته و مجلسيان، آن را توهين به مجلس تلقيكردهاند و مشاجره پيشآمده است.
[1] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «اينكه فضاى ورزشى و آموزشی شما بهتر شده و جامعه ما از وضع بهترى براى ورزش برخوردار شده، باعث خوشحالى همه است. ورزشهاى قهرمانى براى جوان، انگيزه بسيار جدى درست مىكند. ضمن اينكه به طوركلى ورزش جايگاه خودش را پيدا مىكند. جوان در وجودش، انرژى زيادى ذخيره دارد كه اين ذخيره بايد ميدان بروز پيدا كند. انرژى سركوبشده، به ضرر روح و جسم انسان تمام مىشود و جامعه را دچار آسيب مىكند. قطعاً بايد انرژىها ميدان ظهور، بروز، حركت، توليد و توسعه پيدا كنند كه يكى از دريچههاى خوب آن ورزش است. ستايش تحرك، ورزش و فعاليتهاى جسمى، مثل فعاليتهاى دينى و آسمانى است. خداوند كه خالق جسم و روح ما است، از ما خواسته كه اين دو را با هم نگه داريم. اينها به هم مربوط هستند.كسانىكه فكر مىكنند با تضعيف جسم، روحيه را تقويت مىكنند و روح رشد مىكند، اشتباه مىكنند و اينگونه نيست. با تقويت جسم و سالم نگه داشتن قدرت بدنى است كه روح مىتواند بهتر فعاليت كند. ابزار فعاليت روح ما جسم است. مغز ناسالم، اعصاب ناسالم و حتى سلولهاى ناسالم در هر گوشه بدن انسان، مانع تحرك روح، فكر و انديشه مىشوند.» رجوع کنید ←كتاب «هاشمي رفسنجاني، سخنرانیهای 1379»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1401.
[2] – آقای هاشمی در پاسخ به این سؤال سفیر سوییس که پرسید «آيا نقش خودتان را در مسايل داخلى، به عنوان واسطه بين جناحها مىدانيد؟»، چنین پاسخ داد: «مدتهاست كه نمىخواهم در مسايل كشور دخالت كنم؛ چون نسل بعد از ما بايد جاى خود را در كشور محكم كنند. مجمع تشخيص مصلحت، جاى پُركارى نيست. منتها سياستهاى كلى را طراحى مىكنيم. نهايتاً رهبرى تصميم مىگيرند. البته معمولاً مصوبات اينجا را قبول مىكنند. اگر مسايلى پيدا شود كه خارج از صلاحيت قواى مقننه و مجريه باشد و مشكلى براى نظام باشد، در اينجا تصميمگيرى میشود. در حقيقت اگر بنبستى پيدا شود، در اينجا حل مىشود.» ایشان در پاسخ به این سؤال که آيا شما خواستار انتخاب مجدد آقای خاتمی هستيد، پاسخ داد: «درموقعيتىكه هستم، بايد بىطرف باشم. بنا ندارم از يك نامزد طرفدارى كنم. در آن دوره تا زمانى كه ریيسجمهور بودم، بىطرف بودم. كارى كه كردم اين بود كه انتخابات را خوب برگزار كردم تا مردم در آن شركت كنند و آراى آنها محفوظ بماند.» آقای هاشمی در مورد رابطه با آمریکا هم به سفیر سوییس – حافظ منافع ایالات متحده در ایران- گفت: «شخص من، حرف ثابتى دربارة آمريكا دارم كه اوايل انقلاب همگفتم و آن اينكه اگر آمريكا حُسننيتى ارایه دهد و براى ما روشن شود كه آمريكا حالت خصمانهاش را فراموش كرده است، فكر مىكنم مسايل ما با آمريكا قابل حل است.
موقعى كه ریيسجمهور بودم، در مصاحبههاى متعدد بارها اعلام كردم. يكبار ژاپنىها و دبيركل سازمان ملل و تورگوت اوزال از تركيه و خيلىهاى ديگر آمدند و صحبتهايى مطرح شد و كمى پيشرفت داشتيم. اما در عمل ديديم كه آمريكا حُسن عمل نشان نمىدهد. هنوز اشكالاتى دارد. هنوز هم فكر مىكنم اگر آمريكا در عمل حُسن نيت خود را نشان دهد، مسايل قابل حل است. در زمانى كه ریيسجمهور بودم، گام آمريكا و گام ايران را مشخص كرده بودم. گفته بودم آمريكا اموال ايران را كه در آنجا مسدود است، به عنوان حُسن نيت آزاد كند. البته اين مسألهاى است كه آمريكا ضررى نمىكند. چون اموالى است كه بالاخره روزى بايد بدهد. آن موقع گفته بودم، اگر اموال ما را آزادكند، مذاكره مستقيم را شروع مىكنيم. يعنى مىتوانستم وارد مذاكره شوم. آقاى خاتمى موردى را مشخص نكردند.كلىترگفتند كه حُسننيت نشان دهد. بايد با ايشان صحبتكنيد كه اگر آمريكا گام را بردارد، ايشان آمادگى دارند كه مذاكره مستقيم كنند. ممكن است موردى غير از مورد انتخاب من، مشخصكنند. من آن موضوع را انتخاب كرده بودم. يك بار با واسطهها با آمريكا مذاكره كرده بوديم. از ما خواسته بود كه كمك كنيم تا گروگانهايش در لبنان آزاد شوند و آنها قدم مثبتى بردارند. اين كار براى ما سخت بود، ولى انجام داديم. اما نه تنها قدم مثبتى از آمريكا نديديم، بلكه قدم منفى ديديم.»
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»
انتهای پیام