خوش بود گر محک تجربه آید به میان
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
تجربه نشان داده افشا و رسانه ای کردن منکرات اقتصادی و اخلاقی و بعضن سیاسی مسئولان حکومتی و دولتی تبعات و هزینه های سنگینی برای افشاکنندگان در پی داشته و دارد. این ادعا مسبوق به برخی اظهارنظرها و فتاوایی است که آشکارا بر حرام بودن افشای منکرات مسئولین حتی با فرض اثبات و احراز جرم و به تعبیر فقهی منکر تاکید داشته و دارند. درست بر خلاف آنچه از سنت و رویه امام علی در پنج سال خلافت ایشان سراغ داریم و ایضن آموزه های ایشان در باب زمامداری، که علیرغم همه سفارشات و تاکیدات بر حفظ شان و آبروی مسلمان اما بر این مهم که با سوءاستفاده کنندگان از بیت المال نه تنها هیچ ملاحظه و مدارایی نشود که آشکارا و در ملاعام آبروی آنها ریخته و افشا شود، تاکید دارند.
چنانچه در عهدنامه مالک اشتر در خصوص کارگزاران خائن فرمان می دهند، «…اگر يكي از آنان دست به خيانت زد و گزارش بازرسان تو هم آن خيانت را تأييد كردند، به همين مقدار گواهي قناعت كرده، او را با تازيانه كيفر كن، و آنچه را كه از اموال در اختيار دارد از او باز پس گير، سپس او را خوار دار و خيانت كار بشمار و قلاده بدنامي به گردنش بيفكن.»
ماجرای عکس گرفتن یک روحانی از مادری با بچه بیمار در بغل در درمانگاه قم واکنش های وسیعی را برانگیخت. در این میان عده قلیلی در سطوح مختلف دولتی و حاکمیتی در توجیه این اقدام آن را مصداق نهی از منکر تعبیر کردند. چند روز بعد از این اقدام اسنادی با ادعای سوءاستفاده یک امام جمعه در خصوص تملک 4000 هزار متر از زمین های مربوط به یک مدرسه علمیه توسط یک فعال رسانه ای منتشر شد. اقدامی مشابه آنچه روحانی درمانگاه قم در خصوص مستند کردن یک منکر قصد انجام آن را داشت. بعد از چند روز سکوت نسبت به افشای این منکر، آن امام جمعه اصل خبر را تائید کرد، هر چند با ادعاهای عجیب و غریب تا مسئولیت آن را از گردن خود برداشته و حتی شاکی آدم مجهولی شود که به دلایلی که خود بهتر می دانند از اشاره به نام آن خودداری کنند.
عجالتن موضوع مورد بحث من در این مختصر با فرض دفاع و استدلال حامیان تصویربرداری یک روحانی در درمانگاه از یک زن به عنوان اقدام نهی از منکری است، آیا مدافعین این اقدام افشا و رسانه ای کردن اصل خبر تملک 4000 هزار متری زمین های ازگل را مصداق مبارزه با منکر می دانند یا خیر. که اگر می دانند آیا جرات و جسارت دفاع از افشاکننده این خبر را به عنوان یک شهروند مقید به اجرای امر به معروف و نهی از منکر به خود می دهند. در مقام مقایسه این دو منکر به زعم مدافعین آن روحانی، اهمیت کدام منکر بیشتر و علی القاعده دفاع از کدام عامل به معروف و ناهی از منکر در درجه اول اهمیت است. حتی گیریم فی النفسه از اهمیت یکسانی برخوردار باشند، حتی در این صورت کدام عامل و آمر به معروف و ناهی از منکر جرات و جسارت دفاع از افشاکننده این منکر را دارد. کسانی که واکنش خانم درمانگاه را با رکیک ترین تعابیر محکوم کردند، آیا در همین حد که از عمل روحانی تصویربردار حمایت کردند، قادرند از افشاگران بابت افشای منکری با آن ابعاد دفاع کنند. آیا جسارت این را دارند که بطور مضاعف به منکر دیگر واکنش نشان دهند. مردم در فقره ماجرای درمانگاه قم شاهد بودند که برخی که علی القاعده شأنیت و مقام آنها نباید به موضوعاتی اینچنین ورود و حداقل سکوت پیشه کنند، آشکارا نه تنها دفاع که در مقام شاکی خواستار محاکمه این زن شدند، علی القاعده همان مردم انتظار این را نخواهند داشت که آمران به معروف و ناهیان از منکر به جای چالش کشیدن متهم و متهمان یقه افشاکننده منکر را بگیرند. تلاقی این دو اتفاق به فاصله چند روز می تواند آزمونی باشد برای محک صداقت آمرین و عاملین امر به معروف و ناهی از منکر، تا حداقل مردم باور کنند نیت آقایان از این همه سماجت و اصرار بر اجرای امر به معروف و نهی از منکر فی سبیل الله و صدالبته به تعبیر خودشان فارغ از هر ملاحظه ای در راستای این واجب شرعی آتش به اختیار هم هستند.
سوال من از حسین شریعتمداری این است که آیا دغدغه او در خصوص پیگیری و اطلاع رسانی و مجازات فعل منکر امثال آن امام جمعه آیا به اندازه اصرار و سماجت در دنبال کردن محاکمه و مجازات به تعبیر اهانت آمیز او زن قمی خواهد بود؟ آیا به زعم شریعتمداری مدعی عدل و حامی کوخ نشینان و محرومان منکر کارگزار حاکمیت اهمیتش اندازه منکر ادعایی یک زن طفل در بغل بیمار در یک درمانگاه خیریه خواهد بود یا خیر. فاعتبرو یا اولی الاابصار.
انتهای پیام